حسینیه باشگاه مهندسان ایران

ستاره سهیل

عضو جدید
خدایا،مسئولیتهای شیعه بودن که علی وار بودن و علی وار زیستن و

علی وار مردن است و علی وار پرستیدن و علی وار اندیشیدن و

علی وار جهاد کردن و علی وار سخن گفتن و علی وار سکوت کردن

است ،تا آنجا که در توان این بنده ناتوان علی است همواره یادم آر.

(دکتر علی شریعتی)


شهادت حضرت علی(ع)را به همه دوستداران ایشان تسلیت میگویم
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز




شهادت مظلومانه
غريب كوفه،مولي الموحدين ، اول شهيد محراب
حضرت علي عليه السلام
تسلیت ...



 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


اي علي....
اي علي! اي نماينده‌ي غم، اي درياي درد،
اين رحمت بزرگ خدا بر تو گوارا باد...
من اعتقاد دارم كه در جه شخصيت انسانها
به اندازه غم و درد آنهاست،
و مي‌دانم كه خداي بزرگ بربندگان مخلص و دلباخته خود
رحمت مي‌كند و دريايي از درد
و كوهي از غم به آنها ارزاني مي‌دارد.


اي علي! من زير كوهي از غم كوبيده،
و دريايي از درد غرق شده بودم
و تحملم به پايان رسيده بود،
ولي تو غم و درد مرا با غم و درد علي بزرگ متصل كردي،
و آنچنان كه به بي‌نهايت متصل شده‌باشم، آرامش يافتم.


اي علي ! من علي را بيش از حد دوست مي‌داشتم،
و حتي اگر پرستش غير ذات خدا مجاز بود، تو را مي‌پرستيدم ،
ولي اين دوستي گنگ و مبهم بود،
از تار و پود وجودم سر چشمه مي‌گرفت.
ولي خوددليلش را نمي‌دانستم،
ولي تو علي به من شناساندي نه فقط باشمشير ذوالفقارش ،
و كلام آتشينش... بلكه عشق سوزانش،
و غم‌ها و دردهايش و تنهايي و صبرش...


من ديروز از برّش شمشير علي لذّت مي‌بردم
و عظمت او را در قدرتش و كلامش مي‌دانستم،
ولي امروز عظمت او را در عشق و ايمانش،
در عرفانش، در تنهائيش، در كوههاي غمش،
در درياهاي دردش مشاهده مي‌كنم،


هنگامي‌كه دل دردمندش مي‌جوشد و مي‌خروشد
و سر به چاه كرده مي‌گريد،
من بيش از اندازه به او احساس نزديكي مي‌كنم،
هر چه بيشتر به او تهمت مي‌زنند،
و هر چه زيادتر سّب علي مي‌كنند،
و هر چه شديد‌تر شيعيانش را زجر و شكنجه مي‌دهند،
عشق و احترام من به علي شديدتر
و سوزان‌تر و عميق‌تر مي‌شود...


تو اي علي، حيات جاويد يافته‌اي،
و ما مردگان متحرك آمده‌ايم
تا از فيض وجود تو، حيات بيابيم.



 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
شب قدر است و طی شد نامه هجر / سلام فیه حتی مطلع الفجر . . .
التماس دعا
.
.
.
ای همه افلاکیان فرمان برت / ای دو صد خورشید عبد قنبرت
ای تو لبیک دعای مصطفی / یا امیرالمؤمنین یا مرتضی . . .
در این شبها از شما التماس دعا دارم
.
.
.
در بیت خدا شیر خدا را کشتند / داماد نبی امام ما را کشتند
یارب چه گنه داشت که در وقت سحر / آیینه روشن دعا را کشتند
.
.
.
بنال ای دل ،دل عالم غمین است / شب قتل امیر المومنین است
پیمبر میزند بر سینه گویا / در این غم نوحه خوان روح الامین است . . .
.
.
.
ای خدا ای فاتح هر مشکلم / وی همه آرامش جان و دلم
بشنو از دل راز یک بی آبرو / ده مجال گفتگویم ، گفتگو
در شب احیا به تو رو کرده ‏ام / خویش را با توبه همسو کرده ‏ام . . .
.
.
.
هر که گیرد آینه در پیش رو / کرده‏ های خویش بیند مو به مو
خویش را بیند که خود با خود چه کرد / تا بداند سخت باید توبه کرد . . .
التماس دعا
.
.
.
اگر سربشکند جا دارد امشب / ندانم سر چه سودا دارد امشب
غریب یثرب و مظلوم کوفه / هوای کوی زهرا دارد امشب . . .
.
.
.
طبیبا کودکان چشم انتظارند / بجز بابای ما بابا ندارد
تکلم کن ز بیمارت سخن گوی / ولی آهسته در گوش حسن گوی . . .
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

محراب کوفه امشب در موج خون نشسته
یا عرش کبریا را سقف و ستون شکسته
سجاده گشته رنگین از خون سرور دین
یا خاتم النبیین، یا خاتم النبیین
از تیغ کینه امشب فرقی دو نیم گردید
رفت آن یتیم پرور، عالم یتیم گردید
 

آرانوس

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عید فطر مبارک

عید فطر مبارک


روايت:
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده‏ اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم داده ‏اند:
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مى‏گيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نااميد مى‏گردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشت ‏به سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشت‏ برين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزه ‏دار داده مى‏شود اين است كه فرشته‏اى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا مى‏دهد و مى‏گويد:
«هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشته‏ تان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»
روز اول ماه شوال را بدين سبب عيد فطر خوانده ‏اند كه در اين روز، امر امساك و صوم از خوردن و آشاميدن برداشته شده و رخصت داده شد كه مؤمنان در روز افطار كنند و روزه خود را بشكنند.
فطر و فطر و فطور به معناى خوردن و آشاميدن است.
ابتداى خوردن و آشاميدن را افطار مى‏نامند و از اين رو است كه پس از اتمام روز و هنگامى كه مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، شروع مى‏شود انسان افطار مى‏كند يعنى اجازه خوردن پس از امساك از خوردن به او داده مى‏شود.
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد مى‏شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.

