مانده تا برف زمين آب شود
مانده تا بسته شود اين همه نيلوفر وارونه چتر
نا تمام است درخت
زير برف است تمناي شنا كردن كاغذ در باد
و فروغ تر چشم حشرات
و طلوع سر غوك از افق درك حيات
مانده تا سيني ما پر شود از صحبت سمبوسه و عيد
در هوايي كه نه افزايش يك ساقه طنيني دارد
و نه آواز پري مي رسد از روزن...