دفتر مدیریت تالار گفتگوی آزاد [محلّ ارسال انتقادها و پيشنهادهای شما]

Fo.Roo.GH

عضو جدید
کاربر ممتاز
خانم مدیر عزیز سلام من تا حالا چند بار درخواست تغییر نام کاربری از marziye golnari به goOli joOn دادم ولی هیچ جوابی دریافت نکردم امیدوارم شما یک ترتیب اثری بدهید.

با تشکر فراوان:gol:
مشکلتون به اینجا مربوط نمیشه دوست عزیز
به این تاپیک مراجعه کنید....
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=1262753#post1262753
 

spow

اخراجی موقت
اسپم نکنید
هر اسپم 500 تومان جریمه(خب روش اتی هستش!!) ویک اخطار خوشگل داره
دهه...
 

Lord HellisH

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اسپم نکنید
هر اسپم 500 تومان جریمه(خب روش اتی هستش!!) ویک اخطار خوشگل داره
دهه...


حاجی هوس کردی برا تو هم اون شکلک رو بذارم؟؟؟


البته این شکلک با :surprised: فرق داره!
 

archi_arch

مدیر بازنشسته
داستانهاي واقعي از معجزه هاي خود درماني




قهرمان اولين داستان ما مرد بيماري است که بوسيله نيروي ذهن توانست خود را درمان کند . بطوري که در عنوان آمده ؛ اين داستان واقعي است .

اسم اين مرد «آقاي ايکس» است ، او اکنون يکي از اشاعه دهندگان روش درمان بوسيله نيروي ذهن مي باشد . داستان آقاي ايکس را از زبان خود او بيان مي کنيم :

در چهارده سالگي به اسلئوميليت (Asleomyelitis) که بيماري شبيه به سرطان استخوان است مبتلا شدم ، در اين بيماري سلولهاي استخواني بتدريج از بين مي روند ؛ در من اين فرسودگي در ناحيه زانوانم به وقوع پيوست ، پزشگان سعي کردند در مرحله اول با تجويز آنتي بيوتيک به درمان من بپردازند ولي اين روش فايده اي براي من نداشت ، پس از آن قرار بر اين شد که هر سال يکبار زانويم مورد عمل جراحي قرار بگيرد ، در طي عمل پزشگان سعي کردند از طريق اشعه درماني و تابندن اشعه بر روي عفونت آن را از بين ببرند ولي اثر اين جراحي فقط حدود دوسال دوام پيدا کرد ، پس از آن آنها سعي کردند روش ديگري بکار ببرند ، در اين روش نخست بافتهاي ناسالم را زا پايم جدا کردند و پس از بمباران با اشعه آنها را دوباره سر جاي خود قرار دادند ، اين عمل هر دو هفته يکبار انجام گرفت ولي متاسفانه مثمر ثمر واقع نشد .

يک روز زانويم به شدت ورم کرد ، بطوري که اندازه آن به بزرگي يک بادکنک رسيد و من ناچار به استفاده از چوب زيربغل شدم ، درد پايم شدت گرفت و هيچکدام از روشهاي پزشگي نتيجه نداد و پاي من در آستانه قطع شدن قرار داشت ، از آنجا که ديگر قادر به حرکت نبودم در بسترم دراز کشيدم ، ورم زانويم قريباً به اندازه يک توپ واليبال شده بود بطوري که پاچه شلوارم از روي زانويم رد نمي شد ؛ همان شب با خودم گفتم اگر من واقعاً به روش درمان ذهني که دوره آن را گذرانده ام ايمان دارم پس لازم است آن را امتحان کنم بنا بر اين با شمارش معکوس در سطح آلفا قرار گرفتم ، بخاطر آوردم که گويچه هاي سفيد خون قادر به از بين بردن سلولهاي عفوني هستند ، پس شروع به تجسم گويچه هاي سفيد بدنم کردم و آنها را از تمام نقاط بدنم فرا خواندم ، اين فرا خواني را نخست از انگشتان پايم شروع کردم . از تمام گويچه هاي سفيد بدنم خواستم که بسمت زانوي آسيب ديده ام حرکت کنند ، در خيالم چنين ديدم که لشگري از گويچه هاي سفيد بدنم به ميدان جنگ هجوم مي آورند .

