[گروه های موسیقی] - نیروانا

کالیگولا

عضو فعال
کاربر ممتاز



گروه نیروانا که یکی از محبوب ترین گروه های دهه 90 است در سال 1988 در Aberdeen واشنگتن در امریکا تشکیل شد و اعضای ان را Kurt Cobain که در 20 فوریه 1967 در Hoquiam به دنیا امد و در 5 اوریل 1994 در سیاتل خودکشی کرد . Krist Novoselic نوازنده گیتار باس متولد 16 می 1969 و Dave Grohl نوازنده درامز متولد 14 جون 1969 تشکیل می دهند . کرت توضیح می دهد که Grohl در واقع حدودا ششمین درامر ما بود که قبلا با گروه های دیگری کار کرده بود و بعد به ما پیوست . این گروه سه نفره پس از مضای قرار داد با کمپانی Seattle- based Sub pop Records اولین اهنگ خود را با نام Love Buzz/Big Cheese را منتشر کردند.

Jason Everman که دومین گیتاریست انها بود و بعد ها در البوم Bleach به انها پیوست و دستمزدی حدود ششصد دلار داشت . با وجود انکه عکس او روی جلد چاپ شد اما در ضبط نهایی هیچ قطعه ای را نزد و می خواست که به Mind Funk . Soundgarden یا Shunk بپیو ندد . این مجموعه توانایی نیروانا را در هماهنگ کردن ریف های سنگین و ملودی ها نشان داد و به سرعت بر تعداد هواداران شان افزود .

Channing ( درامر اول انها ) پس از یک تور اروپایی گروه را ترک کرد . پیدا کردن جایگزین برای اون سخت به نظر می رسید . اما Dan Peters از Mudhoney موقتا به انها پیوست . او در سال 1990 نیروانا را برای تک اهنگ Silver همراهی کرد . دیو گرول درامر جدید با ورود خود حسی از پایداری و دوام به گروه بخشید . گروه با ترکیب جدید خود کمپانی Geffen Records قرار دادی ابرومندانه می بندد . بستن این قرار داد البوم Nevermind را در پی داشت که موجب انفجار نام گروه در سطح جهانی شد . البوم مجموعه ای از قطعات مبهوت کننده بود که مرز های پیشین را در هم می شکست . خصوصا با ساختار متن Slow verse/Fast Chorus ان هم نیز این البوم ( زیر فرهنگ )((sub cultura Grunge ان را از زیر زمین بیرون اورد . و در سال 1992 در صدر جداول امریکا قرار گرفت و سایه ای بر کسانی چون مایکل جکسون (منو ببخشید که اسم این مرتیکه چندش اور رو اوردم ) و Dire Straits انداخت . نخستین قطعه البوم با نام Smells Like Teen Spirit در انگلستان رتبه اول را کسب کرد و پس از ان تحسین و مقبولیتی همه گیر را نصیب نیروانا کرد . در سال 1992 کرت با Courtney Love ازدواج می کند و حاصل ازدواج انها دختری با نام (فرانسیس) است . بسیار قابل پیش بینی بود که کرت با چنین محبوبیتی سخنگوی نسل خود شود . نخستین داستان بزرگ انها زمانی بود که مقاله ای در Vanity Fayre به چاپ رسید و در ان ادعا شد که Love در زمان بارداری هروئین مصرف می کرده و این باعث شد که انها در ماه اول تولد فرانسیس اجازه تنها ماندن با فرزندشان را نداشته باشند .

مصاحبه های انها بازگو کننده دشواری های پیش امده بر سر ضبط البوم بعدی بود که البته شایعه مصرف مواد مخدر به وسیله کوبین که به گفته خودش برای تسکین دردهای شکمی اش بود ... در ان بی تاثیر نبود . در همان زمان ضبط In Utero هم با مشکلاتی همراه شد به طوری که وقتی البوم منتشر شد تاثیر ان مثل Nevermind سریع نبود هر چند اهنگ سازی کوبین در قطعاتی چون Penny Royal tea . All Apologies و Rape me پیشرفت کرده بود .

انتشار MTV Unplogged در نیویورک راحتی اندکی به هواداران کوبین بخشید زیرا اجرای این برنامه نشان از درک و همشمندی خواننده داشت . در این برنامه گروه تعداد زیادی از قطعات دیگران را دوباره اجرا کرد و با اجرای تازه از قطعات خود و برنامه ان شب را به یکی از احساس بر انگیز تزین صحنه ها و اواهای دهه 90 بدل کرد . حرکت به سوی نابودی در سال 1994 افزایش یافت . به طوری که پیش از ان که به سیاتل برگردد و در پنجم اوریل خودکشی کند . در حین اجرای کنسرت در ایتالیا به کما فرو رفت که تماما نشان از یک خودکشی ناموفق داشت.

