یه بار با مامانم رفته بودیم خرید..بعد من بدون اینکه حواسم به اطراف باشه شروع کردم به دیدن ویترین مغازه ها ..تو همون گیرو دار چشمم افتاد به یه روسری خوشگل...خیلی هیجان زده شدم...به خیال اینکه مامانم کنارم وایستاده دست خانم کناریمو گرفتم شروع کردم کشیدن به طرف در مغازه..اون خانم بنده خدا فقط با...