چون است حال بستان ای باد نوبهاری؟
کز بلبلان برآمد فریاد بیقراری
گل نسبتی ندارد با روی دلفریبت
تو در میان گلها چون گل میان خاری
ای گنج نوشدارو بر خستگان گذر کن
مرهم به دست و ما را مجروح میگذاری
عمری دگر بباید بعد از وفات ما را
کاین عمر صرف کردیم اندر امیدواری...
اندر امیدواری ..
سعدی
سال نو مبارک...