عمرم به تلخی تلخی ها گذشت
پیر شد دلم ، به سردی ایام شکست.
در فکر آرزوهای فردا سیر کردم
لحظه ها را فدای باورهای ساده ام کردم
فردا از راه رسید و در حسرت دیروز نشستم
کی آمد و کی رفت؟
مقصود نیافتم!
غم دوستان ،خنده ی ایام دیدم
عمرم بگذشت و به آخر رسید کارم
عجبم نیست که افسوس به کامم آمد...