پارسی را پاس بداریم.

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
هم میهن!
آنچه فرهنگ ما را زنده نگاه داشت, زبان مادری مان است پس تلاش کنیم زبان مادری خود را پاس داریم و تا می توانیم از واژه های زبان خودمان بهره ببریم و با آنها گفتگو کنیم و بنویسیم.

ای ایرانی, پارسی بگو و پارسی را پاس بدار!

زبان مادری ما همچون گنجینه ای از هزاران سال پیش با گذر از جنگها و کشتارها و درازای سده ها به دست من و شما رسیده و مایه ی سربلندی ماست.
بیایید پارسی را پاس بداریم!




در اين جستار كوشش بر اين است تا واژه هاي پارسي و معادل آن به دوستان معرفي گردد..

من در سرزمینی زندگی میکنم که زبان آن پارسی است اما چون عرب ها پ ندارند به آن فارسی می گوییم!


واژۀ بیگانه...برابرِ پارسی

آباژور...نورتاب

آخر...پایان


آخر الامر...سر انجام


آخرت...رستاخیز


آخرين...واپسین


آرشيو...بایگانی


آزمايشات...آزمایش ها


آس...تکخال


آسانسور...بالابر


آل بويه...خاندان بویه


آن را باطل کردم...آن را تباه کردم


آن طور...آن گونه


آنوقت...آنگاه

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با درود به همگیجایگزین واژه های فارسی بجای عربی:

بی نظیر=بی همتا
شلوغ..پر سر و صدا=پر هیاهو
بچه شیطون=بچه پر جنب و جوش...بازیگوش
وظیفه=خویش کاری....؟
عصر=پسین...؟
رفیق=دوست
رفاقت=دوستی
آدرس=نشانی
قیمت=بها....؟
ضرر=زیان
علامت=نشانه
سوال=پرسش
جواب=پاسخ
علامت سوال=نشانه پرسش
اطلاع=آگاهی
عمومی=همگانی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مبارک=خجسته
حرکت=جنب و جوش...تکان ...براه افتادن..؟
سلامتی=تندرستی
تمیز=پاکیزه
کثیف=آلوده
محترم=گرامی
چطوری=چه جوری
مجبور=ناچار
خیر=خوبی...نیکی
شر=بدی..پلیدی
ضرر=زیان
خرج=هزینه
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
واژۀ بیگانه---برابرِ پارسی

اکاذيب...دروغ ها

اکتفاء کردن...بسنده کردن

اکثر قريب اتفاق...بیشتر

اکثرا...بیشتر

اکثريت...بیشتری

ائتلاف...همایه

ابنکار...نوآوري

ابتدا...نخست

ابتدايي - ابتدايي ترين...ساده - ساده ترين.

ابتلا - ابتلاء...دچار-دچاری



 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
واژۀ بیگانه---برابرِ پارسی

ابديت...همیشگی

ابن سينا...پورسینا

اتباع...شهروندان

اتحاد...همبیتگی

اتفاق افتاد...رخ دادن

اتفاق - اتفاقات...رويداد - رويدادها

اتوماتیک ...خودکار

اتومبيل...خودرو

اجتناب...دوری

اجتناب ناپذير...پيشگيري ناپذير

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
واژه های جایگزین فارسی بجای عربی:

برعکس=وارانه
مشترک=یکی...یکدست..
عبور=گذر
کلمه عبور=واژه گذر
علامت=نشانه
اخبار=رویدادها
خبر=رویداد
تکرار= دوباره....؟
عید=جشن
شامل=در برگیرنده....؟
تفریح=گردش...؟
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
واژۀ بیگانه---برابرِ پارسی