مردی که مدت زیادی با این نظریه که
نیروانا فقط یک گروه پانک است ) مخالفت شدید می کرد عاقبت بدست موفقیتی که او و گروهش را پشت سر گذاشت نابود شد . پس از مرگ کرت کوبین اعضای گروه هر کدام سعی کردند گروه های خود را تشکیل دهند و یا به کسان دیگر بپیوندند .

نیروانا را میتوان پرچم دار و سلطان سبک (( گرانج )) نامید که تاثیر به سزایی بر گروه هایی که پس از انها فعالیت خود را شروع کردند داشت __________________
نیروانا (انگلیسی: Nirvana) گروهی بود که (به صورت ناخواسته) باعث شد سبک های پانک، پست-پانک و ایندی راک در امریکا بیش از پیش به جریان بیافتند، به گونها که هیچ گروه دیگری نتوانسته‌بود.مهم ترین دلیل فروش میلیونی‌اش، توانایی hش در آفریدن موسیقی‌ای بود که در عین تندی، بسیار ملودیک و دل‌پذیر باشد. اما از آنجا که گروه به سُلوک ایندی پایبند بود، شهرت و فروش هنگفت ناراضیشان می کرد، و علیه آن می جنگیدند. این نبرد تا جایی پیش رفت که به بزرگ ترین ضد-راک تاریخ مبدل شدند.

گروه نیروانا در سال ۱۹۸۷ در شهر ابردین ایالت واشینگتن امریکا تشکیل شد، و در سال ۱۹۹۴ با خودکشی رهبر گروه یعنی کِرت کوبین به کار خود خاتمه داد.

رهبر گروه
به نيروانا که برسی ديگر جايت روی زمين نيست.اين واژه برای پيروان بودا مقدس است.نیروانا لغتی است به زبان سانسکریت که در ایین بودایی به معانی مختلفی چون "حیات جاویدان پس از مرگ" یا "رها شدن از خواهشهای نفسانی"به کار می رود.اما اين بار نيروانا ارتباطی با مذهب ندارد.اين نام بهانه ای است
برای نوشتن از نيروانايی که ديگر نيست! ۵ آوريل ۱۹۹۴ بود که خبری عجيب تمام شبکه های معتبر جهان را تحت تاثير قرار داد.از خاک به خاک-از خاکستر به خاکستر.((کورت کوبين))خودکشی کرده بود.سالگرد کورت کوبين دوسنبه شب۱۷ فروردين در برنامه های مربوط به موسيقی شبکه های مختلف جهان بر پا شد.۱۰ سال از مرگ کورت می گذرد و روز به روز بر محبوبيت گروهی که او نامش را؛نيروانا گذاشته بود افزوده می شود.اين حقيقت حداقل در ايران غير قابل انکار است.گروه نيروانا را با صدای خش دار کورت کوبين وسبک موسيقی راک-يک راک متوسط در روزهايی به خاطر می آورند که اکثر جوانهای ايرانی اطلاعی از وجود آن در دنيای موسيقی نداشتند.بعد ها به واسطه ورود ماهواره خيلی ها حداثل با نام وچهذه اعضای گروه آشنا شدند.

