توليد پلاستيك از گياهان

توليد پلاستيك از گياهان

  • عالي

    رای: 0 0.0%
  • خوب

    رای: 0 0.0%
  • مضر محيط زيست

    رای: 0 0.0%
  • به دنبال رهكار ديگر

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    0
  • نظرسنجی بسته .

biotech87

عضو جدید
در انتهاى جاده اى سنگلاخى در ایالت آیواى مرکزى، یک کشاورز در افق، به جایى خیره شده است که تا چشم کار مى کند گیاهان بلند و برگ دار ذرت قرار دارند و زیر نسیم موج مى زنند. او لبخندى مى زند زیرا چیزى در مورد کشتزارش مى داند که کمتر کسى از آن آگاه است چون نه فقط دانه هاى ذرت در سنبله آن رشد مى کنند بلکه گرانول هاى پلاستیک نیز در ساقه و برگ هاى آن تولید مى شوند.
به نظر مى رسد که ایده رشد دادن پلاستیک «که در آینده نزدیک قابل حصول است» جالب تر از ساخت پلاستیک ها در کارخانجات پتروشیمى باشد. در این کارخانجات هر ساله حدود ۲۷۰ میلیون تن نفت و گاز مصرف مى شود. در واقع سوخت هاى فسیلى علاوه بر انرژى، مواد اولیه را نیز براى تبدیل نفت خام به پلاستیک هاى معمولى از قبیل پلى استایرن، پلى اتیلن و پلى پروپیلن فراهم مى کنند. کاربرد پلاستیک ها در تمام شئونات زندگى، گسترده شده است و نمى توان روزى، زندگى بدون پلاستیک را تصور کرد چون از بطرى هاى شیر و نوشابه گرفته تا لباس و قطعات خودرو از پلاستیک هستند، گرچه این تولید زیاد پلاستیک ها اساساً زیر سئوال رفته است. انتظار مى رود منابع شناخته شده ذخیره جهانى نفت تا ۸۰ سال دیگر تمام شوند و این در مورد گاز طبیعى ۷۰ سال و براى زغال ۷۰۰ سال است، اما تاثیرات اقتصادى کاهش این منابع خیلى زودتر فرا خواهد رسید. وقتى منابع کاهش یابد، قیمت ها هر روز بالا خواهد رفت و این واقعیتى است که نمى تواند از کانون توجه سیاستگزاران خارج شود. چند سال قبل کلینتون رئیس جمهور آمریکا در ماه اوت ۱۹۹۹ یک دستورالعمل اجرایى صادر کرد و طى آن تاکید کرد که باید کار محققین به سمت جایگزینى سوخت هاى فسیلى با مواد گیاهى به عنوان سوخت و نیز به عنوان مواد خام جهت گیرى شود. با توجه به این نگرانى ها، تلاش مهندسین بیوشیمى براى کشف چگونگى رشد پلاستیک گیاهى از دو جهت سبز است: یکى اینکه قابل ساخت از منابع تجدیدپذیر است و دیگر اینکه اساساً پلاستیک تولیدى پس از دور ریختن قابل تجزیه بیولوژیکى است.
اما تحقیقات اخیر تردیدهایى در مورد صحت این دیدگاه ها به وجود آورده است. اول اینکه، توانایى تجزیه بیولوژیکى داراى «هزینه پنهانى» است. بدین معنى که با تجزیه پلاستیک ها دى اکسیدکربن و متان تشکیل و متصاعد مى شود که این گازها، جزء گازهاى به دام افکننده گرما یا گازهاى گلخانه اى هستند که کوشش هاى امروزه جهانى در جهت کاهش آنها است. علاوه بر این، هنوز به سوخت هاى فسیلى براى ایجاد انرژى مورد نیاز فرایند استخراج پلاستیک از گیاهان نیاز است. براساس محاسبات، این نیاز به انرژى بسیار بیشتر از آن چیزى بود که فکر مى شد. در اینجا است که باید گفت تولید موفقیت آمیز پلاستیک هاى سبز در گرو این است که محققان بتوانند با روش هاى با صرفه، بر موانع مصرف انرژى غلبه کرده در عین حال نیز هیچ بارى بر محیط زیست اضافه نکنند. تولید سنتى پلاستیک ها متضمن مصرف بسیار زیاد سوخت فسیلى است. خودروها، کامیون ها، هواپیماها و نیروگاه ها بیشتر از ۹۰ درصد از مواد تولیدى پالایشگاه ها را مى بلعند، اما پلاستیک ها
از بقیه آن استفاده مى کنند که این مقدار تنها در آمریکا حدود ۸۰ میلیون تن در سال است.
تا به امروز کوشش صنایع بیوتکنولوژیکى و کشاورزى در مورد جایگزینى پلاستیک هاى معمولى با پلاستیک هاى گیاهى به سه دیدگاه منجر شده است که عبارتند از: تبدیل شکرهاى گیاهى به پلاستیک، تولید پلاستیک در داخل بدن میکروارگانیسم هاى گیاهى، رشد پلاستیک در ذرت و دیگر غلات.
شرکت کارگیل (Cargill) یکى از غول هاى صنایع کشاورزى به همراه شرکت داو (Dow) برترین شرکت شیمیایى جهان، چند سال پیش به توسعه دیدگاه اول همت گماشتند که به تبدیل شکر حاصل از ذرت و دیگر گیاهان پلاستیکى به نام پلى لاکتید (PLA) منجر شد. در مرحله اول میکروارگانیسم ها شکر را به اسیدلاکتیک تبدیل مى کنند و در مرحله بعدى، به طور شیمیایى مولکول هاى اسید لاکتیک به یکدیگر متصل مى شوند تا زنجیره اى مشابه زنجیره پلى اتیلن ترفنالات (PET) که پلاستیکى پتروشیمیایى است و در بطرى نوشابه هاى خانواده و در الیاف لباس ها استفاده مى شود، به دست آید. در واقع جست وجوى محصولات جدید از شکر ذرت، جزیى از فعالیت هاى طبیعى شرکت کارگیل بود که با استفاده از کارخانه هاى آسیاى مرطوب دانه هاى ذرت را به محصولاتى از قبیل شربت با فروکتوز بالاى ذرت، اسید سیتریک، روغن نباتى، بیواتانول و غذاهاى حیوانات تبدیل مى کند. در سال ۱۹۹۹ کارخانه هاى این شرکت ۳۹ میلیون تن ذرت را فرایند کردند که این مقدار تقریباً ۱۵ درصد کل برداشت ذرت آمریکا در آن سال بود. در ابتداى سال ۲۰۰۰ مجموعه کارگیل- داو طرحى با سرمایه ۳۰۰ میلیون دلار به منظور تولید انبوه پلاستیک جدیدشان راه اندازى کرد. این طرح با نام تجارى Nature Works و براى تولید انبوه PLA ارائه شد.
دیگر شرکت ها از جمله صنایع شیمیایى سلطنتى (ICI) روش هایى براى تولید نوع دوم این پلاستیک ها ابداع کردند. این پلاستیک پلى هیدروکسى آلکانوایت (PHA) نام دارد. PHA شبیه PLA از شکر گیاهى ساخته شده و تجزیه پذیر است. البته در مورد PHA یک باکترى به نام Ralstona eutropha شکر را مستقیماً به پلاستیک تبدیل مى کند. براى تولید PLA یک مرحله شیمیایى خارج از ارگانیسم باید انجام گیرد اما در تولید PHA، این زنجیره به طور طبیعى در داخل میکروارگانیسم تا ۹۰ درصد از جرم سلول منفرد به صورت گرانول تجمع مى کند.
