نتایح جستجو
-
مشاعره با شعر سعدی
تا بار غمت بر دل بی هوش مرا سوز عشقت ننشاید زجگر جوش مرا -
مشاعره با شعر سعدی
اینم از حافظه .... از سعدی نیس ..... دیدی ای دل که دگر باره چه آمد پیشم چه کنم با که بگویم چه خیال اندیشم؟ -
مشاعره با شعر سعدی
تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد -
-
مشاعره با شعر سعدی
دوست دارم من من این نالیدن دلسوز را تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را -
-
مشاعره با شعر سعدی
لعلست یا زبانت قند است یا دهانت تا در برت نگیرم نیکم یقین نباشد -
-
سلام یاد اون اویل افتادم .... همش این شکلی بودم ... یادته آبجی .... من که دیگه اینجوری نیسم...
سلام یاد اون اویل افتادم .... همش این شکلی بودم ... یادته آبجی .... من که دیگه اینجوری نیسم .... مگه نه؟؟؟؟:w07:- joey
- ارسال پروفایل
-
معماری با مصالحی از جنس دل
سبکباران ساحلها ندیدند .... بدوش خستگان باریست دنیا .... -
معماری با مصالحی از جنس دل
شبان آهسته می نالم مگر دردم نهان ماند بگوش هر که در عالم رســـــید آواز پنهـانم .... -
-
مشاعره با شعر سعدی
تو نه مثل آفتـابی که حضـــور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی -
مشاعره با شعر سعدی
دل دردمند ما را چو اسیر توست یارا بوصال مرهمی نه چو به انتظار خستی -
مشاعره با شعر سعدی
اگر مراد تو ای دوست بی مرادی ماست مراد خویش دگره باره من نخواهم خواست -
مشاعره با شعر سعدی
من همان روز بگفتم که طریق تو گرفتم که به جانان نرسم تا نرسد کارد به جانم -
-