گفتمان معماری ...

hagir

عضو جدید
کاربر ممتاز
بچه ها به نظر من این تاپیک ارزش بحث داره
اگه نداره بگید تا از مدیر تالار بخوام که حذف کنن این تاپیک
متشکر میشم نظرتون رو بگید
 

milad.ebadi

عضو جدید
کلا سطح علمی تالار معماری باشگاه خیلی پایین اومده و خیلیا از این جا رفتن ..
اگه تو این تاپیک هم بچه ها هی از این رشته تعریف و تمجید نکنن و ازش بت نسازن خوبه..
خواهشا یکم واقع بین باشیم و بحث ها رو به صورت علمی ادامه بدیم!منطبق بر حقایق!با منبع و سند!
 

mi.ab.kr.ir

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلا سطح علمی تالار معماری باشگاه خیلی پایین اومده و خیلیا از این جا رفتن ..
اگه تو این تاپیک هم بچه ها هی از این رشته تعریف و تمجید نکنن و ازش بت نسازن خوبه..
خواهشا یکم واقع بین باشیم و بحث ها رو به صورت علمی ادامه بدیم!منطبق بر حقایق!با منبع و سند!

جانا سخن از زبان ما ميگويي
جريان اينه كه من دوست دارم همه نظرشون را بگن حتي بدون استناد به منابع خوب آدمها براي خوشون نظرات مختلفي دارن كه بايد ياد بگيرن خودسانسوري نكنن و شجاعت بيلنشو داشته باشند
سر اينه آيا اين نظر درست است يا غلط يا قابل اصلاخ صحبت بشه نظر داده بشه
اصلا ممكنه به اين نتيجه برسيم كه فلان مطلب در فلان كتاب اشتباهه
معماري هنر است و هنر وابسته به عوامل مختلف
براي همين در رشته ما نظريه ها صحبتهاي متضاد زياده حتي اساتيد بزرگ در دانشگاهها گاها نظرات همديگه را قبول ندارند و ساعتها بحث مي كنند
فقط نظرات خودشان را پنهان نمي كنند


بچه ها به نظر من این تاپیک ارزش بحث داره
اگه نداره بگید تا از مدیر تالار بخوام که حذف کنن این تاپیک
متشکر میشم نظرتون رو بگید

صدردصد ازرش بحث را دارد
 

??????

عضو جدید
با سلام به دوستان عزیز.پیشنهاد میکنم کتاب طراحان چگونه می اندیشند نوشته برایان لاوسون ترجمه دکتر ندیمی رو مطالعه بفرمایید سپس مجددا بحث کنیم. خودتون از نتایج شگفت زده خواهید شد.
 

hagir

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من هم معماری بیشتر از مهندسی هنر و خلاقیت هستش و شاید 20% اون مهندسی باشه
پس معمار میتونه تو شاخه های این هنر خلاقیت خودشو نشون بده
مگه غیر از اینه که خیلی از معمارها حتی نقاشی هم میکنند
و اینکه درست یادم نیست ولی یکی از اساتیدمون یک معماری میگفت که موزیسیان هست
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
حرف سر اینه که دانشجوهای معماری زیادی وابسته به این قوانینن
به جای اینکه قوانین در اختیارشون باشه بیشتر اونها و طراحیهاشون تابع قوانینن
و این یک فاجعه است
کاش هرکس بگه برای طراحی چه روندی را بکار می بره
درسته... خب دانشجوها نمره می خوان... اساتید سلیقه ای عمل می کنن... این نمره نه معماری که کل سیستم آموزشی رو نابود کرده... دانشجو باید تو یه وقت خیلی کم طرح رو ببنده و اونهم چی حتما استاد بپسنده (می گم بپسنده و نه بپذیره چون بعضی اساتید واقعا سلیقه ای عمل می کنن).. نتیجه ش اینکه از ترس، کسی دنبال راه حل جدید نمی ره و همه بر اساس یه سری پیش فرضها عمل میکنن... نمی دونم می تونم منظورمو برسونم یا نه
البته من فکر می کنم تو ترمهای آخر نمی شه به دانشجو اجازه ی هرجور عمل دلخواهی داد اما تو ترمهای اولی باید بیشتر به دانشجو فضای باز داده بشه و در کنارش حتما دنبال راههای مختلف حل مساله فرستادش ... چون معماری بخصوص برای بچه هایی که از ریاضی وارد این رشته می شن خیلی مجهوله... چیزی که من به شخصه دیدم این بود که اساتید از اول فکر می کردن با معمار طرفن و نه یه بچه دبیرستانی ریاضی که شاید حتی تا بحال نقاشی هم نکرده باشه برسه به طراحی فضا... اینجوری دانشجوها ناچار گیر میفتن و تو حوزه ی تشخیص دچار مشکل می شن... باید طی یه روندی اون نگرش تئوریکی که از دبیرستان با خودشون میارنو تغییر داد.... من فکر می کنم بیشتر یه جور علاقه به حل مسئله از یه فرمول ثابت و مشخص تو بچه ها وجود داره... کم کم یه عده می تونن ازین مساله خلاص شن اما تعدادشون خیلی کمه...
البته نمی خوام همه ی گناهو گردن سیستم آموزشی و اینا بندازم... بهرحال هر مشکلی ابعاد مختلف داره
;)
 