زماني که لشگري از گلبولهاي سفيد گرد آمدند ، آنها را سوار بر اسبان سفيد و مجهز به سپرها و شمشيرهايي سفيد نمودم ، پس از انسجام اين ارتش در خيالم به آنها دستور آماده باش دادم ، پس از آن فوجي از نيروهاي اين ارتش بسوي منطقهُ اصلي ( مفصل زانويم ) هجوم آوردند و شروع به مبارزه و گشتار سلولهاي ناسالم نمودند ، لازم به توضيح است که سلولهاي ناسالم را در خيالم ضعيف ، لاغر ، سياه و با شمشيرها و سپرهايي از کار افتاده تجسم کرده بودم .

در خيالم گروه ، گروه از نيروهاي خودي را به منطقه نبرد گسيل داشتم . اين تصاوير ذهني را کاملا با واقعيت عجين کرده بودم ، بطوري که زانويم داغ شد . ولي هنوز پيروزي تکميل نشده بود .

فکر کردم پزشگان معمولا سعي مي کنند سلولهاي ناسالم را خراش دهند و از بين برند ، بنابراين يک دستگاه اشعه ليزر را وارد ميدان کارزار کردم و تلاش نمودم سلولهاي ناسالم را مورد هدف قرار دهم ، چنان غرق در تيراندازي بسوي سلولهاي ناسالم بودم که ترسيدم مبادا به سلولهاي سالم زانويم آسيب وارد کنم . پس از مدتي دستگاه ليزر را خواموش کردم .

احساسي از درد و خستگي تمام وجودم را فرا گرفته بود ؛ لذا فوراً خواب مرا ربود .

فردا صبح ، پس از بيداري از خواب ، متوجه شدم که ورم پايم به اندازهُ يک توپ پينگ پنگ رسيده است ، در حدود ظهر ديگر اثري از درد و عفونت در زانويم ديده نمي شد و وضعيت آن روز به روز بهتر مي گرديد ، در تابستان همان سال پس از بهبودي زانويم براي اولين بار واليبال بازي کردم ........








داستان ورزشکار آسيب ديده




آقا يوسف يکي از دوستان من است ، وي در اثر تمرينات ورزشي دچار آسيب ديدگي از ناحيه پا شده بود و رگ کشاله ران وي دچار کشيدگي شديد شده بود ، وي نه تنها قادر به انجام تمرينات ورزشي نبود بلکه در حالت عادي نيز درد مي کشيد . آقا يوسف ما تحت نظر پزشکهاي متخصص مختلفي تحت مداوا قرار گرفته بود ولي هنوز از درد گلايه مي کرد ، يکروز به همران بنده به يک پزشک متخصص مراجعه کرديم ، آقاي دکتر آمپول مسکن و شل کننده به رگ بيمار وي تزريق نمود ؛ تزريق آمپول به رگ داخل گشاله ران نه تنها دردناک بود بلکه تاثيرش دو روز بيشتر طول نکشيد.

يکروز داستان آقاي ايکس را به وي تعريف کردم و آقا يوسف مشتاق آموختن روش درمان ذهني شد ، وي در عرض سه جلسه تمرين فوق را به خوبي فرا گرفت ، چند روز بعد به من زنگ زد و از مداوايش خبر داد ، وقتي چگونگي کار را از او پرسيدم واقعاً بعلت ابتکار عملش وي را تحسين نمودم ؛ وي مي گفت : شب پس از ريلکس کامل و آرام نمودن و مهار کردن تخيلات غير ارادي ذهنم در عالم خيال وارد بدنم شدم و مستقيم به سراغ پاي آسيب ديده ام رفته و شروع به ترميم آسيب ديدگيش کردم ، حالت انعطاف پذيري رگ مورد نظر را افزايش دادم و درد را از بين بردم ، پس از اينکه کارم را با رگ مورد نظر پايان يافته ديدم ، سري به قسمتهاي ديگر بدنم زده و کل بدنم را مرور کردم . آقا يوسف در حين انجام کار درمانيش شديداً احساس نشاط و لذت مي نمود و الان چند سالي از آن موقع مي گذرد و وي نه تنها دردي در پايش احساس ننموده بلکه بطور حرفه اي مشغول انجام تمرينات رزمي است.






