طنز(((((دانشجویی))))))

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
[h=2]ویژگیهای یک دختـــر دانشجــو از ترم اول تا فارغ التحصیلی ( طنـــــــز )[/h]
با عرض پوزش از دخترخانم ها این مطلب تنها جنبه طنزدارد...


ترم ۱:اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ- س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها ERROR میدهد! چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند. و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند!


ترم ۲:
طولانی ترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه تا خانه می باشد. به پسران همکلاسی به چشم خواستگار نگاه می کنند. تمام کتب ترم اول را می خرند و با دقت جلد میگیرند. سوژه خنده دانشجویان ترم بالایی هستند. وقتی به آنها سلام میکنید به چشم یک مزاحم خیابانی به شما نگاه میکنند!(بی جنبن دیگه!!!). در فاصله بین کلاسها نان و پنیر دستپخت مادر را میل میکنند تا انرژی بگیرند!


ترم۳:
به معنای واژه پسر پی می برند و با ماهیت آن موجودات عجیب و غریب آشنا می شوند. سوژه خنده پیدا می کنند. همه کتابها را از کتابخانه می گیرند و متوجه میشوند که تا ۴ جلسه میتوانند سر کلاس غیبت کنند. می فهمند که شهر خیلی بزرگ است و غیر از خانه شان جاهای دیگری هم دارد! تریا دانشکده تبدیل به پاتوق آنها میشود. در جواب سلام شما میگویند سلام!


ترم ۴:
با واژه BF آشنا میشوند اما راه و رسم تور کردنش را بلد نیستند. ابروها نازک میشود و سیبیل ناپدید! در ساعت های استراحت بین کلاسها و حتی وسط کلاس ها به WC میروند!!! همیشه در دانشگاه از قسمتهای “پر پسر” عبور میکنند. شروع میکنند به پرسیدن آدرس از پسرای خوش تیپ دانشگاه!



نکته:
(اگر دیدید که جلوی در آموزش یه دختر ازتون آدرس آموزش رو پرسید. پس:

۱ – دختره ترم ۴ درس میخونه.
۲- شما خوشتیپید!.
۳ – یالا مخشو بزن دیگه چلمن!) شروع میکنن به نوشتن جزوه! هر ۲-۳ شب یکبار به خانه میروند برای حاضری و به خاطر غر زدن های مامان بابا. (خوب پدر مادرن دیگه دلشون تنگ میشه شما به بزرگی خودتون ببخشید!) و تعویض لباس و بقیه روز ها خونه دوستشون درس میخونن! (آره جون خودت. بیچاره پدر, مادره خبر نداره خوابگاه دخترا بغل خوابگاه پسر است!!!!) در جواب سلام شما میگویند: سلام.چطوری؟خوبی؟


ترم ۵:
یکی از این موجودات خوش خط و خال (BF) را بدست می آورند اما چون تازه کار هستند بامبول های زیادی سرشان پیاده میشود! چون BF دارند دیگه احدی را تحویل نمیگیرند و درست مثل ترم یک میشوند. ( چون این دفعه فکر میکنن فقط خودشونن که BF دارند و آسمان باز شده این پسره افتاده تو بغل اینا! =آخر بی جنبگی). کوتاهترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه به کافی شاپ و سپس خانه میباشد.

از چهره مردانه گذشته تنها خاطره ای باقی مانده است! (اینجاست که میگن مردونگی مرده!!!) به دلیل افزایش آرایشات روی صورتشون اضافه وزن می آورند و برای جبران آن از مقدار شلوار و مانتو شان کم میکنند! یک میز اختصاصی برای خودشان و BF شان در تریا دانشکده رزرو است! تابلو میشوند. کارکنان حراست دانشگاه آنها را به اسم کوچک می شناسند. سند کمیته انضباطی را به نامشان میکنند! در جواب سلام شما (بعد از ۱۰ دقیقه!) می گویند: اوا سلام، ببخشید، حواسم نبود. (طرف داره عاشق میشه و حواسش یه جای دیگست …. خاک بر سرت!)

ترم ۶:

خیلی تابلو میشوند! عاشق میشوند! مشروط میشوند!!!

ترم ۷:

به طرز وحشتناکی تابلو میشوند! در عشق شکست میخورند! مشروط میشوند!

ترم ۸:

دوباره آدم میشوند. دیگر تابلو نیستند چون جوانان مستعد دیگری جای آنها را میگیرند. (من لذت می برم میبینم این جوونا …….!) جای جای دانشگاه برایشان خاطره انگیز است.

مثل بچه آدم این ترم درس میخوانند فارغ میشوند. در به در دنبال شوهر میگردند. به اولین پیشنهاد جواب مثبت میدهند و از چاله به چاه می افتند!!!!



 

زیبای خفته.

عضو جدید
کاربر ممتاز
تنکیووووووووووووو
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز

[h=2]وضعیت چشم های دانشجویان در موقعیت های مختلف ![/h]
هنگام درس دادن استاد سر کلاس :
(-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-)

وقتی استاد خبر امتحان رو میده :
(o_O) (o_O) (o_O) (o_O) (o_O) (o_O)

موقع امتحان:
(←.←) (→.→) (←.←) (→.→) (←.←) (→.→)

وقتی استاد موقع امتحان حواسش جمع میکنه واسه مچ گیری:
(↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓)

وقتی که نمره ها رو میزنن :
(͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏)




 

قنبری پور

عضو جدید
کاربر ممتاز
ویژگیهای یک دختـــر دانشجــو از ترم اول تا فارغ التحصیلی ( طنـــــــز )

با عرض پوزش از دخترخانم ها این مطلب تنها جنبه طنزدارد...


ترم ۱:اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ- س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها ERROR میدهد! چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند. و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند!


ترم ۲:
طولانی ترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه تا خانه می باشد. به پسران همکلاسی به چشم خواستگار نگاه می کنند. تمام کتب ترم اول را می خرند و با دقت جلد میگیرند. سوژه خنده دانشجویان ترم بالایی هستند. وقتی به آنها سلام میکنید به چشم یک مزاحم خیابانی به شما نگاه میکنند!(بی جنبن دیگه!!!). در فاصله بین کلاسها نان و پنیر دستپخت مادر را میل میکنند تا انرژی بگیرند!


ترم۳:
به معنای واژه پسر پی می برند و با ماهیت آن موجودات عجیب و غریب آشنا می شوند. سوژه خنده پیدا می کنند. همه کتابها را از کتابخانه می گیرند و متوجه میشوند که تا ۴ جلسه میتوانند سر کلاس غیبت کنند. می فهمند که شهر خیلی بزرگ است و غیر از خانه شان جاهای دیگری هم دارد! تریا دانشکده تبدیل به پاتوق آنها میشود. در جواب سلام شما میگویند سلام!


ترم ۴:
با واژه BF آشنا میشوند اما راه و رسم تور کردنش را بلد نیستند. ابروها نازک میشود و سیبیل ناپدید! در ساعت های استراحت بین کلاسها و حتی وسط کلاس ها به WC میروند!!! همیشه در دانشگاه از قسمتهای “پر پسر” عبور میکنند. شروع میکنند به پرسیدن آدرس از پسرای خوش تیپ دانشگاه!



نکته:
(اگر دیدید که جلوی در آموزش یه دختر ازتون آدرس آموزش رو پرسید. پس:

۱ – دختره ترم ۴ درس میخونه.
۲- شما خوشتیپید!.
۳ – یالا مخشو بزن دیگه چلمن!) شروع میکنن به نوشتن جزوه! هر ۲-۳ شب یکبار به خانه میروند برای حاضری و به خاطر غر زدن های مامان بابا. (خوب پدر مادرن دیگه دلشون تنگ میشه شما به بزرگی خودتون ببخشید!) و تعویض لباس و بقیه روز ها خونه دوستشون درس میخونن! (آره جون خودت. بیچاره پدر, مادره خبر نداره خوابگاه دخترا بغل خوابگاه پسر است!!!!) در جواب سلام شما میگویند: سلام.چطوری؟خوبی؟


ترم ۵:
یکی از این موجودات خوش خط و خال (BF) را بدست می آورند اما چون تازه کار هستند بامبول های زیادی سرشان پیاده میشود! چون BF دارند دیگه احدی را تحویل نمیگیرند و درست مثل ترم یک میشوند. ( چون این دفعه فکر میکنن فقط خودشونن که BF دارند و آسمان باز شده این پسره افتاده تو بغل اینا! =آخر بی جنبگی). کوتاهترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه به کافی شاپ و سپس خانه میباشد.

از چهره مردانه گذشته تنها خاطره ای باقی مانده است! (اینجاست که میگن مردونگی مرده!!!) به دلیل افزایش آرایشات روی صورتشون اضافه وزن می آورند و برای جبران آن از مقدار شلوار و مانتو شان کم میکنند! یک میز اختصاصی برای خودشان و BF شان در تریا دانشکده رزرو است! تابلو میشوند. کارکنان حراست دانشگاه آنها را به اسم کوچک می شناسند. سند کمیته انضباطی را به نامشان میکنند! در جواب سلام شما (بعد از ۱۰ دقیقه!) می گویند: اوا سلام، ببخشید، حواسم نبود. (طرف داره عاشق میشه و حواسش یه جای دیگست …. خاک بر سرت!)

ترم ۶:

خیلی تابلو میشوند! عاشق میشوند! مشروط میشوند!!!

ترم ۷:

به طرز وحشتناکی تابلو میشوند! در عشق شکست میخورند! مشروط میشوند!

ترم ۸:

دوباره آدم میشوند. دیگر تابلو نیستند چون جوانان مستعد دیگری جای آنها را میگیرند. (من لذت می برم میبینم این جوونا …….!) جای جای دانشگاه برایشان خاطره انگیز است.

مثل بچه آدم این ترم درس میخوانند فارغ میشوند. در به در دنبال شوهر میگردند. به اولین پیشنهاد جواب مثبت میدهند و از چاله به چاه می افتند!!!!




افراط اصلا خوب نیست
بس کن دیگه پسر خوب
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
[h=2]شعر طنز[/h]بچه های هرکی جزوه این بنده خدا رو ورداشته بهش پس بده . گناه داره طفلی !
ای كه بردی جزوه ام را اشتباهی، پس بده / جز فراموشی ندارم من گناهی،‌ پس بده

روسیه گردم بدون جزوه من در امتحان / از برای من مخواهی روسیاهی،‌ پس بده

روز وشب چشمم براه جزوه می‌باشد، بیا / گر تو هم داری چو من چشمی براهی، پس بده

صد كلاه بوقی به سر دارم ز فرط تنبلی / تا نرفته بر سرم دیگر كلاهی، پس بده

گیر ما دیگر نیاید جزوه، پس این جزوه را / مستقیما گر نمیخواهی، براهی پس بده

جان تو مشروط می‌گردم،‌ بجان مادرت / لازمش داری نگهدار، ‌ار نخواهی پس بده

جزوه از من می‌بری؟ من مركز نشرم مگر؟ / ای به قربانت شود جانم الهی، پس بده

گر توهم مانند من بی‌جزوه‌ای،‌ باشد،‌ بیا / مال تو این جزوه اما گاهگاهی ، پس بده

چند ماهی مال تو،‌ اما دو روزی نزد من / من نمیگویم كه آنرا چند ماهی پس بده

از دعای هر شب و آه سحر اندیشه كن!! / تا نرفته بر فلك از سینه آهی، پس بده

من نمیدانم چرا این جزوه را كش رفته‌‌ای / لعنت و دشنام و نفرین گر نخواهی پس بده



 

zahra_1992

عضو جدید
[h=2]ویژگیهای یک دختـــر دانشجــو از ترم اول تا فارغ التحصیلی ( طنـــــــز )[/h]
با عرض پوزش از دخترخانم ها این مطلب تنها جنبه طنزدارد...


ترم ۱:اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ- س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها ERROR میدهد! چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند. و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند!


ترم ۲:
طولانی ترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه تا خانه می باشد. به پسران همکلاسی به چشم خواستگار نگاه می کنند. تمام کتب ترم اول را می خرند و با دقت جلد میگیرند. سوژه خنده دانشجویان ترم بالایی هستند. وقتی به آنها سلام میکنید به چشم یک مزاحم خیابانی به شما نگاه میکنند!(بی جنبن دیگه!!!). در فاصله بین کلاسها نان و پنیر دستپخت مادر را میل میکنند تا انرژی بگیرند!


