ازدواج با محارم در ایران باستان، افسانه سرایی خاورشناسان

سکولار

عضو جدید
کاربر ممتاز
تجاوز جنسی به لوکریشا توسط پسر پادشاه، نقطه شروع از اتفاقاتی بود که منجر به سقوط حکومت پادشاهی و تشکیل اولین جمهوری روم شد. لوکریشا که از اشراف‌زاده‌گان رومی بود، پس از مورد تجاوز قرارگرفتن، اقدام به خودکشی کرد. در طول تاریخ، ماجرای تجاوز و خودکشی لوکریشا مورد توجه بسیاری از نویسندگان، تندیس‌گران و نقاشان قرار گرفت. در این ارتباط می‌توان به آثاری ادبی از ویلیام شکسپیر و توماس هی‌وود و از نقاشان، به رامبرانت، ساندرو بوتیچلی، آلبرشت دورر، آرتمیسیا جنتایلسکی، جفری چاوسر و تیتیان اشاره کرد.

نگاره بالا و امثال بی شمار آن، باید یک دلیل، از میان هزاران دلایلی باشد که باعث شده مورخان و نویسندهای غربی، نسبت به تمدن های باشکوه شرق – حتی به آیین زرتشت – سخن ناروا رانند. که همه ی اینها حاکی از سرخوردگی آنهاست.


دو هزار و پانصد سال است که مسئله ازدواج با محارم در میان ایرانیان باستان جدلها بر انگیخته و در تعبیر اوضاع حقوقی و اجتماعی نیاکان ما ابهاماتی پدید آورده است. گروهی با تکیه به متون تاریخی زناشویی ایرانیان کهن را با نزدیکترین کسانشان واقعیتی انکار ناپذیر می دانند و عده ای با توجه به اخلاق عالی ایرانیان پیشین و احترامی که به قانون و حقوق خانوادگی می گذاشته اند، چنان کاری را زادۀ اتهامات بیگانگان و سؤ تعبیر محققان می دانند و می کوشند پدران خود را از چنان [اتهامی] مبرا کنند. در تحقیق حاضر ما نخست تاریخچه ای از پژوهشهای پیشین به دست می دهیم، آنگاه شواهد کتبی را به دقت بر می رسیم، و سپس با توجه به چند مسئلۀ ناشناخته ثابت خواهیم کرد که:

1. ازدواج با محارم در ایران باستان روا نبوده است.
2. به رغم این ناروایی، چند مورد تاریخی از این گونه ازدواجها رخ داده است.
3. واژۀ خُوَئیت وَدَثَه (پهلوی:خوئیتوک دس) و صورت کتابی آن خوئیتودات که نخست معنی [ازدواج با خویشاوندان] می داده، بر اثر سؤ تعبیر واژه هایی که معادل [دختر] و [خویش] و [خواهر] بوده، به [ازدواج با محارم] تفسیر شده و مایة گمراهی ملا نقطه ایهای یونانی و رومی و ارمنی و مسیحی و اسلامی و حتی زرتشتی گردیده است.
 