مردي که بيماري آسم و برونشيت مزمنش را درمان نمود




آقاي صولتي از بيماران قديمي من است که چندين بار مورد انرژي درماني قرار گرفته است ايشان علاوه بر بيماريهاي قبليشان دچار بيماري «آسم و برونشيت» مزمن هستند . آقاي صولتي براي درمان بيماري اخيرش به من مراجعه نمود ؛ از آنجايي که فرصت مداواي حضوري ايشان را نداشتم روش درمان ذهني را به ايشان آموختم . يک هفته بعد که آقاي صولتي را ديدم حالشان کاملا خوب شده بود و براي تشگر پيشم آمده بودند وقتي از ايشان چگونگي درمانشان را پرسيدم با شور و اشتياق چنين جواب داد :

بعلت تنگي نفس نمي توانستم بخوابم با وجود سردي هوا پنجره ها را باز گذاشته بودم باد سردي مي وزيد و هواي اتاق را سرد کرده بود و باعث اذيت خانواده ميشد ، به ناچار پنجره را بستم و به پشت دراز کشيدم در اين فکر بودم که چرا بيماريهاي مختلف دست از سرم برنمي دارند که به ياد شما و تمرين خوددرماني افتادم ، بدنم را شل کردم و به سختي چند نفس عميق کشيده به خود تلقين نمودم که حالم بهتر مي شود ، بدنم را شل کردم ، باز هم شلتر بدنم را مرور کردم ؛ نه تنها شل شده بود بلکه از شدت ريلکس قسمتهايي از بدنم را احساس نمي کردم کاملا بي تفاوت به افکارم نگاه کردم ، آرام گرفته بود بنابراين بر روي ضربان قلبم تمرکز نمودم پس از دقايقي تمرکزم را به ريه هايم انتفال دادم و وارد ريه ها شدم ، جداره داخلي ريه هايم کاملا سياه بود ، انگار جرم سياهي کل ريه ام را پوشانده کيسه هاي هوايي ريه ام به زحمت نفس مي کشيدند ؛ با دستمال سفيد و نرمي که در دست داشتم شروع به پاک نمودن جرمها و لکه هاي سياه داخل ريه ام نمودم ، دستمال اولي کاملا سياه و کثيف شد آن را دور انداختم و دستمال ديگري برداشتم ، دستمال سوم و چهارم را هم عوض کردم ، لکه هاي سياه قسمتي از ريه ام را پاک کرده بودم که ديگر چيزي نفهميدم ، به خواب عميقي فرو رفتم ، در خواب شما را ديدم که باکمک شما مشغول تميز نمودن ريه ام بودم .

شبهاي قبل هر شب چند بار بعلت حملات آسم نصف شب از خواب بيدار مي شدم و پس از استعمال اسپري سالبوتامول کمي حالم بهتر ميشد ولي آن شب تا صبح از خواب بيدار نشدم و اين امر مايه تعجب خانوادام شده بود. بعد از بيداري ديگر سراغي از بيماري تنفسي من نبود و الان يک هفته است که دچار حمله آسم نشده ام و خيلي راحت نفس مي کشم .

آقاي صولتي تا امروز که چند ماه از آن موضوع مي گذرد از حمله آسم يا بيماري تنفسي گله اي ننموده است .





حتماً معجزه هاي خوددرماني را مطالعه فرماييد.

---------------------------------------------------------------------
:w06::w09::w06::w09::w06::w09:
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
یالاه با اجازه.........مریم جان من یه پیشنهاد دارم که فک کنم مشکلات با این حل بشه...........با آدمین صحبت کنید این تالار زنگ تفریح صاحب تشکر بشه ..........به نظرم بهترین راهکار همینه ..........
 