ترم۳:
به معنای واژه پسر پی می برند و با ماهیت آن موجودات عجیب و غریب آشنا می شوند. سوژه خنده پیدا می کنند. همه کتابها را از کتابخانه می گیرند و متوجه میشوند که تا ۴ جلسه میتوانند سر کلاس غیبت کنند. می فهمند که شهر خیلی بزرگ است و غیر از خانه شان جاهای دیگری هم دارد! تریا دانشکده تبدیل به پاتوق آنها میشود. در جواب سلام شما میگویند سلام!


ترم ۴:
با واژه BF آشنا میشوند اما راه و رسم تور کردنش را بلد نیستند. ابروها نازک میشود و سیبیل ناپدید! در ساعت های استراحت بین کلاسها و حتی وسط کلاس ها به WC میروند!!! همیشه در دانشگاه از قسمتهای “پر پسر” عبور میکنند. شروع میکنند به پرسیدن آدرس از پسرای خوش تیپ دانشگاه!



نکته:
(اگر دیدید که جلوی در آموزش یه دختر ازتون آدرس آموزش رو پرسید. پس:

۱ – دختره ترم ۴ درس میخونه.
۲- شما خوشتیپید!.
۳ – یالا مخشو بزن دیگه چلمن!) شروع میکنن به نوشتن جزوه! هر ۲-۳ شب یکبار به خانه میروند برای حاضری و به خاطر غر زدن های مامان بابا. (خوب پدر مادرن دیگه دلشون تنگ میشه شما به بزرگی خودتون ببخشید!) و تعویض لباس و بقیه روز ها خونه دوستشون درس میخونن! (آره جون خودت. بیچاره پدر, مادره خبر نداره خوابگاه دخترا بغل خوابگاه پسر است!!!!) در جواب سلام شما میگویند: سلام.چطوری؟خوبی؟


ترم ۵:
یکی از این موجودات خوش خط و خال (BF) را بدست می آورند اما چون تازه کار هستند بامبول های زیادی سرشان پیاده میشود! چون BF دارند دیگه احدی را تحویل نمیگیرند و درست مثل ترم یک میشوند. ( چون این دفعه فکر میکنن فقط خودشونن که BF دارند و آسمان باز شده این پسره افتاده تو بغل اینا! =آخر بی جنبگی). کوتاهترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه به کافی شاپ و سپس خانه میباشد.

از چهره مردانه گذشته تنها خاطره ای باقی مانده است! (اینجاست که میگن مردونگی مرده!!!) به دلیل افزایش آرایشات روی صورتشون اضافه وزن می آورند و برای جبران آن از مقدار شلوار و مانتو شان کم میکنند! یک میز اختصاصی برای خودشان و BF شان در تریا دانشکده رزرو است! تابلو میشوند. کارکنان حراست دانشگاه آنها را به اسم کوچک می شناسند. سند کمیته انضباطی را به نامشان میکنند! در جواب سلام شما (بعد از ۱۰ دقیقه!) می گویند: اوا سلام، ببخشید، حواسم نبود. (طرف داره عاشق میشه و حواسش یه جای دیگست …. خاک بر سرت!)

ترم ۶:

خیلی تابلو میشوند! عاشق میشوند! مشروط میشوند!!!

ترم ۷:

به طرز وحشتناکی تابلو میشوند! در عشق شکست میخورند! مشروط میشوند!

ترم ۸:

دوباره آدم میشوند. دیگر تابلو نیستند چون جوانان مستعد دیگری جای آنها را میگیرند. (من لذت می برم میبینم این جوونا …….!) جای جای دانشگاه برایشان خاطره انگیز است.

مثل بچه آدم این ترم درس میخوانند فارغ میشوند. در به در دنبال شوهر میگردند. به اولین پیشنهاد جواب مثبت میدهند و از چاله به چاه می افتند!!!!



مشکلات خودتونو بنویس....... اون خیلی ضایع تر و خنده دارتره:razz:
 

zahra_1992

عضو جدید
[h=2]شعر طنز[/h]بچه های هرکی جزوه این بنده خدا رو ورداشته بهش پس بده . گناه داره طفلی !
ای كه بردی جزوه ام را اشتباهی، پس بده / جز فراموشی ندارم من گناهی،‌ پس بده

روسیه گردم بدون جزوه من در امتحان / از برای من مخواهی روسیاهی،‌ پس بده

روز وشب چشمم براه جزوه می‌باشد، بیا / گر تو هم داری چو من چشمی براهی، پس بده

صد كلاه بوقی به سر دارم ز فرط تنبلی / تا نرفته بر سرم دیگر كلاهی، پس بده

گیر ما دیگر نیاید جزوه، پس این جزوه را / مستقیما گر نمیخواهی، براهی پس بده

جان تو مشروط می‌گردم،‌ بجان مادرت / لازمش داری نگهدار، ‌ار نخواهی پس بده

جزوه از من می‌بری؟ من مركز نشرم مگر؟ / ای به قربانت شود جانم الهی، پس بده

گر توهم مانند من بی‌جزوه‌ای،‌ باشد،‌ بیا / مال تو این جزوه اما گاهگاهی ، پس بده

چند ماهی مال تو،‌ اما دو روزی نزد من / من نمیگویم كه آنرا چند ماهی پس بده

از دعای هر شب و آه سحر اندیشه كن!! / تا نرفته بر فلك از سینه آهی، پس بده

من نمیدانم چرا این جزوه را كش رفته‌‌ای / لعنت و دشنام و نفرین گر نخواهی پس بده



والله به خدا.....
من این ترم همه جزوه هام ناقص شد......
 

بی ازار

عضو جدید
کاربر ممتاز
شعر طنز

بچه های هرکی جزوه این بنده خدا رو ورداشته بهش پس بده . گناه داره طفلی !
ای كه بردی جزوه ام را اشتباهی، پس بده / جز فراموشی ندارم من گناهی،‌ پس بده

روسیه گردم بدون جزوه من در امتحان / از برای من مخواهی روسیاهی،‌ پس بده

روز وشب چشمم براه جزوه می‌باشد، بیا / گر تو هم داری چو من چشمی براهی، پس بده

صد كلاه بوقی به سر دارم ز فرط تنبلی / تا نرفته بر سرم دیگر كلاهی، پس بده

گیر ما دیگر نیاید جزوه، پس این جزوه را / مستقیما گر نمیخواهی، براهی پس بده

جان تو مشروط می‌گردم،‌ بجان مادرت / لازمش داری نگهدار، ‌ار نخواهی پس بده

جزوه از من می‌بری؟ من مركز نشرم مگر؟ / ای به قربانت شود جانم الهی، پس بده

گر توهم مانند من بی‌جزوه‌ای،‌ باشد،‌ بیا / مال تو این جزوه اما گاهگاهی ، پس بده

چند ماهی مال تو،‌ اما دو روزی نزد من / من نمیگویم كه آنرا چند ماهی پس بده

از دعای هر شب و آه سحر اندیشه كن!! / تا نرفته بر فلك از سینه آهی، پس بده

من نمیدانم چرا این جزوه را كش رفته‌‌ای / لعنت و دشنام و نفرین گر نخواهی پس بده



اخ گفتی انقدر از این ضررا کردم و کسی جزوم رو هم پس ندادن:(
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
مصاحبه کننده: شما معمولا صبح ها چه کاری انجام می دهید؟
دانشجو: صبح که از خواب بیدار میشم، وبگردی می کنم.
مصاحبه کننده: بعد از ظهر چطور؟
دانشجو: این که پرسیدن نداره! خب معلومه، وبگردی می کنم.
مصاحبه کننده: و شب ها؟
دانشجو: وبگردی می کنم دیگه.
مصاحبه کننده: پس چه زمانی درس می خوانید؟
دانشجو: زمانی که وبگردی نمی کنم.
مصاحبه کننده: پس زمان هایی هم هست که وبگردی نمی کنید.
دانشجو: نه، زمانی نیست که وبگردی نکنم.
مصاحبه کننده: پس منظورتون اینه که درس نمی خونید؟
دانشجو: چرا می خونم.
مصاحبه کننده: میشه خیلی واضح بفرمایین کی درس می خونین؟
دانشجو: توی وبگردی هام یه وقتایی ناخواسته و از روی بدشانسی، به وبلاگای درسی برمی خورم و باز هم متاسفانه تا زمانی که بخواهم اون وبلاگ رو ببندم، چشمم به یکی دو تا از جمله ها میخوره و با این روش تقریبا روزانه، پنج جمله ی ناخواسته یاد می گیرم!
 

بی ازار

عضو جدید
کاربر ممتاز
- در مورد غذای سلف بین کدام دو مورد ارتباط بیشتری وجود دارد؟


الف) تعداد قمری‌های دانشگاه و زرشک پلو با مرغ

ب) ارتفاع چمن فضای سبز دانشگاه و قورمه سبزی

ج) تعداد گربه‌های دانشگاه و چلوگوشت
شما هم ما رو اسکل گیر اوردید توجه به رنگ قرمز بفرمایید:D

در مورد غذای سلف بین کدام دو مورد ارتباط بیشتری وجود دارد؟


الف) تعداد قمری‌های دانشگاه و زرشک پلو با مرغ

ب) ارتفاع چمن فضای سبز دانشگاه و قورمه سبزی

ج) تعداد گربه‌های دانشگاه و چلوگوشت
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
ساعت 2 بعد از نصف شب :

* ساعت ۳ نصف شب(کل خوابگاه منهای سرپرست ) :


* ساعت 4 صبح :



* وضعیت درس خوندن در خوابگاه :


* اولین روزهای خوابگاه :


* گفت و گوی صمیمانه برسرآماده کردن صبحانه بعد از گذست چند روز :


* پایان گفت و گو :


* امکانات غذایی در خوابگاه :




* طریقه ظرف شستن در خوابگاه (البته در خوابگاه دخترانه!چون پسرااصلا ازاین سوسول
بازی هاخوششون نمیاد!!!) :
*

اواخر ترم وضعیت ۷۰درصد دانشجویان (البته این مورد شامل دانشجوهای ما نمیشه) :


 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
شما هم ما رو اسکل گیر اوردید توجه به رنگ قرمز بفرمایید:D

در مورد غذای سلف بین کدام دو مورد ارتباط بیشتری وجود دارد؟


الف) تعداد قمری‌های دانشگاه و زرشک پلو با مرغ

ب) ارتفاع چمن فضای سبز دانشگاه و قورمه سبزی

ج) تعداد گربه‌های دانشگاه و چلوگوشت

آفرین :D
 

روژین 1368

اخراجی موقت
شما هم ما رو اسکل گیر اوردید توجه به رنگ قرمز بفرمایید:D

در مورد غذای سلف بین کدام دو مورد ارتباط بیشتری وجود دارد؟


الف) تعداد قمری‌های دانشگاه و زرشک پلو با مرغ

ب) ارتفاع چمن فضای سبز دانشگاه و قورمه سبزی

ج) تعداد گربه‌های دانشگاه و چلوگوشت


سوال درسته شما متوجه سوال نشدی:D
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
مناظره استاد و دانشجو(طنز)

مناظره استاد و دانشجو(طنز)

جناب حافظ میفرماید:


گفتم غمم فزون است ، گفتا ز من چه آید

گفتم كه نمره ام ده ، گفتا ز من نیاید

گفتم كه نمره دادن بسیار سهل آید

گفتا ز ما اساتید این كار كمتر آید

گفتم كرم نمایید من را كنید شما شاد


گفتا كه خوش خیالی كی وقت آن بیاید


گفتم كه نمره هفت بدبخت عالمم كرد


گفتا اگر برای آن هم زیادت آید


گفتم خوشا دهی كه دست شما دهد آن


گفتا تو كوشش كن كو وقت آن بر آید


گفتم دل رحیمت كی قصد رحم دارد


گفتا نگوی با كس تا وقت آن بر آید


گفتم زمان تحصیل دیدی كه چون سرآید

گفتا خموش جانم ازدست من چه آید



 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
دانشجوی سال اولی : دانشجویی که فکر می کند با تحصیلات دانشگاهی می‌ تواند آینده‌ی بهتری برای خودش بسازد .

دانشجوی سال دومی : دانشجویی که فکر نمی‌کند با تحصیلات دانشگاهی بتواند آینده‌ی بهتری برای خودش بسازد !

دانشجوی سال سومی : دانشجویی که مطمئن شده است با تحصیلات دانشگاهی نخواهد توانست آینده‌ی بهتری برای خودش بسازد .

دانشجوی سال چهارمی : دانشجویی که دیگر نه فکر می‌کند ، نه به چیزی اطمینان دارد و نه آینده‌ی برای خود متصور است .
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
رییس دانشگاه

1)مردی فرهیخته و خوشتیپ
2)به دلیل اینکه در طی این چهار پنج سال یک بار هم ایشونو نتونستم ببینم، هیچ ذهنیتی ندارم

یک وعده غذای سلف

1)بیفستراگانوف با سس کچاپ با نوشیدنی خنک
2)چلو لاستیک به همراه افزودنی های غیر مجاز

کارت دانشجویی

1)کارت شناسایی و هویت دانشجو
2)تنها استفاده از این کارت گرفتن فیلم از ویدئو کلوب است

خوابگاه

1)محل استراحت و سرشار از شادی و نشاط
2)مکانی برای همزیستی مسالمت آمیز با سوسک و موش

شب امتحان

1)شبی برای دوره کردن درسی که در طول ترم خوانده شده است
2)شبی که تا صبح باید مثل خر درس خوند

جزوه خوش خط دخترها

1)بمیرم از هیچ دختری جزوه نمیگیرم، من عادت دارم فقط جزوه خودمو بخونم
2)طلای کاغذی

تقلب

1)یک روش غیر اصولی و ناجوانمردانه برای نتیجه گرفتن در امتحان
2)تنها روش اصولی و مبتنی بر عقل برای نتیجه گرفتن در امتحان

مشروط شدن

1)عمراٌ، من تو دبیرستان معدل کمتر از ۱۸ نداشتم
2)نمک تحصیل در دانشگاه

وام دانشجویی

1)کمک هزینه برای دانشجو
2)مثل مهریه میمونه کی داده کی گرفته

ازدواج دانشجویی

1)حرفش رو نزن من قصد ادامه تحصیل دارم
2)کو؟ کجاس؟کسی رو سراغ داری برام؟

حراست

1)ارگانی برای حفاظت از دانشجو از گزند خطرات
2) ارگانی برای حفاطت از دانشگاه از گزند دانشجویان

دانشجو

1)فردی که به دنبال علم آموزی و تولید علم است
2)ها ایی دانشجو که وگفتی یعنی چه؟؟؟!!!!
 

abyss ocean

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دانشجوی سال اولی : دانشجویی که فکر می کند با تحصیلات دانشگاهی می‌ تواند آینده‌ی بهتری برای خودش بسازد .

دانشجوی سال دومی : دانشجویی که فکر نمی‌کند با تحصیلات دانشگاهی بتواند آینده‌ی بهتری برای خودش بسازد !

دانشجوی سال سومی : دانشجویی که مطمئن شده است با تحصیلات دانشگاهی نخواهد توانست آینده‌ی بهتری برای خودش بسازد .

دانشجوی سال چهارمی : دانشجویی که دیگر نه فکر می‌کند ، نه به چیزی اطمینان دارد و نه آینده‌ی برای خود متصور است .
;)....
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
اینایی که میگن ادم رو باید تو مسافرت شناخت حرف مفت میزنن !.
.
.
آدم رو فقط سر جلسه امتحان میشه شناخت همین و بس
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
یکی‌ از سرگرمیام اینه سر امتحان الکی‌ هی‌ کفه دستمو نگا کنم مراقب احساس زرنگی کنه بیاد خفتم کنه


ببین هیچی‌ کفه دسم نیست ، بعد بش بگم ضایع شدی خخخخخ :))


-----------------------------------------------

تازه فهمیدم ((موفق باشید)) آخر برگه امتحان



در جواب تمام خسته نباشید هایی هست که وسط کلاس به استاد می گفتیم !


---------------------------------------------

یه قانونی هست که من اختراع کردم


ﺍﮔـﻪ ﺗـﻮ ﮐــﻼﺱ ﻧﺒــﺎﯾﺪ ﺧــﻮﺍﺑﯿﺪ . . . .


ﭘﺲ ﺗـﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﻢ ﻧﺒـﺎﯾﺪ ﺩﺭﺱ ﺧـﻮﻧـﺪ

 

Similar threads

بالا