mi.ab.kr.ir

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من هم معماری بیشتر از مهندسی هنر و خلاقیت هستش و شاید 20% اون مهندسی باشه
پس معمار میتونه تو شاخه های این هنر خلاقیت خودشو نشون بده
مگه غیر از اینه که خیلی از معمارها حتی نقاشی هم میکنند
و اینکه درست یادم نیست ولی یکی از اساتیدمون یک معماری میگفت که موزیسیان هست

معماري معجوني از علومه
از شاخه انساني: سياست، تاريخ، ادبيات، روانشناسي، جامعه شناسي/، مديريت و...
از شاخه پايه: فيزيك، رياضي، شمي
از شاخه فني ومهندسي: صنايع، عمران و...
خودش هم مدعي هنره

واسه همينه كه يك خورده اي پيچيده است
 

mi.ab.kr.ir

عضو جدید
کاربر ممتاز
درسته... خب دانشجوها نمره می خوان... اساتید سلیقه ای عمل می کنن... این نمره نه معماری که کل سیستم آموزشی رو نابود کرده... دانشجو باید تو یه وقت خیلی کم طرح رو ببنده و اونهم چی حتما استاد بپسنده (می گم بپسنده و نه بپذیره چون بعضی اساتید واقعا سلیقه ای عمل می کنن).. نتیجه ش اینکه از ترس، کسی دنبال راه حل جدید نمی ره و همه بر اساس یه سری پیش فرضها عمل میکنن... نمی دونم می تونم منظورمو برسونم یا نه
البته من فکر می کنم تو ترمهای آخر نمی شه به دانشجو اجازه ی هرجور عمل دلخواهی داد اما تو ترمهای اولی باید بیشتر به دانشجو فضای باز داده بشه و در کنارش حتما دنبال راههای مختلف حل مساله فرستادش ... چون معماری بخصوص برای بچه هایی که از ریاضی وارد این رشته می شن خیلی مجهوله... چیزی که من به شخصه دیدم این بود که اساتید از اول فکر می کردن با معمار طرفن و نه یه بچه دبیرستانی ریاضی که شاید حتی تا بحال نقاشی هم نکرده باشه برسه به طراحی فضا... اینجوری دانشجوها ناچار گیر میفتن و تو حوزه ی تشخیص دچار مشکل می شن... باید طی یه روندی اون نگرش تئوریکی که از دبیرستان با خودشون میارنو تغییر داد.... من فکر می کنم بیشتر یه جور علاقه به حل مسئله از یه فرمول ثابت و مشخص تو بچه ها وجود داره... کم کم یه عده می تونن ازین مساله خلاص شن اما تعدادشون خیلی کمه...
البته نمی خوام همه ی گناهو گردن سیستم آموزشی و اینا بندازم... بهرحال هر مشکلی ابعاد مختلف داره
;)

ترس هميشه وجود داره بعد از دانشگاه هم از ترس اينكه مشتريهاش كم شه يا كارفرما نپسنده يا مهندس عمران گير بده و هزار تا ترس ديگه خلاقيتشو ميذاره توي گنجه خونه
پس كي بايد براي اصلاح كاري انجام بديم
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترس هميشه وجود داره بعد از دانشگاه هم از ترس اينكه مشتريهاش كم شه يا كارفرما نپسنده يا مهندس عمران گير بده و هزار تا ترس ديگه خلاقيتشو ميذاره توي گنجه خونه
پس كي بايد براي اصلاح كاري انجام بديم
دقیقا
"همه می خواهند بشریت را عوض کنند.دریغا که هیچ کس در این اندیشه نیست که خود را عوض کند."
.
اصلاح زمانی شروع می شه که هرفرد خودش مسئولیت اصلاح خودشو بعهده بگیره
دوست جان دوباره یاد این کتاب نخبه کشی افتادم... باور کن به کل از خودمون ناامید شدم :D.. انفعال!! انفعال!!!
.
اما من فکر می کنم سنگ بنای این ترس تو دانشگاه گذاشته می شه...بعضیا ذاتن جسورن... اما برای اونها که ذاتن محتاطن باید راه نشون داده بشه...
شرمنده تشکر ندارم
 

mi.ab.kr.ir

عضو جدید
کاربر ممتاز
دقیقا
"همه می خواهند بشریت را عوض کنند.دریغا که هیچ کس در این اندیشه نیست که خود را عوض کند."
.
اصلاح زمانی شروع می شه که هرفرد خودش مسئولیت اصلاح خودشو بعهده بگیره
دوست جان دوباره یاد این کتاب نخبه کشی افتادم... باور کن به کل از خودمون ناامید شدم :D.. انفعال!! انفعال!!!
.
اما من فکر می کنم سنگ بنای این ترس تو دانشگاه گذاشته می شه...بعضیا ذاتن جسورن... اما برای اونها که ذاتن محتاطن باید راه نشون داده بشه...
شرمنده تشکر ندارم

دشمنت شرمنده

ببين اساتيد هم آدمند
و آدمها در برابر منطق نا توان
اگه ما به قولي در برابر اساتيد كم مياريم چون موقع طراحي به همه جوانب فكر نمي كنيم
بيا موضوع را از ديد يك استاد ببين
مي بينه دانشجو خودش اهل دبنال جوابها رفتن نيست
موقع طراحي هم تك بعدي فكر ميكنه
توي يك كلاس هم n تا دانشجو داره پس بهتر اينه كه كارها مشابه يا به قول تو طبق سليقه اون بشه تا وقتي روي يك كمار حرف مي زنه و 2 تا نكته ميگه به چند تاي ديگه بگه تو هم مثل فلاني
قبول كن اگر دانشجو فعاليت علمي را با خلاقيت تركيب كنه و براي هر چرا استاد 10 تا دليل و برهان داشته باشه يا وقتي استاد ميگه اينجا بده بگه من به اين موضوع فكر كردم اين راه حلها را پيدا كردم اما به دلايل بهترين اينه
استاد ديگه ميفه اين دانشجو يك معمار واقعي پس براي اينكه هم دانشجو را درست راهنمايي كنه هم خودش كم نيارد اگر مجبور باشه ميره 4 كتاب جديد هم مي خونه
باور كن ما مي تونيم اساتيدمون را تربيت كنيم
(البته با پوزش از همه اساتيد)
 

AHMAD_R.H.23E

عضو جدید
به نظر من ضوابط و استانداردها یه معیار برای طراحی یک معمار هستش اما این معیارها نسبی هستن و ما هنگام طراحی نباید خودمونو درگیر اونها بکنیم اما باید از اونها در بخش های کلی برای حفظ یکدست بودن طراحی ها از اونا استفاده کرد مثلا ما توی طراحی پلان تا حد زیادی طراحیمونو با استانداردها تطبیق میدیم اما وقتی کار به طراحی نما میرسه میایم سبک اختراع میکنیم.....

 

mi.ab.kr.ir

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من ضوابط و استانداردها یه معیار برای طراحی یک معمار هستش اما این معیارها نسبی هستن و ما هنگام طراحی نباید خودمونو درگیر اونها بکنیم اما باید از اونها در بخش های کلی برای حفظ یکدست بودن طراحی ها از اونا استفاده کرد مثلا ما توی طراحی پلان تا حد زیادی طراحیمونو با استانداردها تطبیق میدیم اما وقتی کار به طراحی نما میرسه میایم سبک اختراع میکنیم.....


خدائيش خودت اين حرفي رو زدي باور داري
بعدش هم من اصلا به رعايت بعضي ابعاد و اندازه كه به اسم استاندارد به خوردمون ميدم اعتقاد ندارم
 

dokhtar 68

عضو جدید


ضوابط و استانداردهای طراحی ؛
معیاری برای هماهنگی و یا مانعی برای خلاقیت و ایده های نو ؟



هنگام ارائه ی طرح ، تا چه حد خود را در قید و بند استاندارها پیش تعریف شده فضاها درگیر می بینید ؟ آیا این تفکر عادت زده جوابگوی خلاقیت و رسیدن به ایده های نو میتواند باشد؟! و خود دلیلی بر ساکن بودن نسبی معماری ما نیست؟
یا از آن سو کنار گذاشتن این ضوابط برآمده از تجربه های قبلی طرحهایمان را ناهمگون و ناسازگار نخواهد کرد؟