و در قنوت نماز عيد مى‏خوانيم:
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون‏»
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مى‏خواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مى‏طلبم آنچه بندگان شايسته ‏ات از تو خواستند و به تو پناه مى‏برم از آنچه بندگان خالصت‏ به تو پناه بردند.

برگرفته از سایتهای مختلف


















 

lighthearted

عضو جدید
کاربر ممتاز
ویژگى هاى عید فطر در خطبه حضرت على علیه السلام

ـ روزى که نیکوکاران ثواب مى برند؛

ـ روزى که گناه کاران زیان مى بینند؛

ـ شبیه ترین روز به روز قیامت است؛

ـ روز غفران و بخشش؛

ـ روز عبرت گرفتن است؛
:gol::gol::gol:
 

Azar.099

عضو جدید
عید همگییییییییییییییی مبارک
امیدوارم این ماه رمضون که تند اومد و تند هم رفت برا همه مثمر ثمر باشه و یکم به خودمون اومده باشیم
شعر همیشگی
عید رمضان امد وماه رمضان رفت
صد شکر که این امد وصد حیف که ان رفت
عبادتهای همتون هم قبووووووول حق
 

ساقي كوير

عضو جدید
12 مهر(25شوال) سالروز شهادت جانسوز امام صادق(علیه السلام)

12 مهر(25شوال) سالروز شهادت جانسوز امام صادق(علیه السلام)

« السلام علیک یا جعفر بن محمد أیها الصادق(علیه السلام)»




۲۵ شوّال المکرّم(فردا)، شهادت مظلومانه و جانسوز ششمین پیشوای شیعیان، قرآن ناطق، حضرت امام جعفرصادق(علیه السلام) است و قصد داریم که مقداری از آن امام مظلوم که ما مذهبمون رو مدیون این امام هستیم سخن بگیم و مطالبی ارائه بدیم.
امیدوارم که مفید واقع بشه.
از دوستان هم خواهش می کنم که اگر مطلب مفید و زیبایی در مورد این امام مظلوم دارند دریغ نکنند.
 

ساقي كوير

عضو جدید
ابتدا چندتا اسم ام اس مخصوص این روز:

بنال ای دل که در نای زمان، فریاد را کشتند
بهین آموز گار مکتب ارشاد را کشتند
اساتید جهان باید به سوگ علم بنشینند
که در دانشگه هستی، بزرگ استاد را کشتند

---------------------------------------

امام جعفر صادق-ع:
چهار چیز نشانه نفاق است:
سنگ دلی
اشک نریختن
اصرار بر گناه
و حرص بر دنیا


---------------------------------------

امام صادق-ع:
مایه ی زینت ما باشید، نه مایه عیب ما
با مردم نیکو سخن بگویید و زبان خود را نگاه دارید
و آن را از حرف های بیهوده و سخنان زشت باز دارید.



---------------------------------------

الا ای لاله ی خوشبو، عزیز آل پیغمبر
که بهر دین و قرآنت چنین گردیده ای پرپر
شده زین غم، گل خاتم، مدینه غرق در ماتم
دوصد لعنت به آنکس باد که مسمومت نمود از زهر


---------------------------------------

بار دیگر ظالمانه، خیل جلادان شبانه
با دو دست بسته بردند یک غریبی را ز خانه
بار دیگر دست گلچین در مدینه آتش افروخت
بار دیگر آشیانی در میان شعله ها سوخت
داغ یک دسته شقایق، بر دل خونین صادق
بار دیگر شد شکسته حرمت قرآن ناطق


 

ساقي كوير

عضو جدید
زندگی نامه امام صادق (ع)



السلام علیک یا صادق آل محمد (ص)


نام: جعفر بن محمد .
کنیه: ابوعبدالله، ابواسماعیل و ابوموسى.
القاب: صادق، فاضل، صابر، طاهر، قائم، کافل و منجى.
مشهورترین لقب آن حضرت «صادق» است. این لقب به خاطر صدق گفتار آن حضرت و تمایز از جعفر کذاب، که در عصر امام زمان (ع) ادعاى امامت کرده بود، به آن حضرت داده شد.
منصب: معصوم هشتم و امام ششم شیعیان.
تاریخ ولادت: هفدهم ربیع‏الاول سال 80 هجرى.

برخى مورخان، تاریخ تولد آن حضرت را اول رجب سال 80 هجرى و برخى دیگر سال 83 هجرى دانسته‏اند؛اما قول اول مشهور است و این روز مطابق است با روز ولادت پیامبر اکرم (ص).

محل تولد: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).

نسب پدرى : امام محمد باقر بن على بن حسین بن على بن ابى‏طالب (ع).

نام مادر: فاطمه، مکنّى به‏ام فَروه بنت قاسم بن محمد بن ابى بکر.

ام فَروه، که فرزندزاده جناب محمد بن ابى بکر بود، مقام والایى در بین زنان زمان خویش داشت. امام صادق (ع) درباره شأن او فرمود: مادرم از جمله زنانى بود که ایمان آورد و تقوا پیشه کرد و نیکوکارى نمود، و خدا نیکوکاران را دوست دارد.

این زن از تربیت‏شدگان مکتب امام زین‏العابدین (ع) و امام محمد باقر (ع) است.

مدت امامت: از زمان شهادت پدرش، امام محمد باقر (ع) در هفتم ذى‏حجه سال‏114 هجرى تا 25 شوال سال 148 هجرى، به مدت 34 سال.

تاریخ و سبب شهادت: 25 شوال سال 148 هجرى، در سن 65 سالگى، به وسیله زهرى که منصور دوانیقى به آن حضرت خورانید.


برخى تاریخ شهادت آن حضرت را نیمه رجب سال 148 هجرى دانسته‏اند.

محل دفن: قبرستان بقیع، در مدینه مشرفه، در جوار قبر پدر و جدش و امام‏حسن مجتبى (ع) (در عربستان سعودى کنونى).


همسران: 1. فاطمه بنت حسین. 2. ام حمیده (حمیده مصفاة). و چند ام ولد دیگر.

فرزندان: 1. امام موسى کاظم (ع). 2. اسماعیل. 3. عبدالله. 4. محمد دیباج. 5. اسحاق. 6. على عریضى. 7.عباس. 8. ام فروه. 9. فاطمه. 10. اسماء.


