ازدواج با همسری از شهردیگر.....آری یا خیر؟

وضعیت
موضوع بسته شده است.

memar_w

عضو جدید
تو این دنیا آدم به کی میتونه اعتماد کنه!!!!!!!
خاک تو سر این دنیا که اینقد خراب شده...
آدم به فامیل خودشم نمیتونه اعتماد کنه چه برسه به غریبه ی همشهریت و بعدش کسی که حتی از شهر خودتم نباشه!!!!
به نظر من آدم بره بمیره بهتره تا بخواد تو این شرایط اعتماد کنه به کسی....
چرا فکر میکنین هرکی اعتماد کنه حکم مرگشو صادر کرده؟!!!!!!
اعتماد زیادم بد نیست اما خوب همه چی به اندازش خوبه
 

levrone

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
كبوتر با كبوتر باز با باز!
راحته هر كسي سيستم شهر و مردم شهر خودشو بهتر ميشناسه پس بهتره با همشهري خود ازدواج كنيد
آذري با آذري ... كرد با كرد تهراني با تهراني و............
اصلا شكست بعد ازدواج جدا اون براي بعده. بي معنيه اين ازدواج مخصوصا الان ! حالا قديم تر بيشتر اتفاق مي افتاد ولي اشتباهه حالا گوش نكنيد حال نوشتن دليل ندارم مجبور ميشم مدام طومار بنويسم .
 

omid_008

عضو جدید
توی هر انتخابی یه سری مزایا هست و یه سری تاوان. باید دید چیزی که بدست میاری در کل می ارزه یا نه. مشکلات خاص خودش رو داره.دوری از خانواده اجرای رسوم جدید و در کل وارد یک سیستم جدید شدن و باهاش منطبق شدن که سختی های خودش رو داره.
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ازدواج با یک ادم توی یک شهر دیگه ....اوه مای گاد خیلی سخته ....

من یکی از دوستام تصمیم داشت از مشهد بره زن یک چالوسی بشه وقتی همه حرفاشونو زدن و تصمیم به ازدواج گرفتن دوستم رفت چالوس که از نزدیک خانوادش و نوع زندگیشون رو ببینه .....طفلی میگفت وقتی وارد خونشون شدم گریم گرفته ....کثیف - بی فرهنگ - بی ادب ...1 البته به چالوسی های عزیز بی احترامی نشه .. این خانواده اصلا عجیب بودن ....
دوستم برگشت اما سرنوشت زندگیش عوض شد ..چون موقع انتخاب رشته دانشگاه ها بود و به هوای اینکه قراره چالوس زندگی کنه دانشگاه تنکابن رو انتخاب کرده بود ....!! وحالا دیگه نه راه پس داشت نه راه پیش ...الان دوساله بخاطر اون اقا پسر که حالا دیگه معلوم نیست کجاس دوست من از خانوادش دور شده ...!!!
نتیجه اخلاقی : هم اینکه برای ازدواج خوب چشماتونو باز کنید اونم مخصوصا وقتی که طرف از یک شهر دیگست ..
سلام تو شمال ادم بی فرهنگ نیستن یا از خیلی شهرای ایران کمترن
شمالی ها قشرشون کشاورزن
و کلبه روستایی و ویلیایی نما دارن
کسی اپارتمان نشینی رو تجربه نکرد یا خیلی کم هستن
اکثر مردمش خونه هاشون سه چاهار طبقه دارن
هر کس یه دستگاه خونه داره نه مثل بعضی با فرهنگ یه واحد
قریب به اتفاق اکثر مردم شمال از صب که پا میشن با گاو گوسفند باغ بیل و از این کارا دستو پنجه نرم میکنن دکتر و مهندس نیستن که تریپ شخصیت بردارن
من دوست های چالوسی عم از دختر و پسر زیاد دارم حتی رفتامد خانوادگی داریم
اما کسی فحش نمیده بهم
کسی کثیف تیست
نوع فرهنگ مردم مشهد با شمال فاصلش از زمین تا اسمونه
چیزای که برا ماها خوبه شاید برای اونا بد باشه
مثال کلمه گوز برا شمالی ها گفتنش بده اما برای ترک های نازنین معنی چشم رو داره

