آرانوس
پسندها
2,598

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • می دانی … !؟ به رویت نیاوردم … !
    از همان زمانی که جای ” تو ” به ” من ” گفتی : ” شما “
    فهمیدم
    پای ” او ” در میان است . . .
    پشت آن پنجره ی رو به افق ، پشت دروازه ی تردید و خیال ، لا به لای تن عریانی بید ، من در اندیشه ی آنم که تو را ، وقت دلتنگی خود دارم و بس .
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/366219-10-شهر-خوب-دنیا-برای-زندگی?p=4946126#post4946126
    سلام آرانوس جان .:gol:

    خوبی خانوم مهندس؟؟

    باز که دو هفته غیبت داری؟!!!

    هر وقت اومدی، نامه ی اولیاء محترم رو هم میاری :دییی
    زندگی ميکنم ....
    حتی اگر بهترين هايم را از دست بدهم!!
    چون اين زندگی کردن است که بهترين های ديگر را برايم ميسازد
    بگذار هر چه از دست ميرود برود...!!
    من آن را ميخواهم که به التماس آلوده نباشد
    حتی زندگی را...
    مرسی عزیز دلم آرانوس شیطون و دوس داشتنی خودم:*


    زندگی چیزی نیست که آن را واگذاریم
    و با بی پروایی از آن درگذریم
    زندگی چیزی است که باید آن را برداریم و با خود همراه کنیم

    خداوند زندگی را به ما نبخشیده است تا از آن روی برگردانیم
    ... ... سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسید:

    آیا "زندگی" را "زندگی کرده ای"؟
    سلام.
    یک پیغام متفاوت و طولانی در صفحه ی مشخصات.
    ضمنا ترتیب پیغامها معکوس هستش.
    امیدوارم که شما هم مثل من ازش لذت ببرید.
    تقدیم به شما:gol:
    .
    .
    دکتر حسابی و انیشتین :
    در زمان تدريس در دانشگاه پرينستون دکتر حسابي تصميم مي گيرند سفره ي هفت سيني
    براي انيشتين و جمعي از بزرگترين دانشمندان دنيا از جمله"بور"،"فرمي"،
    "شوريندگر"و"ديراگ"و ديگر استادان دانشگاه بچينند و ايشان را براي سال نو
    دعوت کنند. آقاي دکتر خودشان کارتهاي دعوت را طراحي مي کنند و حاشيه ي آن را
    با گل هاي نيلوفر که زير ستون هاي تخت جمشيد هست تزئين مي کنند و منشا و مفهوم
    اين گلها را هم توضيح مي دهند. چون مي دانستند وقتي ريشه مشخص شود براي طرف
    مقابل دلدادگي ايجاد مي کند.

    دکتر مي گفت:"براي همه کارت دعوت فرستادم و چون مي دانستم انيشتين بدون
    ويالونش جايي نمي رود تاکيد کردم که سازش را هم با خود بياورد. همه سر وقت
    آمدند اما انيشتين 20دقيقه ديرتر آمد و گفت چون خواهرم را خيلي دوست دارم
    خواستم او هم جشن سال نو ايرانيان را ببيند. من فورا يک شمع به شمع هاي روشن
    اضافه کردم و..
    براي انيشتين توضيح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضاي
    .خانواده شمع روشن مي کنيم و اين شمع را براي خواهر شما اضافه کردم
    به هر حال بعد از يک سري صحبت هاي عمومي انيشتين از من خواست که با دميدن و
    خاموش کردن شمع ها جشن را شروع کنم. من در پاسخ او گفتم : ايراني ها در طول
    تمدن 10هزار ساله شان حرمت نور و روشنايي را نگه داشته اند و از آن پاسداري
    کرده اند.
    براي ما ايراني ها شمع نماد زندگيست و ما معتقديم که زندگي در دست خداست و تنها
    او مي تواند اين شعله را خاموش کند يا روشن نگه دارد.
    آقاي دکتر مي خواست اتصال به اين تمدن را حفظ کند و مي گفت بعدها انيشتين به من
    گفت:"وقتي برمي گشتيم به خواهرم گفتم حالا مي فهمم معني يک تمدن 10هزارساله
    چيست. ما براي کريسمس به جنگل مي رويم درخت قطع مي کنيم و بعد با گلهاي مصنوعي
    آن را زينت مي دهيم اما وقتي از جشن سال نو ايراني ها برمي گرديم همه درختها
    سبزند و در کنار خيابان گل و سبزه روييده است.

