رفع اشکال | دروس فنی ساختمان آزمون ارشد معماری

sima_farzin.arch

عضو جدید
عذر میخوام نمی دونستم اشکالات اقلیم رو کجا باید مطرح کنم .لطفا اگه میشه راهنمایی کنید :redface:
تو کتاب اقلیم و معماری کسمایی صفحه ی 38 نوشته شدیدترین تابش آفتابو دیوار غربی دریافت میکنه در صورتی که تو نمودار صفحه ی 31 دیوار شرقی بیشتریش تابش رو دریافت میکنه
در ضمن تو همین نمودار میبینیم که بیشترین دریافت تابش دیوار جنوبی ساعت 9 صبح هستش ولی 7 ساعت تاخیر رو مناسب دونسته ینی گرمای دیوار جنوبی ساعت 4 عصر که هوا گرمه به داخل میرسه! چرا؟!
 

Maryam.PZ

کارشناس ارشد مرمت ابنیه
کاربر ممتاز
عذر میخوام نمی دونستم اشکالات اقلیم رو کجا باید مطرح کنم .لطفا اگه میشه راهنمایی کنید :redface:
تو کتاب اقلیم و معماری کسمایی صفحه ی 38 نوشته شدیدترین تابش آفتابو دیوار غربی دریافت میکنه در صورتی که تو نمودار صفحه ی 31 دیوار شرقی بیشتریش تابش رو دریافت میکنه
در ضمن تو همین نمودار میبینیم که بیشترین دریافت تابش دیوار جنوبی ساعت 9 صبح هستش ولی 7 ساعت تاخیر رو مناسب دونسته ینی گرمای دیوار جنوبی ساعت 4 عصر که هوا گرمه به داخل میرسه! چرا؟!

نمودار صفحه 31 برای ساختمانی در عرض جغراقیایی 35 درجه شمالی هست (مثلا ساوه)
اما صفحه 38 در مورد ساختمانی در شهر قینیکس (عرض جغرافیایی 32 درجه شمالی - مثل بزد) صحبت می کنه;)
 

sima_farzin.arch

عضو جدید
نمودار صفحه 31 برای ساختمانی در عرض جغراقیایی 35 درجه شمالی هست (مثلا ساوه)
اما صفحه 38 در مورد ساختمانی در شهر قینیکس (عرض جغرافیایی 32 درجه شمالی - مثل بزد) صحبت می کنه;)
فکر نمی کردم نسبت ها انقد تفاوت داشته باشند.فکر میکردم دیوار غربی همیشه بیشترین تابش رو دریافت میکنه!مرسی
میشه لطفا این پاراگراف صفحه 35 رو یکم باز کنید.درست متوجه نشدم. (همچنین وضعیت گرمایی داخلی ساختمان که هوای خارج........اهمیت فراوانی خواهد یافت.)
 

sima_farzin.arch

عضو جدید
تو کتاب سازه در معماری گلابچی صفحه 256 اونطور که م متوجه شدم گنبد با خیز کم در پایین تمایل به بسته شدن داره ! این مسئله برام قابل درک نیس.اگر هم این رو بپذیریم چرا تو گنبدای کم خیز حلقه پایینی حلقه کششیه؟اگر تمایل به بسته شدن داره باید حلقه فشاری باشه.:eek:
 

Maryam.PZ

کارشناس ارشد مرمت ابنیه
کاربر ممتاز
فکر نمی کردم نسبت ها انقد تفاوت داشته باشند.فکر میکردم دیوار غربی همیشه بیشترین تابش رو دریافت میکنه!مرسی
میشه لطفا این پاراگراف صفحه 35 رو یکم باز کنید.درست متوجه نشدم. (همچنین وضعیت گرمایی داخلی ساختمان که هوای خارج........اهمیت فراوانی خواهد یافت.)