بسنده به فرهنگون هستیم پس خواهش مندم به هر هم وطنتون اهانت نکنین

دوستان اینجا امدیم تا بحث کنیم نه اهانت یادتون باشه

 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



بسنده به فرهنگون هستیم پس خواهش مندم به هر هم وطنتون اهانت نکنین

دوستان اینجا امدیم تا بحث کنیم نه اهانت یادتون باشه



چند ساله من دارم این حرفو داد می زنم کسی گوش نمی ده


مقصرم تو هستی وقتی میگم هر تاپیکی نزن که گوش نمی دیییییییییییییی
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینجا بحث نکن کجا کنم ؟

چی تاپیک بزنیم؟

به هم باشگاهیای گلم بر نخوره اما بحث و ابراز عقیده جنبه می خواد اما گاهی متاسفانه از حدمون می گذریم

تاپیک : پرورش گاو و گاومیش در پایین ببره سفلی:)
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به هم باشگاهیای گلم بر نخوره اما بحث و ابراز عقیده جنبه می خواد اما گاهی متاسفانه از حدمون می گذریم

تاپیک : پرورش گاو و گاومیش در پایین ببره سفلی:)
اوووووووووووووووو تاپیک قشنگیه یه مدت میخواستم یه پروف بسازم به نام چنگیز وارد میشود یا ننه اسکندر میاید تو هم تاپیک میخوای بگی در همین اوصاف میگی
 

یک دختره

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببینید بیشتر وقت ها حرفایی که ما میزنیم رو اگه خودمون تو شرایظش قرار بگیریم قبول نداریم....


ابنم یکی ازاوناست.... خوب خییییییییییلی مشکلات پیش میاد.... به خصوص تو دوره نامزدی..... میگن پسر با چشم عاشق میشه.... خوب شما فکر مثلا منکه دامغان هستم ی پسری یک شهر دور نامزدم باشه همش که نمیتونه منو ببینه شاید خیییییییییییییلی زود خسته بشه ازم
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ببینید بیشتر وقت ها حرفایی که ما میزنیم رو اگه خودمون تو شرایظش قرار بگیریم قبول نداریم....


ابنم یکی ازاوناست.... خوب خییییییییییلی مشکلات پیش میاد.... به خصوص تو دوره نامزدی..... میگن پسر با چشم عاشق میشه.... خوب شما فکر مثلا منکه دامغان هستم ی پسری یک شهر دور نامزدم باشه همش که نمیتونه منو ببینه شاید خیییییییییییییلی زود خسته بشه ازم
من خودم تو همین شرایط که گفتم بودم
یعنی چی پسر با چشم عاشق میشه ؟

یعنی عشقش کشکه خسته شد بیخیال میشه؟
 

emajid16

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظره من اين بستگي به خود شخص داره
بعضيا خيلي وابسته به خانوادشون هستن كه اگه اينكار و بكنن خيلي بهشون سخت ميگذره
ولي بعضيا بر عكس خوشبختيشون تو اينه كه برن يه شهره ديگه
 

