شوخی با ریاضیات
يك رياضيدان، يك فيزيكدان و يك مهندس زنداني مي شوند.در روز نخست هر يك، يك قوطي كنسرو گوشت براي غذا
مي گيرند. اين قوطي ها بسته اند.
پس از يك ساعت، نگهبان سري به سلول ها مي زند.
در سلول شماره يك مي بيند كه مهندس خوابيده و يك سنگ در
كنار قوطي خالي ست. نگهبان فكر مي كند كه آري،...