اگر نه! به چه دلیل ؟
و اگر آری! راه حل آن را چه می بینید؟
راستش به نظر من این استاندارد ها نه معیاره واسه هماهنگی نه دست و پاگیرن و مانع از خلاقیت.به قول معروف هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. این استانداردها واسه آسایش استفاده کنندگانه نه واسه هماهنگی. مثلا ااز روی ابعاد ماشین یه اندازه ای واسه پارکینگ یک ماشین اعلام کردن. اینا بد نیست اتفاقا به کاربردی بودن طرح کمک خواهند کرد. البته کاهی میشه عین موزه یهود یا خیلی از بناهای دیگه از قید و بند استانداردها رها شد چون هدف خاص و مفهوم خاصی رو میخوان بیان کنن. یه معمار باید این قابلیتو داشته باشه که بدونه کی و گجا باید استانداردها رو چطور بکار ببره.
یه جایی مثلا برای طراحی یه مسکونی حیلی عادی ما حق نداریم استانداردها رو نادیده بگیریم. همه چیز رو باید در حد راحتی و آسایش یک انسان در نطر بگیریم.
در واقع ما باید اول به تعریفی از استاندارد و ضوابط برسیم بعد بگیم که خوبه یا بده... که از نظر من استاندارد یعنی مسائلی برای کمک به آسایش نه اعداد و ارقامی که همه ثبت شدن. با توجه به شرایط و نوع طرح و ... ممکن استاندارد رو چیز دیگری تشخیص بدیم.
 

B.asemane

عضو جدید
به نظر من معماری یعنی هنر خلق فضا و فضا هر چیزی میتونه باشه
 

Art_saya_design

عضو جدید
با سلام
از نظرات همه دوستان علاقمند متشکر
1.ضوابط طراحی هیچ مرجعی نداره وبستگی به عوامل ذیل داره:
. اقلیم . فرهنگ . مصالح . کاربری . معمار
نویفرت فقط استانداردهای کاربری جمع کرده و بقیه مباحث نسبی هستند
2. ضوابط شهرسازی که بنده هم یکسالی در وزارت کشور مشغول بررسی آن بودم به خیلی عوامل بستگی داره که برای ما مهم نیست البته قبل از اینکه بنده هم وارد این موضوع بشم یکی از مخالفیم شدید بودم واز این جملات که دوستان بیان (بیسواد.عوامل اقتصادی و ...)کردن میگفتم ولی واقعا اینطور نیست ما در طرح شهرسازی جدید تهران واقعا خیلی مشکلات رو داشتیم تا به اینجا رسید
3.در کل یکی از خصوصیات معماران این که هر جا صحبت از ضوابط میشه خود به خود حالت دفاعی رو پیش میگیرن وتمام اینا به دو عامل برمیگرده :1. پروژه های دانشگاهی ودید غلط اساتید که به جای رعایت کردن مباحث اجرایی بیشتر دنبال طراحیهای فضای هستن 2.نرفتن دوستان علاقمند معماری به عرصه فعالیت کاری و بیشتر دنبال اسم . میز . شرکت و...کلا راحتی وبعد میگیم چرا بچه های عمران همه کارن ما...این هم میشه وضع معماری که هنوز توی پله اول گیریم ومیگیم دبی اینطوری میکنن ما...
 

ASDNA

عضو جدید
سلام صدیق عزیز

اگر بخواهم بطور خلاصه نظر بدهم ، باید بگویم که آن دسته از ضوابطی که بصورت قوانین ، از طرف نهاد یا یک سازمان ارائه شده اند ، باید بی چون و چرا اجرا شوند . این امر اغلب منجر به ایجاد چالش در روند طراحی می شود که جز در موارد بسیار بسیار نادر نمی توانند مانعی برای خلاقیت و نو آوری و پردازش ایده های نو باشند . برعکس به تجربه ثابت شده است که همیشه محدودیت های بزرگ تر ،به بروز خلاقیت های جالب تر و دور از ذهن می انجامد ( اگر طراح از سواد و توان طراحی کافی برخوردار باشد ) .

در نوشته یکی از دوستان به خلاف های ساختمانی اشاره شد . متاسفانه ارتکاب به این خلاف ها تبدیل به یک امر عادی شده که نتیجه اش جز نابودی مفهوم شهرسازی و معماری و فرهنگ شهرنشینی نیست . مفاهیمی چون وحدت در سیمای شهری ، تنوع در سیمای شهری ، محصوریت مناسب و . . . ، این روز ها جای خود را به کپی کاری در سیمای شهری ، اغتشاش در سیمای شهری ، عدم تناسب معابر و . . . داده اند

فکر می کنم شهر تهران ، نمونه بارز این اتفاق باشد . و افسوس که این تجربه ، نابخردانه در حال تکرار در بسیاری از شهر های دیگر است .

در انتها برای اینکه جلوی بروز ابهام در خصوص ضوابط گرفته شود باید بگویم که به ضوابط موجود در ایران نیز اشکالات اساسی وارد است که از جمله مهم ترین آنها عدم طراحی ضوابط بصورت منطقه ای ، اقلیمی ، جغرافیایی ، فرهنگی و . . . است.
 
آخرین ویرایش:

asegroup20

عضو جدید
من خودم شخصا به غير از ساختمان و دكوراسيون داخلي طراحي لوگو و كارت ويزيت و تصاوير هنري و گرافيكي نيز انجام ميدم.
 

hagir

عضو جدید
کاربر ممتاز
من خودم شخصا به غير از ساختمان و دكوراسيون داخلي طراحي لوگو و كارت ويزيت و تصاوير هنري و گرافيكي نيز انجام ميدم.

به نظرم درستشم همینه معماری غیر از مهندسی هنر هستش و معماران هنرمند
اما بعضی ها به این موضوع اعتقاد ندارند
حالا هم که نظام مهندسی طراحی از معماران ناپیوسته گرفته
 

mi.ab.kr.ir

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظرم درستشم همینه معماری غیر از مهندسی هنر هستش و معماران هنرمند
اما بعضی ها به این موضوع اعتقاد ندارند
حالا هم که نظام مهندسی طراحی از معماران ناپیوسته گرفته

دنيا معماري وسيع تر از اينه كه نظام مهندسي بتونه جلوي فعاليت معماران را بگيره
اصلا به نظر من عضويت در نظانم مهندسي با اين شرائط و اوضاع اشتباهه
آخه قبول كنيد اين امتحانها و اين سبك كار اصلا صحيح نيست

خوبيش به اينه كه افكار معماران در عرصه هاي بسيار وسيعتري پرواز ميكند
 
آخرین ویرایش:

مدیسا

عضو جدید
کاربر ممتاز
درود بر مهندسان آینده
بنظر من نمیشه اینها راتفکیک کگرد هر انسانی کامل نیست یک مهندس از دید خودش نگاه مکنه و اون چیزی که توی دانشگاه خوند و یاد گرفته بعضی اوقات به تجربه عملی هم نیاز هست کارفرما بیشتر در اجرا سهم داره پس میتونه نظر بده و منطقی و اگر این طور بود باید پذیرفت ولی نه اینکه کل طرح بخواهی با نظر اون پیش بری پس ما چرا دیگه این قدر به خودمون زحمت میدیم تا درس بخونیم و همین برای کسی که زندگی میخواهد بکند هم مهمه باید قبل از طرح دادن از اون شخص هم باید نظرات و چیزی که نیاز داره برای آرامش و آسایش هم فراهم بکنیم ولی تا جای که اصول رعایت شود یعنی در صورتی که طرحی که میدهد دچار مشکل باشد باید به اون با منطق بگوییم نباید بخاطر اینکه اون این مدلی دوست داراصول خودمان را زیر پا بگذاریم و بعد از اجرا باعث تمسخر دیگران شویم به نظر من حقیر تمام موارد با هم و در کنار هم هستند و جدا نا پذیر پس با احترام من فقط نظرم را نوشتم و شرکت نکردم در نظر سنجی . خیلی نوشتم معذرت میخوام:redface:;)
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
سلام دوستان من این نظرسنجی رو در یک سایت دیگه دیدم و نظراتشون برام خیلی جالب بود و می خواستم اگه ممکنه نظر شمارو هم درباره سه نوع طراحی 1-مستبدانه 2-تخصص گرا 3- مردم گرا بدونم اما اونایی که ممکنه ترمهای اول باشن یا از این نوع معماری ها چیزی نشنیده باشن می تونن مطالب زیر رو بخونن.