نه هر منطقه ای با منطقه ی دیگه میتونه متفاوت باشه حتی ممکنه که توی یک اقلیم باشن
ص 35 منظورش اینه که اگه دیوار روشن باشه ضخامت دیوار با توجه به تهویه طبیعی اون منطقه تعیین میشه و رنگ روشن خود به خود جلوی عبور حرارت رو می گیره
اما اگه دیوار تیره رنگ باشه چون حرارت رو بیشتر جذب می کنه باید ضخامت دیوار زیاد باشه تا از انتقال حرارت جلوگیری بشه;)
 

sima_farzin.arch

عضو جدید
یه سوال دیگم داشتم :eek:
این تیر یکسره تو صفحات 120 ،123 و 124 کتاب سازه در معماری گلابچی با ستونها چه اتصالی داره؟؟
 

ghasedakkk

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه سوال دیگم داشتم :eek:
این تیر یکسره تو صفحات 120 ،123 و 124 کتاب سازه در معماری گلابچی با ستونها چه اتصالی داره؟؟

اتصال ساده.
اما تکیه گاه های ساده میانی همانند اتصال گیر دار رفتار میکنند. اگر به تغییر شکل های آنها نگاه کنید متوجه میشوید که تغییر شکلشان مثل گیردار است.
 

arefeh

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
DullesAirport50800426.jpgimages.jpg
یه سئوال چرا ستونها مایل اجرا شدند؟؟
علتش اینه ک میخواد از وزن دکل برای ایجاد گشتاور استفاده کنه؟؟اینو واسه این میگم ک توی ساختمان typical hangar علت کج بودن دکل این بود.البته توی پل alamillo برای اینکه با نیروی باد مقابله کنه و باعث نشه دکل واژگون بشه دکل رو کج کرده و اتصالشم به پی اتصال صلبه این بنا هم اتصالش دقیقا صلبه.فکر کنم این باشه ...لطفا نظر بدید
:)
 
آخرین ویرایش:

arefeh

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
3.jpgDortonArena.jpg
سه تا سئوال هم توی این بنا داشتم
1- چرا قوس ها به شکل سهمی اند؟
2- چرا تنش قوس ها فشاز است؟
3- چرا در کل قوس؟چرا قاب نی؟
توی جزوه سروش نیا پرسیده ک من جوابی براش پیدا نکردم:(
 

arefeh

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
3.jpg1.jpg
توی این ساختمان جرا حلقه بتنی شیبدار هست؟؟؟میدونیم ک حلقه فشاری هست ک جزء اصلیه سازه است و به نقطه پایین ک به این منحنی به هم میرسه به وسیله سازه A شکل بنا رو نسبت به نیروی های جانبی پایدار میکنه
 

arefeh

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
4181_l.jpgOlympic-Stadium-Munich-e1343272658934.jpg
چرا دکل ها در پشت جایگاه تماشاچیان است؟
غیر از اینه برای اینکه جلوی دید تماشاچیان رو نگیره و اینکه با رانش داخلی مقابله میکنه و منتقل میکنه به پی؟
 

ghasedakkk

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشاهده پیوست 169288مشاهده پیوست 169289
سه تا سئوال هم توی این بنا داشتم
1- چرا قوس ها به شکل سهمی اند؟
2- چرا تنش قوس ها فشاز است؟
3- چرا در کل قوس؟چرا قاب نی؟
توی جزوه سروش نیا پرسیده ک من جوابی براش پیدا نکردم:(

1- سهمی : چون فاصله افقی هاشون برابر است.
2-تنش قوس فشاری: چون توسط کابلها کشیده میشود یعنی تمایل به جمع شدن دارد.
3-دلیل استفاده از قوس به جای قاب: در قوس رفتار خالص است در اینجا فشاری- اما در قاب رفتار ترکیبی است
 

ghasedakkk

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشاهده پیوست 169290مشاهده پیوست 169291
توی این ساختمان جرا حلقه بتنی شیبدار هست؟؟؟میدونیم ک حلقه فشاری هست ک جزء اصلیه سازه است و به نقطه پایین ک به این منحنی به هم میرسه به وسیله سازه A شکل بنا رو نسبت به نیروی های جانبی پایدار میکنه

