نتایح جستجو

  1. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
  2. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است؟
  3. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند گر از آن یار سفر کرده پیامی داری
  4. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هرمژه چون سیل روانه
  5. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند به دشت پرملال ما پرنده پر نمی زند
  6. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    از ازل پرتوی حسنت ز تجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
  7. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
  8. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو پیش من جز سخن شهد شکر هیچ مگو . . . ... ... شب خوش
  9. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    ای دهـــنده عقلـــها فریاد رس تا نخـــواهی تو نخواهــــد هیچ کس
  10. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا جان رسد به جانان یا جان ز تن برآید
  11. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هردم جرس فریاد میدارد که بربندید محمل ها
  12. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    دارم از زلف سیاهت گله چندان که مپرس که چنان زو شده ام بی سر و سامان که مپرس
  13. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند
  14. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
  15. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    یارب این آتش که در جان من است سرد کن زان سان که کردی بر خلیل
  16. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    دوش از جناب آسف پیکی بشارت آمد از حضرت سلیمان عشرت اشارت آمد
  17. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    الهی سینه ای ده آتش افروز در آن سینه دلی وان دل همه سوز
  18. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست اندر طلب طعمه پروبال بیاراست
  19. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    ای که دستت می رسد کاری بکن پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
  20. z.meraz

    مشاعرۀ سنّتی

    ای دوست شکر بهتر یا آنکه شکر سازد؟ خوبی قمر بهتر یا آنکه قمر سازد
بالا