نتایح جستجو

خخخخ باوش. اووهوووم تموووووووووومییییید درسام این دو ترم آخر خیلی سنگین بود واسه کنکور که نرسیدم جداگونه بخونم با اطلاعات عمومی که تو این مدت کسب کردم رفتم سرجلسه:Dولی نتیجش برخلاف تصورم خوووب شد منتها به قول دوستام موقع انتخاب رشته خون به مغزم نرسیده:Dراحت خیلی از دانشگاهای سراسری تو تهرانو...

:biggrin:پس با این توصیفات این روزا یه دونه میم تو اسمت اضافیه:d اووم تا اونجایی که من میدونم همشون رمانن چون تعدادشونم زیاده تنوع موضوعیشونم خوبه.حتی اگه کتاب تو یه زمینه خاص دوست داشته باشی فلسفی, تاریخی و...خوندن یه رمان فلسفی یا تاریخی یا... از کتابای تخصصی جذاب تره چون یه رمان خوب مجبوره...

اصا این تابستون تابستون روزای خوبهههه. کلی حس خوب تو هر روزش هس.صبا راس ساعت هشت از خونه میرم بیرون برای پیاده روی. تهران روزا جهنمه هااااا اینقده که گرمه. ولی صباش یه چیزه دیگس هواش خلی لطیفهه. اون موقع تازه باغبونای پارک کارشونو شروع کردن, سبزه ها رو آب میدن, چمنا رو کوتاه میکنن. بوی خاک...

سلووووووم بر دنگی بوزورگ:dچطوری یا نه؟ خودد چ خبر؟اخرین بار گفتی تو جنگل خواب بودی غلت خوردی سرت خورده به یه سنگه دیگه هوشیار شدی قراره بار سفر ببندی بری لب مرز کشیک وایسی:w18:حالا رفدی سربازی یا نه:d اوم من خبر اینکه آهان این 1001 کتابی ک آمازون پیشنهاد داده تا قبل مرگ خونده شه از خیلی وقت...

[IMG]

والا بوخودا

بی معرفت...:redface:

[IMG] سلووم بچه:D

خخخخ آفریند آفریند:w24:

کوچولو خودتی:w24:خیلی داری میترسی رنگتم پریده:w24: اونوختا که جنگ بود مرد میساخته :w24:حالا شانست بزنه ییهو داعشم حمله کنه وسط سربازیت:w24:خخخخ

سلاااااااااااااااااااااااااااااام سحر جونی آروم و دوستداشتنی و مهربون و خوشگل خودمممممممممممممممممم چطور مطوری عزیزدلللللل:redface: چکارا میکنی واسه کنکور میخونی سحر؟

خخخخ دیوونه انگار من دو سالمه:D بچه بودیم دوست داشتیم سریع بزرگ شیم من هنوزم بدم نمیاد یه سفر یه روزه برم آینده و برگردم ببینم من بیست سال دیگه چکارا میکنم یه چند سال دیگه هم پیر میشیم میگیم جوونی حالش بیشتر بود.:D ولش کن زمان حالو بچسب سربازی رو بچسب:D

خخخ الآن که بهتره که:w24: بچگی چی داش که الآن نداره مگه:w24: البته تو که هنوز کوشولویی بوزروگ نشدی[IMG]

بیدار شو :w24: داری خواب میبینی :w24:

نخیر حدما تو میترسی زبون درازی کنی من فلفل بریزم رو زبونت[IMG]

چجوری میشدی[IMG]

[IMG]

چرو دایی مگه عشخ و حال نمیکنی[IMG] اصا مگه میشه لب دریا عچق و حال نکرد[IMG] اصا مگه داریم[IMG] دایی اگه به درد پایان نامت نیخوره پس ولش کن latex به درد مقاله و اینجور چیزا میخوره اگه مقاله نیخوای بدی همون ورد خودمون خوجگل تره[IMG] اخ جووووووووووووون چقد خوردنی میگما من این آب پرتقالرو خوردم...

دایی خو تو چقد طرفداری استادا رو میکنی بذا آتیششون بزنیم دیگه تابستونه دانشگاه خلوته نمیفهمن ما بودیمااا[IMG]روز قبل آتیش سوزی هم باعد با مامان پری بریم نقشمونو عملی کنیم چنتا گربه پیدا کردم از این ور اون ور قراره مین گذاریشون کنیم تو جای جای اتاق استاد با کلی برنامه مفرح دیگه تا حسوبی از خجالت...