    بالاخره آقاي دکتر جشن نوروز را با خواندن دعاي تحويل سال آغاز مي کنند و بعد
    اين دعا را تحليل و تفسير مي کنند.
    به گفته ي ايشان همه در آن جلسه از معاني اين دعا و معاني ارزشمندي که در تعاليم مذهبي ماست شگفت زده شده بودند.
    بعد با شيريني هاي محلي از مهمانان پذيرايي مي کنند و کوک ويلون انيشتين را عوض
    مي کنند و يک آهنگ ايراني مي نوازند. همه از اين آوا متعجب مي شوند و از آقاي
    دکتر توضيح مي خواهند. ايشان مي گويند موسيقي ايراني يک فلسفه، يک طرز تفکر و
    بيان اميد و آرزوست. انيشتين از آقاي دکتر مي خواهند که قطعه ي ديگري بنوازند.
    پس از پايان اين قطعه که عمدأ بلندتر انتخاب شده بود انيشتين که چشمهايش را
    بسته بود چشم هايش را باز کرد و گفت" دقيقا من هم همين را برداشت کردم و بعد
    بلند شد تا سفره هفت سين را ببيند.
    آقاي دکتر تمام وسايل آزمايشگاه فيزيک را که نام آنها با"س"شروع مي شد توي
    سفره چيده بود و يک تکه چمن هم از باغبان دانشگاه پرينستون گرفته بود. بعد
    توضيح مي دهد که اين در واقع هفت چين يعني 7 انتخاب بوده است.تنها سبزه با "س"
    شروع مي شود به نشانه ي رويش.ماهي با "م"به نشانه ي جنبش، آينه با "آ"به
    نشانه ي يکرنگي،شمع با "ش"به نشانه ي فروغ زندگي و...
    همه متعجب مي شوند و انيشتين مي گويد آداب و سنن شما چه چيزهايي را از دوستي
    احترام و حقوق بشر و حفظ محيط زيست به شما ياد مي دهد. آن هم در زماني که دنيا
    هنوز اين حرفها را نمي زد و نخبگاني مثل انيشتين، بور، فرمي و ديراک اين مفاهيم
    .عميق را درک مي کردند!!


    بعد يک کاسه آب روي ميز گذاشته بودند و يک نارنج داخل آب قرار داده بودند. آقاي
    دکتر براي مهمانان توضيح مي دهند که اين کاسه 10هزارسال قدمت دارد. آب نشانه ي
    .فضاست و نارنج نشانه ي کره ي زمين است و اين بيانگر تعليق کره زمين در فضاست
    .انيشتين رنگش مي پرد عقب عقب مي رود و روي صندلي مي افتد و حالش بد مي شود.

    از او مي پرسند که چه اتفاقي افتاده؟

    مي گويد : "ما در مملکت خودمان 200 سال پيش دانشمندي داشتيم که وقتي اين حرف را
    زد کليسا او را به مرگ محکوم کرد اما شما از 10هزار سال پيش اين مطلب را به
    "!زيبايي به فرزندانتان آموزش مي دهيد. علم شما کجا و علم ما کجا؟

    خاطرات مهندس ايرج حسابي
    ::::
    سپاس :gol::gol:
    خوشحالم كه خوب و سلامتي.
    ها ها ها ها، راس ميگي؛ سرعت نت ايران،روي لاك پشتي كه فلج اطفال گرفته باشه رو سفيد كرده:دي
    بله،عارضم كه براي تكميل مدارج عاليه ي تحصيل،ساكن مشهدم.(چه جمله ي اديبانه اي:دي).
    ترم آخرم آرانوس عزيز.
    شما در حال تحصيلي يا...؟
    سلام آرانوس جان.
    قابل شما رو نداشت.
    سفر؟ از ايلام اومدم مشهد.
    الحمدلله راحت رسيديم.
    تو خوبي؟
    راستي من با گوشي on شدم و سرعتم تعريفي نداره.
    درود بر آرانوس عزیز.:gol::gol:
    نه بابا ، این چه حرفیه!!!
    جای شما محفوظ و امنه.
    من این دو روز مسافر بودم؛ ببخشید دیگه .:D
    بیشتر به خدمت میرسم.;)

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/360546-پ-نه-پ-های-تصویری-جالبه-و-خنده-دار?p=4871713#post4871713
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا