زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

yasse_sepid

عضو جدید
کاربر ممتاز
به سلامتی اون دخـــتری که…

نسیمِ تنهایی گوشه چادرشو هم تـــکون بده....

نگاهِ هیچ نامردی
نمیتونه دلشو تکون بــده .........


احســــــــــــــنت .....

و اون لحظه این دختر به خدای خودش میگه ... به نگاه کسی نیاز ندارم.... نگاه تو برام کافیه....
 
آخرین ویرایش:

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

مثلا مخابرات يه روز صبح بت اس ام اس ميداد ،
مشترک محترم و عزيز ما ، شما قبلا در طول روز فولان شماره رو دويست بار ميگرفتي
اس ام اس که حرف ش رو نزن ، اينقدر زياد بود که ما حساب کتابش از دستمون در ميرفت
حتي بعضي اوقات اس ام اس هاتون اينقدر خوشگل بود که برا خودمون سيوش ميکرديم
حتي يه شب ، ( زمستون بود فکر کنم ) ، اينقدر حرفاي خشگل خشگل ميزدين
و ما هم هي گوش ميداديم که پاي تليفون خابمون برد ،
يادمون رفت بقيه پول تلفن شما رو حساب کتاب کنيم
حالا مشترک محترم و عزيز ، چي شده که اين همه سال خبري ازت نيست ؟
چيزي شده ؟ چرا اون شمارهه رو ديگه نميگيري ؟ يه اس ام اس خالي هم حتي نميدي !
توروقرعان بهمون بگو ، منِ مخابرات اون دوره رو باهاتون زندگي کردم ، حقمه که بدونم
منم اس ام اس بدم بگم : بيخيال رفيق ، اين نيز بگذرد …
 

FATEMEH.AHMADI

عضو جدید
درخواست بذر

درخواست بذر

سلام.من دانشجوي ارشدم.نياز شديد به يه نمونه بذر دارم.يه دوست سمناني يا خراساني مي تونه کمکم کنه؟
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
مزخرف ترین فیلمی که تاحالا دیگه فیلم سنگ صبوره!
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
[h=1]ازدواج مردی با ۲ دختر در یک شب+ عکس[/h]
[h=2]این مرد در این باره می گوید: بعد از یک ماه فکر کردن به این مسئله این تصمیم را گرفتم. با والدینم درباره ازدواج با دو دختر در یک شب مشورت کردم و آنها مرا تشویق به این کار کردند و این امر انگیزه ای برای من شد، به رغم اینکه خویشاوندانم مخالف بودند، اما من تلاش زیادی برای متقاعد کردن هر دو دختر مبذول کردم.[/h] به گزارش نامه به نقل از جام، عبدالرحمن نایف حمید العبیدی ۲۲ ساله در یکی از دهکده های نزدیک بیجی، واقع در ۲۰۰ کیلومتری شمال بغداد با پدرش کشاورزی می کند. او به انتظار ۱۷ ساله و سعاد ۲۱ ساله علاقمند شد و نمی دانست که کدامیک را برای همسری برگزیند.







انتظار ۱۷ ساله در این باره گفت: وقتی عبدالرحمن از من پرسید که با تو و سعاد در یک شب ازدواج کنم چه می گویی؟ به او پاسخ دادم هیچ اشکالی ندارد به شرطی که بین من و او فرق نگذاری.
سعاد ۲۱ ساله نیز گفت: در ابتدا از شنیدن این حرف تعجب کردم اما عبدالرحمن من را قانع کرد که ما را باهم دوست دارد.
سلمان العبیدی- برادر بزرگ داماد- که نقش میانجی در مذاکرات صورت گرفته میان خانواده ها را داشت، گفت: من برادرم را تشویق کردم و در کنار او بودم تا اینکه خانواده دو عروس راضی و قانع شدند.

پدر داماد نیز گفت: ۴ پسر دارم که همگی آنها ازدواج کرده اند. هر کدام از فرزندانم با یک زن ازدواج کرده اند اما عبدالرحمن در یک شب با دو زن ازدواج کرد و من به او افتخار می کنم. من در کنار او بودم و او را تشویق کردم. اگر پسرانم بخواهند همسر دوم اختیار کنند هیچگاه مردد و دودل نخواهم بود.
اهالی دهکده در مراسم عروسی حضور یافته بودند و به دو دسته موافق و مخالف تقسیم شده بود. داماد برای هرکدام از همسرانش ۲میلیون و ۵۰۰ هزار دینار (برابر با هزار و ۹۸۶ دلار) مهریه تعیین کرد.
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چه لحظاتی
از پی هم میگذرند
و من
اینجا
مینشینم
و حسرتهایم
در نبودنهایت
را میشمارم
و چه
ذوقی میکنم
انجا
که نیم نگاهی مرا میکنی
 
بالا