سکولار

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک: پژوهشهای پیشین

نخستین کسی که از میان اروپائیان به موضوع ازدواج با محارم در میان ایرانیان باستان پرداخت بارنَبی بِریسِن بود که در ۱۵۹۰م شرحی مبتنی بر نوشته های یونانیان و رومیان به دست داد (رک. چاپ ۱۷۱۰،اشتراسبورگ، ص ۱۵۸-۱۵۷، ۴۹۱ و بعد (چاپ نخستین به دست نیامد) از آن پس در تاریخهای فلسفه و دین و نیز در تاریخهای عمومی مطالب او با اضافاتی تکرار شد، تا اینکه توماس هاید در ۱۷۰۰م (تاریخ ادیان ایرانی، زیر فصل ازدواج) و ا.ه.آنکتیل دوپرون در ۱۷۷۱ (رک. کتاب زند- اوستا، ج۳، فهرست، زیر واژه خوئیت ودثه) اشاراتی از متون ایرانی و عرب برای موضوع جستند و بدان افزودند. در ۱۸۲۰ که ی.گ.رُد نخستین کتاب تحقیقی را درباره سنن و عقاید دینی پارسیان و اقوام خویشاوند نوشت (کتاب روایات مقدس و مکاشفات دینی بلخیان قدیم، مادها، پارسیان و جز آن)، دیگر مسئلة ازدواج با محارم جزئی از بحثهای مربوط به عقاید ایرانیان شده بود. البته آدلف راپ و فردریخ اشپیگل کوشیدند که این موضوع را بر اساس دو فرضیه تعبیر کنند: یکی این که این کار فقط در میان نجبا و پادشاهان ایرانی و آن هم به دلیل اهتمام فوق العاده به حفظ پاکی خون و نگهداری میراث در خانواده انجام می گرفته است و دیگر این که اصل و اساس آن غیر آریایی و مربوط به مغان بومی بوده که به آریاییان رسیده است. (دین و سنن ایرانیان، صفحات ۱۱۰ تا ۱۱۳؛ اشپیگل، باستان شناسی ایران، ج۳، ص۶۷۸ و بعد)

ویلهلم گایگر شواهد زرتشتی موضوع را دوباره بررسید (تمدن ایرانیان شرقی باستان، ص۲۴۵ و بعد) و مخصوصا یاد آور شد که یکی از قدیسان زرتشتی به نام ارداویراز افتخار می کرده است که هفت خواهر خود را به زنی داشته است. (ارداویراز پسری یگانه بوده است با هفت خواهر و از قدیسان زرتشتی به شمار می رفته ولی وجود تاریخی او ثابت شده نیست. درباره او پائین تر سخن خواهیم راند، رک. پانوشت) در همان زمان پیزی به شواهد مربوط به ازدواج با محارم در افسانه های حماسی ایران اشاره کرد (موزئون، ج۲، چاپ ۱۸۸۳، ص۳۶۶ و بعد) و ر.فُن اِشتَکِل بِرگ تذکر داد (چند کلمه درباره حماسه ایرانی ویس و رامین، نقل اینوسترانتسف از وی، تحقیقاتی درباره ساسانیان، ص۱۹۳، یادداشت) که داستان ویس و رامین سرتاسر بر مبنای زناشویی ویس با برادرش ویرو استوار شده است. (ویس و رامین، ص ۴ تا ۴۲، البته خواننده می داند که ویرو نابرادری ویس است. نیز رک، پانوشت)
 

سکولار

عضو جدید
کاربر ممتاز
این مقالات بر زرتشتیان بسیار گران آمد. نخست آن که دین زرتشتی چه در ایران و چه در هندوستان نه چنان ازدواجی را می شناخت، و نه بر آن صحه می گذاشت. به عقیده زرتشتیان خوئیت ودثه به معنی [زناشویی با نزدیکان/خویشان] است نه [زناشویی با محارم]. به عبارت دیگر آنان هم از چنین مفهومی همان را می فهمیدند که ایرانیان مسلمان، یعنی ازدواج دختر عمو با پسر عمو، دختر خاله با پسر خاله و جز آن. به عقیده آنان [ازدواج با محارم] تهمت و افترایی زشت بود که نازرتشتیانِ بت پرست و یا یهودی و مسیحی و مسلمان به ایرانیان قدیم می زدند و بنیاد تاریخی نداشته است. به همین دلیل یکی از بزرگترین دانشمندان زرتشتی، دستور داراب پشوتن سنجانا به مخالفت با نظریة دانشمندان غربی پرداخت و در کار آنان خلل آورد. (به ویژه در ترجمه خود از دینکرد،ص۹۶٫ دستور سنجانا در ترجمه اش، در همه جای دینکرد، واژه و مطالب مربوط به خوئیتوک دس را طوری برگرانید که اصلا مفهوم ازدواج با محارم از آن بر نمی آمد: رک، اعتراض نیبرگ، راهنمای پهلوی، ج۲، ص۲۲۴ که می گوید فقط پس از چاپ عکسی دینکرد بود که این مسئله معلوم شد) این بود که فاصلترین پژوهنده متون پهلوی، ای. و. وِست، مقاله مفصلی به نام [اندر معنی خوئیتوک دس] نوشت (این مقاله ۴۲ صفحه ای اساس کار همه کسانی بوده است که بعدا در این زمینه کار کرده اند و همین جا اعلام می کنیم که مآخذ اصلی ما هم بوده است) و به صورت افزوده ای بر متون پهلوی، مجلد دوم (که شامل دادِستان دینیک و نامه های منوجهر می شد) به سال ۱۸۸۲ چاپ کرد. (متون پهلوی، ج۲، ص۳۸۹ تا ۴۳۰) این مقاله همه جوانب موضوع را در بر نداشت و فقط جوابی بود که وست به دستور سنجانا می داد و برای این که این پاسخ را قانع کننده نماید کلیه مطالبی را که از کتب پهلوی و روایات زرتشتی می شناخت گرد آورد و تحقیقی چنان جامع به دست داد که هنوز کهنه نشده است. (به رغم تمام اعتراضاتی که به این مقاله شده است، هر گاه به دیده انصاف بنگریم می بینیم که هدف وست اصلا و ابدا متهم کردن ایرانیان نبوده است و بر خلاف عده ای دیگر از غربیان و حتی شرقیان که از بستن اتهام ابایی ندارند و از خوار کردن اجداد خود لذت می برند، وست ذره ای از حقیقت جویی غافل نمانده است) اما دستور داراب پشوتن سنجانا هم ساکت ننشست و کتابی در رد مقاله وست نوشت که چون جنبه جدلی داشت توفیقی نیافت (رسم موهوم زناشویی با محارم در ایران باستان، بمبئی،۱۸۸۸) بعد ها ردیة جمشید کاوَسجی کاتراک هم به همان سرنوشت دچار شد (زناشویی در ایران باستان، بمبئی، ۱۹۶۵٫ اشکال بزرگ این اثر و نوشته های مشابه آن بی دقتی در ارجاعات و پیش آوردن تعبیرات موهوم و انکار نص صریح آیات و اسناد و روایات است، و کسی نمی تواند آنها را جدی گیرد و فقط به صرف این که دشمنان ایرانیان بدانان چنین اتهاماتی زده اند، شواهد را نادیده بگیرد و یا متون را به دلخواه خود تعبیر کند) در عوض دانشمندان غربی چون ه. هوبشمان- جیمز دارمستتر- ل. سی. کازارتلی- اِ. کوهن- امیل بِنوِنیست- فردیناند یوستی- کنستانتین اینوسترانتسف- ک. بارتولومه- آرتور کریستن سن- ث. و. کینگزمیل- ل. ه. گرای و اِ. کرنمان با ادغام منابع زرتشتی و پارسی نوین در شواهد غربی موضوع ازدواج با محارم در ایران باستان را قطعیتر کردند.
(هوبشمان، در باب ازدواج با اقارب در میان ایرانیان، مجله شرق شناسی آلمان، دوره ۴۳، سال ۱۸۸۹، ص۳۰۸ تا ۳۱۳- دارمستتر، به ویژه در ترجمه زند اوستا، ج۱، ص۱۲۶ تا ۱۳۴- کوهن، در یادداشتی بر مقاله هوبشمان، همان مجله، ص۶۱۸- کازارتلی، شواهد شرقی درباره خوئیتوک دس، مجله اسناد بابلی و شرقی، دوره چهارم، سال ۱۸۹۰، ص۹۷ و بعد- کازارتلی، فلسفه دین مزدایی در زمان ساسانیان، ص۱۵۶ تا ۱۶۰- یوستی، تاریخ ایران در اساس فقه اللغه ایرانی،ج۲، ص۶۸۲- اینوسترانتسف، تحقیقاتی درباره ساسانیان، ص۱۲۳ و بعد- بارتولومه، لغتنامه ایران کهن، ستون ۱۸۶۰- بارتولومه، زن در حقوق ساسانی، ترجمه، ص۳۲ و ۳۳- کریستن سن، ایران در زمان ساسانیان، فرانسوی ۳۲۳، ترجمه ص ۴۸ تا ۳۴۷- کینگز میل، ازدواج و تدفین در میان پارسیان کهن، مجله آثنیئوم، سال ۱۹۰۲، ص ۹۶ و بعد- گرای، ازدواج در ایران رسم زناشویی با محارم، دائره المعارف هیستینگز، جلد هشتم، ۱۹۱۵، ص ۴۵۶ تا ۴۵۹- کرنمان، ازدواج با خواهر در جهان قدیم، ص ۱۷ تا ۲۷٫ در اینجا باید تذکر دهیم که مراجع و سخنان مورخان قدیم یونانی و رومی را کارل کلمنت در کتاب زیر گرد آوری کرده است: carl clement,fontes historiae religionis persicae,Bonn,1920 )


