مشاعرۀ سنّتی

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من به مهمانی دنیا رفتم
من به دشت اندوه
من به باغ عرفان
من به ایوان چراغانی عرفان رفتم
رفتم از پله مذهب بالا
تا ته کوچه شک
تا هوای خنک استغنا
تا شب خیس محبت رفتم

مانند پنبه دانه كه در پنبه تعبيه است....................................... اجرام كوهها است نهان در ميان برف

گرچه سپيد كرد همه خان و مان ما........................................ يا رب، سياه باد همه خان و مان برف
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
مانند پنبه دانه كه در پنبه تعبيه است....................................... اجرام كوهها است نهان در ميان برف

گرچه سپيد كرد همه خان و مان ما........................................ يا رب، سياه باد همه خان و مان برف
فقط اوراصدا کردم نیامد
تمام شب را دعاکردم نیامد
به من گفت که باید باوفابود
به عهدش هم وفا کردم نیامد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فقط اوراصدا کردم نیامد
تمام شب را دعاکردم نیامد
به من گفت که باید باوفابود
به عهدش هم وفا کردم نیامد
دـ یشبـــ حـواسم را کـه جمـع خـویش کـردم ،

دیـدم فقـطـ بـایـد پــریشـان تــو بــاشـم. ..
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من وغروب وسکوت وشکستن پاییز
توونیامدن وعشوه های چشمانت

تو حكم كردی: " دل "

دستم را خواندی و حكم كردی دل

با دلی كه داشتم............. چرا باختم؟؟؟؟


تو

قاعده ی " بازی" را می دانستی

و

من نمی دانستم كه " بازی " بود
 

art-s

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تو حكم كردی: " دل "

دستم را خواندی و حكم كردی دل

با دلی كه داشتم............. چرا باختم؟؟؟؟


تو

قاعده ی " بازی" را می دانستی

و

من نمی دانستم كه " بازی " بود


در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند
 

Motahare89

عضو جدید
کاربر ممتاز
در کهن گلشن طوفانزده خاطر من//چمن پرسمن تازه بهار آمده بود

[FONT=&quot]دل جزره عشق تو نپوید هرگز جز محنت و درد تو نجوید هرگز[/FONT][FONT=&quot]
صحرای دلم عشق تو شورستان کرد تا مهر کسی در آن نروید هرگز[/FONT]
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دل جزره عشق تو نپوید هرگز جز محنت و درد تو نجوید هرگز
صحرای دلم عشق تو شورستان کرد تا مهر کسی در آن نروید هرگز

زلف او برده قرار خاطر از من یادگاری//من هم از آن زلف دارم یادگاری بیقراری
 

b65241

کاربر بیش فعال
دل جزره عشق تو نپوید هرگز جز محنت و درد تو نجوید هرگز
صحرای دلم عشق تو شورستان کرد تا مهر کسی در آن نروید هرگز
زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست
 

Motahare89

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزگاری دست در زلف پریشان توام بود//حالیا پامالم از دست پریشان روزگاری

[FONT=&quot]يك شب ستاره هاي تورا دانه چين كنم بااشك شرم خويش بريزم به پاي تو[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بگذارتاببوسمت اي نوشخندصبح بگذارتابنوشمت اي چشمه شراب[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بيمارخنده هاي توام بيشتربخند خورشيدآرزوي مني گرم تر بتاب[/FONT]
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
يك شب ستاره هاي تورا دانه چين كنم بااشك شرم خويش بريزم به پاي تو
بگذارتاببوسمت اي نوشخندصبح بگذارتابنوشمت اي چشمه شراب
بيمارخنده هاي توام بيشتربخند خورشيدآرزوي مني گرم تر بتاب

بیداد رفت لاله بر باد رفته را//یا رب خزان چه بود بهار شکفته را
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا