نتایح جستجو

خب بگو چی میشه دیگه؟ الان اعصابم حسابی داغونه!از یکی بدجور ناراحتم!(مردم بلد نیستن حرف بزنن!) بگو دیگه! بابا؟احمید چی کار میکنه اگه من آشتی نکنم؟

امروز چه دلتنگم خاکستریم انگار هم خاطره ی زنبق ، یک لحظه پس از رگبار امروز چه دلتنگم از جنس تکاپوی مصنوعیه فواره بر حاشیه ی تکرار امروز چه دلتنگم مبهوت و کبود و گس بر حضور مجروحم ، چه فاخته ، چه کرکس چه سرخه خیابان و چه قهوه ای کوچه شکله سایه ی ابرم ، بودنی سیاه و بس بر مرکب چوبینم ، از کوچ...

وگرنه چی میشه؟ هااان؟ بابا بیا گوشاشو ببر!

سلام عرض شد خوبید؟ بابا بیا این حممید دیروز منو کلی اذیت کرد! گوشاشو ببر!

بابا نهم یا دهم رفتم سیزده اومدم! سبزه میدونم رفتم! آره بابا!دیگه زورشون کردم منو ببرن رشت! اونجا هم برعکس همه جا هوا خوب بود! میدون گلسار بودم!

آره بابا!دلم واست یه ذره شده بود! بابا رفتم رشت!

سلام بابا جونم! خوبی؟

ای غم من مونس من شبها درازه سوزم ازین غم چه کنم؟ چه چاره سازه؟ گریه ی تو خنده ی تو پر از نیازه این دل من این دل من در سوز و سازه سرد و خسته دل من نامهربونه دل تو تا کی باید تنها باشه این دله دیوونه ی من

شرمنده من جوش آوردم!

داداش! من الان رو دنده لج افتادم! بیخیال شو!تا اون روم بالا نیومده!;)

نمیخوام من خودم قدرت محافظت از خودم رو دارم! تازه بابام و داداشام همه هستن! :cool: شب بخیر!

اممممممممممممممممممممممممممممممم! نمیخوام! دلت میاد من ناراحت بشم؟ دلت میاد بابای منو بزنی؟ باباییییی؟ من نمیخوام! این اصلا جوانمردانه نیست! بابا بیا اینجا پیش خودم! این بخواد دستش به تو برسه باید از جنازه من رد شه!:crying::crying::crying::crying:

دست رو بابای من بلند کنی خودم با همین دستام خفت میکنم! با بابایی من کاری نداشته باش! خوب؟

من بابا جون خودمو میخوام! بابا داداجی! نمیتونم شما رو بابا محسن تصور کنم که! نمیخوام من میرم بگریم!:crying::crying:

:crying::crying::crying::crying::crying:

من میخوام همیشه عاشق بمونم به تو چشمای روشنت قسم با ترانه های آفتابی تو میتونم به صبح فردا برسم اینهمه خاطره رو چیکار کنیم نمیتونیم که از اونا بگذریم واژه شروع شعر من تویی بیا تا آخر خط با هم بریم واسه چی میخوای که تنهام بذاری چرا باید تو رو از یاد ببرم یادمه یه روز نشستی رو به روم گفتی که...

:crying::crying::crying::crying:

آخ که چه ساده خواستمت روی چشام میذاشتمت دشنه شدی به جون من گفتی نمیشناسمت آه چه بهونه گیر شدی من که نمیشه باورم گفتی هوای عشق تو دیگه پریده از سرم مگه نخواستی جون بدم؟ این دل و این دشنه تو تموم کن این وصیٌتو بزار بشم خراب تو به آبروی دل قسم تن به قضا داده منم ببخش...

آره بابایی جونم محسن ز! ااااااااااااا؟ باباییی؟ کجایی؟این حمید داره دخترتو اذیت میکنه!:crying:

سلام! دستتون درد نکنه! میشه شماره 2 رو واسم بفرستید!؟ ممنونم!