...
.
.
.
من از سکوت شب سردتان خبر دارم
شهید داده م ، از دردتان خبر دارم
تو هم به سان من از یک ستاره سر دیدی
پدر ندیدی و خاکستر پدر دیدی
تویی که کوچه غربت سپرده ای با من
و نعش سوخته بر شانه برده ی با من
تو زخم دیدی اگر تازیانه من خوردم
تو سنگ خوردی اگر آب و دانه من خوردم
.
.
.
...