.........
کدام نقطه ی این خاک زیر پا ی تو نیست
کدام پاره ی خورشید آشنا ی تو نیست ؟
بگو کدام نسیم شکفته در واد ی است
که ذهنش آینه بندانی از صفا ی تو نیست ؟
............
اللهم عجل لولیک الفرج:gol::gol::gol:
خوش خُلقی و خشم همزمان یعنی چه؟
بیـزاری و عشق تـــــوأمــــــان یعنی چه؟
بــــا رفتن من اگـــــــر مـــوافق هســـتی!
پس این بنشین ، نرو ، بمان یعنی چه؟
قصه ی بهمن...
یکی بود یکی نبود، غیراز خدا هیچکس نبود، جز یکی یارخدا، نام او روح الله،
آنکه بود مظهرمهر، آنکه شد نورسپهر، شهرتاریک و سیاه،
مردمان مرده و بی روح و نوا،
او با بانگ رسا، میزد برهمه کس،تا صدایش همه جا...
خفته ها بیدار،
مست ها هوشیار،
قصه بسیار زیباست ، قصه ای بی همتاست .نهضتی...