اصحاب ویاران : تعداد راویان و اصحاب امام صادق (ع) بیش از چهار هزار نفر است که از محضر آن حضرت بهره‏مند شده و در جهان اسلام به انتشار علوم اهل بیت(ع) پرداختند. در این جا به نام برخى از بزرگان اصحاب و راویان آن حضرت اشاره مى‏گردد:

1. جمیل بن درّاج.
2. عبدالله بن مسکان.
3. عبدالله بن بکیر.
4. حمّاد بن عیسى.
5. حمّاد بن عثمان.
6. ابان بن عثمان.
این شش نفر به «اصحاب اجماع» معروف شده‏اند.
7. أبان بن تغلب.
8. اسحاق بن عمّار صیرفى.
9. ابو حمزه ثمالى.
10. برید بن معاویه عجلى.
11. حریز بن عبدالله سجستانى.
12. حمران بن اعین شیبانى.
13. زرارة بن اعین شیبانى.
14. صفوان بن مهران اسدى.
15. عبدالله بن ابى یعفور.
16. عمران بن عبدالله اشعرى.
17. عیسى بن عبدالله اشعرى.
18. فضیل بن یسار بصرى.
19. فیض بن مختار کوفى.
20. ابو بصیر مرادى.
 

ساقي كوير

عضو جدید
زمامداران معاصر:
1. عبدالملک بن مروان (86-65 ق.).
2. ولید بن عبدالملک (96-86 ق.).
3. سلیمان بن عبدالملک (99-96 ق.).
4. عمر بن عبدالعزیر (101-99 ق.).
5. یزید بن عبدالملک (105-101 ق.).
6. هشام بن عبدالملک (125-105 ق.).
7. ولید بن یزید (126-125 ق.).
8. یزید بن ولید (126-126 ق.).
9. مروان بن محمد (132-126 ق.).
تمامى این خلفا از سلسله بنى امیه و از شاخه بنى‏مروان بودند.
10. ابوالعباس سفاح (136-132 ق.).
11.منصور دوانیقى (158-136 ق.).
این دو نفر از سلسله بنى‏عباس بودند.


امام صادق (ع) که معاصر دو سلسله بنى امیه و بنى عباس بود، از هر دوى آنها سختى‏ها و آزارها و بى‏مهرى‏هاى فراوانى دید؛ اما چون آن حضرت در انتهاى دوران خلافت امویان و ابتداى خلافت عباسیان مى‏زیست، از فترت به وجود آمده در زمان انتقال خلافت از خاندان غاصبى به خاندان غاصب دیگر، زمینه ترویج و تبلیغ مکتب اهل بیت(ع) را مناسب دید و از این فرصت پیش آمده، بیشترین بهره را نصیب اسلام و مسلمانان کرد.


آن حضرت، با تشکیل حوزه علمیه و تعلیم و تربیت شاگردان مبرزى چون هشام، زراره و محمد بن مسلم، تحوّل شگرفى در جهان اسلام و مذهب شیعه پدید آورد. به همین جهت به شیعیانِ امامىِ اثنا عشرى، شیعه جعفرى نیز گفته مى‏شود.
 

ساقي كوير

عضو جدید
رویدادهاى مهم:

1. شهادت امام محمد باقر (ع)، پدر ارجمند امام جعفر صادق (ع)، در سال 114 هجرى.

2. قیام زید بن على (ع)، عموى امام جعفر صادق (ع) بر ضد امویان و شهادت او در این واقعه، در سال 121 هجرى.

3. گسترش نهضت بنى‏هاشم (علویان و عباسیان)، در سراسر قلمرو حکمرانى امویان.

4. سرنگونىِ سلسله امویان و پیروزىِ عباسیان و تسخیر خلافت اسلامى توسط ابوالعباس سفاح، در سال 133 هجرى.

5. قیام علویان بنى‏الحسن (ع) بر ضد عباسیان و سرکوب شدن آنان به دست منصور دوانیقى.

6. بهره‏جویىِ امام صادق (ع) از فرصت به دست آمده از نبرد میان عباسیان و امویان، براى تشکیل حوزه علمىِ اسلامى و تربیت هزاران شاگرد در رشته‏ هاى فقه، تفسیر و علوم قرآن، کلام، شیمى، تاریخ و غیره، در مدینه مشرفه.

7. فراخوانىِ امام صادق (ع) از مدینه به بغداد، توسط سفاح عباسى و زیر نظر قرارگرفتن آن حضرت.

8. فراخوانىِ مجدد امام صادق (ع) از مدینه به بغداد، توسط منصور دوانیقى و اذیت و آزار آن حضرت.

9. وفات اسماعیل، پسر امام صادق (ع)، در سال 142 هجرى و اندوه فراوان آن حضرت در این مصیبت.

10. رفتار نامناسب عاملان منصور دوانیقى، در مدینه، با امام صادق (ع) و بسیارى از علویان.

11. مبارزه علمى و فرهنگىِ امام صادق (ع) و یاران ایشان با مخالفان، ملحدان و مدعیان دروغین.

12. مسمومیت امام صادق (ع) و شهادت آن حضرت، در سال 148 هجرى، به دستور منصور دوانیقى.

13. به خاک‏سپارى پیکر مطهر امام صادق (ع)، در قبرستان بقیع، در کنار قبر پدر، جد و عمویشان، امام حسن مجتبى (ع).
 

ساقي كوير

عضو جدید
گوشه اي از سيره زندگاني امام صادق (عليه السلام)...

گوشه اي از سيره زندگاني امام صادق (عليه السلام)...

