عدالت ...
- شروع کننده موضوع CRYSTALIN
- تاریخ شروع
من تا این سن که رسیدم هیچ جای کشورمون عدالتی ندیدم
bahareh85
عضو جدید
خیلی کم عدالت دیدم یعنی آدم عادل دیدم ولی سیستم ما با عدالت جرخش نمی گرده
سعی میکنم عادل باشم ولی گاهی رعایت عدالت برای شخص عادل هم مشکلات بزرگی به وجود میاره
در کل رعایت عدل علی سیستم حکومتی حضرت رو می خواد
خانه نشینی حضرت علی هم از روی عدل یا مظلومیت تنها نبود انتخابی بین بد و بدتر بود
سعی میکنم عادل باشم ولی گاهی رعایت عدالت برای شخص عادل هم مشکلات بزرگی به وجود میاره
در کل رعایت عدل علی سیستم حکومتی حضرت رو می خواد
خانه نشینی حضرت علی هم از روی عدل یا مظلومیت تنها نبود انتخابی بین بد و بدتر بود
pedram.po
عضو جدید
مرسیعدالت ... چه واژه زیبایی است . ولی مفهوم آن را نمی دانم !!!!!!!!!!! و شاید نمی بینم
تشکرام تموم شدن
جمله زیبایی بود
aminvo
عضو جدید
عدالت فقط یک واژه هست. در هیچ کجا وجود نداره. فقط میزان وجودش کم رنگ و پر رنگ تر هست که در کشور های جهان سومی کمر رنگ تر هست.
در مورد حضرت علی هم باید عرض کنم که ایشان نه از عدالتشون بود نه از مظلومیتشون بلکه از سیاستشون بود. حضرت علی یک سیاست مدار بزرگ بودند. چون با ایجاد اعتراض اولین شکاف ها بین مسلمانان ایجاد میشد. البته این دلیل ابتدایی هست چون خود حضرت هم می دونستن که دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره. به هر حال رایی بود که در مجلس داده شده بود و حضرت هم نخواستن که از قانون سرپیچی کنن که قانون شکنی باب بشه و هزاران دلیل دیگه که حا توضیح ندادن. حضرت علی مظلوم نبودن و هر کجا لازم بوده حقشون را گرفتن.
MehrAn.ButterFly
عضو جدید
افرین همه چیزو گفتی دیگه من هیچی نمیگم
magnet
عضو جدید
خیلی راحت در مورد امام علی (ع) صحبت می کنید ، به کلمات استفاده کرده دقت کنین.
کدام قانون ، کدام مجلس؟! حالتون خوبه دیگه؟ در مورد سقیفه صحبت می کنین؟! قانونی که چندنفر با یک کودتا بوجود آوردند؟! مجلسی که با زور و سیلی و آتش زدن خانه همراه بود؟ سیاستی که شما ازش حرف می زنین ، لازمه اش دروغ و تزویر بود، امام علی این کارو کرد؟ قرآن های بر نیزه یادتونه؟
پس چرا امام حسین این قانون شکنی که شما میگید رو انجام داد؟ اگه اینجوری یه ، پس امام حسین قانون شکنی رو باب کرد.
امام علی با تمام شجاعت و بزرگی و قدرت و علم و .... هنوز که هنوزه بازم مظلومه .....
CRYSTALIN
عضو جدید
من با نظر شما تقریبا موافقم ولی مطمئنم صددرصد مظلومیت نبود چون خود آن حضرت که حق مظلومین را میگرفت چگونه اینقدر مظلوم واقع شد؟
magnet
عضو جدید
مث اینکه پست منو نخوندین :
من کی گفتم صد در صد مظلومیت بود ؟
خیلی ساده و حقیر فکر نکنین . مظلومیت این نیس که فقط دونفر به یکی زور بگن یه چیزی ازش بگیرن.
مظلومیت امام علی این بود که توی اون زمان و مکان حرف دلشو به چاه می گفت. مظلومیت از این بزرگتر که شمایی که شیعه امامید ، میگین امام علی سکوت کرد تا قانون شکن نباشه ، مظلومیت اینه که شما درک نکردید که چرا امام خانه نشین شد و میگین فقط بخاطر این بود که قانون شکنی رو باب نکند!