حلقه شیبدار: به دلیل فرم شبکه کابلی- یعنی نیروی کابل در امتداد حلقه بیفته
 

ghasedakkk

عضو جدید
کاربر ممتاز

sima_farzin.arch

عضو جدید
تو کتاب سازه در معماری گلابچی صفحه 256 اونطور که م متوجه شدم گنبد با خیز کم در پایین تمایل به بسته شدن داره ! این مسئله برام قابل درک نیس.اگر هم این رو بپذیریم چرا تو گنبدای کم خیز حلقه پایینی حلقه کششیه؟اگر تمایل به بسته شدن داره باید حلقه فشاری باشه.:eek:
کسی نیست به سوال من جواب بده؟ :cry:
 

sima_farzin.arch

عضو جدید
اتصال ساده.
اما تکیه گاه های ساده میانی همانند اتصال گیر دار رفتار میکنند. اگر به تغییر شکل های آنها نگاه کنید متوجه میشوید که تغییر شکلشان مثل گیردار است.
پس چرا پایین صفحه 124 نوشته هرگاه امکان اینکه بار روی دهانه های مختلف قرار گیرد وجود داشته باشد تیرهای "گیردار ".....
 

ghasedakkk

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس چرا پایین صفحه 124 نوشته هرگاه امکان اینکه بار روی دهانه های مختلف قرار گیرد وجود داشته باشد تیرهای "گیردار ".....

ببین خانومی به نظر من داری از اصل ماجرا قافل میشی و به چیزی گیر میدی که چندان اهمیت نداره. من جواب سوالات را به طور کلی و با توجه به شکلها دادم. در این خط هم نمیدونم منظورش رفتا گیردار اتصاله یا کلا اتصال گیردار. ولی داره راجع به تغییر شکل یک تیر گیردار و نحوه مقابله و تحمل این نیرو توسط تیر صحبت میکنه. الن مسئله ممکنه برای یک تیر ساده که نمیدونیم بار لزوما از کدام طرف بهش وارد میشه هم اعمال بشه. یعنی با توجه به اینکه خمش در وسط تیر ساده ماکزیممه و نمیدونیم بار از بالا یا پایین بهش وارد میشه میلگردهای کششی را هم در بلا و هم در پایین تیر قرار بدیم.
 

Omid_Mehraz

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
گربر تیر ساده ای که تکیه گاه های 2 سر آن 2 تیر طره ای است: یعنی یک تیر ساه که از 2 سمت روی 2 طره بنشیند: در واقع ترکیب 3 تا تیره.

مشاهده پیوست 168608
وسطی: تیر ساده
2 تای کناری: طره

ممنونم.
میشه بگید مزیت همچین سیستمی چیه؟
چرا دال رو یکپارچه اجرا نمی کنن؟
و اینکه منبعی واسه مطالعه ش معرفی می کنید؟
 

ghasedakkk

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنونم.
میشه بگید مزیت همچین سیستمی چیه؟
چرا دال رو یکپارچه اجرا نمی کنن؟
و اینکه منبعی واسه مطالعه ش معرفی می کنید؟


یکی از بچه ها جند پست قبل توضیح داده بودن. یکی از مزیت های آن آزادی حرکت هنگام تغییرات حرارتی است. در پلها زیاد از این سیستم استفاده میشود.
 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ممنونم.
میشه بگید مزیت همچین سیستمی چیه؟
چرا دال رو یکپارچه اجرا نمی کنن؟
و اینکه منبعی واسه مطالعه ش معرفی می کنید؟

وقتی یه تیر به صورت گربر اجرا میشه با توجه به تکیه گاههای گیردار تغییر شکلش به صورت دوتا تیر طرهای و یه تیر ساده است که این تیر ساده اندازه اش از نقطه عطف تغییر شکل تیر شروع شده وتا نقطه عطف سمت دیگه ادامه داره زمانی که همچین اتفاقی میفته چون اندازه تیر ساده کمتر از قبل هستش گشتاور خمشی کمتر و در نتیجه خمش کمتر و مهمتر از اون برش ما کمتر میشه ولی یه اتفاقی که میافته ما روی ستون ها نیروی محوری خواهیم داشت بنابراین نیاز به ستون های قویتری داریم.در مورد سوال دوم همین سقف های ساختمان های بتونی خودش یه نوع دال محسوب میشه .چون هزینه قالب بندی و هزینه ساخت بیشتر از هزینه مسلح کردن بتن هستش از این سیستم واسه دهانه های کوچک استفاده میشه;)
منبع هم واسه مطالعه درک رفتار سازه
 

sima_farzin.arch

عضو جدید
دیوارهای برشی و بادبندها درچی از مرکز ساختمان دورتر باشند مقاومتر میشن ولی چرا صفحه 145 سازه در معماری گفته که هسته مرکزی از قابهای خارجی مقاومتره؟:wallbash:
 