اجرت......دستمزد

اجناس......کالاها

اجير........مزدور

احترام.......ارج

احضار کردن.......فراخواندن

احيان.........شاید

اخاذي......زورگیری

اخبار.......تازه ها

اختراع......نوآوري

اختلاط......درهمی

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
واژۀ بیگانه--- برابرِپارسی


اختناق......تنگنا - فشار -
خفگي
اخذ............دريافت

اخطار........هشدار

اخلاف.......جانشين

اخوت.......برادري

اخوي..........برادر

اخيرا........تازگي

اخيرالتاسيس........نوساز - نوبنياد

ادوار........دوره ها

اذان........بانگ نماز

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر گاه خود را از نژاد و یا تباری بدانید،و این عنوان را به خود نسبتدهید، مانعی را در راه خود قرار داده اید که اجازه نمی دهد هر چیزی غیر ازانرا تجربه کنید.خودتان را تنها یک انسان در نظر بگیرید..هر عنوانبرچسب تنها نوعی قید و بند و محدودیت به شمار می رود.
تاریخ انسان لبریز از اختلاف و کینه توزی است.این وضعیت انسان را دراستانه زوال و نابودی می کشاند بشر ناچار خواهد بود روزی سرود یگانگی وبرادری را سر دهد
دکتر وین دایر
با درود
تعادل=توازن
لطفا=خواهش می کنم
صفحه=برگه
اطلاعات=آگاهی..آگاهی ها..دانستنی ها
تطابق=هماهنگی....؟
خروج=برون رفت
ورودی=گذر.....راه ..
عابر=رهگذر
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خبر=رویداد
اخبار =رویدادها
صورت=رو...چهره
اتفاق=پیشامد...رخداد
ابتدا=نخست..آغاز
اجتناب=دوری...پرهیز
طرف=سو...سمت...ابن ور...آن ور
از این جهت=از این رو
تصادف=برخورد.....پیشامد
لازم =نیاز
احتیاج=نیاز
دعا=نیایش
عبادت=پرستش
ممنون....متشکر=سپاس گذاری
اضافه کردن=افزودن
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
واژۀ بیگانه--- برابرِپارسی


اذيت...آزار

ارکان...پايه ها

ارکستر...همنوازي

ارائه کرد...روکرد

ارائه طريق کردن...پیشنهاد دادن

اراضی ...زمين ها

ارامنه...ارمنیان

اربعين...چله

ارتجاع...واپسگرایی

ارتعاش...لرزش

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
واژۀ بیگانه--- برابرِپارسی


ارتفاع...بلندی

ارزاق...خواربار


ارسال کردن...فرستادن

ارشد...بزرگتر

ارفاق...آسانگیری

اريکه...تخت

اريکه فرمانروايي...تختِ فرمانروائی

از آن جمله...از آن میان

از آن روز به بعد...پس از آن روز

از اوايل...آغاز


 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
واژۀ بیگانه---برابرِ پارسی


از اين جهت......از این رو

از اين طريق.....از این روش

از اين قبيل......از این دست

از اين نظر.....از این رو

از بين بردن.....از میان بردن

از جانب.....از سوی

از جمله.....از دسته

از حيث.....از دید

از طرف ديگر...از سویِ دیگر

از طريق......از راه

از قديم......از دیر باز

ازدواج.....زناشوئی

اسپری......افشانه



 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=3]بجای "چطور"[/h]

[h=6]بجای "چطور" می توان گفت . چگونه، چه جور.
نمونه در گفتار و نوشتار:
چطور تونستی از دستش فرار كنی ؟
چه جوری تونستی از دستش در بـِری؟
چگونه توانستی از دستش بگریزی؟
[/h]​
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
...استعاره = وامسازه
-------
جناس = همسرشتی
متجانس = هم سرشت
------
لف و نشر = انجمن و پراكن
-----
تضمین = برگیری
------
حسن تعلیل = خوش آوندی
-----
ترصیع = آذین
-----
مراعات نظیر = همال آوری
----
تمثیل = همان آوری
-----
متناقض نما = پادنما

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
واژۀ بیگانه..---برابرِ پارسی


