alireza_tc_eng
پسندها
236

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام وقت بخیر
    من دانشجوی ارشد میدان هستم موضوع پایان نامه من پاوردیوایدر در حوزه 5Gهست.برای پیدا کردن پایان نامه هایی در این حوزه چکار باید کنم؟هرچی سرچ کردم بی نتیجه بوده
    سلام
    وقتتون بخير

    شما مطلبي اموزشي كامل در باره نرم افزار hfssداريد؟
    با سلام
    عذرخواهی میکنم برای انتخاب موضوع پایان نامه به مشکل خوردم ...گرایش موج هستم و علاقه مندم در این زمینه فعالیت کنم اگر براتون امکان داره بهم اطلاع بدید که چطور میتونم از کمک شما استفاده کنم !
    تولدتون مبارک...
    اشالله همیشه شاد و سلامت وموفق باشید :)
    دوست خوبم-امیدوارم سال بسیار خوبی در پیش رو داشته باشید:gol::gol: سال نو مبارک
    سوره نساء آیه مبارکه 19 :



    تاپیک: [ آیــــــه گـــــــرافـی ]
    سلام
    از اینکه چندین بار مزاحمتان شدم پوزش می خواهم . در زمینه پروژه ای که کار میکنم مشکل داشتم می خواستم اگر امکان داشته باشه از اطلاعاتتان استفاده کنم
    من یک تصویر دارم که طوری گرفته شده که از دید روبرو دارای زاویه است اگر بخواهم این زاویه نسبت به حالت دید از روبرو صفر شود از چه دستوراتی در متلب استفاده کنم .
    توضیح بیشتر : یک تابلو حاوی نوشته دارم که بر بالای یک درب نصب شده و در اطراف آن پر از پنجره و حفاظ است تصویر را باینری کردم فیلتر سوبل اعمال کردم دستورات connected component و لیبل کردن را نوشتم اما در اطراف آن تمامی لبه های مربوط به نرده و پنجره ها ظاهر شده می خواهم یک bounding box بگذارم که قسمت حاوی نوشته را برایم تفکیک کند با دو مشکل مواجهم یکی آنکه تعدادی از دستورات برای رسم مستطیل را بکار گرفتم به نتیجه نرسیدم دوم آنکه نمی دانم از چه دستوری استفاده کنم تا تابلو در دید از روبرو کاملا" منطبق بر دید من باشد و زاویه نداشته باشد . لطفا" اگر در این زمینه اطلاعاتی دارید کمکم کنید.
    با سپاس
    کسی نیست؟
    آیا واقعا کسی نیست؟
    آیا دستانم خالیست؟
    آیا بی کس است؟
    هرچه هست آرامش می خواهد...
    آرامشم کجاست؟
    آدرسش را دارید؟
    آیا واقعا کسی وجود دارد آرامم کند؟
    زمینی است؟!
    نه او نمی تواند باشد...
    خودش باعثش است...
    پس چه کسی می تواند آرامم کند؟
    فکر کنم آفریدگار آرامش بتواند آرامم کند...
    فکر کنم گزینه درستی انتخاب کردم...
    آدرسش را یافتم..
    خودش است ...خدایم....
    سلام اگه یه سر به وبلاگم بزنید و نظر بدید خوشحالم می کنیین
    یک آسمون نفس
    قال الله تبارک و تعالی:
    « یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ » .

    .
    .
    .

    « الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دیناً »



    ___________

    به یاد و پا به کار امام حی ، حضرت حجت(علیه السلام) باشید.

    مثل جدشان خیلی مظلوم و غریب هستند...

    امام علی(ع) 20 و اندی سال خونه نشین بودند،

    حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هزار و اندی سال است...



    روزي مرد کوري روي پله‌هاي ساختماني نشسته و کلاه و تابلويي را در کنار پايش قرار داده بود.. روي تابلو خوانده مي شد: «من کور هستم لطفا کمک کنيد.» روزنامه نگار خلاقي از کنار او مي گذشت؛ نگاهي به او انداخت. فقط چند سکه در داخل کلاه بود.. او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اينکه از مرد کور اجازه بگيرد، تابلوي او را برداشت، آن را برگرداند و اعلان ديگري روي آن نوشت و تابلو را کنار پاي او گذاشت و آنجا را ترک کرد. عصر آن روز، روز نامه نگار به آن محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است.
    مرد کور از صداي قدمهاي او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسي است که آن تابلو را نوشته بگويد ،که بر روي آن چه نوشته است؟ روزنامه نگار جواب داد: چيز خاص و مهمي نبود، من فقط نوشته شما را به شکل ديگري نوشتم؛ لبخندي زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هيچ وقت ندانست که او چه نوشته است ولي روي تابلوي او خوانده مي شد:
    « امروز بهار است، ولي من نميتوانم آنرا ببينم !!!!! »
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا