من امشب سخت بیمارم
و در بیماریم مرگی فرو خفته٬
نگاه دیدهام لرزان و بیتاب است٬
نمیدانم چرا دستان اندوهم٬
کمی سرد و کمی پر التهاب٬
تن بیمار من میسوزد از درد فراق٬
چرا امشب چراغ خانه خاموش است٬
چرا دستم عرق کرده٬
چرا چشمان من گریان و نالان است٬
عجب ایام نامردی٬
من امشب خواه یا ناخواه٬
دلم را...