اسکله........بار انداز

اساس..........بنياد

اساسنامه........بنيادنامه

اساسی..........بنيادي - بنيادين

اسبق........پيشين

استبداد.............تکسالاري -
خودکامگي

استحکامات.....سنگربندي ها

استحصال........برداشت

استحضار..........آگاهي

 
آخرین ویرایش:

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بکوشیم واژگان زیبای پارسی را هر چه بیشتر گسترش بدهیم تا پرتوان تر گردد. به جای خلق کردن=انبودن=آفریدن/خلق شدن =موجود گردیدن=انبوسیدن=پدیدارشدن/در نسک( ِسفر=sefr) آفرینش می خوانیم که:خداوند جهان را در شش روز خلق کرد=خداوند جهان را در شش روز انبود(آفرید)/جهان در شش روز خلق شد=جهان در شش روز انبوسید(پدیدار شد).
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لغو=بیهوده=یاوه/لغو گفتن =بیهوده یا یاوه گفتن/کار لغوی است= کاربیهوده ای است/لغو کردن=باطل کردن= پوچیدن =کنار گذاشت =بی ارزش کردن(از ارزش انداختن) یا خواندن.او امروز گردش در شهر را لغو کرد(باطل کرد)=او امروز گردش در شهر راپوچید(کنار گذاشت).او قرارداد را لغو کرد=او پیمان نامه را از ارزش انداخت./لغو شدن(حذف شدن)=برداشته شدن(سترده شدن).این برنامه از تلویزیون لغو شد(حذف شد)=این برنامه از تلویزیون بر داشته شد(سترده شد).
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
واژۀ بیگانه........................برابرِ پارسی


استحقاق.......شايستگي - سزاواري

استحمام........................خودشويی

استدعا مي کنم..........خواهش مي کنم -.
درخواست مي کنم

استراتژي.........راهبرد

استراتژيک.......راهبردي

استراحت کردن..........آسودن - دراز کشيدن

استراق سمع....................شنود

استرداد................واپسداد

استشمام...................بو کردن - بوييدن

استشهاد...........................گواهی

استعفا.........................کناره گيري

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آئرومتر aerometre (ف، اسم)= هوا سنج
آباژورAbat - Jour (ف، اسم) = پرتو افکن، سایبان، آفتابگردان
ابتکار (ع، (اسم)مصدر) = نوآوری
آبسه abces (ف، اسم) = دمل چرکی
آپارات Apparat (ر، اسم) = دستگاه
آپوتئوز Apotheose (ف، اسم)= پرستش انسان
اپیدمی Epidemie (ف، اسم)= مرگامرگ
آتاشه Attache (ف، اسم)= کارمند سفارتخانه
اتصال (ع، (اسم)مصدر) = پیوستگی، به هم پیوستن
آتلیه Atelier (ف، اسم)= کارگاه هنری
اتم Atome (ف، اسم)= پاریز
اتنوگرافی Ethnographie (ف، اسم)= نژادشناسی
آتو Atout (ف، اسم)= برگ برنده، بهانه
اتوبوسAutobus (ف، اسم)= همه بر
آتی (ع، اسم فاعل)= آینده
اتیکت Etiquette (ف، اسم)= برچسب
اثر (ع، اسم)= آفرینه، نشان
احتیاط (ع، (اسم)مصدر)= استوارکاری، دوراندیشی
احساس (ع، (اسم)مصدر)= سُهش، اندریافت، اندریافتن
احشاء (ع، اسم جمع)= اندرونه
احمق (ع، صفت)= کم خرد، کودن
احیا (ع، (اسم)مصدر)= باز زیست، زنده ساختن
اختصار (ع، (اسم)مصدر)= کوته نوشت، کوته سخن، کوتاه کردن
اختلاط (ع، (اسم)مصدر) = آمیزش، آمیختگی، آمیختن، درهم شدن
اختلاف (ع، (اسم)مصدر)= ناسازگاری، ناهمگونی
اختلال (ع، (اسم)مصدر)= نابسامانی، بهم خوردگی
آخرت (ع، اسم)= آن سرای، آن جهان
آخرین (ع فا، صفت نسبی) = بازپسین، واپسین
اخطاریه (ع، اسم ) = یاد برگ
آدامسAdams (ا، اسم) = سقز
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آدرسAddress (ا، اسم) = نشانی
ادغام (ع، (اسم)مصدر)= از خودسازی، درهم سازی،همپیوندی
آدمیرالAdmiral (ا، اسم)= دریا سالار
ادویه (ع، اسم جمع ) = بوی افزار
اراده (ع، اسم) = خواست، آهنگ، خویشکاری
ارادی (ع، صفت)= بخواست
ارتباط (ع، (اسم)مصدر)= پیوستگی، بستگی
ارتداد (ع، (اسم)مصدر) = گم راهی، ازدین برگشتن
ارتوپدی Orthopedie (ف، اسم ) = شکسته بندی
ارتو گرافیOrthographie (ف، اسم)= درست نویسی
ارشد (فرزند) (ع، صفت تفضیلی) = (نخست زاده)، بزرگ تر، برتر
آرشیوArchives (ف، اسم)= بایگانی
ارگانیزهorganise (ف، صفت)= سازمانیافته
ارگانیسمOrganisme (ف، اسم)= سازواره، اندامه
ارگانیکorganique (ف، صفت)= اندامی، انداموار، پیکری