آراستگی ظاهر(1)
در لباس پـوشيدن هم ظاهر را حفظ مى كرد و هـم توانايى مالى را و مـى فـرمو د:
(( بهتـريـن لباس در هر زمان, لباس معمـول مردم همان زمان است.))
هم لباس نـو مى پـوشيد و هم لباس وصله دار. هـم لباس گران قيمت مى پـوشيد و هـم لباس كـم بها و مى فرمـود: ((اگر كهنه نباشد, نو هـم نيست.))
لباس كـم بها و زبر را زير ولباس نرم و گران قيمت را روى آن مى پـوشيد وچون (( سفيان ثورى )) زاهد به وى اعتـراض كـرد كه(( پـدرت علـى (عليه السلام) لبـاسـى چنيـن و گــــرانبها نمـى پـوشيد )) فرمـود :
(( زمان علـى(عليه السلام) زمان فقر و ندارى بـود واكنـون همه چيزفراوان است. پـوشيدن آ ن لباس درايـن زمان لباس شهرت است وحرام خداوند زيبا است و زيبايى را دوست دارد و چـون به بنده اش نعمتـى مـى دهـد, دوست دارد بنده اش آن را آشكار كنـد.))
سپـس آستيـن را بالا زد و لباس زير را كه زبر و خشـن بـود , نشان داد و فرمـود:
(( لباس زبر و خشـن را براى خدا پـوشيده ام و لباس روئيـن را كه نـو و گـرانبها است بـراى شما.))
هنگـام احـرام و انجام فريضه حج برد سبز مـى پـوشيد و به گاه نماز پيراهـن زبر و خشـن و پشمين.
به وضع ظاهر خود بسيار اهميت مى داد. ظاهرش هميشه مرتب و لباسـش اندازه بود.
لباس سفيـد را بسيار دوست داشت و چـون به ديـدن ديگران مى رفت آن را برتـن مى كرد.
نعليـن زرد مى پوشيد و به كفـش زرد رنگ و سفيد علاقه مند بود.
موهاى سـر و صـورتـش را هر روز شانه مى زد.
عطـر به كار مـى بـرد و گل مى بـوئيد.
انگشترى نقره با نگين عقيق در دست مى كرد و نگيـن عقيق بسيار دوست مى داشت.
هنگام نشستـن گاه چهار زانـومـى نشست وگاه پـاى راست را بـر ران چپ مـى نهاد.
در اتـاقـش نزديك در و رو به قبله مى نشست .
لباسهايـش را خود تا مى كرد.
گاه بر تخت مى خـوابيد و گاه بر زميـن .
چـون از حمام بيرون مـى آمد لباس تازه و پاكيزه مى پوشيد وعمامه مى گذاشت.
 

ساقي كوير

عضو جدید
گوشه اي از سيره زندگاني امام صادق (عليه السلام)...

گوشه اي از سيره زندگاني امام صادق (عليه السلام)...

آراستگی ظاهر(2)
بااين همه حضرت همگام وهمسان با مردم بود واجازه نمى دادامتيازى براى وى وخانواده اش درنظر گرفته شود. واين ويژگى هنگام بروز بحران هاى اقتصادى و اجتماعى بيشتر بروز مى يافت. ازجمله در سالى كه گندم درمدينه ناياب شد , دستور داد گندم هاى موجود در خانه را بفروشند و ازهمان, نان مخلوط از آرد جو وگندم كه خوراك بقيه مردم بود, تهيه كنند و فرمود:
فان الله يعلم انى واجدان اطعمهم الحنطه على وجهها ولكنى احب ان يرانى الله قداحسنت تقديرالمعيشه.)

خدا مى داند كه مى توانم به بهترين صورت نان گندم خانواده ام را تهيه كنم; اما دوست دارم خداوند مرا در حال برنامه ريزى صحيح زندگى ببيند.
يعقوب سراج مى گويد: براى تسليت گفتن همراه امام صادق(عليه السلام) راهى منزل بعضى از خويشاوندان آن حضرت شدم. در بين راه بند كفش امام صادق(عليه السلام) پاره شد. آن حضرت كفش خود را به دست گرفت و با پاى برهنه به راه خود ادامه داد. ابن ابى يعفور كفش خود را درآورد و تقديم امام صادق (عليه السلام) كرد. اما آن حضرت نپذيرفت و فرمود:
صاحب مصيبت سزاوارتر است ازصبر برآن.امام صادق(عليه السلام) با پاى برهنه به راه خود ادامه داد.

در مجموع بسيار بـا ابهت بودند . چنـدانكه چـون دانشمنـدان زمانـش به قصـد پيـروزى براو بـراى مناظره هاى علمى به ديـدارش مـى رفتنـد, با ديدن او زبانشان بند مىآمد.
همـواره با وقار ومتيـن راه مى رفت و به هنگام راه رفتـن عصا در دست مي گرفتند .
 

ساقي كوير

عضو جدید
گوشه اي از سيره زندگاني امام صادق (عليه السلام)...

گوشه اي از سيره زندگاني امام صادق (عليه السلام)...

عبادت(1)
امام صادق(عليه السلام) از اعاظم عباد واكابر زهاد بـود.از سه حال خارج نبـود: يا روزه داشت, يا نمازمى خـوانـد ويا ذكر مـى گفت.
قرآن را بسيار بزرگ مى داشت و آن را در چهارده بخش قرائت مى فرمود. وقتى مى خواست قرآن تلاوت كند, قرآن را كه به دست راست خويش مى گرفت , دعايى مى خواند كه به عهد بودن قرآن وتعهدات انسان در قبال اين قرار داد, اشاره دارد.
مضمون آن دعا چنين است:
خداوندا! من عهد و كتاب تو را گشودم. خدايا! نگاهم را در اين كتاب , عبادت قرار بده و قرأتم را تفكر, و تفكرم را عبرت آموزى. خدايا! مرا ازآنان قرار بده كه از مواعظ تو در اين كتاب , پند مى گيرند و از نافرمانى ات پرهيز مى كنند. وقتى كتاب تو را مى خوانم , بر دل وگوشم مهر مزن و بر ديدگانم پرده ميفكن وقرأت مرا خالى از تدبرمگردان, بلكه مرا چنان قرار بده كه درآيات واحكامش ژرف بنگرم, دستورهاى دين تو را بگيرم و عمل كنم و نگاه مرا در اين كتاب, غافلانه و قرأتم را بيهوده و بى ثمر مساز.

چـون نيمه شب براى خـواندن نماز شب بر مـى خاست با صداى بلند ذكر مى گفت و دعا مـى خـواند تا اهل خانه بشنـوند و هركـس بخـواهد براى عبادت برخيزد. ذكر ركوع و سجود را بسيار تكرار مى كرد.
در سجده چنين مى گفت: ( اللهم اغفرلى و لاصحاب ابى فانى اعلم ان فيهم من ينقصنى); خداوندا! مرا وياران پدرم رابيامرز.مى دانم در ميان آنان كسانى هستند كه بدى من را مى گويند.

