همنشین حضرت موسی در بهشت

Sarp

مدیر بازنشسته
خدمت به مادر و هم­نشيني با حجت زمان در دنيا و آخرت

روزي حضرت موسي (علی نبیّنا و آله و علیه السلام) در ضمن مناجات به خداوند عرضه داشت: «مي­خواهم همنشينم را در بهشت ببينم». جبرئيل بر او نازل شد و گفت: «اي موسي، قصابي که در فلان محل ساکن است، همنشين توست».
حضرت موسي نزد قصاب رفت و اعمال او را زير نظر گرفت. شب که شد قصاب جوان مقداري گوشت برداشت و به سوي منزل روان گرديد. موسي از پي او روان شد. چون به در منزل رسيدند، موسي جلو رفت و پرسيد: «اي جوان مهمان نمي‌خواهي؟» گفت: بفرماييد! حضرت موسي (علیه السلام) وقتي به درون خانه رفت، ديد جوان با آن گوشت تازه غذايي تهيه کرد، آن گاه زنبيلي را که به سقف آويخته بود، پايين آورد و پيرزني کهنسال را از درون آن بيرون آورد. ابتدا او را شست و شو داد و آن­گاه با دست خويش غذا را به او خورانيد. هنگامي که خواست زنبيل را به جاي آن بياويزد، زبان پيرزن به کلماتي نامفهوم حرکت کرد. سپس جوان قصاب براي حضرت موسي (علیه السلام) غذا آورد و با هم غذا را خوردند.
چون موسي از ماجراي جوان پرسيد، پاسخ داد: «اين پيرزن مادر من است. چون درآمدم بالا نيست و نمي توانم براي او کنيزي استخدام نمايم، خدمتش را مي­نمايم». موسي پرسيد: «آن کلماتي که مادرت بر زبان جاري کرد، چه بود؟» گفت :«هرگاه او را شست و شو مي­دهم و غذا به او مي­خورانم، دعايم مي­کند و مي­گويد:"خدا تو را ببخشايد و تو را در بهشت هم­درجه و همنشين حضرت موسي گرداند!" حضرت موسي (علیه السلام) فرمود:
اي جوان، من موسي هستم. اينک به تو بشارت مي­دهم که خداوند دعاي مادرت را دربارة تو مستجاب گردانيده است. جبرئيل به من خبر داد که تو در بهشت همنشين و هم­درجة من خواهي بود.1
اينک اي خواهر و برادرم! با دقت در اين داستان نيک بنگر که از راه خدمت­گزاري عاشقانه به مادرت چگونه مي­تواني از سريع ترين و ميانبرترين راه­ها در سيرو سلوک به سوي حضرت حق ره بپيمايي و به خيمه­گاه امام زمانت نزديک و نزديک­تر شوي!
عزيز دلم، اينک با همتي مهدوي به عرصة خدمت­گزاري عاشقانة مادرت وارد شو و آن گاه که مادرت در نهايت رضايت از تو خواست تا دعايت کند، از او بخواه که مادر از خدا برايم طلب کن که مرا هم­نشين و هم­درجة امام زمان (ارواحنافداه) در دنيا و آخرت قرار دهد!
-------------
1. پند تاريخ، ج1، ص68؛ نيلي­پور، مهدي، بهشت اخلاق، ج2، ص544.




منبع : خانواده وتربیت مهدوی،ص238،آقاتهرانی وحیدری کاشانی
 
بالا