REYMOND00

کاربر بیش فعال
با سلام به همه دوستان:smile:
با توجه به تجربه خودم می گم که خدایی از یه شهر دیگه بودن زیاد مهم نیست...ما600 کیلومتر فاصله داریم!!و تو نامزدی که همسرم نزدیکتر بود(150)هفته ای یه بار یا دوهفته یه بار همو می دیدیم....درسته پسرا از چشم و دخترا از گوش عاشق می شن اما اینطوریا نیست که آدم بخواد شریک زندگیشو از یاد ببره که!!!الانم اینهمه امکانات برای ارتباط هست...از شنوایی تا بینایی!!!حتی اینترنت نداشته باشی mms هم هست!!!الان زمانه ایه که راحت دونفر یکی از آلمان با یه نفر از استرالیا ازدواج می کنه!!!مهم شناخته!!!نگید اونا الن و بلن که اصلا اینطوریا نیست و برای اونا هم یه چیزایی مهم هست...
مهم ترین چیز فرهنگهاست...که حرف همو بفهمن...اگه هر دوخانواده شرایط حتی50% شبیه همو داشته باشن فرقی نداره خونه خودتی یا خونه همسرت...جدی می گم...بعضی چیزا هم که مرتبط با فرهنگ یا نظرات شخصیه...یه سری چیزا رسمه...ولی تو کل کشور هنجارها یکیه دیگه...مهم به رسمیت شناختن همدیگه اس...طرفین توهین نکنن و همدیگه رو برتر ندونن که خیلی مضره واقعا!!!و اگه آدم اولش چشاشو باز کنه و بعدشم یکم دست به عصا باشه واقعا مشکلی پیش نمیاد...الان من پدر و مادر همسرمو واقعا خیلی زیاد دوست دارم حتی به اندازه پدر و مادر خودم و شاید هم بیشتر که تونستن آدمی با این معیارها تربیت کنن که زندگیم باهاش کامل باشه...
بهرحال اگه آدم یه سری مهارتها رو نداشته باشه با پسرعمو یا دخترعموشم ازدواج کنه(کنایه از نزدیک بودن!)خیلی راحت به مشکل برمی خوره!!!ولی اگه بتونه حرف بزنه و طرفشو شناخته باشه(تو بحث کردن...تو زندگی...تو دیدگاه ها و خیلی چیزای دیگه)مشکلی پیش نمیاد...راستی هوش هیجانی هم مهمه...و هوشهای دیگه;)الان من و همسرم با اشاره چشم حرف همو می خونیم...جدی می گم...حالا شاید من یکمم دیرتر بگیرم...ولی چون لم رفتارها دستمونه زیاد ناراحت نمی شیم...و اگر هم چیزی آدمو اذیت می کنه آدم با همسرش درمیون بذاره شاید تغییری ایجاد شه...
یه نکته دیگه هم اینکه آدم خودشم باید بسنجه دیگه!!!ببین طاقت استقلال داری؟؟می تونی از خودت دفاع و محافظت کنی؟اگه مریض شی باید بابات بیاد جمعت کنه یا نه با همسرت رتق و فتق می کنید امور رو؟دعوا بشه باید جممع کنی بری خونه بابات یا نه می مونی و زندگیتو می سازی؟؟به نظرم خیلی از کسایی که می گن مشکله و نمی شه هنوز شخصیت خودشونو نشناختن و به استقلال نرسیدن...چون اگه درک باشه مشکلی پیش نمیاد...اینکه به دیگران هم حق زندگی بدیم...الان من و همسرم حتی تو زمینه مسائل اعتقادی و جامعه و...در دوسوی طیفیم!!!اما جز چندتابحث کوچیک تا حالا مشکلی پیش نیومده جز اینکه 8 فروردین امسال همسرم قرارداد یه طرفه بست که با من از این بحثا نکنه:cry:ولی بازم حرف داریم برای زدن..
امیدوارم دوستان از حرفام ناراحت نشده باشن ...
 

Elmira2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
ازدواج یه ریسک بزرگه ملاکای مهمتری هست که برپایه اش یه زندگیوشروع کنیم اینکه همشهریه یانه اصلامهم نیس من خودم هیچوقت به این اعتقادندارم که همسرم بایدهمشهریم باشه اتفاقادوس دارم بایکی که همشهریم نیس ازدواج کنم جالب میشه
بعضی خونواده هاازجمله خونواده ی خودم رواینکه خاسگارهمشهریه یانیس میسنجندواعتقاددارندکه غیرازهمشهری هیشکی قابل اعتمادنیس شایدطرف توزردازآب دربیادوآدم درستی نباشه نمیدونن همون همشهری حتی فامیل هم نمیشه شناخت وفهمیدچجورآدمیه
شناخت یه مقوله ی خیلی پیچیده اس بعضی وقتا(مثه خودم)بایه حرف یایه نگاه آدمارومیشناسن بعضی وقتاهم تابایکی زندگی نکنی نمیشه شناختش درکل ازدواج واعتمادوزندگی خوب ربطی به همشهری یاغیرهمشهری بودن همسرنداره
 

یک دختره

عضو جدید
کاربر ممتاز
من خودم تو همین شرایط که گفتم بودم
یعنی چی پسر با چشم عاشق میشه ؟

یعنی عشقش کشکه خسته شد بیخیال میشه؟



نمیدونم من اینطوری حس کردم....

ولی خودم از کسی که خوشم میاد همشهریم نیس..... واقعا برام زجر آوره.....
 

memmar

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه دونفر انقدر از هم شناخت پیداکنن وبه مرحله ی فداکاری برسن..
وواقعا به این نگاه کنن که موضوع یه عمر زندگیه وخوب حلش کنن موردی نداره.
الان مثل قدیم که نیس بگیم اووه فلان شهره ....
از لحاظ فرهنگ هم کلیت فرهنگ که یکیه...حالا بعضی از آداب و رسوم هست خب قبلش باید بدونن اگه بتونن دوطرف وچیز عجیبی نباشه چرا که نه....