روايت شـده است كه : آن حضـرت در نمازش قرآن مـى خـوانـد سپـس غش مى كرد , روزى از او سـوال شد چرا غش مى نمايى؟
فرمود: آنقدرآيات قرآن را تكرارمى كنـم تا به حالتى روحانى مى رسـم مثل اينكه آن رااز خداوند بلا واسطه مى شنوم.
 

ساقي كوير

عضو جدید
گوشه اي از سيره زندگاني امام صادق (عليه السلام)...

گوشه اي از سيره زندگاني امام صادق (عليه السلام)...

عبادت(2)
چـون روزه مى گرفت بـوى خـوش به كار مى برد وبعد از ماه رمضان بى درنگ زكات فطـره روزه خـود, خانـواده وخـدمتكارانـش را مـى پـرداخت. شبهاى قدررا ـ اگرچه مريض بـود ـ تا صبح درمسجـد به نيايـش و عبادت مى گذراند.
امام صادق(عليه السلام) خـداونـد را همه جا حاضـر واو را بـراعمال خـود ناظرمى دانست. از ايـن رو به گاه نيايش مجذوب خداوند مى شد.
ابن ابى يعفور مى گويد: امام صادق(عليه السلام) درحالى كه سرمبارك خود رابه طرف آسمان بلند كرده بود, چنين مى گفت: ( رب لاتكلنى الى نفسى طرفه عين ابدا لااقل ولااكثر) ; خداوندا! مرا به اندازه يك چشم به هم زدن, به خود وامگذار; نه كمتر ونه بيشتر.
آن گاه اشكهاى آن حضرت سرازير گشت و به طرف ما روى گرداند و فرمود: اى فرزند يعفور! خداوند يونس بن متى را كمتر از يك چشم به هم زدن به خودش واگذار نمود, اوآن گناه را مرتكب گشت.
عرض كردم: آيا به كفر رسيد؟ ـ خداوند كارهاى شما را بهبود بخشد.
فرمود: خير, ولى مرگ در آن هنگام , هلاك و نابودى است.

مالك بـن انـس مـى گـويد با امام صادق ـ بر او درود خـداى باد ـ حج گزاردم , به هنگام تلبيه هرچه مى كوشيد تا لبيك بگويد, صدايـش درگلـومى مانـد و چنان حالتـى به او دست مـى داد كه نزديك بـود از مركبـش به زيرافتاد. گفتـم: چاره اى نيست بايد لبيك گفت.
فرمود : چگونه جرأت كنـم لبيك بگويـم, مـى ترسـم خـداونـد بگـويد لا لبيك ولا سعديک )) ( باسخ نه بدهد ) چـون زبان به لبيك مى گشود, آن قدرآن را تكرار مى كرد كه نفسـش بند مى آمد.
 

ساقي كوير

عضو جدید
گوشه اي از سيره زندگاني امام صادق (عليه السلام)...

گوشه اي از سيره زندگاني امام صادق (عليه السلام)...

کار و تلاش و دستگیری از مستمندان(1)
امام صـادق(عليه السلام) در زنـدگـى بـرنامه اى منظم داشت و هـركارى را به موقع انجام مى داد; چنانكه خـود فرمود(( بى حيا بى ايمان است وبى برنامه بى چيز ))
مجلـس درس و بحث و مناظره ها و مذاكرات علمى بـا شـاگـردان, يـاران و سـران مذاهب ديگـر وقت معينــى داشت و پرداختـن به امور زندگى و كار در مزرعه و باغ نيز وقت خاص خودش را.
آن حضرت ياران و پيروان خـود رابه كسب مال حلال تشـويق مى كرد واز آنان مى خواست كه دركارخـود كـوشا باشند و از هر گونه تنبلى و كسالت دورى كنند. كار كردن و تجارت را مـوجب عزت و سـربلنـدى انسان مى دانست و مـى فـرمـود(( صبح زود بـراى به دست آوردن عزت خود برويد.))
ولى تاكيد مى كرد كه تجارت بايد سالـم باشد و كسب در آمـد از راههاى درست و مشـروع بـاشد.
آن گرامـى هر گـونه كـوشـش و تلاش را براى تـوسعه زنـدگـى خـود و خانـواده, حج و زيارت رفتـن, صدقه دادن و صله رحـم كردن را تلاش براى آخرت مى دانست نه دنيا.
تنها به كار و كوشـش سفارش نمى كرد, بلكه خـود نيز كار مـى كـرد و در روزهاى بسيار گرم تابستان , عرق ريزان در مزرعه و باغ خـود كـار مـى كـرد . بـاغش را بيل مـى زد و آبيارى مى كرد. يكـى از يارانـش مـى گـويد آن حضرت را در باغش ديـدم, پيـراهنـى تنگ, زبـر وخشـن دربـروبيل در دست بـاغ را آبيارى مى كرد وعرق ازسرو صورتـش سرازير بـود. گفتـم((اجازه بفرماييد من كار را انجام دهـم.)) فرمود:
((مـن كسى را دارم كه ايـن كارها راانجام دهد, ولـى دوست دارم كه مرد درراه به دست آوردن روزى حلال از گرمـى آفتاب آزارببيند و خـداوند ببينـد كه مـن در پى روزى حلال هستم. ))
يكى از يارانش كه آن حضرت را در يك روز بسيار گـرم تابستـان ديـد كه كـار مـى كنـد, معتـرضـانه گفت:
(( فـدايت شـوم, شمـا بـا مقـام والايـى كه نزد خـداونــد دارى و خـويشاوندى نزديكى كه با پيغمبردارى, درچنين روزى, ايـن گونه سخت كارمـى كنـى؟)) امام (عليه السلام) پاسخ داد:
((در طلب روزى حلال بيرون آمدم تا از چـون تـويى بى نياز شوم.))
امام صادق(عليه السلام) هـم خود كارمى كرد وهم غلامان وخدمتكاران خـود را به كاروا مـى داشت وهـم كارگران روز مزد را به كار مـى گرفت.
هـر وقت كارگـرى را به كار مى گرفت پيـش از خشك شدن عرقـش مزدش را مـى پرداخت.
هنگام برداشت خـرما هم در جمع آورى آن كمك مـى كرد و هم در وزن كردن آن. و هـم به هنگـام فـروش و تقسيـم بـر فقـرا و نيـازمندان.
 