در این میان دانشمند ایرانی علی اکبر مظاهری هم در کتاب خود به فرانسه فصل مشبعی را به این موضوع اختصاص داد (در کتاب خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام، فرانسوی ص ۱۱۷ و بعد، ترجمه، ۱۱۸ تا ۱۴۳) که بعد ها سعید نفیسی و دیگران از آن استفاده کردند (مخصوصا در مقالاتی که در مجله مهر بر ضد عقاید جمشید سروشیان نوشت و نیز در کتاب تاریخ اجتماعی ایران،ج۱، تهران، ۱۳۴۲، ص۳۵ تا ۴۲ تکرار کرد بدون آن که مآخذ اصلی خود را یاد کند) از آن پس گاهگاهی تحقیقی در این باب شده است ولی کسی چیز تازه ای برای گفتن نیافته و به تکرار مکررات بسنده کرده اند (از میان مقالاتی که شایسته ذکرند یکی نوشته فرای است به نام زنای با محارم زرتشتی. دیگری مقاله ای است از کلیما، درباره مشکل رسم زناشویی در ایران قدیم
__________________
 

elisa.ff

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش ازدواج دختر عمو پسر عمو ....کلا فامیل حرام میشد چه قدر بهتر میشد
 

سکولار

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش ازدواج دختر عمو پسر عمو ....کلا فامیل حرام میشد چه قدر بهتر میشد

خوب این یک چیز فرهنگی هست .
مثلا اگر خانواده پدرم را در نظر بگیریم که همه شون تهران هستند.ازدواج فامیلی بسیار شایع هست.
یعنی کلا هر کی با یک نفر دیگه 200 تا نسبت داره.
یعنی با اینکه یک بچه ناقص به دنیا اومد.فکر کنم 13 سالش بود.ولی اندازه یک بچه 3 ساله بود.ادم نگاهش میکرد و باهاش صحبت میکرد اشکش در میامد.
بالاخره هم مرد و من اولش ناراحت شدم.ولی وقتی به زندگیش فکر کردم .خوشحال شدم که راحت شد.
ولی باز عمو همین دختر رفت ازدواج فامیلی کرد.

