چه لطيف است حس آغازي دوباره،
و چه زيباست رسيدن دوباره به روز زيباي آغاز تنفس...
و چه اندازه عجيب است ، روز ابتداي بودن!
و چه اندازه شيرين است امروز...
روز ميلاد...
روز تو!
روزي که تو آغاز شدي!
تولد مبارک
عشق !
فراموش شدنی نیست
مانند ماه که با هیچ
دستمالی از شیشه پنجره
پاک نمیشود...!!
دنیا ته نامردیه...!
یکی برای هرنفس حوایی دارد
و دیگری
هوایی برای نفس هایش ندارد.
خدایا ؛ زحمت نکش!!
به خدا گفته ام زحمت نکشد;
نه نیازی به زلزله هست
نه نیازی به سونامی
همین که تو نیستی،همین که تو ...
عاقبت ...
همه ی ما زیر این خاک ...
آرام خواهیم گرفت،
ما که روی آن دمی به همدیگر ...
مجال آرامش ندادیم!!
پشت پلک هایم،
نام تورو نوشتم تا وقتی
چشمهایم را بر روی کسی بستم
بداند چرا...!
دلم آنقدر خسته و شکسته است که
میخواهم گوشه ای
پشت به دنیا
زانو هایم را بغل کنم
و بگویم:خدایا ...
خسته ام من دیگر بازی نمیکنم!
دست مرا بگیر که طوفان گرفته است
با من بمان که غربت من جان گرفته است
شالی برای سوز پریشانی ام بباف
این فصل سبز رنگ زمستان گرفته است
آواره نگاه تو مانده است سالها
این دل که راه کوه وبیابان گرفته است
يك عمر زیر سقف نگاه تو بوده ایم
امشب خبر رسید که باران گرفته است
باورمکن اگرچه ببینی به چشم...