بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
- شروع کننده موضوع فانوس تنهایی
- تاریخ شروع
کجایین چرا نیستین؟؟؟ من تنهایم کجا رفتین شماها؟؟؟؟ من دلم گرفته داغونم
بچه ها حـــــــــــــمله!اولین هیزم اومد!! دست و پاش رو بگیریم بندازیمش توی آتیش!!
من که سوختم رفت خاکستری بیش نیستم.
نوبتی هم باشه نوبت شماست
ما توی صف نبودیم که نوبتمون بشه!!
آها چون مدیری بی نوبتی ببخشید یادم نبود شما مدیری و مقدم تر
خوب جون فدایی میکنی
من مدیر اجراییم!!!نرو ته صف بیا جلو!!نوبتته!!بدو بیا ببینم!بیخوایم کبابت کنیم!
این صف برای آقایونه!!
من مدیر اجراییم!!!نرو ته صف بیا جلو!!نوبتته!!بدو بیا ببینم!بیخوایم کبابت کنیم!
این صف برای آقایونه!!
در همه جای مهندسین عمران اجرایی کار میکنن او کی!!!!!!!
باید مدیرارو بسوزونیم که آتیششون بهتره کامل میسوزن اونم آرامش که خیلی بی اعصابه و بد اخلاق
خودت باعث میشی با درد بسوزونمت ها!!نمیتونی یه دقیقه بی صدا باشی بندازیمت توی آـیش!!هی میخوای حرف اضافه بزنی دیگه!!! من کجام بی اعصاب و بداخلاقه؟!!همه از خوش اخلاقی من تعریف میکنن!!
اونوقت شما بگین کی میگه خوش اخلاقی تا من از اشتباه درش بیارم؟؟؟
حلا منو از آخر بنداز اول خودتو بنداز بعد بیا منو بنداز
حیف مامانم نیست ازم طرفداری کنه و گر نه میدونست چی کارت کنه
solar flare
مدیر بازنشسته
منم هستم
اااااااااااا
تنها بازي ميكنيد
پس من چي؟
ته صف كيه؟
اااااااااااا
تنها بازي ميكنيد
پس من چي؟
ته صف كيه؟
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
برید کنار من اومدم
یک
دو
سه
پرش روی کرسی
وا چرا نشکست
یک
دو
سه
پرش روی کرسی
وا چرا نشکست
سلام خوبی خوش اومدی
ای بابا صد بار گفتم یواش دیدی شکست رفت یکم رژیم بگیر چاقالو بادوم
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
سلام کاکاسلام به همگی،
به من گفتن آتیش بازیه اینجا! البته من از بچگی از چهارشنبه سوری و آتیش بازی و ترقه و گارامپ گرومپ چندان خوشم نمیومده ولی اومدم اگر شد کرسی رو با آرامش آتیش بزنیم!
بیا که به کمکت احتیاج دارم
سلام علیکم
احوال شما؟
آتیشتون در چه حاله؟چیزی ازش مونده؟
آرام این مواد خطرناکا چیه پشتت قایم کردی؟؟
امشب قراره کل باشگاه پودر شن؟؟
سلام خوبین شما؟؟؟
قراره خود آرامشو بندازیم تو آتیش
solar flare
مدیر بازنشسته
منم ميخوام بپرم اما نه
من از آتيش ميترسم
راستي بچه ها من امروز دو تا كپسول گير آوردم تركوندم
من از آتيش ميترسم
راستي بچه ها من امروز دو تا كپسول گير آوردم تركوندم
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
سلام سولار از کجا گیر آوردی هامنم ميخوام بپرم اما نه
من از آتيش ميترسم
راستي بچه ها من امروز دو تا كپسول گير آوردم تركوندم
اینجا انقدر لاستیک آتیش زدند یه دودی راه افتاده بود
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
به سلااااااااااااااااااااااااااام معصومه خوبیسلامخوبید همگی؟
امشبم اینجا جنگه؟!!!
آره خواهر اینجا جنگ و لشکر کشیه
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
به سلااااااااااااااااااااااااااام معصومه خوبیسلام
امشبم اینجا جنگه؟!!!
آره خواهر اینجا جنگ و لشکر کشیه
تنهای بدو بیا کنار زیر پات نارنجک انداختم
sisah
عضو جدید
قربون شما،شما خوبی؟
اگه تونستی اینکارو کنی یه باشگاه رو مدیون خودت می کنی
(آرام جونم من فاتحه مو خوندم
)
قربون شما،شما خوبی؟
اگه تونستی اینکارو کنی یه باشگاه رو مدیون خودت می کنی
(آرام جونم من فاتحه مو خوندم
مرسی.
طفلک دلم براش سوخت ولی اگه میدونستم انقده مشتاقین از سر شب مینداختمش
solar flare
مدیر بازنشسته
تنهايي اونارو از پسر خاله ام گرفتم
بيرون بود ازش گرفتم عجب حالي داد خداييش
بيرون بود ازش گرفتم عجب حالي داد خداييش
سلام علیکم
احوال شما؟
آتیشتون در چه حاله؟چیزی ازش مونده؟
آرام این مواد خطرناکا چیه پشتت قایم کردی؟؟
امشب قراره کل باشگاه پودر شن؟؟
سیلاااااااااااااااااامsecret_f;76 4559 گفت:سلااااااااااام بر همه
شب همگی بخیر
گنجیشک نیومده شروع کردیا!!!!!نزار اول تو رو بندازم توی اتیشکاکا جان،
سه چهار تا ضعیفه که حریف تو نمیشن.برو جلو من باهاتم!
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
|
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
| P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |
Similar threads
-
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان ))
- شروع شده توسط فانوس تنهایی
- پاسخ ها: 16
-