مظلومیت اینه که بعد شهادت امام ، وقتی تو شام گفتن که امام رو در محراب شهید کردن یکی پرسید مگه علی نمازم می خوند؟ مظلومیت اینه که امام با حسنین و فاطمه چهل شب درهای مدینه را در طلب یار میزد و سفارش پیامبر رو یادآوری می کرد. نکنه اینم قانون شکنی بود از نظر شما؟
دوستمون جواب منو نداده که آیا امام حسین هم قانون شکن بود؟
aminvo
عضو جدید
دوست عزیز من هیچ قصد جسارتی نداشتم، من هم تاریخ اسلام را خوندم و تا حدودی آگاهی دارم مخصوصا در مورد زمان حضرت علی و برای همین هست که خیلی نسبت به تصمیماتشون علاقه مند هستم، بله آگاهی دارم که حتی گفته بودند در آن مجلس اگه کسی مخالف بود و حاضر نبود که به رای بقیه احترام بزار گردن زده بشه. ولی به نظر من حضرت علی خیلی با سیاست بودن و سکوت را ترجیح دادن تا به مبارزه شون به صورت دیگه ای ادامه بدن.
زمان امام حسین هم شرایط متفاوت بود و هم سن دین اسلام متفاوت بود. و در زمان متفاوت نیاز به تصمیمات متفاوت هست. متاسفانه من تاریخ اسلام را تا بعد امام حسن مطالعه کردم و فقط یک آگاهی نسبی( همین قدر که همه در جامعه میدونن) نسبت به اقدام امام حسین دارم. و نمی تونم در مورد چیزی که تحقیق نکردم نظر بدم.
هر کسی به یک فرد به صورتی که دوست داره نگاه میکنه، بعضی افراد به زیبایی حضرت علی دل بستن و بعضی از افراد به قدرتشون و اینکه ایشون دست خدا در آستین داشت و ...... و من هم شیفته شخصیت ایشون هستم و نوع تصمیماتی که اتخاذ کردن.
متاسفانه اصلا به بحث کردن به صورت اینترنتی و تایپی علاقه ای ندارم و خیلی کم شرکت می کنم. حالت دیگه اینکه اصلا خیلی کم اهل بحث کردن هستم.
امیدوارم که صحبت های من بی احترامی به هیچکس و عقایدش نباشه.
Setareh1367
عضو جدید
عدالت؟
CRYSTALIN
عضو جدید
من همه اين مطالب رو نگفتم اگر امام حرف دلش رو به چاه مي گفت چون گوش شنوايي نبودكسي اون رودرك نميكرد مظلوميت امام زماني بود كه حزفهاي پيامبر رو فراموش كردند اما امام با ياداوري اونها ميخواست ديني برگردنش نماند ولي اينكه 25 سال سكوت كرد ميخواست مردم خودشان اورا بخواهند وبه اين برسند كه او بهترين جانشين است يعني عدالت يعني هركس جاي خودش.
نه . نیست. هیچ امامی مظلوم نیست.
malihe68
عضو جدید
نرفتی که بدونی
عدالت هیچ جا نیست
چرا الکی واسه خودت درصد می زنی؟
البته باید دید منظور شما از عدالت چیه؟
JavadMessi
مدیر بازنشسته
علی و مصلحت
چه ادعای سخیفانه و مضحکانه ای
واقعا دردناکه
بگذاریم علی خود سخن بگوید:
هنگامی که دیدم یاوری جز اهل بیت ندارم نخواستم آنان را به کشتن بدهم و از مرگشان بخل ورزیدم در حالی که خاشاک در چشم می آزرد چشم پوشیدم و با شدت ناراحتی از زخم گلو آن را نوشیدم و در نهایت خشم صبر کردم ، صبر در نهایت تلخی و تلخ تر از علقم
ودر جایی دیگر:
به هنگام شورا (شورایی که عمر بن خطاب تشکیل داده بود) من در محل شورا بودم که متوجه شدم سر و صدا بلند شد، پس شنیدم علی می گفت مردم با ابوبکر بیعت نمودند در حالی که به خدا سوگند من اولی تر و سزاوارتر از وی به مقام خلافت بودم پس من از بیم آن که مردم گرایش به کفر پیدا کنند و با شمشیر گردن یکدیگر را بزنند اطاعت کردم و...
خطبه شقشقیه خود گویای مظلومیت و صبر علی هست
واز علی مظلوم تر کیست؟؟؟؟؟
چه فاجعه است در آن لحظه که یک مرد می گرید...چه فاجعه ای
و شاید یاد آوری این مطلب خالی از لطف نباشه:
امير عليه السلام را كشان كشان براي بيعت با ابو بكر بمسجد ميبردند يك مرد يهودي كه آن وضع و حال را ديد بي اختيار لب بتهليل و شهادت گشوده و مسلمان شد و چون علت آنرا پرسيدند گفت من اين شخص را ميشناسم و اين همان كسي است كه وقتي در ميدانهاي جنگ ظاهر ميشد دل رزمجويان را ذوب كرده و لرزه بر اندامشان ميافكند و همان كسي است كه قلعههاي مستحكم خيبر را گشود و در آهنين آنرا كه بوسيله چندين نفرباز و بسته ميشد با يك تكان از جايگاهش كند و بزمين انداخت اما حالا كه در برابر جنجال يكمشت آشوبگر سكوت كرده است بي حكمت نيست و سكوت او براي حفظ دين اوست و اگر اين دين حقيقت نداشت او در برابر اين اهانتها صبر و تحمل نميكرد اينست كه حق بودن اسلام بر من ثابت شد و مسلمان شدم
چه ادعای سخیفانه و مضحکانه ای
واقعا دردناکه
بگذاریم علی خود سخن بگوید:
هنگامی که دیدم یاوری جز اهل بیت ندارم نخواستم آنان را به کشتن بدهم و از مرگشان بخل ورزیدم در حالی که خاشاک در چشم می آزرد چشم پوشیدم و با شدت ناراحتی از زخم گلو آن را نوشیدم و در نهایت خشم صبر کردم ، صبر در نهایت تلخی و تلخ تر از علقم
ودر جایی دیگر:
به هنگام شورا (شورایی که عمر بن خطاب تشکیل داده بود) من در محل شورا بودم که متوجه شدم سر و صدا بلند شد، پس شنیدم علی می گفت مردم با ابوبکر بیعت نمودند در حالی که به خدا سوگند من اولی تر و سزاوارتر از وی به مقام خلافت بودم پس من از بیم آن که مردم گرایش به کفر پیدا کنند و با شمشیر گردن یکدیگر را بزنند اطاعت کردم و...
خطبه شقشقیه خود گویای مظلومیت و صبر علی هست
واز علی مظلوم تر کیست؟؟؟؟؟
چه فاجعه است در آن لحظه که یک مرد می گرید...چه فاجعه ای
و شاید یاد آوری این مطلب خالی از لطف نباشه:
امير عليه السلام را كشان كشان براي بيعت با ابو بكر بمسجد ميبردند يك مرد يهودي كه آن وضع و حال را ديد بي اختيار لب بتهليل و شهادت گشوده و مسلمان شد و چون علت آنرا پرسيدند گفت من اين شخص را ميشناسم و اين همان كسي است كه وقتي در ميدانهاي جنگ ظاهر ميشد دل رزمجويان را ذوب كرده و لرزه بر اندامشان ميافكند و همان كسي است كه قلعههاي مستحكم خيبر را گشود و در آهنين آنرا كه بوسيله چندين نفرباز و بسته ميشد با يك تكان از جايگاهش كند و بزمين انداخت اما حالا كه در برابر جنجال يكمشت آشوبگر سكوت كرده است بي حكمت نيست و سكوت او براي حفظ دين اوست و اگر اين دين حقيقت نداشت او در برابر اين اهانتها صبر و تحمل نميكرد اينست كه حق بودن اسلام بر من ثابت شد و مسلمان شدم
تاریخ می‌گوید، تنها در نیمه شب‌ها، توی نخلستانهای اطراف مدینه می‌رفته و نگاه می‌كرده كه كسی نبیند و نشوند و بعد سر در حلقوم چاه فرو می‌برده و می‌نالیده!
هرگز، من نمی‌توانم قبول كنم كه رنج‌های مدینه و رنج‌های عرب و جامعه عرب و حق جامعه اسلامی و حتا یارانش،
این روحی را كه از همه این آفرینش بزرگتر است وادار به چنین نالیدنی بكند، هرگز!
درد علی (ع) دو گونه است: یك درد، دردی است كه از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس می‌كند
و درد دیگر دردی است كه او را تنها در نیمه‌های شب خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه كشانده ... و به ناله درآورده است ... ما تنها بر دردی می‌گرییم كه از شمشیر ابن ملجم در قرق سرش احساس می‌كند.
اما این درد علی (ع) نیست، دردی كه چنان روح بزرگی را به ناله درآورده است، «تنهایی» است كه ما آن را نمی‌شناسیم!
