زندگي را نمي توان تحمل كرد مگر ديوانگي چاشني آن باشد...

MOJTABA 77

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به دوستان گرامي

زندگي را نمي توان تحمل كرد مگر ديوانگي چاشني آن باشد...
اين تاپيك تاپيك ديوانگي است با اين منظور كه هر كس هر كار ديوانه واري داشته اينجا بنويسد .


:D
 

MOJTABA 77

عضو جدید
کاربر ممتاز
اولیشو خودم میگم....

یه بار وایسادم پشت در کلاس معلم علوممونو ترسوندم......:D


بعدش بردم دفترو.....:cry::w22:
 

cinderella

عضو جدید
کاربر ممتاز
من واقعا به بعضی از کارام که فک می کنم یه چیزی اونورتر از دیوانه واری بوده!:w07:
یادمه اون اوایل بود تازه راننده شده بودم خیلی ناوارد بودم یادمه تو بزرگره با 110 تا داشتم می رفتم یه لحظه اصلا یادم نبود که ماشین 6 تا دنده داره که البته یکیش دنده عقبه ....همینجوری هی سرعتمو می بردم بالاهو تو لاین سرعت هی سبقت می گرفتم:w07:(چه اعتماد به نفسی:lol:) بعدش یه لحظه اصلا حواسم نبود که دنده آخری عقبه یه اپسیون مونده بود که برم رو دنده عقب!!!!! بووووووووووووووومبببببببببب!!!!:w15:
فکرشو بکنید با 110 تا یه دفعه بری دنده عقب چی میشه!!!:w22:
 

cinderella

عضو جدید
کاربر ممتاز
درست همون روز که اون سوتیه بالارو دادم!:lol: یادم رفته بود دستیرو بخوابونم تا بهشت زهرا دستی بالا بود:w15: یادمه وقتی رسیدیم سر مزار تازه متوجه شدم:w15: بعدش خوابوندم دستیو اومدم بیرون دیدم به به :lol: چه دودی از لاستیکا در میومد ......لنتارو داغون کردم!:w18::w15:
 

HesamSH

عضو جدید
کاش میگفتی کارای عاقلانه ای که انجام دادیم رو بگیم. ما که زندگیمون پر از دیوونگیه. کدومش رو بگم؟! :D
 

emajid16

عضو جدید
کاربر ممتاز
من واقعا به بعضی از کارام که فک می کنم یه چیزی اونورتر از دیوانه واری بوده!:w07:
یادمه اون اوایل بود تازه راننده شده بودم خیلی ناوارد بودم یادمه تو بزرگره با 110 تا داشتم می رفتم یه لحظه اصلا یادم نبود که ماشین 6 تا دنده داره که البته یکیش دنده عقبه ....همینجوری هی سرعتمو می بردم بالاهو تو لاین سرعت هی سبقت می گرفتم:w07:(چه اعتماد به نفسی:lol:) بعدش یه لحظه اصلا حواسم نبود که دنده آخری عقبه یه اپسیون مونده بود که برم رو دنده عقب!!!!! بووووووووووووووومبببببببببب!!!!:w15:
فکرشو بکنید با 110 تا یه دفعه بری دنده عقب چی میشه!!!:w22:
زیاد ناراحت نباش با این سرعت اصلا" دنده عقب جا نمیره
 

vafaaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
2 روز مونده بود گواهینامم یک ساله بشه

خلاصه تو جاده بیرون شهر نگران بودم پلیس نگیرم کهه نمیدونم چی شد

سرعتم رفت بالا دیگه داشت میشد 160 که یه ماشین پیچید جلوم و کنترل

ماشین از دستم خارج شد خلاصه همرو با ماشین داغون کردم خدا رحم کرد زنده موندیم و بابام بنده خدا مجبور شد بگه خودش راننده بوده ههههههههه

وگرنه الان:w47::w47:
 
بالا