نتایح جستجو

:gol:

به روی چشم ...

سلام آبجی گلم :gol: شما تاج سر مایی ... انقدر شرمندمون نکن ... توانای هایی ازت دیدم ، که مطمئنم کارهای اطلاعاتی راسته کارته :gol:

http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=126493

کار دیگه ای بود در خدمتم ...

[IMG]

مرتضی خیلی دوست داشتم زمان جنگ با هم بودیم ... تا بهترین دوران زندگیتو تجربه کنی ...:gol:

چه با حال چراغت روشنه ...

بارون بشدت می بارید ، خیالمون راحت بود که تو همچین بارونی عراق نمیتونه پاتک بزنه چرا که تمام قدرتش تو تانکاش بود و تو بارون که زمین گلی میشه تانک کارایی لازم رو نداره ... از عملیات خیبر چند روزی می گذشت . شب قبلش نبرد سختی رو با عراقی ها گذرونده بودیم. تو این چند شب شاید 3 یا 4 ساعت بیشتر...

مرتضي جان حال دادي ممنون :gol: حاجي يه سوال چه طوري مي فهمي من آنلاينم ؟

:gol:

بیش از این شرمنده مون نکن آبجی :gol::gol::gol::gol::gol:

آرش جان سلام ، حالت خوبه ، روبرا هستی ، ما رو از احوال خودت بی خبر نذار ... در ضمن یه سر به پروفایل من بزن و ببین اون عکسی که تو آلبومم گذاشتم ناراحتت نمی کنه ؟ :gol::gol::gol:

تو تالار اسلام و قرآن یه تاپیک راه انداختیم به اسم دفاع مقدس اونجا یه سری بزن ... دوست های زیادی پیدا می کنی .

مطمئن باش تا جایی که سوادم اجازه بده برات کم نمی ذارم :gol:

سلام دداش ... از اینکه منو لایق دوستی خودت دونستی ممنونم :gol::gol::gol:

نه آبجی باید از طرف پدری سید باشه ... من دارم می رم نماز بعد از نماز کاری داشتی هستم ...

من رفتم نماز ... بعد از نماز موارد رو یکی یکی برات می فرستم بعدآ نظرتو می گیرم .

تو اگه می دونستی آبجی چقدر عزیزه این حرف رو نمیزدی ... مطمئن باش داداشات همه رقم هواتو دارن ... آدم که با داداشش قهر نمی کنه ... اگه لازم شد بگو من وساطت کنم :gol:

سلام آبجی خانوم ... خوبی ، روبرا هستی :gol: کاری باشه در خدمت هستم ها ...