:gol:
 

ارامش ابدی

عضو جدید

سلام تو شمال ادم بی فرهنگ نیستن یا از خیلی شهرای ایران کمترن
شمالی ها قشرشون کشاورزن
و کلبه روستایی و ویلیایی نما دارن
کسی اپارتمان نشینی رو تجربه نکرد یا خیلی کم هستن
اکثر مردمش خونه هاشون سه چاهار طبقه دارن
هر کس یه دستگاه خونه داره نه مثل بعضی با فرهنگ یه واحد
قریب به اتفاق اکثر مردم شمال از صب که پا میشن با گاو گوسفند باغ بیل و از این کارا دستو پنجه نرم میکنن دکتر و مهندس نیستن که تریپ شخصیت بردارن
من دوست های چالوسی عم از دختر و پسر زیاد دارم حتی رفتامد خانوادگی داریم
اما کسی فحش نمیده بهم
کسی کثیف تیست
نوع فرهنگ مردم مشهد با شمال فاصلش از زمین تا اسمونه
چیزای که برا ماها خوبه شاید برای اونا بد باشه
مثال کلمه گوز برا شمالی ها گفتنش بده اما برای ترک های نازنین معنی چشم رو داره

بسنده به فرهنگون هستیم پس خواهش مندم به هر هم وطنتون اهانت نکنین

دوستان اینجا امدیم تا بحث کنیم نه اهانت یادتون باشه


خوبه که گفتم به چالوسی ها ی عزیزبرنخوره این خانواده بابقیه فرق داشتن ..گفتم این خانواده اصلا عجیب غریب بودن .........خوبه که گفتم اگه نمیگفتم چکار میکردی..؟؟؟؟؟فقط میخواستی اظهار وجود کنی..؟؟؟؟؟
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوبه که گفتم به چالوسی ها ی عزیزبرنخوره این خانواده بابقیه فرق داشتن ..گفتم این خانواده اصلا عجیب غریب بودن .........خوبه که گفتم اگه نمیگفتم چکار میکردی..؟؟؟؟؟فقط میخواستی اظهار وجود کنی..؟؟؟؟؟

نشد ببین دقت کن

به شما گفت که بقیه گوش کنن اینقدر زود جوش نیار مهندس
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوبه که گفتم به چالوسی ها ی عزیزبرنخوره این خانواده بابقیه فرق داشتن ..گفتم این خانواده اصلا عجیب غریب بودن .........خوبه که گفتم اگه نمیگفتم چکار میکردی..؟؟؟؟؟فقط میخواستی اظهار وجود کنی..؟؟؟؟؟
متاسفم برات وقتی شماها مهندس شین وای به حال مملکت
 

Takesh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه طرف عاشق و.. نششده باشه هیچوقت اینکارو نمیکنه
به نظر من ازدواج بچه های شهرهای بزرگ با کوجیک به مراتب با مشکلات بیشتری مواجه میشت تا همشهری ها
چون برای منم اتفاق افتاده که به طرف یه چیزی به شوخی میگی که همینو با همشهری هات میگفتی کلی میخندیدی ولی اون طرف که از یه شهر دیگس فکر میکنه داری مسخرش میکنی و خلاصه بیا و ببین چه داستانا که پیش نمیاد و قهر و.... اوف
آخه استارتر کدوم پسری الان دیگه زن میگیره که حالا بین همشهری بودن و نبودنش گیر کنه؟
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه طرف عاشق و.. نششده باشه هیچوقت اینکارو نمیکنهبه نظر من ازدواج بچه های شهرهای بزرگ با کوجیک به مراتب با مشکلات بیشتری مواجه میشت تا همشهری هاچون برای منم اتفاق افتاده که به طرف یه چیزی به شوخی میگی که همینو با همشهری هات میگفتی کلی میخندیدی ولی اون طرف که از یه شهر دیگس فکر میکنه داری مسخرش میکنی و خلاصه بیا و ببین چه داستانا که پیش نمیاد و قهر و.... اوفآخه استارتر کدوم پسری الان دیگه زن میگیره که حالا بین همشهری بودن و نبودنش گیر کنه؟
خیلی ها زن میگیرن و خیلی کسا درگیری ذهنیشون اینه
 