1- معماری مستبدانه: مصداق بارز ساختمانهایی است که هم اکنون در ایران ساخته میشوند. در این معماری، معمار برای طراحی کاملا گوش به فرمان کارفرما میشود. و دخالتهای تخصصی خودش را به کمترین حد ممکن می رساند. (البته اگه در پروژه معماری در کار باشه)
در این نوع معماری سود کارفرما حرف نخست را می زند و ساختمانها در پایان برای ساکنان بسیار نامطلوب هستند و حتی میتوانند ضررهای زیادی را به جامعه تحمیل کنند.

2- معماری تخصص گرایانه: در این نوع معماری، معمار به عنوان فردی تحصیل کرده در این زمینه و متخصص در ساخت ساختمان رهبری طراحی را به عهده می گیرد و هیچ معیاری در طراحی خود غیر از اصول هنری و فنی را دخالت نمی دهد. این نوع طراحی در دهه های گذشته رواج زیادی داشته، اون مجمتع مسکونی طراحی شده توسط لوکوربوزیه در فرانسه
(که اسمش یادم رفته) که پس از چند سال به علت افسردگی ساکنانش تخریب شد یا خانه شیشه ای فلیپ جانسون که در نهایت به شکایت کارفرما از وی انجامید نمونه شکست خورده معماری تخصص گرایانه محض هستند.

3- معماری مردم گرایانه: این نوع شیوه طراحی جدیدترین نوع طراحی است. در این شیوه از عده زیادی از مردم درباره خواسته هایشان نظر سنجی می شود و در نهایت معماری بدون اعمال سیلقه شخصی خواسته های مردم را در قالب طراحی بیان می کند. طرفداران این نوع معماری معتقدند هر ساختمان باید بر اساس سلایق همان ساکنانش طراحی شود زیرا خواسته های مردم متفاوت است مثلا ممکن است چیزی را که مردم در تهران زیبا می دانند اصفهانیها دوست نداشته باشند. در اجرای این شیوه در اروپا و آمریکا طرحهای سه بعدی آلترناتیو با عینکهای سه بعدی برای مردم به نمایش در می آید و از انها نظر خواسته میشود (چون ممکن است افراد عادی توانایی تشخیص زیبایی را در دو بعد یا از روی نماها نداشته باشند.) از مهمترین منتقدان این شیوه در هنر موسیقی معاصر ایران را میتوان فرهاد مهراد را نام برد وی معتقدند بود نوع موسیقی که به مردم ارائه میشود هدایت گر ذهن آنهاست و این وظیفه موسیقی دانهاست که ذهن مردم را هدایت کنند.

در ضمن خواهش میکنیم دلایل خودتنو هم اعلام بفرمایید. :gol:

معماري براي مردم و در خدمت مردمه
اگه انسان نباشه معماري هم نيست
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
البته تو سوال نيامده بود كه نظرتون در مورد تركيب شيوه ها چيه اما با اين حال تركيب هر سه لازمه
 

mahyarSAMSUNG

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از این معماری ها که نوشتید من سر در نمیارم ... من معماری کالاتراوایی رو قبول دارم ... فقط کالاتراوا فقط سازه های کابلی ...


 

doomann

Moderator
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام به دوستان عزیز و خوبم .

واقعیت وجودی مباحث علمی و مهندسی معماری و شهرسازی ، اصولا پایبندی به یکسری قوانین هست که من این قوانین رو به دو بخش عملی و نظری تقسیم می کنم . مهمترین نکته درا ین بحث ارتباط لاینفک این دوبخش هست که هیچگاه نمی تونه جدا از هم اتفاق بیفته . معیارهایی که برای اصول معماری یا شهرسازی در نظر گرفته می شه ، صرفا بر اساس محدودیتها ، قوانین ، تجربیات ، اقلیم ، فرهنگ و عوامل موثر دیگه هست و تنها هنر یک متخصص حل کردن این معادلات به هم پیچیده است در غیر اینصورت هر کسی می تونه یه معمار یا یه شهرساز باشه .
اینکه در تمام جوامع تخصصی ما عدول از قوانین عرف محسوب میشه بحثه که نیازمند کارشناسی هست ولی احترام به قوانین یا محدودیتهایی که برای طراح ایجاد می کنه از نظر من نمی تونه باعث اثر منفی در طرح بشه و تنها اتفاقی که می افته توانایی طراحش رو چه در سطح شهری و چه در سطح معماری بنا به حیطه آزمایش می بره .

