نتایح جستجو

اهاااااااااااااااا:biggrin: منم همیشه ازونا درست میکردم خودمو کشتم یک بار چوب وسطیش صاف باشه نمیشد:biggrin: بعدها وسیله اش اختراع شد یه قالبایی بود چوباش طرح میوه بود 6تایی یادته:D واقعا حیف نیست با اون همه نبوغ پشت کنکور نشستیممممم:biggrin:

این حالا یعنی داره ابنبات لیس میزنه؟:biggrin: ا شناختی؟ من کیم الان؟:D

فردا شنبه است کی میخواد از شنبه شروع کنه؟:D

سربازا برن سر پستاشون:biggrin::w41:

[IMG]

تربیت نا اهل را چون گرد کان بر گنبد است پرتو نیکان نگیـــــــرد هر که بنیادش بد است:gol:

با باد های آخر پاییز می پرد وقتی که روزگار بهاری نیاورد باشد که قلب منجمدم تنگ تر شود آن دم که بی بهانه شب و روز بگذرد انگار سالهاست که قحطی به جای تو دست مرا گرفته و با خویش می برد حالا ترک ، ترک زده هر لحظه لحظه ام مثل غمی که سینه ی دیوار می درد پس لرزه ی نگاه تو را هر پرنده ای حس می کند که از...

مرسی عزیزم...

یکی از ارزو های من::D ای خدا من و ابجی شادمان ورودی 93 بشیم هم اتاقی بشیم تلافی این شیطنتاشو سرش در بیارم!! بگو ایشالا:D

نوش جووونت توپول بشی!!:D

ای کوفته قلقلی بخوری با این اهنگت خواهر نمیدونی من جنبه اهنگ شاد ندارم:D مرسی ابجی ایران دخت الوچه های منو توخوردی؟د!! داشتیم؟! نوش جونت:D

شعري از پروفسور هشترودي در مورد رياضيات:) منحني قامتم، قامت ابروي توست خط مجانب بر آن، سلسله گيسوي اوست حد رسيدن به او، مبهم و بي انتهاست بازه تعريف دل، در حرم کوي دوست چون به عدد يک تويي من همه صفرها آن چه که معني دهد قامت دلجوي توست پرتوي خورشيد شد مشتق از آن روي تو گرمي جان بخش او جزئي از آن...

شعري از پروفسور هشترودي در مورد رياضيات:) منحني قامتم، قامت ابروي توست خط مجانب بر آن، سلسله گيسوي اوست حد رسيدن به او، مبهم و بي انتهاست بازه تعريف دل، در حرم کوي دوست چون به عدد يک تويي من همه صفرها آن چه که معني دهد قامت دلجوي توست پرتوي خورشيد شد مشتق از آن روي تو گرمي جان بخش او جزئي از آن...

شعري از پروفسور هشترودي در مورد رياضيات:) منحني قامتم، قامت ابروي توست خط مجانب بر آن، سلسله گيسوي اوست حد رسيدن به او، مبهم و بي انتهاست بازه تعريف دل، در حرم کوي دوست چون به عدد يک تويي من همه صفرها آن چه که معني دهد قامت دلجوي توست پرتوي خورشيد شد مشتق از آن روي تو گرمي جان بخش او جزئي از آن...

شعري از پروفسور هشترودي در مورد رياضيات:) منحني قامتم، قامت ابروي توست خط مجانب بر آن، سلسله گيسوي اوست حد رسيدن به او، مبهم و بي انتهاست بازه تعريف دل، در حرم کوي دوست چون به عدد يک تويي من همه صفرها آن چه که معني دهد قامت دلجوي توست پرتوي خورشيد شد مشتق از آن روي تو گرمي جان بخش او جزئي از آن...

شعري از پروفسور هشترودي در مورد رياضيات:) منحني قامتم، قامت ابروي توست خط مجانب بر آن، سلسله گيسوي اوست حد رسيدن به او، مبهم و بي انتهاست بازه تعريف دل، در حرم کوي دوست چون به عدد يک تويي من همه صفرها آن چه که معني دهد قامت دلجوي توست پرتوي خورشيد شد مشتق از آن روي تو گرمي جان بخش او جزئي از آن...

شعري از پروفسور هشترودي در مورد رياضيات:) منحني قامتم، قامت ابروي توست خط مجانب بر آن، سلسله گيسوي اوست حد رسيدن به او، مبهم و بي انتهاست بازه تعريف دل، در حرم کوي دوست چون به عدد يک تويي من همه صفرها آن چه که معني دهد قامت دلجوي توست پرتوي خورشيد شد مشتق از آن روي تو گرمي جان بخش او جزئي از آن...

شعري از پروفسور هشترودي در مورد رياضيات:) منحني قامتم، قامت ابروي توست خط مجانب بر آن، سلسله گيسوي اوست حد رسيدن به او، مبهم و بي انتهاست بازه تعريف دل، در حرم کوي دوست چون به عدد يک تويي من همه صفرها آن چه که معني دهد قامت دلجوي توست پرتوي خورشيد شد مشتق از آن روي تو گرمي جان بخش او جزئي از آن...

شعري از پروفسور هشترودي در مورد رياضيات:) منحني قامتم، قامت ابروي توست خط مجانب بر آن، سلسله گيسوي اوست حد رسيدن به او، مبهم و بي انتهاست بازه تعريف دل، در حرم کوي دوست چون به عدد يک تويي من همه صفرها آن چه که معني دهد قامت دلجوي توست پرتوي خورشيد شد مشتق از آن روي تو گرمي جان بخش او جزئي از آن...

شعري از پروفسور هشترودي در مورد رياضيات:) منحني قامتم، قامت ابروي توست خط مجانب بر آن، سلسله گيسوي اوست حد رسيدن به او، مبهم و بي انتهاست بازه تعريف دل، در حرم کوي دوست چون به عدد يک تويي من همه صفرها آن چه که معني دهد قامت دلجوي توست پرتوي خورشيد شد مشتق از آن روي تو گرمي جان بخش او جزئي از آن...