شخصیت سالم _افسانه یا واقعیت؟

helena_99

عضو جدید
چند وقت پیش این مقاله را جایی خوندم وفورا یادداشتش کردم.چون تو این مدت خیلی به دردم خورد خواستم اونو واسه شما هم بزارم.منبعش دقیقا یادم نیست اما طبق نوشته هام نتیجه تحقیقات این دانشمندا بود.
گوردن آلپورت.اریک فروم.آبراهام مزلو.وین دایر.کارل راجرز
اگه دوستان مطلب مشابه داشته باشن خوشحال می شم تو این بخش مطرحش کنن.
امیدوارم مفید باشه.بازم از اینکه منبع کامل ذکر نشده عذرمی خوام.

شخصیت سالم-افسانه یا واقعیت؟
وجود یک شخصیت سالم در جامعه پر تنش واسترس زای امروزی از دیدگاه بسیاری از افراد افسانه ای و غیر واقعی جلوه می کند.اما انچه مسلم است وجود"شخصیت سالم"واقعیتی انکار ناپذیر است وشادابی نشاط لذت بردن از زندگی و هدفمندی در ان مستلزم داشتن شخصیت سالم است.کسب شخصیت سالم- که آرزوی بسیاری از افراد جامعه است-چندان دور از دسترس نیست و به نظر می رسد که می توان از طریق آشنایی معیار های سلامت روانی و تطابق ان با ویژگیهای شخصی و تعامل مثبت با افراد و محیط پیرامونی و اجرای اصول صحیح و راستین معنوی در زندگی به گونه ای عملی به آسیب شناسی پرداخت و عوامل آسیب رسان به شخصیت سالم را شناسایی کرد و با اصلاح وزدودن همه جوانب منفی احتمالی در کسب شخصیتی سالم کوشش نمود.در واقع باید اقرار کرد که سلامت روانی و جسمانی خواست همه انسانهاست وآرزوی داشتن شخصیت سالم گامی به سوی رشد و تعالی معنوی محسوب می گردد.
· نخستین گام
"شخصیت سالم"حاصل خیال پردازی یک رمان نویس یا توهمات یک انسان رویایی نیست.بلکه رویاییست که به راحتی در قالب واقعیت می گنجد و به بالندگی و سازندگی در زندگی کمک بسیار می کند.نخستین گام و در واقع طلیعه تحقق شخصیت سالم اراده و خواست فرد است و شخص کافی است که تصمیم بگیرد و به آن عمل کند.در این زمینه روانشناسان و صاحب نظران متعددی به بحث و ارائه دیدگاه های نو پرداخته اند و برخی از آنها توانسته اند با ترسیم الگویی صحیح از یک شخصیت سالم به بسیاری از ابعاد وجودی این انسان با ثبات و اراده پی ببرند.
 