آرمArme (ف، اسم)= نشانه ی ویژه
آرکتیکArctic (ا، اسم)= شمالگان
آژانAgent (ف، اسم)= کارگزار، پاسبان
آژانسAgence (ف، اسم)= کارگزاری، نمایندگی
آسAs (ف، اسم) = تکخال
اساس (ع، اسم) = پایه، بنیاد، پی، شالوده
آسانسور Ascenseur (ف، اسم) = بالا بر، بالا رو
اسپایرالspiral (ا، اسم، صفت)= پیچه، مارپیچ مانند، مارپیچی
استاتیکstatique (ف، صفت)= ایستادی، ایستاده
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
استادیومStadium (ا، اسم)= ورزشگاه؛ دوره
استانداردStandard (ف، اسم)= هنجار، نمونه ی پذیرفته شده
استبداد (ع، (اسم)مصدر)= خودکامگی، خودسری
استحقاق (ع، (اسم)مصدر) = شایستگی، سزاواری
استحکام (ع، (اسم)مصدر) = استواری
استخدام (ع، (اسم)مصدر) = بکار گماشتن، بکارگیری
استخراج (ع، (اسم)مصدر) = بیرون آوردن
استراتژیکstrategique (ف، صفت)= راهبردی
استراحت (ع، (اسم)مصدر) = آسایش، آسودگی
استراق سمع (ع، (اسم)مصدر)= دزدیده گوش کردن
استرداد (ع، (اسم)مصدر)= بازپس خواستن، پس گرفتن
آستروئیدAsteroide (ی، اسم)= خرده سیاره
آسترونومیAstronomie (ا، اسم)= ستاره شناسی
استقامت (ع، (اسم)مصدر)= ایستادگی، پایداری
استقبال (ع، (اسم)مصدر)= پذیره شدن، به پیشواز رفتن
استقرار (ع، (اسم)مصدر)= جا گرفتن، استوار شدن، آرام گرفتن
استقلال (ع، (اسم)مصدر)= خودبودگی، ناوابستگی
استکبار (ع، (اسم)مصدر)= خود بزرگ پنداری، خودنمایی، گردنکشی
استیلStyle (ف، اسم)= سبک
استیناف (ع، (اسم)مصدر)= از سر گرفتن، دوباره آغاز کردن، وارسی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اسرار آمیز (ع، فا، صفت) = رازناک
اسراف (ع، (اسم)مصدر)= زیاده روی، فراخ روی، گشاد بازی
اسلوب (ع، اسم) = شیوه، روش
اسهال (ع، (اسم)مصدر)= شکم روش، بیرون روه
اسیر (ع، صفت)= در بند، گرفتار
اشاره (ع، (اسم)مصدر) = نُمار، نماردن
اشانتیونEchantillon (ف، اسم)= نمونه (ی کالا)
اشتباه (ع، (اسم)مصدر)= نادرست، بیراه
اشتهار (ع، (اسم)مصدر)= ناموری، بلندآوازی
اشتیاق (ع، (اسم)مصدر)= آرزومندی
اشکال (ع، (اسم)مصدر)= دشواری، سختی، پیچیدگی
اصطکاک (ع، (اسم)مصدر)= سایش
اصل (ع، اسم) = ریشه، بیخ، بن، بنیاد
اصلا (ع، قید)= از هیچ باره، هرگز، از بن، از بیخ
اصیل (ع، صفت) = ریشه دار
اضافه کردن (ع فا، مصدر) = افزودن
اضطراب (ع، (اسم)مصدر)= شوریدگی، بی تابی، آشفتگی، پریشان حالی
اطاعت کردن (ع فا، مصدر)= سرخم کردن، فرمان بردن
اعتراض (ع، (اسم)مصدر)= واخواهی، واخواست، خرده گیری
اعتراف (ع، (اسم)مصدر)= بروز دادن، خستو شدن
اعتقاد (ع، (اسم)مصدر)= باور، باور کردن
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
واژۀ بیگانه---برابرِ پارسی