Fo.Roo.GH

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای بابا...کم جاهای دیگه اسپم میکنید...اینجا رم ول نمیکنید...؟؟:w00::w00::w00:
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقا چرا هر تاپیکی که ما میزنیم قفل میشه این چیه آخه؟............تاپیک چهارشنبه سوری حاوی اطلاعات خوبی بود حداقل واسه من .........دلیل نمیشه که چون تاپیکی مشابه آن در صفحه 80 !!وجود داره که هیچ بنی بشری اونجا نمیره تاپیکای جدید حذف بشن ..........یه نظر سنجی بذارین ببینید این تاپیک برای چند نفر تکراری بوده و برای چند نفر نبوده..........باید صبح تا شب از ازدواج و رابطه دختر پسر حرف بزنیم تا تاپیک موندگار باشه ..............یا مثلا تاپیک علت به جرم اینکه پاورپوینتش موجود بوده قفل شد.............http://www.www.www.iran-eng.ir/images/attach/zip.gif Presentation 1.zip (152.7 كيلو بايت, 567 نمايش...........این پست اقا اسپاو تو تاپیک پرزنتیشین بیشترین بازدیدو داشته که نهایت 567 نفر در عرض 4 ماه استفاده کردن تکلیف بقیه کاربرا چیه؟........چی کار کنیم پس؟ متعجبم لطفا راهنمایی کنید
 
آخرین ویرایش:

spow

اخراجی موقت
جناب یوزا
اسپم نکن
امروز اصلا حوصله شوخی ندارم
اگه یه پست بیربط دیگه اینجا بزاری از دست من ناراحت نشو
برای بار اخر
تاپیک اسپم درباشگاه وجود دارد
 

spow

اخراجی موقت
جناب یوزا دوستانه بهتون گفتم چون میخوام سایر دوستان هم درجریان ماوقع باشند
اگرمشکلی درتالار هست یا مسئله ای از طرف مدیرا باشه اینجا مطرح کنید
باقی مسایل اینجا مطرح کردنشون درست نیست
برای شنیدن سخنانتون پروفایل بنده رو مزین کنید
موفق باشید
 

spow

اخراجی موقت
ساده ترش اینه که اینجا برای رسیدگی به مشکلات -مسائل و...کاربران عزیز ودوستان هست
برای درد دل واسپم تاپیک لازم وجود داره
موفق باشید
 

saraaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببخشید جناب اسپو.من یه صحبتی دارم.

شما از صبح تا حالا تمام تاپیکای سهیلو قفل کردین،یا به دلیل تکراری بودن(که حق داشتین)یا به دلایل دیگه..حالا دلایل دیگه از نظر شما این بوده که باید یه تاپیکی بزنه که یه دید جدید بده و از این حرفا(تاپیک دانشجو در ملل مختلف)یا مثلا باید تو تالار مرتبط زده بشه!!!!

حالا من یه سوالی ازتون دارم...به نظر شما تاپیک "تست آمادگی برای ازدواج" خیلی دید جدیدی میده؟؟ یا مثلا این تالار جای شوهر پیدا کردن یا زن گرفتنه؟؟برام خیلی جالبه که کاری به کار اون تاپیک ندارین بعد تاپیکهایی که از نظر موضوعی بهترن رو قفل میکنین.
از نظر من همچین تاپیکی اصلا بودنش تو این تالار مفید نیست که هیچی، حتی مسخره هم هست!!!
 