کورت دونالد کوبین رهبر گروه نیروانا در ۲۰ فوریه ۱۹۶۷ در شهری به نام هاکوام واقع در ۱۴۰ کیلومتری جنوب غربی سیاتل به دنیا آمد.مادر وی زنی خدمتکاروپدرش مکانیک بود.وی از ۲ سالگی علاقه فراوان خود به موسیقی را نشان دادو از همان سنین کودکی نیز شروع به یادگیری گیتار نمود.خانواده وی پس از مدتی به شهر بسیار آرام و دور افتاده ای به نام "آبردین"مهاجرت کردندو در همان شهر دور افتاده بود که بعدها کورت به همراه عده ای از دوستانش گروه نیروانا را سازماندهی نمود.اما تنهایی های طولانی مدت وزندگی در یک شهر دور افتاده و خلوت از کورت جوانی افسرده و معتاد به مواد مخدر ساخته بودو این موضوع بر فعالیت های وی در زمینه موسیقی نیز بی تاثیر نبود.اشعار نیروانا لبریز از ناامیدی و احساس حقارت بودو حکایت از روحیات سراینده خویش داشت و شاید همگی این موارد دلایلی بودند که در آینده سرنوشت نا فرجام کورت را رقم زدند.اولین آلبوم نیروانا در ژوئيه ۱۹۸۹ تحت عنوان Bleach به بازار عرضه شد ولی موفقيتی به دست نياورد.ولی دومين آلبوم اين گروه با نام nevermind که در سپتامبر ۱۹۹۱ به بازار آمد با استقبال بسيار خوبی مواجه شدو در مدتی کمتر از يک ماه بيش از ۵۰۰۰۰۰ عدد از اين آلبوم به فروش رسيد.اين آلبوم همچنين در سال ۱۹۹۲ به عنوان آلبوم برتر نيز برگزيده شد.اين آغازی برای شهرت و کنسرت های متعدد نيروانا به رهبری کورت کوبين بود.آنان در سراسر کشور و بسياری از کشورهای ديگر به اجرای کنسرت می پرداختند که هر روز بيش از پيش بر شهرت و طرفداران آن می افزود.آلبوم های ديگر نيروانا با نام های (۱۹۹۲)incesticide_(۱۹۹۳)In Utero_و (۱۹۹۴)Unplugged به بازار عرضه شدندو به شهرت نيروانا افزودند.ولی اين شهرت و صعود از پله های ترقی تنها ۵ سال به طول انجاميدو در آوريل۱۹۹۴ همه چيز برای نيروانا به پايان رسيد.کرت پس از اجرای آخرين کنسرتش در اول مارس ۱۹۹۴ در شهر مونيخ آلمان به علت مصرف بيش از حد هروئين در مرکز توان بخشی اگزودوس(Exodus)بستری شد.بسيارس علت اين کار وی را اقدام به خود کشی عنوان می نمايند.ملی علت اين عمل وی در رسانه های آن روز تنها زياده روی عنوان شد.در ۸ آوريل همان سال تنها چند روز پس از مرخص شدن کرت از مرکز توانبخشی جسد وی در منزلش توسط سيم کشی به نام گری اسميت که برای سرکشی به آپارتما او رفته بود پيدا شد.علت مرگ وی شليک گلوله بودو درکنار جسد وی نيز يادداشتی به خط کوبين مبنی بر اقدام به خودکشی وجود داشت.اگر چه هنوز هم عده ای هستند که کرت را قربانی يک جنايت می دانند ولی پرونده قضايی وی در همان سال به عنوان خودکشی بسته شد.با مرگ کرت کوبين گروه نيروانا برای هميشه از هم پاشيدو تنها نامی از آن به همراه ۵ آلبوم زيبا برای طرفدارانش به يادگار ماند. نيروانا با مرگ کورت کوبين به نيروانا رسيد!خلاصه اين که کرت خودکشی کرد و در پايات به نيروانا يعنی متعالی ترين حالت بهشت رسيد
 

کالیگولا

عضو فعال
کاربر ممتاز
متن کامل یادداشت خودکشی کرت کوبین

متن کامل یادداشت خودکشی کرت کوبین

نمی دانم چه بگویم؟ من هم مثل شما احساس مشابهی دارم.اگر فکر نمی کنید که...

در این اتاق بنشینید ، جایی که گیتار نواخت و خواند. از اینکه اینقدر به او نزدیک شدی خرسند باش.

او یادداشتی از خود بجای گذاشت که بیشتر شبیه نامه ای است خطاب به ویراستارش.

نمی دانم چه اتفاقی افتاد.منظورم این است که چه اتفاقی افتاده بود؟ ولی نمی بایست در سن 40 سالگی این اتفاق می افتاد. همیشه می گفت باید تمام یادداشت را برای همگی می خواند.گرچه به هیچکدام ربطی نداشت. البطه بعضی از مطالب مربوط به شما می شد:واقعأ فکر می کنم مطالب مربوط به شما دور از نزاکت نمی باشد. او یک دیوانه واقعی است. از همگی شما می خواهم که بلند نگوئید ((دیوانه)) واقعأ دیوانه.

درک مطالب این یادداشت کاملأ سهل و آسان است. سالها پیش از این ، اولین مرتبه که به گروههای به اصطلاح، استقلال طلب معرفی شده بودم. تمام اخطارها از مجرای پانک های 101 می باشد که در جامعه ، اغتشاش بپا کرده بودند، شنیدن موسیقی به اندازه خلق آن بریم هیجان ندارد،هر چند که نوشتن آن سالها به درازا می کشد.

درباره بعضی مسائل احساس گناه می کنم به عنوان مثال، وقتی در پشت سن مشغول اجرا می باشیم و ناگهان برق خاموش می شود ، آن وقت است که صدای نارضایتی انبوه جمعیت به گوش می رسد.

البته بر روی من تأثیر چندانی ندارد ولی این قبیل کارها بر روی ((فردی مرکوری)) بی تأثیر نیست.او شخصی است که مورد علاقه و تحسین دیگران قرار گرفته.

این چیزیست که برای من قابل تحسین است. واقعیت اینست که من نمی توانم یکایک شما را احمق فرض کنم. به طور ساده، این امر منصفانه نیست. بدترین جنایت اینست که فکر می کردم شخص کاملأ شوخ و سرگرم کننده ای هستم. و بدتر اینکه همچنان خواننده راک باقی مانده بودم. مسئله ای بود که متنفر بودی و می بایست این کار را متوقف می ساختم. سعی من بر این بود تا از هر اثری با تمام قدرت قدردانی کنم، این کار را می کنم و خدای داند و بس.

اما کافی نیست. باور دارم که نهایت سعی من، در جلب رضایت مرز بیشماری از مردم بوده وبس.

آدم بسیار حساسی هستم. برای خلق موسیقی باید به مرحله بالایی از اشتیاق درونی برسم درست مثل یک کودک. در تور قبلی 63 ساعتی ، از سوی مردمی که نمی شناختمشان مورد تشویق زیادی واقع شدم. آن هم از بعد جنبه های فانتزی موزیک. اما هنوز قادر نیستم از خستگی روحی که خلأ روحی مرا تسخیر کرده، رهایی یابم.

من به سادگی به مردم عشق می ورزم.حالا احساس غمگین و عجیبی مجودم را فراگرفته. آه!مسیح

چرا فقط لذت نمی بری؟ نمی دانم. او بر آن است تا مسائل شخصی دیگری را عنوان کند که به هیچ کس مربوط نمی شود. مسائل شخصی به هیچکس ربطی ندارد. مسائل کاملأ شخصی.

متشکرم از همگی شما.

می دانم شخص عصبی و عجیب و غریبی هستم.

ولی حالا این احساس را بیشتر ندارم.

صلح عشق Empathy ((کورت کوبین))

و خلاصه بعضی مسائل شخصی دیگر که به هیچ کدام از شما ربطی ندارد. بخاطر داشته باشید.

بر روی تخت دراز می کشم، واقعأ خیلی متأسفم. احساس مشابهی با شما دارم.

نمی دانم چه باید می کردم.

دوست داشتم پیش شنا بودم و به صحبت های سایرین گوش نمی کردم، اما گوش کردم.

هر شب که با مادرش می خوابیدم و صبح که بیدار می شوم فکر می کنم اوست. زیرا بدن او به نوعی از آنهاست.

حالا باید بروم با عشق کرتنی


 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
کرت محبوبترین و تنها خواننده ایه که من پوسترش رو روی دیوارم دارم ، جایی که حتی عکسی از عزیزترین کسانم نیست :( هنوز هم وقتی دلم میگیره تنها آهنگی که میتونه آرومم کنه The man who sold the world هستش و وقتی که سر حال میام smells like teen spirit یکی از بهترین هاست .
 

ebbi

عضو جدید
کرت محبوبترین و تنها خواننده ایه که من پوسترش رو روی دیوارم دارم ، جایی که حتی عکسی از عزیزترین کسانم نیست :( هنوز هم وقتی دلم میگیره تنها آهنگی که میتونه آرومم کنه The man who sold the world هستش و وقتی که سر حال میام smells like teen spirit یکی از بهترین هاست .

اصل این آهنگ مال دیوید بوئی هست و کرت عزیز به زیبایی اون رو کاور کرده. پیشنهاد می کنم اصلی رو هم گوش بدید که اون هم خیلی فوق العاده است .

من از تمام آدمهایی که توی مهمونی یا جشن تولد با شات گان توی صورتشون شلیک می کنن خوشم می یاد.
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اصل این آهنگ مال دیوید بوئی هست و کرت عزیز به زیبایی اون رو کاور کرده. پیشنهاد می کنم اصلی رو هم گوش بدید که اون هم خیلی فوق العاده است .

من از تمام آدمهایی که توی مهمونی یا جشن تولد با شات گان توی صورتشون شلیک می کنن خوشم می یاد.