helena_99

عضو جدید
· روانشناسان چه می گویند؟
· در روانشناسی معاصر برای شخصیت سالم ویژگیهای مثبت و پایداری مطرح است که مرور اینگونه ویژگی ها خود به تقویت اراده –معنویت و بهره گیری از روش صحیح چگونه زیستن کمک شایانی می کند.یک شخصیت سالم از بزر گترین خصوصیت خود یعنی خلاقیت استفاده فراوان می برد و توانایی خاصی در خلاقیت دارد و تنها در یک جهت و یک بعد سیر نمی کند.بلکه در همه جنبه های زندگی و ابعاد آن هنر نمایی می کند.
· او را نمی توان در یک ردیف شغلی-سطح مادی-فرهنگی و محدوده جغرافیایی محدود کرد.زیرا او دارای خصوصیاتیست که با آنچه عوام به آنها دل بسته اند یا در آنها دغدغه دارند متفاوت است.
· او از زندگی راضی است و همه چیز زندگی را دوست دارد.ویژگی های ظاهری(فیزیکی) خویش را کاملا پذیرفته و با آنها به خوبی کنار آمده است.دنیا را بدون ظواهرش پذیرفته و ا زگردش روزگار نهایت لذت را ی برد.رخوت و خستگی در او جای ندارد.هم از کار هم از تفریح لذت می برد و به همین خاطر از کار خسته نمی شود.
· او با نا ملایمات زندگی بر خوردی مناسب و ملایم دارد و همواره به این گونه ناملایمات به چشم تجربه می نگرد و از آنها چشم اندازی مثبت در آینده ترسیم می کند.
· یک شخصیت سالم همواره آگاهانه و معقول عمل می کند.از قید و بند های گذشته ازاد است. کار های عادی و روزمره را به کناری می زند و در کندو کاو تجربه های تازه است.با نگاهی معقول و منطقی به آینده و با در نظر گرفتن این واقعیت که در "حال"زندگی می کند به پیش می رود.
· او در اطراف خود حصاری زیبا ساخته که از ذهن او حراست می کند و در واقع نگهبان ورودی ذهن اوست و به هر فکری اجازه ورود نمی دهد مگر اینکه توسط این حصار پالایش شود.
· او بیشتر گوش می کند.سبک و سنگین می کند.اسیر هیجانات زود گذر نمی شود و با لبخنذی ملایم و آرام با بسیاری از قضایا برخورد می کند و به همین دلایل به سادگی در دام احساسات و هیجانات منفی خود اسیر نمی شود.
· هفت معیار
· گوردون آلپورت یکی از نخستین روانشناسانی بود که توجه خویش را به شخصیت سالم معطوف داشت و در این زمینه حرف زیادی برای گفتن داشته است.از دیدگاه او :گسترش مفهوم "خود"-برقراری ارتباط صمیمانه با دیگران-رسیدن به امنیت عاطفی-داشتن ادراک واقع بینانه-شناخت مهارت ها و وظایف خود-عینیت بخشیدن به "خود"و فلسفه یگانه سازی هفت معیار شخصیت سالم به شمار می روند.یک شخصیت سالم با وجود اینکه ارتباطی بسیار صمیمانه با دیگران دارد و نسبت به خانواده و اطرافیانش مهر ورزانه و عاشقانه بر خورد می کند اما به استقلال خود در روابطش بسیار بهامی دهد و سعی می کند که خلوت و تنهایی اختیاری و آگاهانه خود را نیز پیوسته حفظ کند.زیرا او برای دنیای درون خود اهمیت بسیاری قائل است و به محافظت هوشیارانه از دنیای زیبای درون خویش می پردازد.او به گونه ای با وابستگی ها مخالف است و عقیده دارد که وابستگی وی را از خلاقیت و خود شکوفایی بازمی دارد.او هرگز به دنبال جلب تحسین و تمجید دیگران نیست و البته این بدان معنا نسیت که اثار مثبت تشویق را در نظر نگیرد.اما هرگز به کاری که نوعی خود نمایی و خرید تحسین دیگران باشد دست نمی زند.
· تاثیر محیط
با همه این تفاسیر نباید تاثیر اجتماع و فرهنگ رایج در ان را در فرایند تکامل شخصیت سالم نادیده گرفت.جامعه نا سالم در میان اضای خود دشمنی-بدگمانی-بی اعتمادی و ده ها خصلت نا مطلوب به وجود می آورد که مانع از رشد بسیاری از افراد جامعه می شود."مزلو" روانشناس انسانگرا معتقد است که" شخص سالم "در حال خود شکوفایی یا تحقق بخشیدن ذات خود است و شخصی است که شایستگی بودن و شدن را داراست.او بارها به بررسی خصوصیات و ویژگیهای شخصیت سالم می پرداخته است.داشتن درک درست از واقعیت-توانایی گسترش روابط صمیمانه –خلاقیت و نیز برخورداری از رفتار اخلاقی مبتنی بر اصول معنوی ویژگی های دیگری است که "مزلو"از آنها به عنوان مولفه ها یا عناصر سازنده شخصیت سالم یاد می کند."مزلو"همچنین معتقد است افرادی که خواستار "خود شکوفایی"هستند پیش از آن نیاز های سطوح پایین ترشان(یعنی نیاز های جسمانی-ایمنی-تعلق-محبت و احترام)را برآورده ساخته اند .دچار بیماری های روانی نیستند و زمینه فعلیت بخشیدن تواناییها و قابلیت هایشان را فراهم آورده اند و به بلوغ و سلامت روان دست یافته اند.
او ویژگی دیگر افراد خود شکوفا را داشتن ادراک صحیح از واقعیت های موجود وشناخت عینی اشخاص پیرامون خود (به همانگونه که هستند)می داند.یکی دیگر از خصوصیات مورد بحث شخصیت سالم در جامعه امروزی –که درست در مقابل ویژگی های شخصیت ناسالم قرار دارد- بی تکلف بودن و بی ریاییست.او خود را بیش از آنچه که هست بزرگ نمی کندو به قول امروزی:"خود را گم نمی کند".او در انسانها تفاوتهای ظاهری را نمیبیند و از اظهار نظر و انفعال در مورد آنچه که برایش قطعی نشده است اجتناب می ورزد.در حالی که شخصیت های ناسالم جهان را با قالب های ذهنی خویش ادراک می کنند و همیشه در صددند تا آن را با اجبار فراوان به همان شکل ترسها-نیازها و ارزش های خود درآورند.
یکی دیگر از خصوصیات قابل توجه "شخصیت سالم"وجود شور و شوق و عشق فراوان است که باعث می شود تااو را همواره سرحال و پر انرزی نشان دهد.او به دفع احساسات مخرب می پردازد و جای آنها را با احساسات مثبت پر می کند.او واقع بین است و مردم را همانگونه که هستند می پذیرد و هرگز از جامعه تصویری رویاگونه نمی سازد تا هنگاممواجهه با واقعیت با احساس حسرت –دلسردی و نفرت مواجه شود.او همواره با تعقل عشق می ورزد و در واقع عاشقی عاقل است.
 

Similar threads

بالا