در پاسخ به بحران نفت در دهه ،۱۹۷۰ ICI فرایند تخمیرى در مقیاس صنعتى خود را که طى آن میکروارگانیسم ها شکر را به PHA تبدیل مى کنند، با ظرفیت چند تن در سال ارائه کرد. شرکت هاى دیگرى این پلاستیک را قالب ریزى کرده و از آن اقلام تجارتى مثل تیغ ریش قابل تجزیه بیولوژیکى و بطرى هاى شامپو ساخته و به بازار ارائه کردند. اما این اقلام پلاستیکى اساساً قیمت بالاترى از اقلام با پلاستیک هاى معمولى داشتند و هیچ مزیت عملکردى به غیر از تجزیه پذیرى بیولوژیکى نداشتند. در سال ۱۹۹۵ شرکت مونسانتو (Monsanto) فرایند و دستگاه هاى مربوطه را خریدارى کرد، اما سودآورى آن هم مبهم باقى مانده است. بسیارى شرکت ها و گروه هاى علمى و نیز شرکت مونسانتو کوشش هاى خود را معطوف به سومین دیدگاه تولید PHA یعنى رشد دادن پلاستیک در گیاه کرده اند. با تصحیح ژنتیکى گیاه غله مى توان آن را قادر به سنتز پلاستیک ساخت و در نتیجه فرایند تخمیر را حذف کرد. یعنى به جاى رشد دادن غله، سپس برداشت آن، فرایند کردن آن، تولید شکر و نهایتاً تخمیر شکر و تولید پلاستیک مى توان مستقیماً پلاستیک را در خود گیاه ساخت. بسیارى محققین این دیدگاه را جذاب ترین و با بازده ترین راه حل ساخت پلاستیک از منابع انرژى تجدیدپذیر مى دانند. طى این سال ها گروه هاى زیادى در تعقیب این هدف بوده و هستند.
146841.jpg
در اواسط دهه ۱۹۸۰ استیون اسلاتر (Steven C.Salter) عضو گروهى بود که وظیفه آن جداسازى ژن هاى سازنده پلاستیک از باکترى بود. محققین پیش بینى مى کنند که قرار دادن این آنزیم ها در داخل یک گیاه مى تواند تبدیل استیل کوآنزیم A (ماده ى که حین تبدیل نور خورشید به انرژى، به طور طبیعى در گیاه تشکیل مى شود) به نوعى پلاستیک را انجام پذیر سازد. در سال ۱۹۹۲ همکارى بین دانشمندان دانشگاه دولتى میشیگان و دانشگاه جیمز مادیسون با این هدف شروع شد. محققین با انجام مهندسى ژنتیک روى گیاه Arabidopsis Thalianan توانستند نوعى PHA ترد بسازند. دو سال بعد شرکت مونسانتو کار براى ساخت نوع انعطاف پذیرتر PHA را روى یک گیاه معمول تر یعنى ذرت شروع کرد. از آنجا که تولید پلاستیک نمى تواند با تولید غذا رقابت کند، محققین هدف خود را به سوى استفاده از قسمت هایى از گیاه ذرت که برداشت نمى شود (مثل برگ و ساقه) متوجه ساختند. رشد دادن پلاستیک در برگ و ساقه به کشاورزان هنوز این امکان را مى دهد که بتوانند با کمباین هاى معمولى میوه ذرت را برداشت کرده و با زیرورو کردن مجدد مزرعه، برگ ها و ساقه هاى حاوى پلاستیک را برداشت کنند. برخلاف تولید PHA و PLA به روش تخمیر که باید با استفاده از زمین براى تولید ذرت براى دیگر مقاصد رقابت کند، رشد دادن PHA در برگ و ساقه ذرت این امکان را به وجود مى آورد که بتوان ذرت و پلاستیک را به طور همزمان از یک مزرعه به دست آورد. ضمناً با استفاده از گیاهان مناسب شرایط نامساعد مثل Switch grass مى توان از این تقابل بین تولید پلاستیک و دیگر استفاده ها از زمین جلوگیرى کرد. یعنى لزومى ندارد که فقط زمین هاى مخصوص کشت ذرت را به این کار اختصاص دهید. محققین به پیشرفت هاى فنى وسیعى در زمینه افزایش میزان پلاستیک در گیاه و همچنین تغییر زنجیره پلاستیک به منظور حصول به خواص مفید، دست یافته اند. گرچه این نتایج وقتى مستقلاً دیده مى شوند تشویق کننده اند ولى حصول به هر دو ویژگى یعنى ترکیب مفید و نیز میزان بالاى پلاستیک در گیاه خود یک مشکل است. تاکنون اثبات شده است که کلروپلاست هاى برگ بهترین مکان براى تولید پلاستیک هستند. اما کلروپلاست ها اعضاى سبزى هستند که وظیفه شان جذب نور است و این در حالى است که غلظت بالاى پلاستیک از فتوسنتز جلوگیرى کرده و بازدهى گیاه را کاهش مى دهد. همچنین جداسازى پلاستیک از گیاه خود یک چالش است. ابتدائاً محققین شرکت مونسانتو تاسیسات استخراج را به عنوان واحد جانبى کارخانه فرآورى ذرت در نظر گرفتند. اما وقتى این واحد را روى کاغذ طراحى کردند متوجه شدند استخراج و جمع آورى پلاستیک به مقادیر زیادى حلال نیاز دارد که در نتیجه مى بایست بعداً به منظور استفاده مجدد بازیابى شود. این زیرساختار فرایند از لحاظ اندازه با کارخانه هاى موجود پتروشیمیایى برابرى مى کند و اندازه کارخانه آسیاى ذرت را به شدت افزایش مى دهد. باید توجه داشت که انجام سرمایه گذارى و گذشت زمان باعث مى شود که محققین بر این موانع فنى غلبه کنند.
اما اینجا سئوالى که مطرح مى شود این است که کدام راه حل ارزشمندتر است؟ وقتى انرژى و ماده خام لازم براى هر مرحله رشد PHA در گیاهان، برداشت، خشک کردن برگ و ساقه، استخراج PHA از برگ و ساقه، تخلیص پلاستیک، جداسازى و بازیایى حلال و تبدیل پلاستیک به رزین را بررسى کنید خواهید دید که این دیدگاه، انرژى خیلى بیشترى نسبت به تولید مواد پلاستیکى از منابع فسیلى در اغلب روش هاى پتروشیمیایى، مصرف مى کند. در یک تحقیق که اخیراً تکمیل شده است، محققین متوجه شدند که ساخت یک کیلوگرم PHA از گیاه ذرت (تصحیح شده ژنتیکى) حدود ۳۰۰ درصد انرژى بیشتر از ۲۹ مگاژول لازم براى ساخت مقدار برابر پلى اتیلن (ساخته شده از سوخت فسیلى) مصرف مى کند. بنابراین ناامیدانه باید گفت مزیت استفاده از ذرت به جاى نفت به عنوان ماده خام، جبران کننده این میزان اختلاف در انرژى مصرفى نیست. براساس الگوهاى امروزى مصرف انرژى در صنایع فرآورى ذرت، براى تولید یک کیلوگرم PHA نیاز به ۶۵/۲ کیلوگرم سوخت فسیلى است. براساس اطلاعات جمع آورى شده توسط جامعه سازندگان اروپایى پلاستیک ها (APME) از ۳۶ کارخانه اروپایى تولید پلاستیک، تخمین زده شد که براى تولید یک کیلوگرم پلى اتیلن تنها به ۲/۲ کیلوگرم نفت و گاز طبیعى نیاز است که تقریباً نصف آن در محصول نهایى ظاهر مى شود. این موضوع به این معنى است که تنها ۶۰ درصد از مقدار نفت و گاز مصرفى یعنى ۳/۱ کیلوگرم از آن به منظور تولید انرژى سوزانده مى شود.
با توجه به این مقایسه، ممکن نیست متقاعد شوید که رشد دادن پلاستیک در ذرت و سپس استخراج آن توسط انرژى ناشى از سوخت هاى فسیلى باعث حفظ منابع فسیلى مى شود. در واقع با جایگزینى منبع تجدیدپذیر به جاى منبع تجدیدناپذیر، ناگزیر به استفاده از مقدار بیشترى از آن خواهید شد. در مطالعه قدیمى ترى، آقاى «تیلمان جرن جروس» (Tilman Gorngross) کشف کرد که تولید یک کیلوگرم PHA به وسیله تخمیر میکروبى همان میزان سوخت فسیلى، یعنى ۳۹/۲ کیلوگرم، نیاز دارد. این نتایج مایوس کننده قسمتى از دلایلى بود که براساس آن شرکت مونسانتو، پیشرو تولید PHA از گیاه، سال گذشته اعلام کرد که توسعه چنین سیستم هاى تولید پلاستیک را متوقف خواهد کرد. هم اکنون تنها پلاستیک کارخانه اى به این روش که صنعتى شده است، پلاستیک PLAى Cargill- Dow است. این فرایند ۲۰ تا ۵۰ درصد منابع فسیلى کمترى نسبت به ساختن پلاستیک از نفت مصرف مى کند، اما هنوز از دیدگاه انرژى بسیار پرمصرف تر از بسیارى فرایندهاى پتروشیمیایى است. مسئولان شرکت انتظار دارند نهایتاً بتوانند میزان انرژى لازم را کاهش دهند. راه دیگر همانا توسعه دیگر منابع شکر گیاهى که انرژى کمترى براى فرآورى نیاز دارند، (مثل گندم و چغندر) است که مى تواند استفاده از سوخت هاى فسیلى را کاهش دهد.
در همین زمان، دانشمندان در Cargill- Dow تخمین مى زنند اولین تاسیسات ساخت PLA که هم اکنون در Blair نبراسکا در حال ساخت است، بتواند براى هر کیلوگرم پلاستیک ۵۶ مگاژول انرژى مصرف کند که این مقدار ۵۰ درصد بیشتر از انرژى لازم براى PET ولى ۴۰ درصد کمتر از نایلون است.
انرژى لازم براى تولید پلاستیک هاى گیاهى دومین و حتى اولین مشکل زیست محیطى این فرایند است.
نفت اولین منبع براى تولید پلاستیک هاى معمول است، اما ساخت پلاستیک از گیاهان عمدتاً بر زغال و گاز طبیعى تکیه دارد که براى راه انداختن مزارع ذرت و صنایع فرآورى ذرت مصرف مى شود. به همین دلیل تعدادى از روش هاى گیاهى از سوخت هاى کمیاب (نفت) به سوخت هاى فراوان (زغال) تغییر سوخت داده اند. بعضى متخصصان معتقدند این تغییر سوخت گامى به سمت توسعه پایدار است. موضوع فراموش شده در این منطق، این حقیقت است که تمامى سوخت فسیلى مصرف شده براى ساخت پلاستیک ها از مواد خام تجدیدپذیر (ذرت) مى بایست سوخته شوند تا انرژى تولید کنند، در حالى که در فرایندهاى پتروشیمیایى قسمت عمده اى از سوخت به محصول نهایى تبدیل مى شود.
سوزاندن سوخت بیشتر باعث وخیم تر کردن مشکل دیگرى مى شود که آن افزایش انتشار گازهاى گلخانه اى مثل دى اکسیدکربن است. همچنین به طور طبیعى دیگر انتشارات مرتبط با احتراق سوخت فسیلى، مثل دى اکسید گوگرد نیز افزایش مى یابد. این گاز باعث تولید باران اسیدى مى شود و مورد نگرانى است. باید توجه داشت که هر فرایندى که انتشار چنین گازهایى را افزایش دهد، در تقابل با پروتکل کیوتو قرار مى گیرد. این قرارداد ناشى از کوشش بین المللى است که توسط سازمان ملل به منظور تصحیح کیفیت هوا و محدود کردن گرم شدن جهانى از طریق کاهش دى اکسیدکربن و دیگر گازهاى مسئول در اتمسفر برقرار شده است.
چنین نتیجه گیرى از تحلیل هاى ارائه شده، اجتناب ناپذیر است. مزیت زیست محیطى رشد پلاستیک ها در گیاهان در سایه مضراتى چون افزایش مصرف انرژى و افزایش انتشار گازها قرار گرفته است. به نظر مى آید PLA تنها پلاستیک گیاهى باشد که بتواند در این زمینه رقابت کند. گرچه این راه حل به اندازه ساخت PHA در گیاه مناسب نیست، اما داراى مزایایى است که یک فرایند را با بازده جلوه گر مى کند. یعنى نیاز به انرژى کم و درصد بالاى تبدیل (بیش از ۸۰ درصد از هر کیلوگرم از شکر گیاهى در محصول نهایى ظاهر مى شود). اما به رغم PLA بر پلاستیک گیاهى، حین تولید این پلاستیک به ناچار مقادیر بیشترى گاز گلخانه اى نسبت به فرایندهاى پتروشیمیایى مشابه منتشر مى شود.
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
توليد پلاستيك از گياهان

توليد پلاستيك از گياهان

در انتهاى جاده اى سنگلاخى در ايالت آيواى مركزى، يك كشاورز در افق، به جايى خيره شده است كه تا چشم كار مى كند گياهان بلند و برگ دار ذرت قرار دارند و زير نسيم موج مى زنند. او لبخندى مى زند زيرا چيزى در مورد كشتزارش مى داند كه كمتر كسى از آن آگاه است چون نه فقط دانه هاى ذرت در سنبله آن رشد مى كنند بلكه گرانول هاى پلاستيك نيز در ساقه و برگ هاى آن توليد مى شوند.
به نظر مى رسد كه ايده رشد دادن پلاستيك «كه در آينده نزديك قابل حصول است» جالب تر از ساخت پلاستيك ها در كارخانجات پتروشيمى باشد. در اين كارخانجات هر ساله حدود ۲۷۰ ميليون تن نفت و گاز مصرف مى شود. در واقع سوخت هاى فسيلى علاوه بر انرژى، مواد اوليه را نيز براى تبديل نفت خام به پلاستيك هاى معمولى از قبيل پلى استايرن، پلى اتيلن و پلى پروپيلن فراهم مى كنند. كاربرد پلاستيك ها در تمام شئونات زندگى، گسترده شده است و نمى توان روزى، زندگى بدون پلاستيك را تصور كرد چون از بطرى هاى شير و نوشابه گرفته تا لباس و قطعات خودرو از پلاستيك هستند، گرچه اين توليد زياد پلاستيك ها اساساً زير سئوال رفته است. انتظار مى رود منابع شناخته شده ذخيره جهانى نفت تا ۸۰ سال ديگر تمام شوند و اين در مورد گاز طبيعى ۷۰ سال و براى زغال ۷۰۰ سال است، اما تاثيرات اقتصادى كاهش اين منابع خيلى زودتر فرا خواهد رسيد. وقتى منابع كاهش يابد، قيمت ها هر روز بالا خواهد رفت و اين واقعيتى است كه نمى تواند از كانون توجه سياستگزاران خارج شود. چند سال قبل كلينتون رئيس جمهور آمريكا در ماه اوت ۱۹۹۹ يك دستورالعمل اجرايى صادر كرد و طى آن تاكيد كرد كه بايد كار محققين به سمت جايگزينى سوخت هاى فسيلى با مواد گياهى به عنوان سوخت و نيز به عنوان مواد خام جهت گيرى شود. با توجه به اين نگرانى ها، تلاش مهندسين بيوشيمى براى كشف چگونگى رشد پلاستيك گياهى از دو جهت سبز است: يكى اينكه قابل ساخت از منابع تجديدپذير است و ديگر اينكه اساساً پلاستيك توليدى پس از دور ريختن قابل تجزيه بيولوژيكى است.