 

mi.ab.kr.ir

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام صدیق عزیز

اگر بخواهم بطور خلاصه نظر بدهم ، باید بگویم که آن دسته از ضوابطی که بصورت قوانین ، از طرف نهاد یا یک سازمان ارائه شده اند ، باید بی چون و چرا اجرا شوند . این امر اغلب منجر به ایجاد چالش در روند طراحی می شود که جز در موارد بسیار بسیار نادر نمی توانند مانعی برای خلاقیت و نو آوری و پردازش ایده های نو باشند . برعکس به تجربه ثابت شده است که همیشه محدودیت های بزرگ تر ،به بروز خلاقیت های جالب تر و دور از ذهن می انجامد ( اگر طراح از سواد و توان طراحی کافی برخوردار باشد ) .

در نوشته یکی از دوستان به خلاف های ساختمانی اشاره شد . متاسفانه ارتکاب به این خلاف ها تبدیل به یک امر عادی شده که نتیجه اش جز نابودی مفهوم شهرسازی و معماری و فرهنگ شهرنشینی نیست . مفاهیمی چون وحدت در سیمای شهری ، تنوع در سیمای شهری ، محصوریت مناسب و . . . ، این روز ها جای خود را به کپی کاری در سیمای شهری ، اغتشاش در سیمای شهری ، عدم تناسب معابر و . . . داده اند

فکر می کنم شهر تهران ، نمونه بارز این اتفاق باشد . و افسوس که این تجربه ، نابخردانه در حال تکرار در بسیاری از شهر های دیگر است .

در انتها برای اینکه جلوی بروز ابهام در خصوص ضوابط گرفته شود باید بگویم که به ضوابط موجود در ایران نیز اشکالات اساسی وارد است که از جمله مهم ترین آنها عدم طراحی ضوابط بصورت منطقه ای ، اقلیمی ، جغرافیایی ، فرهنگی و . . . است.

سلام
الان صحبتي در باره تهران نمي كنم كه خودش مثنوي 80من كاغذه
اما قوانين اعلام شده از مسكن و شهرسازي و شهرداريهاي استان (ياشهرستان و منظورم نه مقررات ملي) بسيار جاي صحبت داره حداقل در استاني كه زندگي مي كنم كه ميدانم نه طرح هادي اجرا ميشه نه ضوابط شهرداري
به هردليلي 2 سال از نزديك با اين جريان سروكار داشتمامثال منو شما اين قوانين را وضع كرده اند
بشر هم جايزالخطاست پس مي شود قبول كرد قوانين نقص دارند و چرا بايد به اين نواقص تن داد اتفاقا بايد از روشهاي مناسب مقابله واعلام كار تا اين قوانين پيشرقت كنند

قوانين ديگر هم مثل مقررات ملي: همون مجبور شديم براي گرفتن حق امضا اونارو + چند تا قوانون ديگر بخوانيم بيني و بين ا... در هنگام مطالعه به چند مورد برخوديد كه اصلا بيانش در ايران باعث تعج ميشد و اصلا مي دونستيد كه يا مباحث از رده خارج شده اند يا ....
يا مثلا نشريه 55 بعضي از مصالحي را nسال پيش بيان كرده و كلي هم قانون براش تراشيده اصلا وارد ايران نشد يا ...

كنترل ساخت و ساز و حتي نماهاي شهري يك چيز اما قوانين يك چيز ديگه
مثلا در مورد عرصه اعيان 60% زمين نوش جونمون بسازيم
اما شهرداري ميگه اگر بيشتر هم خواستيد بسازيد اما بيان پول بدين
اگر لازمه كه 60% رعايت بشه پس چرا راه در رو داره اگر نه چرا قانون؟
منظور من اين قوانين بود
 

mi.ab.kr.ir

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به دوستان عزیز و خوبم .

واقعیت وجودی مباحث علمی و مهندسی معماری و شهرسازی ، اصولا پایبندی به یکسری قوانین هست که من این قوانین رو به دو بخش عملی و نظری تقسیم می کنم . مهمترین نکته درا ین بحث ارتباط لاینفک این دوبخش هست که هیچگاه نمی تونه جدا از هم اتفاق بیفته . معیارهایی که برای اصول معماری یا شهرسازی در نظر گرفته می شه ، صرفا بر اساس محدودیتها ، قوانین ، تجربیات ، اقلیم ، فرهنگ و عوامل موثر دیگه هست و تنها هنر یک متخصص حل کردن این معادلات به هم پیچیده است در غیر اینصورت هر کسی می تونه یه معمار یا یه شهرساز باشه .
اینکه در تمام جوامع تخصصی ما عدول از قوانین عرف محسوب میشه بحثه که نیازمند کارشناسی هست ولی احترام به قوانین یا محدودیتهایی که برای طراح ایجاد می کنه از نظر من نمی تونه باعث اثر منفی در طرح بشه و تنها اتفاقی که می افته توانایی طراحش رو چه در سطح شهری و چه در سطح معماری بنا به حیطه آزمایش می بره .

