نه
من اجازه بچگی دارم
من شادی ها و غم ها هستندکه شریک زندگی بی یارم می شوند
مرا برای ان زاده شدم ام که گاه پشت به افتاب بایستم و نورانی باشم
من اجازه ی عاشق شدن را دارم
من اجازه دارم که با زندگی بازی کنم
اجازه دارم بر پله های مرگ پا بگذارم و پا هایم بلغزد و دوباره خدا دستانم را بگیرد
دیگر از هر...