اما تحقيقات اخير ترديدهايى در مورد صحت اين ديدگاه ها به وجود آورده است. اول اينكه، توانايى تجزيه بيولوژيكى داراى «هزينه پنهانى» است. بدين معنى كه با تجزيه پلاستيك ها دى اكسيدكربن و متان تشكيل و متصاعد مى شود كه اين گازها، جزء گازهاى به دام افكننده گرما يا گازهاى گلخانه اى هستند كه كوشش هاى امروزه جهانى در جهت كاهش آنها است. علاوه بر اين، هنوز به سوخت هاى فسيلى براى ايجاد انرژى مورد نياز فرايند استخراج پلاستيك از گياهان نياز است. براساس محاسبات، اين نياز به انرژى بسيار بيشتر از آن چيزى بود كه فكر مى شد. در اينجا است كه بايد گفت توليد موفقيت آميز پلاستيك هاى سبز در گرو اين است كه محققان بتوانند با روش هاى با صرفه، بر موانع مصرف انرژى غلبه كرده در عين حال نيز هيچ بارى بر محيط زيست اضافه نكنند. توليد سنتى پلاستيك ها متضمن مصرف بسيار زياد سوخت فسيلى است. خودروها، كاميون ها، هواپيماها و نيروگاه ها بيشتر از ۹۰ درصد از مواد توليدى پالايشگاه ها را مى بلعند، اما پلاستيك ها
از بقيه آن استفاده مى كنند كه اين مقدار تنها در آمريكا حدود ۸۰ ميليون تن در سال است.
تا به امروز كوشش صنايع بيوتكنولوژيكى و كشاورزى در مورد جايگزينى پلاستيك هاى معمولى با پلاستيك هاى گياهى به سه ديدگاه منجر شده است كه عبارتند از: تبديل شكرهاى گياهى به پلاستيك، توليد پلاستيك در داخل بدن ميكروارگانيسم هاى گياهى، رشد پلاستيك در ذرت و ديگر غلات.
شركت كارگيل (Cargill) يكى از غول هاى صنايع كشاورزى به همراه شركت داو (Dow) برترين شركت شيميايى جهان، چند سال پيش به توسعه ديدگاه اول همت گماشتند كه به تبديل شكر حاصل از ذرت و ديگر گياهان پلاستيكى به نام پلى لاكتيد (PLA) منجر شد. در مرحله اول ميكروارگانيسم ها شكر را به اسيدلاكتيك تبديل مى كنند و در مرحله بعدى، به طور شيميايى مولكول هاى اسيد لاكتيك به يكديگر متصل مى شوند تا زنجيره اى مشابه زنجيره پلى اتيلن ترفنالات (PET) كه پلاستيكى پتروشيميايى است و در بطرى نوشابه هاى خانواده و در الياف لباس ها استفاده مى شود، به دست آيد. در واقع جست وجوى محصولات جديد از شكر ذرت، جزيى از فعاليت هاى طبيعى شركت كارگيل بود كه با استفاده از كارخانه هاى آسياى مرطوب دانه هاى ذرت را به محصولاتى از قبيل شربت با فروكتوز بالاى ذرت، اسيد سيتريك، روغن نباتى، بيواتانول و غذاهاى حيوانات تبديل مى كند. در سال ۱۹۹۹ كارخانه هاى اين شركت ۳۹ ميليون تن ذرت را فرايند كردند كه اين مقدار تقريباً ۱۵ درصد كل برداشت ذرت آمريكا در آن سال بود. در ابتداى سال ۲۰۰۰ مجموعه كارگيل- داو طرحى با سرمايه ۳۰۰ ميليون دلار به منظور توليد انبوه پلاستيك جديدشان راه اندازى كرد. اين طرح با نام تجارى Nature Works و براى توليد انبوه PLA ارائه شد.
ديگر شركت ها از جمله صنايع شيميايى سلطنتى (ICI) روش هايى براى توليد نوع دوم اين پلاستيك ها ابداع كردند. اين پلاستيك پلى هيدروكسى آلكانوايت (PHA) نام دارد. PHA شبيه PLA از شكر گياهى ساخته شده و تجزيه پذير است. البته در مورد PHA يك باكترى به نام Ralstona eutropha شكر را مستقيماً به پلاستيك تبديل مى كند. براى توليد PLA يك مرحله شيميايى خارج از ارگانيسم بايد انجام گيرد اما در توليد PHA، اين زنجيره به طور طبيعى در داخل ميكروارگانيسم تا ۹۰ درصد از جرم سلول منفرد به صورت گرانول تجمع مى كند.
در پاسخ به بحران نفت در دهه ،۱۹۷۰ ICI فرايند تخميرى در مقياس صنعتى خود را كه طى آن ميكروارگانيسم ها شكر را به PHA تبديل مى كنند، با ظرفيت چند تن در سال ارائه كرد. شركت هاى ديگرى اين پلاستيك را قالب ريزى كرده و از آن اقلام تجارتى مثل تيغ ريش قابل تجزيه بيولوژيكى و بطرى هاى شامپو ساخته و به بازار ارائه كردند. اما اين اقلام پلاستيكى اساساً قيمت بالاترى از اقلام با پلاستيك هاى معمولى داشتند و هيچ مزيت عملكردى به غير از تجزيه پذيرى بيولوژيكى نداشتند. در سال ۱۹۹۵ شركت مونسانتو (Monsanto) فرايند و دستگاه هاى مربوطه را خريدارى كرد، اما سودآورى آن هم مبهم باقى مانده است. بسيارى شركت ها و گروه هاى علمى و نيز شركت مونسانتو كوشش هاى خود را معطوف به سومين ديدگاه توليد PHA يعنى رشد دادن پلاستيك در گياه كرده اند. با تصحيح ژنتيكى گياه غله مى توان آن را قادر به سنتز پلاستيك ساخت و در نتيجه فرايند تخمير را حذف كرد. يعنى به جاى رشد دادن غله، سپس برداشت آن، فرايند كردن آن، توليد شكر و نهايتاً تخمير شكر و توليد پلاستيك مى توان مستقيماً پلاستيك را در خود گياه ساخت. بسيارى محققين اين ديدگاه را جذاب ترين و با بازده ترين راه حل ساخت پلاستيك از منابع انرژى تجديدپذير مى دانند. طى اين سال ها گروه هاى زيادى در تعقيب اين هدف بوده و هستند.
