صدای باران که می خورد به یک دیوار
صدای گریه تو زیر گرمی سشوار
نمیتوانی(در) رفتن از اتاقت را
دلت/ گرفته از این لحظه ها سراغت را
سُرور خانوم پوکی میان درد سرت
شبیه ماتی تصویر های دورو برت
دو لکهّ ی قرمز، دستمال ماتیکی
خیال دوووووووووور شدن های بعد نزدیکی!
و دست و پا زدن بی خود جنین زری
نمی شود...