اگر عشـق نبود ٬
به کدامين بهانه می گرستيم و می خنديديم ؟!
کدام لحظه ی ناياب را انديشه می کرديم ؟!
و چگونه عبورروزهای تلخ را تاب می آورديم؟!
آری ! بيگمان پيش از اينها مرده بوديم ٬
اگر عشـق نبود
عاشقانه هایم را در پبشگاهت/به خاک می مالم/و چه خوش انصاف تا میکنی/با دستان خالی ام/و گران میخری/وجود بی بهایم را...///برایت من عشق و خدا را ارزو دارم...........
گاهی دلم میخواهد, وقتی بغض میکنم,خدا از آسمان به زمین بیاد, اشک هایم را پاک کند, دستم را بگیرد وبگوید: اینجا آدما اذیتت میکنن؟!!!بــیـــا بــــــریــــــــم...