نتایح جستجو

خوب حالا به جای آب طابلی، آب هویژژژژژژژژژ بده :d..نمیشه؟

خلیفه کی بوده حالا؟ :biggrin: از دست تو دخمل خاله ای :w25:

آب طابلی! :biggrin: اونم خوبه.. میدونی چقدر جمعیت زیاده!.. همه رو میخوای آب طابلی بدی؟.. بابا مایه دااااار! :w18:

[IMG] ممنون :gol: چشم حتما ... بزار من قبول بشم .. اصلا شام میدم آفرین دخمل خاله ای :w17: نه اون یکی هم ایشالا پاس میشه :w16:

خواهش [IMG] هر کاری میکنی، بکن.. فقط کارای خطرناک نکن حسن! :w29:.. مواظب خودت باش :w25: هیچی.. هنوز جواب نهاییش نیومده :w05: نمرههای تو اوومد؟

آخیییییییییییییییییییییی... چه خجالتی هم میکشه :redface: چه خبر؟ خوش میگذره؟

چقدر تو بانمکی دخمل خاله..[IMG] هاجر من اومدم :w15:

من خوفم.. یو خوفی؟ :w30: دلت بارون میخواد؟ .. ولی نمیشه آخه هاجر عروسی داره :biggrin:... تو که عروسی نداری :w24: ایشالا علوسی خودت بشه .. بالون میاد شرشر [IMG] :w16:

سلام دخمل خاله.. هستی؟ :w42: چی شده؟ بارون میاد؟ :w24: بارون میاد شرشر.. پشت خونه هاجر :w25: :w32:

ممنون.. به باشگاه خوش اومدین.

آن پرنده عاشق است عاشق ستاره ماهي‌اي كه مثل يك نگين نقره‌اي روي دست آب برق مي‌زند ماهي لباس نقره‌اي هم عاشق است عاشق پرنده ی طلايي‌اي كه مثل سكه‌اي توي مشت آفتاب برق مي‌زند * آن پرنده را ولي چطور مي‌شود به ماهي‌اش رساند! خطبه ی عروسيِ اين دو عاشق عجيب را چطور مي‌شود ميان ابر و آب خواند! هيچ‌كس...

ولی دوتایی نمیتونیم .. باید همه با هم، دست در دست یکدیگر دهیم به مهر.. باشگاه خویش را کنیم آباد :surprised:

داری میری؟ .. منم خوشحال شدم دیدمت [IMG] ممنون [IMG] تا بعد [IMG]

به بدبوی هم بگو بیاد سر تمرین ..پسر باحالیه.. میخوای من میگم :w16: ولی به سالی تو بگو :w27:...اصلا هستش این دختره؟ :w20:

نخیرم میخواستی خاکی نشی :w05:...نمیدونی چه گرد وغباری داشت!.. همش رفت تو حلق منه بیچاره :cry:

من رفتم بعد از ماهها اولین پستو زدم :d

تاپیکش که اینهاش خوب بیا دوباره آشنا میشیم :w16:...:w12:

وای همزادی خشن نشو :cry: وقتی میخندی خیلی خوشگلتری :love: آره بیا خودمون یکی بسازیم :w11: دوباره میسازمت باشگاه... اگرچه با خشت جان خویش ستون به سقف تو میزنم... اگرچه با استخوان خویش :biggrin:

الان داره فوتبالیستا نشون میده [IMG] راستی از تیم فوتبال باشگاه چه خبر؟ [IMG] بیا دوباره بچه ها جمع کنیم برای تمرین [IMG] کیا بودیم؟ من .. تو .. بدبوی.. سالی و افشین. تا اون موقع که من بودم فقط همینا بودیم..جدیدارو نمیدونم...میایی یا نه؟

نه هنوز نزاشتم ... امروز فردا میزارم.. الان حالم زیاد خوب نیست [IMG] سرم داره گیج میره [IMG]... یکی نیست بگه بیکار بودی کله ظهر بری بیرون :biggrin: :cry: تا حالا سر گیجه گرفتی؟ .. خدا نکنه هیچ وقت بگیری .. خیلی چیزه کوفتیه [IMG] حالا خوبه فعلا خیلی شدید نیست [IMG]