ولی مثلا تو خانواده مادرم که من باهاشون بیشتر در ارتباطم .ازدواج فامیلی یک چیز مظحک هست.یعنی تصورش مثل این هست که برادر و خواهر با هم ازدواج کنند.
یعنی من با تمام دختر دایی ها و خاله هم مثل برادر و خواهر و دوست میمونیم.یعنی با هم بزرگ شدیم.
کلا فرهنگ ها متفاوت هست
 

elisa.ff

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب این یک چیز فرهنگی هست .
مثلا اگر خانواده پدرم را در نظر بگیریم که همه شون تهران هستند.ازدواج فامیلی بسیار شایع هست.
یعنی کلا هر کی با یک نفر دیگه 200 تا نسبت داره.
یعنی با اینکه یک بچه ناقص به دنیا اومد.فکر کنم 13 سالش بود.ولی اندازه یک بچه 3 ساله بود.ادم نگاهش میکرد و باهاش صحبت میکرد اشکش در میامد.
بالاخره هم مرد و من اولش ناراحت شدم.ولی وقتی به زندگیش فکر کردم .خوشحال شدم که راحت شد.
ولی باز عمو همین دختر رفت ازدواج فامیلی کرد.

ولی مثلا تو خانواده مادرم که من باهاشون بیشتر در ارتباطم .ازدواج فامیلی یک چیز مظحک هست.یعنی تصورش مثل این هست که برادر و خواهر با هم ازدواج کنند.
یعنی من با تمام دختر دایی ها و خاله هم مثل برادر و خواهر و دوست میمونیم.یعنی با هم بزرگ شدیم.
کلا فرهنگ ها متفاوت هست

خوبه فقط تو این مورد باهم موافقیم!!!!!!!!!منم دوست دارم مثل خواهر برادر با فامیلامون برخورد کنم هرچند که خواهر برادری ندارم


ولی متاسفانه هم بابام هم مامانم از فامیل خوششون میاد ولی من کلا مخالفم

مورچه چیه کله پاچه اش چی باشه فامیل هم شد ....
 

آتشگاه

عضو جدید
دقیقا مثل آتش پرست بودن زرتشتیان که بهشون نسبت می دن
کلا مسلونا این تهمتها رو می زنن که حمله ی وحشیانشون رو به ایران توجیه کنن
در حالیکه وحشیانه ترین اعمال از مسلمانهای صدر اسلام سر می زد
برای نمونه هم می تونید به تاریخچه ی شهرهای پاوه و دزفول مراجعه کنین و بخونین که چه فجایعی در اون شهرها رخ داده
 

gmmj

عضو جدید
من در وبلاگ شخصی خود نیز دو مقاله در باره ازدواح با محارم در ایران باستان قرار داده ام در پست اخر نیز مقاله ای مفصل از "هاشم رضی" که درواقع پاسخ مناسبی نیز به نگارنده مقله فوق میباشد قرار دادم
از انجا که این مقاله بیش از 70 صفحه است انرا بصورت پی دی اف گذاشتم دوستان میتوانند در ادرس زیر انرا دانلود کنند
http://iranbastannn.blogfa.com/
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا اگه اونها دلایا محکم تری داشته باشن که ازدواج با محارم بوده درایران باستان چی؟؟؟؟

یعنی اگه احتمال بدید که این قضیه واقعیت داشته باشه چی میشه؟؟؟

خیلی تحقیر میشید؟؟؟

اقاجان هر نسلی از هر قومی خوب و بد داشته و هیچ قوی از هیچ قوم دیگر بهتر و بالاتر نیست.شخصیت انسان و انسانیت هست که ارزش داره به اینکه من ایرانی باشم یا عرب یا گواتمالایی.
سعی نکنیم حتما و حتما تمام زورمون رو بزنیم تا ناپاکی بعضی از ایرانیهارو چون ایرانی بودن توجیه کنیم.

مثل اینکه الان کسی بیاد و کارهای بیجه اون جنایتکار ایرانی رو بخواد توجیه کنه چرا که ایرانی هست و ایرانی بد نمیشه!!!!

به نظر من
من انسانم بدون مرز.مرز من اخلاق و انسانیت هست.
 

gmmj

عضو جدید
نباید پنداشت که این رسم از 2500 سال پیش میان عموم مردم رواج داشته است بنا بگفته مورخان یونانی در 2000سال پیش این رسم میان مغان شایع بوده است همانگونه که رسم مرده را جلوی سگ انداختن ، خرفستر کشتن و.... خاصه مغان بوده است. شگفت اینجاست که نگارنده مقاله فوق گزارشات متنوعی از ازدواج همخون میان مغان ارائه میدهد و انرا نامعتبر میشمد و اسناددشمنی این مورخان را به انها میدهد! دوستان در اینباره میتوانند به کتاب " ایین مغان" نوشته هاشم رضی ، انتشارات سخن ، چاپ1382 رجوع کنند که گزارشات متنوعی ارائه شده که میان مغان مادی و زروانی رسومی چون قربانی کردن گاو با چماق ، خرفستر کشتن ، ازدواج همخون ، مرده و مریض و پیرمرد را جلوی سگ انداختن.... همه و همه از رسومات این مغان بوده است بعدها اینان این رسوات را وارد ایین زرتشتی میکنند و از اصول ایین زرتشتی در می اید اما
باید گفت که در دوران هخامنشی مغان نفوذ چندانی نداشتند و ازطرفی ازادی ادیان در سراسر امپراطوری حاکم بود(بجز دوره خشایارشا بنابه کتیبه اش معابد را خراب کرد) همانگونه که گئومات براثر تعصب معابد را خراب کرد(کتبه بیستون) ازپی ان داریوش بنا ب سیاست تسامح دینی هخامنشی ان معابد را دوباره برپا ساخت . از اینرو رسم ازدواج با محارم عموما میان مغان جاری و ساری بود مانند رسوم خاصه دیگر این قوم.
مغان در دوره ساسانی حکومت را دردست گرفتند و این اداب و عادات را با شدت و حدت اجرا کرده و امر به اجرایش میدادند گزارشات متنوعی از ازدواج همخون از موبدان بزرگ ساسانی چون " اذرپاد مهراسپندان"(=گرداورنده اوستا) وجود دارد حتی رسم ازدواج با محارم از اصول ایین مزدیسنا ی ساسانی است !
نویسنده مقاله فوق مطالب اشتباه و یکسویه بسیاری نوشته است از تعریف وازه ختودت تا اجرای ان مثلا :
این مقالات بر زرتشتیان بسیار گران آمد. نخست آن که دین زرتشتی چه در ایران و چه در هندوستان نه چنان ازدواجی را می شناخت، و نه بر آن صحه می گذاشت. به عقیده زرتشتیان خوئیت ودثه به معنی [زناشویی با نزدیکان/خویشان] است نه [زناشویی با محارم]. به عبارت دیگر آنان هم از چنین مفهومی همان را می فهمیدند که ایرانیان مسلمان، یعنی ازدواج دختر عمو با پسر عمو، دختر خاله با پسر خاله و جز آن. به عقیده آنان [ازدواج با محارم] تهمت و افترایی زشت بود که نازرتشتیانِ بت پرست و یا یهودی و مسیحی و مسلمان به ایرانیان قدیم می زدند و بنیاد تاریخی نداشته است. به

ایشان ازدواج با محارم را یک اشتباه برداشت از سوی دیگران میداند با رجوع به اثار موبدان طرازاول ساسانی می توان چنین برداشت اشتباهی رابه سادگی دریافت و پی به جهت گیری ایشان و نادیده گرفتن ماخذ اصلی برد برای پاسخ به مقاله فوق کافیست مقاله هاشم رضی را بخوانید البته حتما قبل از ان مقاله فوق را هم بخوانید و بعد اندو را بایکدیگر مقایسه کنید و انگاه میتوان براحتی پی به اشتباهات نویسنده فوق برد

این مقاله را در ادرس زیر دانلودکنید

http://www.4shared.com/document/WXfUbt5M/iranbastannn-blogfa.html

توضیحاتی را هم در دفتر شخصی داده ام

http://iranbastannn.blogfa.com/
 

Similar threads

بالا