در مظلومین علی همین بس که ما
هنوز نفهمیده ایم
سکوتش را
تنهاییش را
صبرش را
و
.
.
به این قسمت های شقشقیه توجه کنید:
او می دانست كه سیل علوم از دامن كوهسار من جاری است ، و مرغان دور پرواز اندیشه ها ، به بلندای ارزش من نتوانند پرواز كرد . پس من ردای خلافت رها كرده و دامن جمع نموده از آن كناره گیری كردم و در اندیشه بودم كه آیا با دست تنها برای گرفتن حقِّ خود به پا خیزم ؟ یا در این محیط خفقان زا و تاریكی كه به وجود آوردند ، صبر پیشه سازم ؟ كه پیران را فرسوده ، جوانان را پیر ، و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه می دارد ! . پس از ارزیابی درست ، صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم . پس صبر كردم در حالی كه گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود
هرگز، من نمی‌توانم قبول كنم كه رنج‌های مدینه و رنج‌های عرب و جامعه عرب و حق جامعه اسلامی و حتا یارانش،
این روحی را كه از همه این آفرینش بزرگتر است وادار به چنین نالیدنی بكند، هرگز!
درد علی (ع) دو گونه است: یك درد، دردی است كه از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس می‌كند
و درد دیگر دردی است كه او را تنها در نیمه‌های شب خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه كشانده ... و به ناله درآورده است ... ما تنها بر دردی می‌گرییم كه از شمشیر ابن ملجم در قرق سرش احساس می‌كند.
اما این درد علی (ع) نیست، دردی كه چنان روح بزرگی را به ناله درآورده است، «تنهایی» است كه ما آن را نمی‌شناسیم!
در مظلومین علی همین بس که ما
هنوز نفهمیده ایم
سکوتش را
تنهاییش را
صبرش را
و
.
.
به این قسمت های شقشقیه توجه کنید:
او می دانست كه سیل علوم از دامن كوهسار من جاری است ، و مرغان دور پرواز اندیشه ها ، به بلندای ارزش من نتوانند پرواز كرد . پس من ردای خلافت رها كرده و دامن جمع نموده از آن كناره گیری كردم و در اندیشه بودم كه آیا با دست تنها برای گرفتن حقِّ خود به پا خیزم ؟ یا در این محیط خفقان زا و تاریكی كه به وجود آوردند ، صبر پیشه سازم ؟ كه پیران را فرسوده ، جوانان را پیر ، و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه می دارد ! . پس از ارزیابی درست ، صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم . پس صبر كردم در حالی كه گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود
Sarp
مدیر بازنشسته
همه تعاریف مثل عدالت و برابری و آزادی و . . تعاریفی نسبی هستند
هر شخص و هر گروه و هر جامعه و هر حکومت و . . از این واژه های یه تعریف جداگانه دارند
برای هیچ کدام یک تعریف مشخص سراسری وجود نداره که همه ازش تبعیت کنند
هر گروهی هم سعی میکنه تعریف خودش رو به مقبولیت اکثر عموم برسونه
پس نتیجه میگیریم تاپیک سرانجام نخواهد داشت
هر شخص و هر گروه و هر جامعه و هر حکومت و . . از این واژه های یه تعریف جداگانه دارند
برای هیچ کدام یک تعریف مشخص سراسری وجود نداره که همه ازش تبعیت کنند
هر گروهی هم سعی میکنه تعریف خودش رو به مقبولیت اکثر عموم برسونه
پس نتیجه میگیریم تاپیک سرانجام نخواهد داشت
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
عدالت خدا.... | گفتگوی آزاد | 51 | |
|
یک بار دیگر توهین به ترکها، این بار هم از سوی یک نشریه ی مدعی عدالت و مذهب!!! | گفتگوی آزاد | 36 | |
|
عدالت شوخی زننده ای است گاهي!!! | گفتگوی آزاد | 7 | |
|
عدالت شوخی زننده ای است گاهی | گفتگوی آزاد | 9 | |
|
عدالت در زمان حال یا در زمان کوروش کبیر؟ | گفتگوی آزاد | 6 |
Similar threads
-
-
یک بار دیگر توهین به ترکها، این بار هم از سوی یک نشریه ی مدعی عدالت و مذهب!!!
- شروع شده توسط ali hoseini
- پاسخ ها: 36
-
-
-