استعمال...کاربرد

استفاده...کاربرد

استفاده از...به کارگیری

استقامت...پایداری

استقبال...پیشباز

استقرار...برپایی

استقلال...خودسالاری

استمرار...ادامه - پيوستگي

استناد...گواهمندي

استنباط...برداشت

استهزاء..ريشخند

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ابتکار (عربی (اسم)مصدر) ======= نوآوری


اتصال (عربی (اسم)مصدر) ======= پیوستگی، به هم پیوستن


آتی (عربی (اسم) فاعل) ======= آینده


اثر (عربی، اسم)======== آفرینه، نشان


احتیاط (عربی، (اسم)مصدر)======== استوارکاری، دوراندیشی


احساس (عربی، (اسم)مصدر)======== سُهش، اندریافت، اندریافتن


احشاء (عربی، اسم جمع)======== اندرونه


احمق (عربی، صفت)======== کم خرد، کودن


احیا (عربی، (اسم)مصدر)======== باز زیست، زنده ساختن


اختصار (عربی، (اسم)مصدر)======== کوته نوشت، کوته سخن، کوتاه کردن


اختلاط (عربی، (اسم)مصدر) ======== آمیزش، آمیختگی، آمیختن، درهم شدن


اختلاف (عربی، (اسم)مصدر)======== ناسازگاری، ناهمگونی


اختلال (عربی، (اسم)مصدر)======== نابسامانی، بهم خوردگی


آخرت (عربی، اسم)======== آن سرای، آن جهان


آخرین (عربی، صفت نسبی) ======== بازپسین، واپسین


اخطاریه (عربی، اسم ) ======== یاد برگ
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ائرومتر aerometre (فرانسه، اسم)========= هوا سنج


آباژورAbat - Jour (فرانسه ، اسم) ========= پرتو افکن، سایبان، آفتابگردان


آبسه abces (فرانسه، اسم) ========= دمل چرکی


آپوتئوز Apotheose (فرانسه، اسم)========= پرستش انسان


اپیدمی Epidemie (فرانسه، اسم)========= مرگامرگ


آتاشه Attache (فرانسه، اسم)========= کارمند سفارتخانه


آتلیه Atelier (فرانسه، اسم)========= کارگاه هنری


اتم Atome (فرانسه، اسم)========= پاریز


اتنوگرافی Ethnographie (فرانسه، اسم)========= نژادشناسی


آتو Atout (فرانسه، اسم)========= برگ برنده، بهانه


اتوبوسAutobus (فرانسه، اسم)========= همه بر
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

ادغام (عربی (اسم)مصدر)= از خودسازی، درهم سازی،همپیوندی
ادویه (عربی اسم جمع ) = بوی افزار
اراده (عربی اسم) = خواست، آهنگ، خویشکاری
ارادی (عربی صفت)= بخواست
ارتباط (عربی (اسم)مصدر)= پیوستگی، بستگی
ارتداد (عربی (اسم)مصدر) = گم راهی، ازدین برگشتن
ارشد (فرزند) (عربی صفت تفضیلی) = (نخست زاده)، بزرگ تر، برتر
اساس (عربی اسم) = پایه، بنیاد، پی، شالوده
استبداد (عربی (اسم)مصدر)= خودکامگی، خودسری
استحقاق (عربی (اسم)مصدر) = شایستگی، سزاواری
استحکام (عربی (اسم)مصدر) = استواری
استخدام (عربی (اسم)مصدر) = بکار گماشتن، بکارگیری
استخراج (عربی (اسم)مصدر) = بیرون آوردن
استراحت (عربی (اسم)مصدر) = آسایش، آسودگی
استراق سمع (عربی (اسم)مصدر)= دزدیده گوش کردن
استرداد (عربی (اسم)مصدر)= بازپس خواستن، پس گرفتن
استقامت (عربی (اسم)مصدر)= ایستادگی، پایداری
استقبال (عربی (اسم)مصدر)= پذیره شدن، به پیشواز رفتن
استقرار (عربی (اسم)مصدر)= جا گرفتن، استوار شدن، آرام گرفتن
استقلال (عربی (اسم)مصدر)= خودبودگی، ناوابستگی
استکبار (عربی (اسم)مصدر)= خود بزرگ پنداری، خودنمایی، گردنکشی
استیناف (عربی (اسم)مصدر)= از سر گرفتن، دوباره آغاز کردن، وارسی
اسرار آمیز (عربی فا، صفت) = رازناک
اسراف (عربی (اسم)مصدر)= زیاده روی، فراخ روی، گشاد بازی
اسلوب (عربی اسم) = شیوه، روش
اسهال (عربی (اسم)مصدر)= شکم روش، بیرون روه
اسیر (عربی صفت)= در بند، گرفتار
اشاره (عربی (اسم)مصدر) = نُمار، نماردن
اشتباه (عربی (اسم)مصدر)= نادرست، بیراه
اشتهار (عربی (اسم)مصدر)= ناموری، بلندآوازی
اشتیاق (عربی (اسم)مصدر)= آرزومندی
اشکال (عربی (اسم)مصدر)= دشواری، سختی، پیچیدگی
اصطکاک (عربی (اسم)مصدر)= سایش
اصل (عربی اسم) = ریشه، بیخ، بن، بنیاد
اصلا (عربی قید)= از هیچ باره، هرگز، از بن، از بیخ
اصیل (عربی صفت) = ریشه دار
اضافه کردن (عربی فا، مصدر) = افزودن
اضطراب (عربی (اسم)مصدر)= شوریدگی، بی تابی، آشفتگی، پریشان حالی
اطاعت کردن (عربی فا، مصدر)= سرخم کردن، فرمان بردن
اعتراض (عربی (اسم)مصدر)= واخواهی، واخواست، خرده گیری
اعتراف (عربی (اسم)مصدر)= بروز دادن، خستو شدن
اعتقاد (عربی (اسم)مصدر)= باور، باور کردن
اعمال کردن (عربی فا، مصدر) =-بکار بستن
اعزام کردن (عربی فا، مصدر)= گسیل داشتن
اغراق (عربی (اسم)مصدر)= گزافگویی
افراط (عربی (اسم)مصدر)= زیاده روی، پی فراخی، تندروی، پر بود
افراطی (عربی صفت)= پی فراخ، گزاف گرا، گزاف اندیش، تند رو، پربودمنش، زیاده رو
افشاگری (عربی -فا، اسم )= برون افکنی
افول (عربی (اسم)مصدر) = فرونشست
اقبال (عربی اسم) = بخت
اقلیت (عربی مصدر جعلی)= کمینه
اکثریت (عربی مصدر جعلی)= بیشینه
الکترومغناطیس (عربی اسم)= رخشاهنجشی
امان (عربی (اسم)مصدر)= بی ترسی، زنهاری
امکان (عربی (اسم)مصدر) = شایش
املاء (عربی (اسم)مصدر)= درست نویسی
امنیت (عربی مصدر جعلی)= آبیمی، آسودگی، زنهار، ایمنی
امین (عربی صفت) = استوان
انتقام (عربی (اسم)مصدر)= پی ورزی، کینه توزی
انتقام گرفتن (عربی فا، مصدر) = کین آختن
انحراف (عربی (اسم)مصدر)= کژدیسگی، کژروی، کجراهی، کج روی
انحطاط (عربی (اسم)مصدر) = فرو بودگی، پست شدن، به پستی گراییدن
انعام (عربی اسم)= مژدگانی
انعکاس (عربی (اسم)مصدر)= بازتاب
انفجار(عربی (اسم)مصدر)= پُکش، ترکیدن
انقلاب (عربی (اسم)مصدر)= فراخیز
اهمال (عربی (اسم)مصدر) = سهل انگاری(کردن)، سبکسری (کردن)

