مشاعرۀ سنّتی

oli

عضو جدید
تاب بنفشه میدهد طره ی مشکسای تو

پرده غنچه می درد خندهی دلگشای تو
 
  • Like
واکنش ها: elva

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نشان یار سفر کرده از که پرسم باز
که هر چه گفت بر ید صبا پریشان گفت

فغان که آن مه نامهربان مهر گسل
بترک صحبت یاران خود چه آسان گفت
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درد ما را نیست درمان الغیاث
هجر ما را نیست پایان الغیاث

دین و دل بردند و قصد جان کنند
الغیاث از جور خوبان الغیاث
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در باغ چو شد باد صبا دایه گل
بر بست مشاطه وار پیرایه گل

از سایه بخورشید اگرت هست امان
خورشید رخی طلب کن وسایه گل
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ز طفلی آنچه به من یاد داد استادم
به غیرِ عشق ،برفت آنچه بود از یادم:gol:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مغبچه‌ای می‌گذشت راه زن دین و دل

در پی آن آشنا از همه بیگانه شد:gol:
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
ز آنکه آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان

تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد:gol:
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تشکرم تموم شد :gol:

تو که کیمیا فروشی نظری به قلب ما کن
که بضاعتی نداریم و فکنده ایم دامی

عجب از وفای جانان که بضاعتی نفرمود
نه به نامه ای پیامی نه بخامه ای سلامی
 

elva

عضو جدید
دوش آمد و گفت مردم دوراندیش
از خویش بجز هیچ نیابد کم و بیش

می بر نتوان گرفت این پرده ز پیش
گر برگیرم ز خویش من مانم و خویش
 

"eli"

عضو جدید
شين بده!

شين بده!

شگفت نیست گر از غیرت تو بر گلزار

بگرید ابر و بخندد شکوفه بر چمنش
 
  • Like
واکنش ها: elva
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا