[h=4][/h][h=3]سيد تقي مير قا سمي[/h] چاي گياهي است هميشه سبز و دو لپهاي از تيره Theaceae با نام علمي amellia sinensis كه از برگهاي انتهايي آن ( يك غنچه و دو برگ ) در ساخت انواع چاي خشك استفاده مي شود. آب و هواي گرم ومرطوب ؛ خاكهاي شني و رسي با محدوده pH بين 5/4 تا 5/5، مناسب ترين شرايط رشدي براي گياه چاي به حساب مي آيند .
بيش از 50 هزار خانوار گيلاني و مازندراني با آن امرار معاش مي كنند. سطح زير كشت چاي در ايران حدود 35 هزار هكتار است كه از اين مقدار حدود 70 هزار تن چاي خشك بدست ميآيد. اين مقدار چاي حدود 55 درصد از نياز داخلي را تامين مي كنند و الباقي از محل واردات تامين مي شود . شايان ذكر است كه بايد در جستجوي راهكارهايي براي افزايش توليد آن در داخل كشور باشيم . مبارزه با عوامل خسارتزاي چاي (آفات ؛ بيماريها و علفهاي هرز) گامي در جهت افزايش توليد آن در واحد سطح ميباشد .
خسارت علفهاي هرز: آمار جهاني نشان ميدهد كه 14 تا 15 درصد محصول چاي جهان ؛ با هجوم علفهاي هرز چاي كاهش مييابد. چنانچه با علفهاي هرز باغهاي چاي مبارزهاي نشود ؛ ميزان خسارت به 40 تا 50 درصد كاهش برگ سبز نيز منجر مي شود علفهاي هرز چاي به مقدار نيم برابر نيتروژن ؛ يك برابر فسفر و دو برابر پتا سيم بيشتري نسبت به چاي از خاك جذب مي كنند. بعضي از گونههاي علفهاي هرز مانند پيربهاركانادايي ؛ بندواشها؛ مرغ و ارزن وحشي باعث كاهش طول ساقه ؛ كاهش تعداد و سطح برگ مي شوند و در مرحله گل دادن؛ بيشترين كاهش رشد را در بوته هاي چاي ايجاد مي كنند . بعضي از علفهاي هرزنظير ترشك و اويارسلام، ميزبان واسط شته چاي ميباشد. بذر ؛ شاخه و برگ بعضي از علفهاي هرز نظيرگندواشها هنگام برگچيني با برگهاي سبز چاي مخلوط شده و باعث بد طعم شدن چاي خشك ميشوند .در سالهاي پر باران هجوم علفهاي هرز بسيار زياد است و چون مبارزه مكانيكي با آن در فصل برداشت صورت ميگيرد، بنابراين هزينه كارگري بسيار بالاست .
تنوع علفهاي هرز در چاي : تمامي علفهاي هرز از گونه هاي تك لپهاي و دولپهاي ميباشند. در كشور هندوستان درسال 1998 ؛ 340 گونه از 76 تيره گياهي جزو علفهاي هرز چاي بودند كه در ميان آنها تيره هاي Poaceae “ Astraceae “ Fabaceae بيشترين فراواني را دارند. 19 گونه علفهاي هرز با درصد تراكم بالا، جزو علف هرز بسيارمهم باغهاي چاي هستند كه در ميان آنها جمعيت پهن برگان بيشتر ميباشد در ايران طي سالهاي 1372تا1382 حدود 100 گونه علف هرز متعلق به 30 تيره گياهي كه اكثرا در گيلان و مازندارن شناسايي شدند. بيشترينگونههاي علفهاي هرز متعلق به دو تيره Astraceae , Poaceae هستند . علفهاي هرز بند واش خشكزي، بندواش آبزي، دم روباهي، ؛ علف موئين ؛ چمن، ارزن جنگلي، اويار سلام، پنجه كلاغي، پير بهار كانادايي، پيچك، تمشك باغهاي كوهپايه؛ شبدر ترشك و آناغاليس، بيشترين فراواني نسبت به گونههاي ديگر جزء علفهاي هرز بسيار مهم هستند كه در ميان آنها جمعيت باريك برگان بيشتر از پهن برگان است.
روشهاي كنترل علفهاي هرز چاي
رايج ترين روش مبارزه با علفهاي هرز چاي ،بصورت سنتي استفاده از فوكا زدن بين رديفهاي چايكاري مي باشد ؛كه سالي دو الي سه بار انجام ميشود. مبارزه مطلوب مديريت تلفيقي است كه از روشهاي سنتي ؛ زراعي و كاربرد علف كشها تواما استفاده ميگردد . كاربرد روشهاي مبارزه زراعي ( هرس كردن ؛ كود پاشي مناسب ؛كاشت رديفي ؛ آبياري و كاشت گياهان خفه كننده ) و استفاده از علف كشهاي پس رويشي گليفوزيت و پاراكوات با رعايت نكات احتياطي علاوه بر كاهش هزينه وجين در باغهاي چاي و كنترل كامل علفهاي هرز؛ گامي در جهت كاربرد عمليات بدون شخم در باغهاي چاي محسوب ميگردد.