shiva2009

کاربر بیش فعال
تو کتاب سازه در معماری گلابچی صفحه 256 اونطور که م متوجه شدم گنبد با خیز کم در پایین تمایل به بسته شدن داره ! این مسئله برام قابل درک نیس.اگر هم این رو بپذیریم چرا تو گنبدای کم خیز حلقه پایینی حلقه کششیه؟اگر تمایل به بسته شدن داره باید حلقه فشاری باشه.:eek:
خب این سؤال منم بود قبلاً ولی نمی دونم چرا واسه هیچکس دیگه پیش نمی اومد
اینم توضیحیه که خودم با تطبیق توضیحای سازه در معماری و درک رفتار بهش رسیدم. (شاید درست نباشه)
گنبد هم مثل هر سازه دیگه ای در درجه اول باید بار رو انتقال بده و در درجه دوم ، تحت بارگذاری تغییر شکل نده (پایدار بمونه)
مسیر اصلی انتقال بار در گنبد نصف النهار ها هستند ( توی این مرحله میشه گنبد رو معادل یک دسته قوس همرس_ در رأس گنبد_ در نظر گرفت.) در این حالت خط انتقال بار از رأس نصف النهارها به زمین هست و مؤلفه ی افقیش یا همون رانش، باید با یک حلقه ی کششی در پای گنبد مهار بشه.( حلقه ی کششی یعنی بار وارد بر حلقه کشش شعاعی هست که سعی در بزرگ کردن حلقه داره) برای یک دهانه ی ثابت، هرچی قوس کم ارتفاع تر باشه، مؤلفه ی افقی و رانش شدیدتری داریم، بنابراین به حلقه ی کششی قوی تری نیاز هست.
تا اینجا که مشکلی نبود.
مرحله ی دوم تغییر شکل های ثانویه ایه که در اثر بارگذاری ایجاد میشه. بار عمودی تمایل داره که گنبد رو به سمت پایین فشار بده. اگر یه دسته قوس متقاطع داشته باشیم، برای حفظ شکلشون دچار خمش میشن. این خمش برای انتقال بار نیست بلکه برای مقابله با تغییر شکله.
"سازه در معماری" شکلی داره که نشون میده: اگر یک گنبد تحت بارگذاری قائم قرار بگیره، به پایین فشرده میشه، در این حالت قسمت بالایی نصف النهار ها به علت پایین رفتن (به نوعی مسطح شدن) کاهش طول دارن و مدارها رو برای کوچک تر شدن تحت فشار قرار میدن. بنابراین تنش ایجاد شده در مدار فشاری هست. مدار برای حفظ پایداری خودش نیرویی رو به بیرون به نصف النهار وارد می کنه.
در مقابل قسمت پایین نصف النهار ها به نحوی" تاب برمیداره" و با افزایش طول خودش در مدار های پایینی ایجاد کشش میکنه. مدارها برای پایداری نیروی رو به داخل وارد می کنن.
این نیرو ها و تغییر شکل مدار در برابر رانش نصف النهاری بسیار کوچک هستند.
2.jpg
حالا اگر ما یک گنبد کم خیز داشته باشیم، رانش شدید رو به خارج وجود داره و علاوه بر اون خود مدار هم نیروی کوچیکی به سمت خارج ایجاد کرده (تا از کاهش طول خودش جلوگیری کنه) پس برای کنترل رانش نیاز به حلقه ی کششی قوی هست.
اگر گنبد خیز نزدیک به نیم کره داشته باشه، مؤلفه ی افقی انتقال بار (یعنی رانش) کم تر از حالت اوله، ضمن این که نیروی خود مدار هم به سمت داخل هست (مجدداً برای اجتناب از افزایش طول) پس به کنترل رانش کمک میکنه. در این وضعیت یک حلقه ی کششی معمولی می تونه گنبد رو مهار کنه.
به طور خلاصه: این تغییر شکل و تنش های مداری رو باید به عنوان عامل فرعی و جدای از اثر رانش بررسی کرد.
یه مثال دیگه از این دست، بارگذاری تیر ساده هست. در اثر بار قائم، وسط تیر تمایل به گود شدن و پایین رفتن داره و گوشه ها تمایل به حرکت روبه بالا. ولی هیچ و قت نمی گیم که ستون یا تکیه گاه های تیر تحت کشش هستن. چون انتقال بار در تیر خمشی هست که به شکل فشار به ستون منتقل میشه، و اون اثر تغییر شکل بسیار ناچیز هستش.
امیدوارم زیاد بی سر و ته نبوده باشه.:eek:
Untitled-1.jpg
 