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
واژۀ بیگانه---برابرِ پارسی


استهلاک...فرسايش

استيجاري...کرايه اي


استيضاح...بازخواست


استيلاء...چيرگي


اسرار...رازها


اسراف...ريخت و پاش


افسانه...اسطوره

اسقاطي...نا کارامد


اسلاف...پيشينيان - گذشتگان


اسلحه...جنگ افزار


اسم...نام


اسهال...شکم روش


اسير...برده - دستگير




 

sebtoshshaikh

عضو جدید
کاربر ممتاز
با نام خردداد عاقل خواه و با سلام و آرزوی پیشرفت همه و موفقیت هرکه همراه

پاسداری درست است . اما این نکته را نباید از نظر دورداشت که : مقدار زیادی از تاریخ ملل در الفاظ و کلمات زبان آنها خوابیده است .

مثلا : وجود کلمات " اصطبل " و " سروال " و غیره در عربی و وجود کلمات " algebra " یا " zero " و ... در انگلیسی نشان دهنده خاستگاه اصلی آن کلمات است .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

آپارات Apparat (روسی اسم) ======= دستگاه
اتیکت Etiquette (فرانسه، اسم)======= برچسب
آدامسAdams (انگلیسی، اسم) ======= سقز
آدرسAddress (انگلیسی، اسم) ======= نشانی
آدمیرالAdmiral (انگلیسی، اسم)======= دریا سالار
ارتوپدی Orthopedie (فرانسه، اسم ) ======= شکسته بندی
ارتو گرافیOrthographie (فرانسه، اسم)======= درست نویسی
آرشیوArchives (فرانسه، اسم)======= بایگانی
ارگانیزهorganise (فرانسه، صفت)======= سازمانیافته
ارگانیسمOrganisme (فرانسه، اسم)======= سازواره، اندامه
ارگانیکorganique (فرانسه، صفت)======= اندامی، انداموار، پیکری
آرمArme (فرانسه، اسم)======= نشانه ی ویژه
آرکتیکArctic (انگلیسی، اسم)======= شمالگان
آژانAgent (فرانسه، اسم)======= کارگزار، پاسبان
آژانسAgence (فرانسه، اسم)======= کارگزاری، نمایندگی
آسAs (فرانسه، اسم) ======= تکخال
آسانسور Ascenseur (فرانسه، اسم) ======= بالا بر، بالا رو
اسپایرالspiral (انگلیسی، اسم، صفت)======= پیچه، مارپیچ مانند، مارپیچی
استاتیکstatique (فرانسه، صفت)======= ایستادی، ایستاده
استادیومStadium (انگلیسی، اسم)======= ورزشگاه؛ دوره
استانداردStandard (فرانسه، اسم)======= هنجار، نمونه ی پذیرفته شده
آستروئیدAsteroide (یونانی، اسم)======= خرده سیاره
آسترونومیAstronomie (انگلیسی، اسم)======= ستاره شناسی
اشانتیونEchantillon (فرانسه، اسم)======= نمونه (ی کالا)
استراتژیکstrategique (فرانسه، صفت)======= راهبردی
استیلStyle (فرانسه، اسم)======= سبک
اکسورسیسمExorcisme (فرانسه، اسم)======= جن زدایی، جن گیری
اقیانوس (یونانی، اسم)======= پهناب
اکتوئلactuel (فرانسه، صفت) ======= به روز
اکسیداسیونOxydation (فرانسه، اسم مصدر)======= اکسایش
اکولو.ژیEcology (فرانسه، اسم)======= بوم شناسی
اکولوژیکecologique (فرانسه، صفت)======= بوم شناختی
اکونومیسیمEconomisme (فرانسه، اسم)======= اقتصاد باوری
الاستیکelastic (انگلیسی، صفت)======= کشایند، کشدار،کشسان
آلوتروپیAllotropy ( ا، اسم)======= دگروارگی
آلیاژ Alliage (فرانسه، اسم)======= همبسته، همجوش
آماتورAmateur (فرانسه، اسم)======= هوسکار
الکترونElectron (فرانسه، اسم)======= رخشیزه
آناتومیAnatomie (فرانسه، اسم)======= کالبد شکافی
آنارشیAnarchie (فرانسه، اسم)======= هرج و مرج
آنارشیستAnarchiste (فرانسه، صفت) ======= هرج و مرج خواه
آنتارکتیکAntarctic (انگلیسی، اسم)======= جنوبگان
آنتروپولوژیAnthropologie (فرانسه، اسم)======= انسان شناسی، مردم شناسی
انتریگIntrigue (فرانسه، اسم)======= اسباب چینی
آنتی بیوتیکAnthibiotique (فرانسه، اسم و صفت )======= پادزی
آنتی تزAntithese (فرانسه، اسم)======= برابر نهاد
آنتیکantique (فرانسه، صفت)======= باستانی ، دیرینه، کهن سال
اندیکاتورIndicateur (فرانسه، اسم)======= نشاندهنده
اوپتی میسمOptimisme (فرانسه، اسم)======= خوشبینی
اومانیستHumaniste (فرانسه، صفت)======= انسانگرا
آوانسAvance (فرانسه، اسم)======= پیشی
ایده آلIdeal (فرانسه، اسم)======= آرمانی، دلخواه، بهین آرزو
ایده آلیستی (ف- فا، صفت)======= پندارآمیز، آرمان گرا
ایده آلیسمidealisme (فرانسه، اسم)======= خواست اندیشی، آرمان گرایی، ایده باوری، مینوگرایی
ایدئولوژیک ideologique (فرانسه، صفت) ======= اندیشه ای
آیرودینامیکAerodynamique (فرانسه، اسم) ======= هوانیوگانی
ایزوتوپisotope (فرانسه، صفت)=======-هم جا
ایماژ Image (فرانسه، اسم) ======= انگاره
ایمپولزImpulse (انگلیسی، (اسم)مصدر)======= تکانه، برانگیزش
اینتر نت internet (انگلیسی، اسم)======= رایا تار، تارکده

 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
salahshur مفهوم واژه مست در ادبیات پارسی ادبیات 1
خانومي ناگفته هایه زبان پارسی ادبیات 1

Similar threads

بالا