ساقي كوير

عضو جدید
سیماى شیعه در نگاه امام صادق علیه السلام ...

سیماى شیعه در نگاه امام صادق علیه السلام ...

امام صادق(علیه السلام)در سفارش‏هاى خود به عبدالله بن جندب پس از هشدار بهشیعیاننسبتبه دام‏هاى شیطان، ویژگى‏هاى برجسته دوستان حقیقى خود را برمى‏شماردكهعبارت است از:


توجه آخرت


«لقد جلت الاخرة فى اعینهم حتى ما یریدون بها بدلا... و انما كانت الدنیا عندهم بمنزلة الشجاع الارقم والعدو الاعجم‏»؛ آخرت ‏در نگاه آنها بسیار بزرگ است، به اندازه‏اى كه چیزى را با آن‏عوض نمى‏كنند... و دنیا نزد آنها همانند مار گزنده و دشمن بى‏زبان‏ است.
بر هر مسلمانى كه ما را مى‏شناسد، سزاوار است كه كردارش را در هر شبانه روز بر خود عرضه دارد و به محاسبه آنها بپردازد، تا اگر كار نیكى در آنها دید، برآنها بیفزاید و اگر كردار بدى در اعمال خود مشاهده كرد، از آن ها توبه كند، تا دچار ذلت و خوارى روز قیامت نگردد.

پیروان حقیقى و دوستان واقعى خاندان نبوت علیهم السلام به چیزى‏ جز آخرت نمى‏اندیشند و تمام كردارها و رفتارهاى خود را با نگاه ‏به آخرت مى‏سنجند. دنیا در نظر مؤمن وسیله‏اى است ‏براى رسیدن به ‏هدفى بزرگ كه همان زندگى جاودان آخرت است. دوستان حقیقى اهل ‏بیت ‏علیهم السلام از مواهب دنیوى بهره مى‏برند، اما هرگز زندگى ‏جاودان را با زندگى گذراى دنیا عوض نمى‏كنند.


انس با خدا


«انسوا بالله واستوحشوا مما به استاءنس المترفون‏»؛ آنها با خدا انس گرفته‏اند و از آنچه كه مال اندوزان به آن انس‏ گرفته‏اند، در هراسند.
مومنان از نعمت‏هاى الهى بهره مى‏برند اما به آنها وابسته ‏نمى‏شوند. وابستگى به مال دنیا موجب بندگى انسان در برابرمادیات خواهد شد. زراندوزان هماره به ثروت خود وابسته‏اند وشیعیان واقعى با یاد خدا آرامش مى‏یابند.


حضرت صادق علیه السلام پس از برشمردن این دو ویژگى مهم، فرمود: «اولئك‏ اولیائى حقا بهم تكشف كل فتنه و ترفع كل بلیه‏»؛ آنها دوستان ‏حقیقى من هستند. به وسیله آنها فتنه شكست مى‏خورد و گرفتارى‏ها برطرف مى‏شود.


حسابرسى خود


«حق على كل مسلم یعرفنا ان یعرف علمه فى كل یوم و لیلة على‏ نفسه فیكون محاسب نفسه فان راى حسنه استزاد منها و ان راى ‏سیئه استغفر منها، لئلا یخزى یوم القیمه‏»؛بر هر مسلمانى كه ما را مى‏شناسد، سزاوار است كه كردارش را در هر شبانه روز بر خود عرضه دارد و به محاسبه آنها بپردازد، تا اگر كار نیكى در آنها دید، برآنها بیفزاید و اگر كردار بدى در اعمال خود مشاهده كرد، از آنها توبه كند، تا دچار ذلت و خوارى روز قیامت نگردد.
اگر شیعیان ما استقامت كنند، فرشتگان دست در دست آنها مى‏گذارند، ابرهاى سفید(رحمت) برآنها سایه مى‏افكند، چون روز درخشنده و تابناك مى‏شوند، از زمین و آسمان روزى مى‏خورند و آنچه ‏از خدا بخواهند، خداوند به آنها عطا مى‏كند.
سخاوت


«یابن جندب! ان شیعتنا یعرفون بخصال شتى: بالسخاء والبذل ‏للاخوان‏»؛ اى پسر جندب! همانا شیعیان ما به چند خصلت ‏شناخته ‏مى‏شوند: به سخاوت و بخشش به برادران.

خواندن پنجاه ركعت نماز و رعایت وقت نماز


« و بان یصلوا الخمسین لیلا و نهارا... و یحافظون على‏ الزوال‏»؛شیعیان ما در شبانه روز پنجاه ركعت نماز مى‏خوانند و توجه به ‏وقت نماز ظهر(خواندن نماز اول وقت) دارند.



دورى از پرخاش و داد و فریاد


«لایهرون هریرالكلب‏»؛ شیعیان ما همانند سگ زوزه- فریاد -نمى‏كشند.

دورى از طمع


«ولا یطمعون طمع الغراب‏»؛ شیعیان ما همانند كلاغ طماع و حریص ‏نیستند.