آره گوش دادم اون رو ، ولی لذتی برام نداشت ، صدای خش دار و خسته کرت یک چیزه دیگست :( آدم رو به ماورا میبره ! ( جوگیرم من ! ) حالا چرا مهمونی ؟ :) این بنده خدا که تو بالاخونه خونش و تنهایی این کارو کرده :)
 
  • Like
واکنش ها: ebbi

کالیگولا

عضو فعال
کاربر ممتاز
شعری از نیروانا

شعری از نیروانا

Come as you are, as you were, as I want you to be.
As a friend, as a friend, as an known enemy.
Take your time, hurry up, choice is yours, don't be late.
Take a rest, as a friend, as an old memory-uh

Memory-uh... Memory-uh... Memory-uh...


Come doused in mud, soaked in bleach, as I want you to be.
As a trend, as a friend, as a old memory-uh

Memory-uh... Memory-uh... Memory-uh...

Chorus:
Well I swear that I don't have a gun
No, I don't have a gun
No, I don't have a gun

--Instrumental--

Memory-uh... Memory-uh... Memory-uh... Memory-uh...

Chorus:
And I swear that I don't have a gun
No, I don't have a gun
No, I don't have a gun
No, I don't have a gun
No, I don't have a gun
(Memory-uh...Memory-uh....)
 
  • Like
واکنش ها: ebbi

kittleboy_87

عضو جدید
کرت محبوبترین و تنها خواننده ایه که من پوسترش رو روی دیوارم دارم ، جایی که حتی عکسی از عزیزترین کسانم نیست :( هنوز هم وقتی دلم میگیره تنها آهنگی که میتونه آرومم کنه The man who sold the world هستش و وقتی که سر حال میام smells like teen spirit یکی از بهترین هاست .


میشه این دوتا آهنگ روآدرسشون رو به ما هم بدی دانلود کنیم و گوش بدیم
ممنون
 

ebbi

عضو جدید
آره گوش دادم اون رو ، ولی لذتی برام نداشت ، صدای خش دار و خسته کرت یک چیزه دیگست :( آدم رو به ماورا میبره ! ( جوگیرم من ! ) حالا چرا مهمونی ؟ :) این بنده خدا که تو بالاخونه خونش و تنهایی این کارو کرده :)
حرف و حديث زياده قربونت برم، ولي اگه تو هم مثل من توي مهموني بودي مطمئن مي شدي که کرت چطور خودکشي کرد :D
در مورد مقايسه ديويد بوئي و کرت هم من شخصا هردوتاش خيلي بهم مي چسبه.;)
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
قربون دست و پنجت :)من که هرچی گزارش های FBI و روزنامه هارو خوندم ، همشون نوشتند توی بالاخونه خونش بوده ، حتی عکسش رو هم دیدم :(
 

ebbi

عضو جدید
قربون دست و پنجت :)من که هرچی گزارش های FBI و روزنامه هارو خوندم ، همشون نوشتند توی بالاخونه خونش بوده ، حتی عکسش رو هم دیدم :(
يعني تو، حرف منو، که توي اون مهموني بودم، قبول نمي کني و در عوض به روزنامه و FBI اعتماد داري؟
بابا اي ول :D
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
جداً ؟ شما مگه چند سالته ؟ که اون سال توی مهمونی بودی ؟ میشه بیشتر راجع بهش توضیح بدی ؟
 
  • Like
واکنش ها: ebbi

ebbi

عضو جدید
جداً ؟ شما مگه چند سالته ؟ که اون سال توی مهمونی بودی ؟ میشه بیشتر راجع بهش توضیح بدی ؟

اولن: صداتو بيار پايين .
دومن: نگفته بودي كاشوني هستي.
سومن: اصل حالت چطوره؟
:D

دوست عزيز
من فكر مي كردم كه اين اتفاق در يك مهموني افتاده، و بعد از زد و خورد دوستانه اي كه با هم داشتيم ، تحقيق كردم و با كمال فروتني اعلام مي كنم كه حق كاملن با شما بوده و هست.
;)
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اولن: صداتو بيار پايين .
دومن: نگفته بودي كاشوني هستي.
سومن: اصل حالت چطوره؟
:D

دوست عزيز
من فكر مي كردم كه اين اتفاق در يك مهموني افتاده، و بعد از زد و خورد دوستانه اي كه با هم داشتيم ، تحقيق كردم و با كمال فروتني اعلام مي كنم كه حق كاملن با شما بوده و هست.
;)

من کجا کاشونیم :) فقط اونجا یه درسی خوندیم خیر سرمون :) اصل حالمم خوبه فدات شم :) بعدشم ، خواهش میکنم :) شما یهو گفتی من تو اون مهمونی بودم گفتم این بابا 94 مرده ، شما اون موقع 20 سالتم بوده الان باید 40 سالی داشته باشی :)
 

Similar threads

بالا