archi_arch

مدیر بازنشسته
یالاه با اجازه.........مریم جان من یه پیشنهاد دارم که فک کنم مشکلات با این حل بشه...........با آدمین صحبت کنید این تالار زنگ تفریح صاحب تشکر بشه ..........به نظرم بهترین راهکار همینه ..........
تالار تفریح قبلا تشکر داشت ولی بعدا برداشته شد
دلیلشم حفظ ارزش امتیازهاست
امتیازها قراره کمکی باشه برای تشویق و سنجش فعالیت مفید کاربرا و در نهایت بالابردن سطح علمی سایت و پیشرفت اون نه اینکه دست مایه ای بشه برای کسایی که فقط برای تفریح اومدن!
اقا چرا هر تاپیکی که ما میزنیم قفل میشه این چیه آخه؟............تاپیک چهارشنبه سوری حاوی اطلاعات خوبی بود حداقل واسه من .........دلیل نمیشه که چون تاپیکی مشابه آن در صفحه 80 !!وجود داره که هیچ بنی بشری اونجا نمیره تاپیکای جدید حذف بشن ..........یه نظر سنجی بذارین ببینید این تاپیک برای چند نفر تکراری بوده و برای چند نفر نبوده..........باید صبح تا شب از ازدواج و رابطه دختر پسر حرف بزنیم تا تاپیک موندگار باشه ..............یا مثلا تاپیک علت به جرم اینکه پاورپوینتش موجود بوده قفل شد.............http://www.www.www.iran-eng.ir/images/attach/zip.gif Presentation 1.zip (152.7 كيلو بايت, 567 نمايش...........این پست اقا اسپاو تو تاپیک پرزنتیشین بیشترین بازدیدو داشته که نهایت 567 نفر در عرض 4 ماه استفاده کردن تکلیف بقیه کاربرا چیه؟........چی کار کنیم پس؟ متعجبم لطفا راهنمایی کنید
اقا سهیل علت بسته شدن هر تاپیکی گفته میشه
تاپیکهای تکراری هم تو http://www.iran-eng.com/showthread.php?t=75119 بوده که نباید ارسال بشه! چون در غیر اینصورت تالار پر میشه از تاپیکهای تکراری که خیلیهاش قبلا توش بحث شده و ... پس بهتره شما هم اگه مطلبی دارین به همون مطلب قبلی اضافه کنید که بقیه هم از بحثهای قبلی استفاده کنن و هم تالار از تاپیکهای تکراری پر نشه! اعضا قطعا خسته میشن وقتی یک مطلب رو 10 نفر بیان بذارن!
اجازه بدین تالار هر روز حرف جدید داشته باشه و البته مفید!
ببخشید جناب اسپو.من یه صحبتی دارم.

شما از صبح تا حالا تمام تاپیکای سهیلو قفل کردین،یا به دلیل تکراری بودن(که حق داشتین)یا به دلایل دیگه..حالا دلایل دیگه از نظر شما این بوده که باید یه تاپیکی بزنه که یه دید جدید بده و از این حرفا(تاپیک دانشجو در ملل مختلف)یا مثلا باید تو تالار مرتبط زده بشه!!!!

حالا من یه سوالی ازتون دارم...به نظر شما تاپیک "تست آمادگی برای ازدواج" خیلی دید جدیدی میده؟؟ یا مثلا این تالار جای شوهر پیدا کردن یا زن گرفتنه؟؟برام خیلی جالبه که کاری به کار اون تاپیک ندارین بعد تاپیکهایی که از نظر موضوعی بهترن رو قفل میکنین.
از نظر من همچین تاپیکی اصلا بودنش تو این تالار مفید نیست که هیچی، حتی مسخره هم هست!!!
سارا جان تکراری بودن از قبل تو قوانین بوده اینو به سهیلم گفتم
اون تاپیکم تکراری نیست برای همین باهاش برخورد نشد. اون هم مثل خیلی تاپیکهای دیگه ممکنه به نظر من و شما بیمعنی بیاد اما من مدیر نمیتونم صرفا چون خودم این رو بیمعنی میدونم اونو حذف کنم
پس شما بهتره مشکلتونو با خود اون شخص مطرح کنید و از همه اعضا بخواین کمک کنند و مطالب پرمحتوا و پربارتری رو مطرح کنند.
علیک سلام! :دی
نمیشه تعداد تشکرایی که داریم را زیر امتیازمون بنوسین که ملت ببینن تشکر نداریم و شرمنده نشیم؟!
ممنون از برنامه خوبتون!:surprised:
ملت همه تو همین سایتن و از محدودیت تشکرها خبر دارن! :lol: تازه میتونی خودتم بهش بگی! :whistle:
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
شمارو به خدا به داد ما برسيد..
به ادمين بفرماييد يا يك قسمت جنگ افزار با زير تالار دفاع مقدس بزنند يا اينكه بزارن ما همين قسمت عمومي كارمون رو بكنيم..
مريم جان شما يه كمكي به ما بكن..
حرفهاي منو به گوش ادمين برسون..بگو بخش دفاع مقدس كه نميزني..علي علي ايراد نداره .. ولي لا اقل بيا يه تالار جنگ افزار بزن يك زير تالار دفاع مقدس هم بهش اضافه كن..
به خدا كم نمياد..خيليا علاقه دارن..
من خودم توانمندي هاي كشورمونو توي اون قسمت به رخ همگان خواهم كشيد..
مريم جان چشم اميد شمايي.
 

Similar threads

بالا