بيش از 50 هزار خانوار گيلاني و مازندراني با آن امرار معاش مي كنند. سطح زير كشت چاي در ايران حدود 35 هزار هكتار است كه از اين مقدار حدود 70 هزار تن چاي خشك بدست ميآيد. اين مقدار چاي حدود 55 درصد از نياز داخلي را تامين مي كنند و الباقي از محل واردات تامين مي شود . شايان ذكر است كه بايد در جستجوي راهكارهايي براي افزايش توليد آن در داخل كشور باشيم . مبارزه با عوامل خسارتزاي چاي (آفات ؛ بيماريها و علفهاي هرز) گامي در جهت افزايش توليد آن در واحد سطح ميباشد .
خسارت علفهاي هرز: آمار جهاني نشان ميدهد كه 14 تا 15 درصد محصول چاي جهان ؛ با هجوم علفهاي هرز چاي كاهش مييابد. چنانچه با علفهاي هرز باغهاي چاي مبارزهاي نشود ؛ ميزان خسارت به 40 تا 50 درصد كاهش برگ سبز نيز منجر مي شود علفهاي هرز چاي به مقدار نيم برابر نيتروژن ؛ يك برابر فسفر و دو برابر پتا سيم بيشتري نسبت به چاي از خاك جذب مي كنند. بعضي از گونههاي علفهاي هرز مانند پيربهاركانادايي ؛ بندواشها؛ مرغ و ارزن وحشي باعث كاهش طول ساقه ؛ كاهش تعداد و سطح برگ مي شوند و در مرحله گل دادن؛ بيشترين كاهش رشد را در بوته هاي چاي ايجاد مي كنند . بعضي از علفهاي هرزنظير ترشك و اويارسلام، ميزبان واسط شته چاي ميباشد. بذر ؛ شاخه و برگ بعضي از علفهاي هرز نظيرگندواشها هنگام برگچيني با برگهاي سبز چاي مخلوط شده و باعث بد طعم شدن چاي خشك ميشوند .در سالهاي پر باران هجوم علفهاي هرز بسيار زياد است و چون مبارزه مكانيكي با آن در فصل برداشت صورت ميگيرد، بنابراين هزينه كارگري بسيار بالاست .
تنوع علفهاي هرز در چاي : تمامي علفهاي هرز از گونه هاي تك لپهاي و دولپهاي ميباشند. در كشور هندوستان درسال 1998 ؛ 340 گونه از 76 تيره گياهي جزو علفهاي هرز چاي بودند كه در ميان آنها تيره هاي Poaceae “ Astraceae “ Fabaceae بيشترين فراواني را دارند. 19 گونه علفهاي هرز با درصد تراكم بالا، جزو علف هرز بسيارمهم باغهاي چاي هستند كه در ميان آنها جمعيت پهن برگان بيشتر ميباشد در ايران طي سالهاي 1372تا1382 حدود 100 گونه علف هرز متعلق به 30 تيره گياهي كه اكثرا در گيلان و مازندارن شناسايي شدند. بيشترينگونههاي علفهاي هرز متعلق به دو تيره Astraceae , Poaceae هستند . علفهاي هرز بند واش خشكزي، بندواش آبزي، دم روباهي، ؛ علف موئين ؛ چمن، ارزن جنگلي، اويار سلام، پنجه كلاغي، پير بهار كانادايي، پيچك، تمشك باغهاي كوهپايه؛ شبدر ترشك و آناغاليس، بيشترين فراواني نسبت به گونههاي ديگر جزء علفهاي هرز بسيار مهم هستند كه در ميان آنها جمعيت باريك برگان بيشتر از پهن برگان است.
روشهاي كنترل علفهاي هرز چاي
رايج ترين روش مبارزه با علفهاي هرز چاي ،بصورت سنتي استفاده از فوكا زدن بين رديفهاي چايكاري مي باشد ؛كه سالي دو الي سه بار انجام ميشود. مبارزه مطلوب مديريت تلفيقي است كه از روشهاي سنتي ؛ زراعي و كاربرد علف كشها تواما استفاده ميگردد . كاربرد روشهاي مبارزه زراعي ( هرس كردن ؛ كود پاشي مناسب ؛كاشت رديفي ؛ آبياري و كاشت گياهان خفه كننده ) و استفاده از علف كشهاي پس رويشي گليفوزيت و پاراكوات با رعايت نكات احتياطي علاوه بر كاهش هزينه وجين در باغهاي چاي و كنترل كامل علفهاي هرز؛ گامي در جهت كاربرد عمليات بدون شخم در باغهاي چاي محسوب ميگردد.