146841.jpg
در اواسط دهه ۱۹۸۰ استيون اسلاتر (Steven C.Salter) عضو گروهى بود كه وظيفه آن جداسازى ژن هاى سازنده پلاستيك از باكترى بود. محققين پيش بينى مى كنند كه قرار دادن اين آنزيم ها در داخل يك گياه مى تواند تبديل استيل كوآنزيم A (ماده ى كه حين تبديل نور خورشيد به انرژى، به طور طبيعى در گياه تشكيل مى شود) به نوعى پلاستيك را انجام پذير سازد. در سال ۱۹۹۲ همكارى بين دانشمندان دانشگاه دولتى ميشيگان و دانشگاه جيمز ماديسون با اين هدف شروع شد. محققين با انجام مهندسى ژنتيك روى گياه Arabidopsis Thalianan توانستند نوعى PHA ترد بسازند. دو سال بعد شركت مونسانتو كار براى ساخت نوع انعطاف پذيرتر PHA را روى يك گياه معمول تر يعنى ذرت شروع كرد. از آنجا كه توليد پلاستيك نمى تواند با توليد غذا رقابت كند، محققين هدف خود را به سوى استفاده از قسمت هايى از گياه ذرت كه برداشت نمى شود (مثل برگ و ساقه) متوجه ساختند. رشد دادن پلاستيك در برگ و ساقه به كشاورزان هنوز اين امكان را مى دهد كه بتوانند با كمباين هاى معمولى ميوه ذرت را برداشت كرده و با زيرورو كردن مجدد مزرعه، برگ ها و ساقه هاى حاوى پلاستيك را برداشت كنند. برخلاف توليد PHA و PLA به روش تخمير كه بايد با استفاده از زمين براى توليد ذرت براى ديگر مقاصد رقابت كند، رشد دادن PHA در برگ و ساقه ذرت اين امكان را به وجود مى آورد كه بتوان ذرت و پلاستيك را به طور همزمان از يك مزرعه به دست آورد. ضمناً با استفاده از گياهان مناسب شرايط نامساعد مثل Switch grass مى توان از اين تقابل بين توليد پلاستيك و ديگر استفاده ها از زمين جلوگيرى كرد. يعنى لزومى ندارد كه فقط زمين هاى مخصوص كشت ذرت را به اين كار اختصاص دهيد. محققين به پيشرفت هاى فنى وسيعى در زمينه افزايش ميزان پلاستيك در گياه و همچنين تغيير زنجيره پلاستيك به منظور حصول به خواص مفيد، دست يافته اند. گرچه اين نتايج وقتى مستقلاً ديده مى شوند تشويق كننده اند ولى حصول به هر دو ويژگى يعنى تركيب مفيد و نيز ميزان بالاى پلاستيك در گياه خود يك مشكل است. تاكنون اثبات شده است كه كلروپلاست هاى برگ بهترين مكان براى توليد پلاستيك هستند. اما كلروپلاست ها اعضاى سبزى هستند كه وظيفه شان جذب نور است و اين در حالى است كه غلظت بالاى پلاستيك از فتوسنتز جلوگيرى كرده و بازدهى گياه را كاهش مى دهد. همچنين جداسازى پلاستيك از گياه خود يك چالش است. ابتدائاً محققين شركت مونسانتو تاسيسات استخراج را به عنوان واحد جانبى كارخانه فرآورى ذرت در نظر گرفتند. اما وقتى اين واحد را روى كاغذ طراحى كردند متوجه شدند استخراج و جمع آورى پلاستيك به مقادير زيادى حلال نياز دارد كه در نتيجه مى بايست بعداً به منظور استفاده مجدد بازيابى شود. اين زيرساختار فرايند از لحاظ اندازه با كارخانه هاى موجود پتروشيميايى برابرى مى كند و اندازه كارخانه آسياى ذرت را به شدت افزايش مى دهد. بايد توجه داشت كه انجام سرمايه گذارى و گذشت زمان باعث مى شود كه محققين بر اين موانع فنى غلبه كنند.
اما اينجا سئوالى كه مطرح مى شود اين است كه كدام راه حل ارزشمندتر است؟ وقتى انرژى و ماده خام لازم براى هر مرحله رشد PHA در گياهان، برداشت، خشك كردن برگ و ساقه، استخراج PHA از برگ و ساقه، تخليص پلاستيك، جداسازى و بازيايى حلال و تبديل پلاستيك به رزين را بررسى كنيد خواهيد ديد كه اين ديدگاه، انرژى خيلى بيشترى نسبت به توليد مواد پلاستيكى از منابع فسيلى در اغلب روش هاى پتروشيميايى، مصرف مى كند. در يك تحقيق كه اخيراً تكميل شده است، محققين متوجه شدند كه ساخت يك كيلوگرم PHA از گياه ذرت (تصحيح شده ژنتيكى) حدود ۳۰۰ درصد انرژى بيشتر از ۲۹ مگاژول لازم براى ساخت مقدار برابر پلى اتيلن (ساخته شده از سوخت فسيلى) مصرف مى كند. بنابراين نااميدانه بايد گفت مزيت استفاده از ذرت به جاى نفت به عنوان ماده خام، جبران كننده اين ميزان اختلاف در انرژى مصرفى نيست. براساس الگوهاى امروزى مصرف انرژى در صنايع فرآورى ذرت، براى توليد يك كيلوگرم PHA نياز به ۶۵/۲ كيلوگرم سوخت فسيلى است. براساس اطلاعات جمع آورى شده توسط جامعه سازندگان اروپايى پلاستيك ها (APME) از ۳۶ كارخانه اروپايى توليد پلاستيك، تخمين زده شد كه براى توليد يك كيلوگرم پلى اتيلن تنها به ۲/۲ كيلوگرم نفت و گاز طبيعى نياز است كه تقريباً نصف آن در محصول نهايى ظاهر مى شود. اين موضوع به اين معنى است كه تنها ۶۰ درصد از مقدار نفت و گاز مصرفى يعنى ۳/۱ كيلوگرم از آن به منظور توليد انرژى سوزانده مى شود.
با توجه به اين مقايسه، ممكن نيست متقاعد شويد كه رشد دادن پلاستيك در ذرت و سپس استخراج آن توسط انرژى ناشى از سوخت هاى فسيلى باعث حفظ منابع فسيلى مى شود. در واقع با جايگزينى منبع تجديدپذير به جاى منبع تجديدناپذير، ناگزير به استفاده از مقدار بيشترى از آن خواهيد شد. در مطالعه قديمى ترى، آقاى «تيلمان جرن جروس» (Tilman Gorngross) كشف كرد كه توليد يك كيلوگرم PHA به وسيله تخمير ميكروبى همان ميزان سوخت فسيلى، يعنى ۳۹/۲ كيلوگرم، نياز دارد. اين نتايج مايوس كننده قسمتى از دلايلى بود كه براساس آن شركت مونسانتو، پيشرو توليد PHA از گياه، سال گذشته اعلام كرد كه توسعه چنين سيستم هاى توليد پلاستيك را متوقف خواهد كرد. هم اكنون تنها پلاستيك كارخانه اى به اين روش كه صنعتى شده است، پلاستيك PLAى Cargill- Dow است. اين فرايند ۲۰ تا ۵۰ درصد منابع فسيلى كمترى نسبت به ساختن پلاستيك از نفت مصرف مى كند، اما هنوز از ديدگاه انرژى بسيار پرمصرف تر از بسيارى فرايندهاى پتروشيميايى است. مسئولان شركت انتظار دارند نهايتاً بتوانند ميزان انرژى لازم را كاهش دهند. راه ديگر همانا توسعه ديگر منابع شكر گياهى كه انرژى كمترى براى فرآورى نياز دارند، (مثل گندم و چغندر) است كه مى تواند استفاده از سوخت هاى فسيلى را كاهش دهد.