Bahar_91

عضو جدید
من چند وقت پیش یه تاپیک زدم .... که چجوری قطع رابطه کنم؟؟....واسه ی این که کسی که بهم علاقمند شده بود واسه یه شهر دیگه بود.....خواستم رابطمونو به کلی قطع کنم .... ولی نتونستم....چون با اینکه در این جور مسائل اصلا احساساتی عمل نمی کنم ولی انگار....دلم کار خودشو کرده بود ..... عاشقش شده بودم و اصلا خودم نمی دونستم!!!!! و این مسئله رو وقتی فهمیدم که تو یه عکسی که اون با چندتا از دوستاش بود ....با کلی فکر کردن تونستم بفهمم کدوم یکیه!!!! .... اصلا باورم نمیشد ...منی که با یه نگاه به یه نفر می تونستم چهرشو نقاشی کنم ....حالا اونو حتی نمی تونستم از بین چند نفر تشخیص بدم .... نمی دونم بعد این همه که باهم بودیم و.... چجوری هنوز چهرشو ندیدم..... خلاصه کنم...

من این آقا رو با تمام وجودم دوستش دارم .... اونم به من پیشنهاد ازدواج داده...که تنها کاری که تونستم بکنم این بود که فعلا موکولش کنم به تابستون ....تا بتونم خوب فکر کنم .... ولی راستش تا حالا به هیج جا نرسیدم.... نمی دونم باید چیکار کنم؟؟؟ آخه چجوری بشناسمش .... وای....بهش که فکر میکنم مخم سوت میکشه.....

واقعا چیکار کنم .... به خاطر ضرری که شاید داشته باشه منفعتشو به کلی بی خیال شمو .....فراموشش کنم؟؟؟؟؟
 

قنبری پور

عضو جدید
کاربر ممتاز
من چند وقت پیش یه تاپیک زدم .... که چجوری قطع رابطه کنم؟؟....واسه ی این که کسی که بهم علاقمند شده بود واسه یه شهر دیگه بود.....خواستم رابطمونو به کلی قطع کنم .... ولی نتونستم....چون با اینکه در این جور مسائل اصلا احساساتی عمل نمی کنم ولی انگار....دلم کار خودشو کرده بود ..... عاشقش شده بودم و اصلا خودم نمی دونستم!!!!! و این مسئله رو وقتی فهمیدم که تو یه عکسی که اون با چندتا از دوستاش بود ....با کلی فکر کردن تونستم بفهمم کدوم یکیه!!!! .... اصلا باورم نمیشد ...منی که با یه نگاه به یه نفر می تونستم چهرشو نقاشی کنم ....حالا اونو حتی نمی تونستم از بین چند نفر تشخیص بدم .... نمی دونم بعد این همه که باهم بودیم و.... چجوری هنوز چهرشو ندیدم..... خلاصه کنم...

من این آقا رو با تمام وجودم دوستش دارم .... اونم به من پیشنهاد ازدواج داده...که تنها کاری که تونستم بکنم این بود که فعلا موکولش کنم به تابستون ....تا بتونم خوب فکر کنم .... ولی راستش تا حالا به هیج جا نرسیدم.... نمی دونم باید چیکار کنم؟؟؟ آخه چجوری بشناسمش .... وای....بهش که فکر میکنم مخم سوت میکشه.....

واقعا چیکار کنم .... به خاطر ضرری که شاید داشته باشه منفعتشو به کلی بی خیال شمو .....فراموشش کنم؟؟؟؟؟

هنوز طرفتونو ندیدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

mohadeseh.anzali

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه بابا.ب شهر مختلف نیس ک .ب اخلاقه.یکی ممکنه با یکی ازدواج کنه ک 180 درجه محل زندگیشون باهم فرق داشته باشه اما اخلاقشون مث هم باشه خیلی ام خوشبختن.یکی با کسی ک 180 درجه اخلاقشون فرق داشته باشه چ برسه همسایه بغل دستیشم باشه بازم خوشبخت نمیشن.
مهم اینه ک همدیگرو درک کنن.درک.چیزی ک این روزا کم پیدا میشه.خیلی کم.این درکو راجب نامزد خودم نمیگما.اززندگی آشناهاو دوستاو........میگم.
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نظر من مهم نيست اهل كجا باشي وقتي طرفتو دوست داشته باشي و معياراتون يكي باشه خوبه خود همه چيز حل ميشه ..
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نظر من مهم نيست اهل كجا باشي وقتي طرفتو دوست داشته باشي و معياراتون يكي باشه خوبه خود همه چيز حل ميشه ..
من مخالفم اگر دور باشن از هم اطلاع چندانی ندارن و بقول خودت شک چه میکنه با ماها؟؟؟؟...............
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا