از سر کوی تو هر کو بملامت برد
نرود کارش و اخر بخجالت برود
کاروانی که بود بدرقه اش حفظ خدا
بتجمل بنشیند بجلالت برود
سالک از نور هدایت ببرد راه بدوست
که بجائی نرسد گر بظلالت برود
کام خود اخر عمر از می و معشوق بگیر
حیف اوقات که یکسر ببطالات برود
ای دلیل دل گم گشتده خدا را مددی
که غریب ار...