حيطه ي روح شناسیspirituality تحت سلطه ي مردان بوده است ، نه تنها تحت سلطه، بلكه مردسالار بوده است. دلايلي وجود داشته كه تمامي سنت هاي روحاني با زنان مخالف بوده اند. آنان به اين سبب با زنان مخالف بودند زيرا كه با زندگي مخالف بوده اند و براي نابود كردن زندگي، اساسي ترين چيز اين است كه مرد و زن را از هم جدا كني.آن ها با هر خوشي مخالف بوده اند، با هر عشق و سرزندگي مخالف بوده اند. راه آسان اين بوده كه زن را تحقير كنند و تاحد ممكن او را از مرد دور كنند، به ويژه در صومعه ها.
زنان موجوداتي رتبه دوم بودند. در سطح مردان قرار نداشتند. طبيعتاً خيلي ازچيزها مختل شدند. اين سبب شد كه تمام بازيگوشي، شوخ طبيعي و سرخوشي از زندگي گرفته شود و اين، هم براي زنان و هم براي مردان ساختاري بسيار خشك ايجاد كرد. زن و مرد بخش هايي از يك كل هستند و وقتي اين ها را ازهم جدا كني، آن ها پيوسته چيزي را كسر دارند ، و آن فاصله نمي تواند پر شود و آن فاصله مردمان را جدي مي سازد، جدي هاي بيمارگونه و منحرف و از نظر رواني نامتعادل.
اين سبب مختل سازي هماهنگي طبيعي مي شود، تعادل زيست شناسي را برهم مي زند. اين وضعيت چنان مصيبتي است كه انسان قرن هاست از آن در رنج بوده است.آري، اين بزرگترين پيشكش من به آينده ي انسان است، كه زنان در همان سطح مردان هستند ، از نظر روحاني، مسئله ي عدم برابري وجود ندارد.
زنان موجوداتي رتبه دوم بودند. در سطح مردان قرار نداشتند. طبيعتاً خيلي ازچيزها مختل شدند. اين سبب شد كه تمام بازيگوشي، شوخ طبيعي و سرخوشي از زندگي گرفته شود و اين، هم براي زنان و هم براي مردان ساختاري بسيار خشك ايجاد كرد. زن و مرد بخش هايي از يك كل هستند و وقتي اين ها را ازهم جدا كني، آن ها پيوسته چيزي را كسر دارند ، و آن فاصله نمي تواند پر شود و آن فاصله مردمان را جدي مي سازد، جدي هاي بيمارگونه و منحرف و از نظر رواني نامتعادل.
اين سبب مختل سازي هماهنگي طبيعي مي شود، تعادل زيست شناسي را برهم مي زند. اين وضعيت چنان مصيبتي است كه انسان قرن هاست از آن در رنج بوده است.آري، اين بزرگترين پيشكش من به آينده ي انسان است، كه زنان در همان سطح مردان هستند ، از نظر روحاني، مسئله ي عدم برابري وجود ندارد.