نتایح جستجو

وای وااااااااااااای بابایییییییییییییی خاطره انگیزترین آهنگ زندگیمه خیلی حس خوبی میده به آدم خیلی مرسیییییییییییییییییی

آره خیلییییی:دی

تو گوجه پرت نمیکردی به سمتت گوجه پرت میشد!!! [IMG] [IMG]

چیو فهمیددی امیر جان؟؟؟؟؟؟:دی

[IMG]

[IMG] [IMG]

باباییم اینجوری بهت میگه که دلت نشکنه هیچکس نمیخواد ببینتت!!!!!!!!!! [IMG]

[IMG]وای قربونت بشم عزیززززززززززم [IMG]

از کدوم خندده ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ [IMG] ؟؟؟؟یا [IMG]؟؟؟:دی

[IMG]

وای میلادددددددددد من عاشق این شکلکم!!!! [IMG] خیلی باحالهههههههههه [IMG] [IMG] [IMG]

[IMG]

قربونت برررررم بابایی بکشششششششششششششش این کوروشووووووووو من باهاتمممممممممم چاقو بیارم یا تبر یا کلنگ ؟؟؟؟؟؟؟؟

[IMG] داری مجبورم میکنی که [IMG]

[IMG]نبینم دیگه حتی شکلک زدن خواهرتو بزاریاااااااااا [IMG] [IMG] نشر مرکز خوبه!!:دی

آره دلم میاد [IMG] من خودم "چراغ ها را من خاموش میکنم " رو داشتم عادت میکنیم روخریددم من خیلی کتاب شعر خریدم!!:دی میتونی از سیاوش بپرسی!!:دی هی منو مسخره میکنه [IMG]

مینااااااا کوفت نخندددددددددددددددد [IMG]

کوروش چرا انقد فعالیتت کمه؟ چرا نمیای راه سبز؟؟؟؟؟ چرا من دلم میخواد تورو له کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

معلم، شاگرد را صدا زد تا انشاء‌اش را درباره علم بهتر است يا ثروت بخواند. پسر با صدايي لرزان گفت: ننوشتيم آقا..! پس از تنبيه شدن با خط کش چوبي، او در گوشه کلاس ايستاده بود و در حالي که دست‌هاي قرمز و باد کرده‌اش را به هم مي‌ماليد، زير لب مي‌گفت: آري! ثروت بهتر است چون مي‌توانستم دفتري بخرم...

معلم، شاگرد را صدا زد تا انشاء‌اش را درباره علم بهتر است يا ثروت بخواند. پسر با صدايي لرزان گفت: ننوشتيم آقا..! پس از تنبيه شدن با خط کش چوبي، او در گوشه کلاس ايستاده بود و در حالي که دست‌هاي قرمز و باد کرده‌اش را به هم مي‌ماليد، زير لب مي‌گفت: آري! ثروت بهتر است چون مي‌توانستم دفتري بخرم و...