در همين زمان، دانشمندان در Cargill- Dow تخمين مى زنند اولين تاسيسات ساخت PLA كه هم اكنون در Blair نبراسكا در حال ساخت است، بتواند براى هر كيلوگرم پلاستيك ۵۶ مگاژول انرژى مصرف كند كه اين مقدار ۵۰ درصد بيشتر از انرژى لازم براى PET ولى ۴۰ درصد كمتر از نايلون است.
انرژى لازم براى توليد پلاستيك هاى گياهى دومين و حتى اولين مشكل زيست محيطى اين فرايند است.
نفت اولين منبع براى توليد پلاستيك هاى معمول است، اما ساخت پلاستيك از گياهان عمدتاً بر زغال و گاز طبيعى تكيه دارد كه براى راه انداختن مزارع ذرت و صنايع فرآورى ذرت مصرف مى شود. به همين دليل تعدادى از روش هاى گياهى از سوخت هاى كمياب (نفت) به سوخت هاى فراوان (زغال) تغيير سوخت داده اند. بعضى متخصصان معتقدند اين تغيير سوخت گامى به سمت توسعه پايدار است. موضوع فراموش شده در اين منطق، اين حقيقت است كه تمامى سوخت فسيلى مصرف شده براى ساخت پلاستيك ها از مواد خام تجديدپذير (ذرت) مى بايست سوخته شوند تا انرژى توليد كنند، در حالى كه در فرايندهاى پتروشيميايى قسمت عمده اى از سوخت به محصول نهايى تبديل مى شود.
سوزاندن سوخت بيشتر باعث وخيم تر كردن مشكل ديگرى مى شود كه آن افزايش انتشار گازهاى گلخانه اى مثل دى اكسيدكربن است. همچنين به طور طبيعى ديگر انتشارات مرتبط با احتراق سوخت فسيلى، مثل دى اكسيد گوگرد نيز افزايش مى يابد. اين گاز باعث توليد باران اسيدى مى شود و مورد نگرانى است. بايد توجه داشت كه هر فرايندى كه انتشار چنين گازهايى را افزايش دهد، در تقابل با پروتكل كيوتو قرار مى گيرد. اين قرارداد ناشى از كوشش بين المللى است كه توسط سازمان ملل به منظور تصحيح كيفيت هوا و محدود كردن گرم شدن جهانى از طريق كاهش دى اكسيدكربن و ديگر گازهاى مسئول در اتمسفر برقرار شده است.
چنين نتيجه گيرى از تحليل هاى ارائه شده، اجتناب ناپذير است. مزيت زيست محيطى رشد پلاستيك ها در گياهان در سايه مضراتى چون افزايش مصرف انرژى و افزايش انتشار گازها قرار گرفته است. به نظر مى آيد PLA تنها پلاستيك گياهى باشد كه بتواند در اين زمينه رقابت كند. گرچه اين راه حل به اندازه ساخت PHA در گياه مناسب نيست، اما داراى مزايايى است كه يك فرايند را با بازده جلوه گر مى كند. يعنى نياز به انرژى كم و درصد بالاى تبديل (بيش از ۸۰ درصد از هر كيلوگرم از شكر گياهى در محصول نهايى ظاهر مى شود). اما به رغم PLA بر پلاستيك گياهى، حين توليد اين پلاستيك به ناچار مقادير بيشترى گاز گلخانه اى نسبت به فرايندهاى پتروشيميايى مشابه منتشر مى شود.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
توليد پلاستيك از گياهان:

توليد پلاستيك از گياهان:

توليد پلاستيك از گياهان

روزنامه شرق :
در انتهاى جاده اى سنگلاخى در ايالت آيواى مركزى، يك كشاورز در افق، به جايى خيره شده است كه تا چشم كار مى كند گياهان بلند و برگ دار ذرت قرار دارند و زير نسيم موج مى زنند. او لبخندى مى زند زيرا چيزى در مورد كشتزارش مى داند كه كمتر كسى از آن آگاه است چون نه فقط دانه هاى ذرت در سنبله آن رشد مى كنند بلكه گرانول هاى پلاستيك نيز در ساقه و برگ هاى آن توليد مى شوند.
به نظر مى رسد كه ايده رشد دادن پلاستيك «كه در آينده نزديك قابل حصول است» جالب تر از ساخت پلاستيك ها در كارخانجات پتروشيمى باشد. در اين كارخانجات هر ساله حدود ۲۷۰ ميليون تن نفت و گاز مصرف مى شود. در واقع سوخت هاى فسيلى علاوه بر انرژى، مواد اوليه را نيز براى تبديل نفت خام به پلاستيك هاى معمولى از قبيل پلى استايرن، پلى اتيلن و پلى پروپيلن فراهم مى كنند. كاربرد پلاستيك ها در تمام شئونات زندگى، گسترده شده است و نمى توان روزى، زندگى بدون پلاستيك را تصور كرد چون از بطرى هاى شير و نوشابه گرفته تا لباس و قطعات خودرو از پلاستيك هستند، گرچه اين توليد زياد پلاستيك ها اساساً زير سئوال رفته است. انتظار مى رود منابع شناخته شده ذخيره جهانى نفت تا ۸۰ سال ديگر تمام شوند و اين در مورد گاز طبيعى ۷۰ سال و براى زغال ۷۰۰ سال است، اما تاثيرات اقتصادى كاهش اين منابع خيلى زودتر فرا خواهد رسيد. وقتى منابع كاهش يابد، قيمت ها هر روز بالا خواهد رفت و اين واقعيتى است كه نمى تواند از كانون توجه سياستگزاران خارج شود. چند سال قبل كلينتون رئيس جمهور آمريكا در ماه اوت ۱۹۹۹ يك دستورالعمل اجرايى صادر كرد و طى آن تاكيد كرد كه بايد كار محققين به سمت جايگزينى سوخت هاى فسيلى با مواد گياهى به عنوان سوخت و نيز به عنوان مواد خام جهت گيرى شود. با توجه به اين نگرانى ها، تلاش مهندسين بيوشيمى براى كشف چگونگى رشد پلاستيك گياهى از دو جهت سبز است: يكى اينكه قابل ساخت از منابع تجديدپذير است و ديگر اينكه اساساً پلاستيك توليدى پس از دور ريختن قابل تجزيه بيولوژيكى است.
اما تحقيقات اخير ترديدهايى در مورد صحت اين ديدگاه ها به وجود آورده است. اول اينكه، توانايى تجزيه بيولوژيكى داراى «هزينه پنهانى» است. بدين معنى كه با تجزيه پلاستيك ها دى اكسيدكربن و متان تشكيل و متصاعد مى شود كه اين گازها، جزء گازهاى به دام افكننده گرما يا گازهاى گلخانه اى هستند كه كوشش هاى امروزه جهانى در جهت كاهش آنها است. علاوه بر اين، هنوز به سوخت هاى فسيلى براى ايجاد انرژى مورد نياز فرايند استخراج پلاستيك از گياهان نياز است. براساس محاسبات، اين نياز به انرژى بسيار بيشتر از آن چيزى بود كه فكر مى شد. در اينجا است كه بايد گفت توليد موفقيت آميز پلاستيك هاى سبز در گرو اين است كه محققان بتوانند با روش هاى با صرفه، بر موانع مصرف انرژى غلبه كرده در عين حال نيز هيچ بارى بر محيط زيست اضافه نكنند. توليد سنتى پلاستيك ها متضمن مصرف بسيار زياد سوخت فسيلى است. خودروها، كاميون ها، هواپيماها و نيروگاه ها بيشتر از ۹۰ درصد از مواد توليدى پالايشگاه ها را مى بلعند، اما پلاستيك ها
از بقيه آن استفاده مى كنند كه اين مقدار تنها در آمريكا حدود ۸۰ ميليون تن در سال است.
تا به امروز كوشش صنايع بيوتكنولوژيكى و كشاورزى در مورد جايگزينى پلاستيك هاى معمولى با پلاستيك هاى گياهى به سه ديدگاه منجر شده است كه عبارتند از: تبديل شكرهاى گياهى به پلاستيك، توليد پلاستيك در داخل بدن ميكروارگانيسم هاى گياهى، رشد پلاستيك در ذرت و ديگر غلات.
شركت كارگيل (Cargill) يكى از غول هاى صنايع كشاورزى به همراه شركت داو (Dow) برترين شركت شيميايى جهان، چند سال پيش به توسعه ديدگاه اول همت گماشتند كه به تبديل شكر حاصل از ذرت و ديگر گياهان پلاستيكى به نام پلى لاكتيد (PLA) منجر شد. در مرحله اول ميكروارگانيسم ها شكر را به اسيدلاكتيك تبديل مى كنند و در مرحله بعدى، به طور شيميايى مولكول هاى اسيد لاكتيك به يكديگر متصل مى شوند تا زنجيره اى مشابه زنجيره پلى اتيلن ترفنالات (PET) كه پلاستيكى پتروشيميايى است و در بطرى نوشابه هاى خانواده و در الياف لباس ها استفاده مى شود، به دست آيد. در واقع جست وجوى محصولات جديد از شكر ذرت، جزيى از فعاليت هاى طبيعى شركت كارگيل بود كه با استفاده از كارخانه هاى آسياى مرطوب دانه هاى ذرت را به محصولاتى از قبيل شربت با فروكتوز بالاى ذرت، اسيد سيتريك، روغن نباتى، بيواتانول و غذاهاى حيوانات تبديل مى كند. در سال ۱۹۹۹ كارخانه هاى اين شركت ۳۹ ميليون تن ذرت را فرايند كردند كه اين مقدار تقريباً ۱۵ درصد كل برداشت ذرت آمريكا در آن سال بود. در ابتداى سال ۲۰۰۰ مجموعه كارگيل- داو طرحى با سرمايه ۳۰۰ ميليون دلار به منظور توليد انبوه پلاستيك جديدشان راه اندازى كرد. اين طرح با نام تجارى Nature Works و براى توليد انبوه PLA ارائه شد.
ديگر شركت ها از جمله صنايع شيميايى سلطنتى (ICI) روش هايى براى توليد نوع دوم اين پلاستيك ها ابداع كردند. اين پلاستيك پلى هيدروكسى آلكانوايت (PHA) نام دارد. PHA شبيه PLA از شكر گياهى ساخته شده و تجزيه پذير است. البته در مورد PHA يك باكترى به نام Ralstona eutropha شكر را مستقيماً به پلاستيك تبديل مى كند. براى توليد PLA يك مرحله شيميايى خارج از ارگانيسم بايد انجام گيرد اما در توليد PHA، اين زنجيره به طور طبيعى در داخل ميكروارگانيسم تا ۹۰ درصد از جرم سلول منفرد به صورت گرانول تجمع مى كند.
در پاسخ به بحران نفت در دهه ،۱۹۷۰ ICI فرايند تخميرى در مقياس صنعتى خود را كه طى آن ميكروارگانيسم ها شكر را به PHA تبديل مى كنند، با ظرفيت چند تن در سال ارائه كرد. شركت هاى ديگرى اين پلاستيك را قالب ريزى كرده و از آن اقلام تجارتى مثل تيغ ريش قابل تجزيه بيولوژيكى و بطرى هاى شامپو ساخته و به بازار ارائه كردند. اما اين اقلام پلاستيكى اساساً قيمت بالاترى از اقلام با پلاستيك هاى معمولى داشتند و هيچ مزيت عملكردى به غير از تجزيه پذيرى بيولوژيكى نداشتند. در سال ۱۹۹۵ شركت مونسانتو (Monsanto) فرايند و دستگاه هاى مربوطه را خريدارى كرد، اما سودآورى آن هم مبهم باقى مانده است. بسيارى شركت ها و گروه هاى علمى و نيز شركت مونسانتو كوشش هاى خود را معطوف به سومين ديدگاه توليد PHA يعنى رشد دادن پلاستيك در گياه كرده اند. با تصحيح ژنتيكى گياه غله مى توان آن را قادر به سنتز پلاستيك ساخت و در نتيجه فرايند تخمير را حذف كرد. يعنى به جاى رشد دادن غله، سپس برداشت آن، فرايند كردن آن، توليد شكر و نهايتاً تخمير شكر و توليد پلاستيك مى توان مستقيماً پلاستيك را در خود گياه ساخت. بسيارى محققين اين ديدگاه را جذاب ترين و با بازده ترين راه حل ساخت پلاستيك از منابع انرژى تجديدپذير مى دانند. طى اين سال ها گروه هاى زيادى در تعقيب اين هدف بوده و هستند.
146841.jpg
در اواسط دهه ۱۹۸۰ استيون اسلاتر (Steven C.Salter) عضو گروهى بود كه وظيفه آن جداسازى ژن هاى سازنده پلاستيك از باكترى بود. محققين پيش بينى مى كنند كه قرار دادن اين آنزيم ها در داخل يك گياه مى تواند تبديل استيل كوآنزيم A (ماده ى كه حين تبديل نور خورشيد به انرژى، به طور طبيعى در گياه تشكيل مى شود) به نوعى پلاستيك را انجام پذير سازد. در سال ۱۹۹۲ همكارى بين دانشمندان دانشگاه دولتى ميشيگان و دانشگاه جيمز ماديسون با اين هدف شروع شد. محققين با انجام مهندسى ژنتيك روى گياه Arabidopsis Thalianan توانستند نوعى PHA ترد بسازند. دو سال بعد شركت مونسانتو كار براى ساخت نوع انعطاف پذيرتر PHA را روى يك گياه معمول تر يعنى ذرت شروع كرد. از آنجا كه توليد پلاستيك نمى تواند با توليد غذا رقابت كند، محققين هدف خود را به سوى استفاده از قسمت هايى از گياه ذرت كه برداشت نمى شود (مثل برگ و ساقه) متوجه ساختند. رشد دادن پلاستيك در برگ و ساقه به كشاورزان هنوز اين امكان را مى دهد كه بتوانند با كمباين هاى معمولى ميوه ذرت را برداشت كرده و با زيرورو كردن مجدد مزرعه، برگ ها و ساقه هاى حاوى پلاستيك را برداشت كنند. برخلاف توليد PHA و PLA به روش تخمير كه بايد با استفاده از زمين براى توليد ذرت براى ديگر مقاصد رقابت كند، رشد دادن PHA در برگ و ساقه ذرت اين امكان را به وجود مى آورد كه بتوان ذرت و پلاستيك را به طور همزمان از يك مزرعه به دست آورد. ضمناً با استفاده از گياهان مناسب شرايط نامساعد مثل Switch grass مى توان از اين تقابل بين توليد پلاستيك و ديگر استفاده ها از زمين جلوگيرى كرد. يعنى لزومى ندارد كه فقط زمين هاى مخصوص كشت ذرت را به اين كار اختصاص دهيد. محققين به پيشرفت هاى فنى وسيعى در زمينه افزايش ميزان پلاستيك در گياه و همچنين تغيير زنجيره پلاستيك به منظور حصول به خواص مفيد، دست يافته اند. گرچه اين نتايج وقتى مستقلاً ديده مى شوند تشويق كننده اند ولى حصول به هر دو ويژگى يعنى تركيب مفيد و نيز ميزان بالاى پلاستيك در گياه خود يك مشكل است. تاكنون اثبات شده است كه كلروپلاست هاى برگ بهترين مكان براى توليد پلاستيك هستند. اما كلروپلاست ها اعضاى سبزى هستند كه وظيفه شان جذب نور است و اين در حالى است كه غلظت بالاى پلاستيك از فتوسنتز جلوگيرى كرده و بازدهى گياه را كاهش مى دهد. همچنين جداسازى پلاستيك از گياه خود يك چالش است. ابتدائاً محققين شركت مونسانتو تاسيسات استخراج را به عنوان واحد جانبى كارخانه فرآورى ذرت در نظر گرفتند. اما وقتى اين واحد را روى كاغذ طراحى كردند متوجه شدند استخراج و جمع آورى پلاستيك به مقادير زيادى حلال نياز دارد كه در نتيجه مى بايست بعداً به منظور استفاده مجدد بازيابى شود. اين زيرساختار فرايند از لحاظ اندازه با كارخانه هاى موجود پتروشيميايى برابرى مى كند و اندازه كارخانه آسياى ذرت را به شدت افزايش مى دهد. بايد توجه داشت كه انجام سرمايه گذارى و گذشت زمان باعث مى شود كه محققين بر اين موانع فنى غلبه كنند.