shiva2009

کاربر بیش فعال
چرا ضریب اطمینان بارهای باد و زلزله از ضریب بارهای مرده و زنده کمتره؟
چون بارهای باد و زلزله غیرقابل پیش بینی ترند و به مقداری که براشون محاسبه می کنیم اطمینان کمتری داریم. برای همین عدد بزرگتری زو به عنوان ضریب اطمینان در مقدار محاسبه شده ضرب می کنیم.

دیوارهای برشی و بادبندها درچی از مرکز ساختمان دورتر باشند مقاومتر میشن ولی چرا صفحه 145 سازه در معماری گفته که هسته مرکزی از قابهای خارجی مقاومتره؟:wallbash:
خوب واسه این که اونا قابن! قاب مثل دیوار برشیه تو خالیه ولی هسته یکپارچه س.
پس چرا پایین صفحه 124 نوشته هرگاه امکان اینکه بار روی دهانه های مختلف قرار گیرد وجود داشته باشد تیرهای "گیردار ".....
اتصال ساده س و نیروی تکیه گاه مثل یک بارگذاری برعکس (روبه بالا) عمل می کنه. به علت یکپارچگی تیر هست که خمش در سراسر تیر منتقل میشه نه گیرداری اتصال.
 

mahyarSAMSUNG

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
توی سازه در معماری برای گنبد تحت فشار و کشش زاویه 52 درجه رو گفته بود ولی توی مبانی سازه زاویه 45 درجه ... کسی میتونه توضیح بده ؟
 

sima_farzin.arch

عضو جدید
چون بارهای باد و زلزله غیرقابل پیش بینی ترند و به مقداری که براشون محاسبه می کنیم اطمینان کمتری داریم. برای همین عدد بزرگتری زو به عنوان ضریب اطمینان در مقدار محاسبه شده ضرب می کنیم.


خوب واسه این که اونا قابن! قاب مثل دیوار برشیه تو خالیه ولی هسته یکپارچه س.

اتصال ساده س و نیروی تکیه گاه مثل یک بارگذاری برعکس (روبه بالا) عمل می کنه. به علت یکپارچگی تیر هست که خمش در سراسر تیر منتقل میشه نه گیرداری اتصال.

درسته ولی من پرسیدم چرا کمتره؟ نه بیشتر(ضریب اطمینان بار باد و زلزله)
 

sima_farzin.arch

عضو جدید
توی سازه در معماری برای گنبد تحت فشار و کشش زاویه 52 درجه رو گفته بود ولی توی مبانی سازه زاویه 45 درجه ... کسی میتونه توضیح بده ؟
برای بار مرده زاویه 52 ولی برای بار برف 45 درجه هستش چون بار در سطح افقی یکنواخته نه روی گنبد
 