دورى از دشمنان

«ولا یجاورون لنا عدوا ولا یساءلون لنا مبغضا ولو ماتوا جوعا»؛شیعیان ما با دشمنان همسایگى نمى‏كنند و اگر از گرسنگى بمیرند، چیزى از آنها نمى‏خواهند.
 

sutern

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
" از سخنان امام صادق (ع) "

1. دل بستگي به دنيا مايه غم و اندوه ، و بي علاقگي وبي رغبتي به دنيا موجب آسايش جسم و جان است .
2. مؤمن را نسزد جز آنکه داراي سه خصلت بود : شناخت و آگاهي کامل از دين ، اندازه گيري نيکو در امر معاش و استواري و استقامت در برابر حوادث روزگار.
3. از دست رفتن و برآورده نشدن حاجت ، به از آن که آن را از نا اهل درخواست کني و سخت تر از خود مصيبت ، آن که هنگام ورودش به بدخلقي دچار گردي.
4. همزيستي مردم با هم ، پر پيمانه اي است که دو سومش هشياري و يک سومش ناديده گرفتن و چشم پوشي است .
5. شخصي از آن حضرت خواست که چيزي به وي بياموزد که بدان به سود دنيا و آخرت دست يابد و در عين حال جمله اي کوتاه و مختصر باشد ، حضرت به وي فرمود : دروغ مگو.
6. با پدرانتان نيکي کنيد تا فرزندانتان با شما نيکي کنند ، و با زنان مردم پاکدامن باشيد تا زنانتان پاکدامن باشند.
7. محبوب ترين دوستانم کسي است که عيوبم را به من هديه کند.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سیرى در سیره امام صادق علیه السلام


جلوه‏هاى صدق اهل‏ بیت‏علیهم السلام در صادق‏ این خاندان به صورت ویژه بروز یافته است. این جلوه‏ها را در رفتار آن حضرت بهترمى‏توان درك كرد. آنچه بیشتر رواج یافته، ذكر« قال الصادق‏»هاست كه به حق زیرساخت ‏فكرى، فقهى و كلامى شیعه را تشكیل داده ‏است اما در كنار توجه به گفته‏هاى آن‏ حضرت، فصلى ‏براى تامل و توجه در رفتارهاى آن امام ‏علیه السلام و بهره ‏گیرى عملى از این رفتارها فصل دیگرى را هم باید گشود .
آنچه در این نوشتار مى‏آید، بخشى از كردارهاى امام صادق‏ علیه السلام را منعكس مى‏سازد.
1- رسیدگی به محرومان
هشام بن سالم مى‏گوید: امام صادق‏ علیه السلام ‏هنگامى كه تاریكى شب فرا مى‏رسید، کیسه ای ‏از نان و گوشت و پول را بر مى‏داشت و بردوش‏ مى‏نهاد و به سوى نیازمندان شهر مدینه ‏مى‏شتافت و آنها را میانشان تقسیم مى‏كرد. آنها او را نمى‏شناختند. زمانى كه امام ‏صادق‏علیه السلام رحلت كرد و آن انفاق‏هاى شبانه ‏ادامه پیدا نكرد، نیازمندان فهمیدند كه چه‏ كسى هر شب به آنها غذا و پول مى‏داد. (1)
معلى بن خنیس مى‏گوید: امام صادق‏علیه السلام با انبانى (کیسه) از نان بیرون آمد و من همراه او بودم. به ‏اقامتگاه بنى ساعده رسیدیم. در آن جا گروهى خوابیده بودند. آن حضرت یك یا دو نان بر بالین هر كدام نهاد. به آخرین فرد كه ‏رسید، برگشتیم. پرسیدم: من به فدایت! آیا اینها حق را مى‏شناسند ( یعنى شیعه ‏هستند)؟ از پاسخ امام‏ برمی آید که آنان شیعه نبودند ولی نسبت به آنها نیز رافت داشتند. (2)
در روایتى آمده است:
«كان الصادق‏علیه السلام یطعم حتى لایبقى ‏لعیاله شى‏ء»(3) ؛ امام صادق‏ علیه السلام به فقیران اطعام مى‏كرد تا آن جا كه براى خانواده‏اش چیزى باقى‏ نمى‏ماند.


2 - میانه روى

امام صادق‏علیه السلام - در ایام قحطى - دستورمى‏داد براى تهیه آرد، گندم را با جو مخلوط كنند و مى‏فرمود: من مى‏توانم براى خانواده‏ام ‏آرد گندم خالص تهیه كنم ولى دوست دارم در زندگى اندازه و حساب و كتاب را خوب رعایت ‏كنم. (4)
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
3 - دورى از بخل

فضل بن ابى قره مى‏گوید: " رایت اباعبدالله ‏علیه السلام یطوف من اول اللیل ‏الى الصباح و هو یقول: اللهم قنى شح ‏نفسى فقلت: جعلت فداك ما سمعتك‏ تدعو بغیر هذا الدعاء؟ قال: واى شى‏ء اشد من شح النفس، ان الله یقول: «و من یوق ‏شح نفسه فاولئك هم المفلحون‏.» (5)
امام صادق‏علیه السلام را دیدم كه از اول شب تا صبح، خانه خدا را طواف كرد و این دعا را خواند: خدایا! مرا از شر بخل نفسم برهان! گفتم: به فدایت ‏شوم! از شما غیر از این دعا را نشنیدم؟ فرمود: چه چیزى بدتر از بخل‏ نفس! بعد آیه « و من یوق شح نفسه...» را خواند.




4 - ادب بیمارى

امام صادق ‏علیه السلام هنگام بیمار شدن عرض‏ مى‏كرد: «الله اجعله علة ادب لاعلة غضب.» (6) بارخدایا! آن را بیمارى ادب (و تنبه) قرار بده، نه بیمارى غضب ( و خشمت).


5 - دعا هنگام پیش آمد ناگوار

«كان الصادق‏علیه السلام: اذا حز به امر جمع النساء والصبیان ثم دعا و امنوا.» (7) امام صادق ‏علیه السلام هر گاه به پیش آمد ناگوارى ‏برمى خورد، زنان و اطفال را جمع مى‏كرد و دعا مى‏كرد و آنها آمین مى‏گفتند.


6 - سجده بر تربت ‏حسینى

«كان الصادق ‏علیه السلام لایسجد الا على تربة‏ الحسین‏علیه السلام تذللا لله و استكانة الیه.» (8) امام صادق‏علیه السلام جز بر تربت ‏حسینى سجده‏ نمى‏كرد، تا در درگاه خداوند.


7 - دعا

«كان الصادق‏علیه السلام یدعو بهذاالدعاء: الهى‏ كیف ادعوك و قد عصیتك و كیف ‏لاادعوك و قد عرفت ‏حبك فى ‏قلبى...» (9) امام صادق ‏علیه السلام این دعا را مى‏خواند: خدایا! چگونه تو را بخوانم، در حالى كه تو را معصیت ‏كرده‏ام و چگونه تو را نخوانم، در حالى كه ‏محبت تو را در قلبم احساس مى‏كنم ...