معيار با قوانين فرق ميكنه تجربيات ارزشمندن اما آيا قوانين ما شامل تجربيات روز دنيا هم ميشه؟؟؟ آيا واقعا ساختمانهاي ما براساس فرهنگ ايراني ساخته ميشه؟ اقليم بحث خوبيه كه بيان كرديد آيا واقعا قوانين ما براي اقليمهاي مختلف جوابگواست؟
مگر نه اينكه بهترين عمل در طراحي افليمي ابتكارات طراح در جوابگويي به مسائل اقليمي است. در معغماري سنتي ما معماري پايدار به بهترين شكل اجرا شده اما در قوانين كه هيچ در دانشگتههاي ما هنوز آنطور كه بايد ديده نشده و متاسفانه از سبك تهراني تا به حال ارزشهاي معماري را فراموش كرده ايم. پس ميبينيد كه قوانين ما توانستن به هيچ يك از موارد گفته شده پاسخ دهند.
اصلا كسي ميداند كه قوانين ساخت و ساز ايران آخرين بار كي به روز شده اند؟؟؟
هيچ فكر كردي چرا اكثر خانه هاي ساخته شده براي قشر متوسط عين هم هستن؟
 

mi.ab.kr.ir

عضو جدید
کاربر ممتاز
اساسا آیا این قوانین به صورتی تنظیم شده که به سمت مسکن پایدار و ایرانی بریم؟؟؟

چي بگم معماري پايدار يك مبحث ما در مورد اكو پاركها، طراحي فضاهاي باز و پاركها و... هم دچار مشكليم
وقتي يك زمين دو بر بسته ميدن به آدم ميگن توش 200 واحد 80 متري مشاع طراحي كن همين كه توي هر واحد اشعه اي ازنور بياد كلاهت بايد بندازي 7 آسمان چي برسه به رعايت اصول معماري و معماري پايدار

حال هي بيام در مورد عرض مفيد راهرو كابري فلان بحث كنندحالا بياد ثابيت كن كه اين اعداد و ارقام هم اشكال داره هيچ وقت حساب كرديد كه اگر بخواهيم عرض راهروها را طبق مقررات ملي طراحي كنيد چند درصد براي راهروها مصرف ميشه كه تازه يكي تعريف مي كرد (راست و دروغش گردن خودش) مقررات ملي را رعايت كردهكه وقتي رفته براي صدور مجوزها بهش گفتن فضاي راهروها وارتباطات بيش از حد مجاره
از نظر من اين خانه از پاي بست خرابه
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
چي بگم معماري پايدار يك مبحث ما در مورد اكو پاركها، طراحي فضاهاي باز و پاركها و... هم دچار مشكليم
وقتي يك زمين دو بر بسته ميدن به آدم ميگن توش 200 واحد 80 متري مشاع طراحي كن همين كه توي هر واحد اشعه اي ازنور بياد كلاهت بايد بندازي 7 آسمان چي برسه به رعايت اصول معماري و معماري پايدار

حال هي بيام در مورد عرض مفيد راهرو كابري فلان بحث كنندحالا بياد ثابيت كن كه اين اعداد و ارقام هم اشكال داره هيچ وقت حساب كرديد كه اگر بخواهيم عرض راهروها را طبق مقررات ملي طراحي كنيد چند درصد براي راهروها مصرف ميشه كه تازه يكي تعريف مي كرد (راست و دروغش گردن خودش) مقررات ملي را رعايت كردهكه وقتي رفته براي صدور مجوزها بهش گفتن فضاي راهروها وارتباطات بيش از حد مجاره
از نظر من اين خانه از پاي بست خرابه
شما بحث محدودیت فضایی رو مثال آوردین ماکه از انگلستان یا ژاپن که بدتر نیستیم تو این زمینه چطور اونا تونستن با همین شرایط معماری پایدار و سبز رو حاکم کنند؟؟؟
به نظر من ما بیهوده و از روی جمود فکری چسبیدیم به معماری سنتی و ول کنشم نیستیم،به نظر من اجداد ما راه خودشونو رفتن ما هم باید راه خودمون رو بریم و به نظرم مهمترین علتشم هم مدرنیسم علیل و نصفه و نیمه ای که در ایران ایجاد شد..
 

Similar threads

بالا