sima_farzin.arch

عضو جدید
خب این سؤال منم بود قبلاً ولی نمی دونم چرا واسه هیچکس دیگه پیش نمی اومد
اینم توضیحیه که خودم با تطبیق توضیحای سازه در معماری و درک رفتار بهش رسیدم. (شاید درست نباشه)
گنبد هم مثل هر سازه دیگه ای در درجه اول باید بار رو انتقال بده و در درجه دوم ، تحت بارگذاری تغییر شکل نده (پایدار بمونه)
مسیر اصلی انتقال بار در گنبد نصف النهار ها هستند ( توی این مرحله میشه گنبد رو معادل یک دسته قوس همرس_ در رأس گنبد_ در نظر گرفت.) در این حالت خط انتقال بار از رأس نصف النهارها به زمین هست و مؤلفه ی افقیش یا همون رانش، باید با یک حلقه ی کششی در پای گنبد مهار بشه.( حلقه ی کششی یعنی بار وارد بر حلقه کشش شعاعی هست که سعی در بزرگ کردن حلقه داره) برای یک دهانه ی ثابت، هرچی قوس کم ارتفاع تر باشه، مؤلفه ی افقی و رانش شدیدتری داریم، بنابراین به حلقه ی کششی قوی تری نیاز هست.
تا اینجا که مشکلی نبود.
مرحله ی دوم تغییر شکل های ثانویه ایه که در اثر بارگذاری ایجاد میشه. بار عمودی تمایل داره که گنبد رو به سمت پایین فشار بده. اگر یه دسته قوس متقاطع داشته باشیم، برای حفظ شکلشون دچار خمش میشن. این خمش برای انتقال بار نیست بلکه برای مقابله با تغییر شکله.
"سازه در معماری" شکلی داره که نشون میده: اگر یک گنبد تحت بارگذاری قائم قرار بگیره، به پایین فشرده میشه، در این حالت قسمت بالایی نصف النهار ها به علت پایین رفتن (به نوعی مسطح شدن) کاهش طول دارن و مدارها رو برای کوچک تر شدن تحت فشار قرار میدن. بنابراین تنش ایجاد شده در مدار فشاری هست. مدار برای حفظ پایداری خودش نیرویی رو به بیرون به نصف النهار وارد می کنه.
در مقابل قسمت پایین نصف النهار ها به نحوی" تاب برمیداره" و با افزایش طول خودش در مدار های پایینی ایجاد کشش میکنه. مدارها برای پایداری نیروی رو به داخل وارد می کنن.
این نیرو ها و تغییر شکل مدار در برابر رانش نصف النهاری بسیار کوچک هستند.
مشاهده پیوست 169546
حالا اگر ما یک گنبد کم خیز داشته باشیم، رانش شدید رو به خارج وجود داره و علاوه بر اون خود مدار هم نیروی کوچیکی به سمت خارج ایجاد کرده (تا از کاهش طول خودش جلوگیری کنه) پس برای کنترل رانش نیاز به حلقه ی کششی قوی هست.
اگر گنبد خیز نزدیک به نیم کره داشته باشه، مؤلفه ی افقی انتقال بار (یعنی رانش) کم تر از حالت اوله، ضمن این که نیروی خود مدار هم به سمت داخل هست (مجدداً برای اجتناب از افزایش طول) پس به کنترل رانش کمک میکنه. در این وضعیت یک حلقه ی کششی معمولی می تونه گنبد رو مهار کنه.
به طور خلاصه: این تغییر شکل و تنش های مداری رو باید به عنوان عامل فرعی و جدای از اثر رانش بررسی کرد.
یه مثال دیگه از این دست، بارگذاری تیر ساده هست. در اثر بار قائم، وسط تیر تمایل به گود شدن و پایین رفتن داره و گوشه ها تمایل به حرکت روبه بالا. ولی هیچ و قت نمی گیم که ستون یا تکیه گاه های تیر تحت کشش هستن. چون انتقال بار در تیر خمشی هست که به شکل فشار به ستون منتقل میشه، و اون اثر تغییر شکل بسیار ناچیز هستش.
امیدوارم زیاد بی سر و ته نبوده باشه.:eek:
مشاهده پیوست 169545
باید در موردش فکر کنم .درست متوجه نشدم.در مورد پوسته استوانه ای هم همینطوره؟ تو سازه در معماری میگه که به داخل خم میشن ولی تو درک و رفتار رانش بیرونی دارن!
 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درسته ولی من پرسیدم چرا کمتره؟ نه بیشتر(ضریب اطمینان بار باد و زلزله)

البته این یه نسبت یعنی در نوع خودش اندازه بزرگی هست ولی چون احتمال وقوع زلزله و باد بستگی به موقعیت و همچنین فرم و شکل ساختمان داره محاسبات کاملا پیچیده ای میطلبه که شاید زلزله در تمام طول عمر ساختمان اتفاق نیافته ولی بارهای استاتیکی ما همیشه هستن در هر صورت ما باید نسبت به این ضرایب با احتیاط بیشتری عمل بکنیم مخصوصا اگر امکان اتفاق افتادن همزمان نیرو های دینامیکی (ضربه ای و تشدید شونده) با هم وجود داشته باشه;)
 
آخرین ویرایش:
بالا