8 - روزه

« كان الصادق‏علیه السلام اذا صام لایشم الریحان ‏فسئل عن ذلك فقال: انى اكره ان اخلط صومى بلذة.» (10) امام صادق ‏علیه السلام هنگامى كه روزه مى‏گرفت، ریحان را بو نمى‏كرد. از او علت این امر را پرسیدند. فرمود: من دوست ندارم كه روزه‏ام ‏را با لذت درهم آمیزم.


9 - زیارت امیرالمؤمنین‏علیه السلام

از صفوان جمال روایت ‏شده است: با امام ‏صادق‏علیه السلام وارد كوفه شدیم. امام فرمود: اى ‏صفوان! شتر را بخوابان، كه این جا نزدیك ‏قبر جدم، امیرالمؤمنین‏علیه السلام است. امام فرود آمد، غسل كرد، جامه را تغییر داد، پا را برهنه ‏نمود و فرمود: تو نیز چنین كن. به جانب نجف‏ رفتیم. فرمود: گام‏ها را كوتاه بردار و سر را به‏ زیر انداز. خداوند متعال براى هر گام كه ‏بردارى، صد هزار حسنه مى‏نویسد، صدهزار گناه را محو مى‏كند، صدهزار درجه مى‏بخشد، صد هزار حاجت را بر مى‏آورد و ثواب هرصدیق و شهید را براى تو مى‏نویسد. آن‏ حضرت با دل آرام، تن آرام، تسبیح، تهلیل وتنزیه به جلو مى‏رفت، تا رسیدیم به تل‏ها... بر سر قبر رسید و اشك بر گونه هایش جارى شد و گفت: « انالله و انا الیه راجعون‏»؛ آن گاه ‏بر امیرالمؤمنین‏علیه السلام سلام كرد و... (11)

10 - زیارت حسینى

امام صادق ‏علیه السلام در مسجد حنانه - كه از مساجد شریفه، نجف اشرف است. - امام‏ حسین‏ علیه السلام را به گونه‏اى خاص - كه در مفاتیح‏الجنان ذكر شده است.- زیارت كرد و سپس‏ چهار ركعت نماز خواند.

11 - دعا هنگام سفر

امام صادق‏علیه السلام هنگام سفر این دعا رامى‏خواند: «اللهم خل سبیلنا و احسن تسییرنا واعظم عافیتنا» (12)؛ خدایا! راه را بر ما بگشاى و نامه ما را نیكو گردان و عافیت ما را کامل‏ ساز.
امام صادق ‏علیه السلام هر گاه پاى در ركاب مى‏نهاد، مى‏گفت: «سبحان الذى سخرلنا هذا و ما کنا له مقرنین‏». نیز هنگام سفر هفت‏ بار تسبیح ‏مى‏كرد، هفت ‏بار حمد خدا مى‏نمود و هفت ‏بار لااله الا الله مى‏گفت. (13)




12 – شروع صبح

در روایت آمده كه امام صادق‏علیه السلام صبح كه‏ مى‏شد، مى‏گفت: «بسم الله و بالله و من الله و الى‏ الله و فى‏ سبیل الله و على ملة رسول الله ‏صلى الله علیه و آله ‏اللهم الیك اسلمت نفسى و الیك فوضت ‏امرى و الیك توجهت وجهى و علیك ‏توكلت ‏یارب العالمین...» (14)


13- کیفیت صدقه

در روایت آمده است: «انه كان یتصدق بالسكر فقیل له: اتتصدق بالسكر؟ قال نعم انه لیس شى‏ء احب الى منه و انا احب ان یتصدق با حب ‏الاشیاء الى.» (15)
امام صادق ‏علیه السلام شكر را صدقه مى‏داد. از آن ‏حضرت سؤال شد: آیا شما شكر را صدقه ‏مى‏دهید؟ فرمود: بلى. هیچ چیز نزد من ‏دوست داشتنى‏تر از شكر نیست. من دوست‏ دارم كه محبوب‏ترین چیز را صدقه دهم.


14 - عزادارى براى امام حسین‏علیه السلام

طفلى شیرخوار را در مجلس عزادارى‏ امام ‏حسین‏علیه السلام نزد امام صادق‏علیه السلام آوردند. امام صادق‏علیه السلام طفل را بغل كرد و گریه‏اش ‏شدت یافت. (16) امام صادق‏علیه السلام به ابوهارون شاعر فرمود: شعرى درباره حسین ‏علیه السلام بخوان. او شعرى ‏درباره آن حضرت خواند. امام فرمود: آن گونه ‏كه در جمع خود مى‏خوانى، بخوان. ابوهارون ‏قصیده‏اى را با سوز خاصى خواند. امام با صداى بلند گریست. صداى زنان نیز از پس ‏پرده برخاست. (17)


15 - حضور قلب در نماز

ابوایوب مى‏گوید: «كان ابوجعفرعلیه السلام و ابوعبدالله ‏علیه السلام اذا قاما الى الصلاة تغیرت ‏الوانهما حمرة و مرة صفرة كانما یناجیان ‏شیئا یریانه.» (18) امام باقر و امام صادق‏علیهماالسلام آن گاه كه به نمازمى‏ایستادند، رنگ چهره آنان تغییر مى‏كرد؛ گاه سرخ مى‏شد و گاه زرد. گویا با كسى كه او را مى‏بینند، سخن مى‏گویند.
امام صادق‏علیه السلام در نماز، قرآن تلاوت كرد و بیهوش شد. بعد از به هوش آمدن، از امام ‏سؤال شد: چرا بى‏هوش شدى؟ امام فرمود: معناى آیات مرا بى‏هوش كرد. من آیات را تكرار كردم و در حالتى قرار گرفتم كه گویا آیات را از كسى كه آن را نازل كرده است، مى‏شنیدم. (19)
امام صادق‏علیه السلام هنگامى كه براى نماز خارج ‏مى‏شد، مى‏فرمود:
«اللهم انى اسالك بحق السائلین لك و بحق مخرجى هذا فانى لم اخرج اشرا ولابطرا ولا رئاء ولا سمعة ولكن خرجت‏ ابتغاء رضوانك و اجتناب سخطك فعافنى ‏بعافیتك من النار.» (20)
 
بالا