معما

fariba.sh70

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شوهر کردن دختر پادشاه: دختر پادشاهي از پدر خود ميخواهد، كه او را تنها به كسي شوهر دهد كه بتواند به پرسشهاي منظوم او پاسخ گويد، بزرگان و اميرزادگان، همه از پاسخ گفتن درمي مانند و سرخود رادر اين راه برباد ميدهند. تا آنكه دلاك كچلي در پاسخگويي به پرسشهاي دختر پادشاه توفيق حاصل مي كند. پرسشهاي آن دختر چنين بود:
من اگر آهوي شده به كوهها بگريزم، چه مي كني؟ 2- من اگر مشتي دانه شده، برزمين ريختم، چه مي كني؟ 3- من اگر گُلي شده بر كوهها رُستم، چه مي كني؟ 4- من اگرسيبي شده به درون صندوقي رفتم، چه مي كني؟ پاسخ آن دلاك كچل چه بود؟
 
آخرین ویرایش:

mahyam68

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خب پسر دلاک هم چند تا سؤال میپرسه که دقیقا همون چیزی بود که دختر پادشاه میخواسته بشنوه...
یکی از سؤالاشم اینه که
4-- اگر من دامادي شده، سيب را خوردم و بدن ترا در آغوش گرفتم چه مي كني؟
بعد دختر خانوم هم خوشحال و خندان میگه جواب معمای منو پیدا کرد...
 

Similar threads

بالا