اما اينجا سئوالى كه مطرح مى شود اين است كه كدام راه حل ارزشمندتر است؟ وقتى انرژى و ماده خام لازم براى هر مرحله رشد PHA در گياهان، برداشت، خشك كردن برگ و ساقه، استخراج PHA از برگ و ساقه، تخليص پلاستيك، جداسازى و بازيايى حلال و تبديل پلاستيك به رزين را بررسى كنيد خواهيد ديد كه اين ديدگاه، انرژى خيلى بيشترى نسبت به توليد مواد پلاستيكى از منابع فسيلى در اغلب روش هاى پتروشيميايى، مصرف مى كند. در يك تحقيق كه اخيراً تكميل شده است، محققين متوجه شدند كه ساخت يك كيلوگرم PHA از گياه ذرت (تصحيح شده ژنتيكى) حدود ۳۰۰ درصد انرژى بيشتر از ۲۹ مگاژول لازم براى ساخت مقدار برابر پلى اتيلن (ساخته شده از سوخت فسيلى) مصرف مى كند. بنابراين نااميدانه بايد گفت مزيت استفاده از ذرت به جاى نفت به عنوان ماده خام، جبران كننده اين ميزان اختلاف در انرژى مصرفى نيست. براساس الگوهاى امروزى مصرف انرژى در صنايع فرآورى ذرت، براى توليد يك كيلوگرم PHA نياز به ۶۵/۲ كيلوگرم سوخت فسيلى است. براساس اطلاعات جمع آورى شده توسط جامعه سازندگان اروپايى پلاستيك ها (APME) از ۳۶ كارخانه اروپايى توليد پلاستيك، تخمين زده شد كه براى توليد يك كيلوگرم پلى اتيلن تنها به ۲/۲ كيلوگرم نفت و گاز طبيعى نياز است كه تقريباً نصف آن در محصول نهايى ظاهر مى شود. اين موضوع به اين معنى است كه تنها ۶۰ درصد از مقدار نفت و گاز مصرفى يعنى ۳/۱ كيلوگرم از آن به منظور توليد انرژى سوزانده مى شود.
با توجه به اين مقايسه، ممكن نيست متقاعد شويد كه رشد دادن پلاستيك در ذرت و سپس استخراج آن توسط انرژى ناشى از سوخت هاى فسيلى باعث حفظ منابع فسيلى مى شود. در واقع با جايگزينى منبع تجديدپذير به جاى منبع تجديدناپذير، ناگزير به استفاده از مقدار بيشترى از آن خواهيد شد. در مطالعه قديمى ترى، آقاى «تيلمان جرن جروس» (Tilman Gorngross) كشف كرد كه توليد يك كيلوگرم PHA به وسيله تخمير ميكروبى همان ميزان سوخت فسيلى، يعنى ۳۹/۲ كيلوگرم، نياز دارد. اين نتايج مايوس كننده قسمتى از دلايلى بود كه براساس آن شركت مونسانتو، پيشرو توليد PHA از گياه، سال گذشته اعلام كرد كه توسعه چنين سيستم هاى توليد پلاستيك را متوقف خواهد كرد. هم اكنون تنها پلاستيك كارخانه اى به اين روش كه صنعتى شده است، پلاستيك PLAى Cargill- Dow است. اين فرايند ۲۰ تا ۵۰ درصد منابع فسيلى كمترى نسبت به ساختن پلاستيك از نفت مصرف مى كند، اما هنوز از ديدگاه انرژى بسيار پرمصرف تر از بسيارى فرايندهاى پتروشيميايى است. مسئولان شركت انتظار دارند نهايتاً بتوانند ميزان انرژى لازم را كاهش دهند. راه ديگر همانا توسعه ديگر منابع شكر گياهى كه انرژى كمترى براى فرآورى نياز دارند، (مثل گندم و چغندر) است كه مى تواند استفاده از سوخت هاى فسيلى را كاهش دهد.
در همين زمان، دانشمندان در Cargill- Dow تخمين مى زنند اولين تاسيسات ساخت PLA كه هم اكنون در Blair نبراسكا در حال ساخت است، بتواند براى هر كيلوگرم پلاستيك ۵۶ مگاژول انرژى مصرف كند كه اين مقدار ۵۰ درصد بيشتر از انرژى لازم براى PET ولى ۴۰ درصد كمتر از نايلون است.
انرژى لازم براى توليد پلاستيك هاى گياهى دومين و حتى اولين مشكل زيست محيطى اين فرايند است.
نفت اولين منبع براى توليد پلاستيك هاى معمول است، اما ساخت پلاستيك از گياهان عمدتاً بر زغال و گاز طبيعى تكيه دارد كه براى راه انداختن مزارع ذرت و صنايع فرآورى ذرت مصرف مى شود. به همين دليل تعدادى از روش هاى گياهى از سوخت هاى كمياب (نفت) به سوخت هاى فراوان (زغال) تغيير سوخت داده اند. بعضى متخصصان معتقدند اين تغيير سوخت گامى به سمت توسعه پايدار است. موضوع فراموش شده در اين منطق، اين حقيقت است كه تمامى سوخت فسيلى مصرف شده براى ساخت پلاستيك ها از مواد خام تجديدپذير (ذرت) مى بايست سوخته شوند تا انرژى توليد كنند، در حالى كه در فرايندهاى پتروشيميايى قسمت عمده اى از سوخت به محصول نهايى تبديل مى شود.
سوزاندن سوخت بيشتر باعث وخيم تر كردن مشكل ديگرى مى شود كه آن افزايش انتشار گازهاى گلخانه اى مثل دى اكسيدكربن است. همچنين به طور طبيعى ديگر انتشارات مرتبط با احتراق سوخت فسيلى، مثل دى اكسيد گوگرد نيز افزايش مى يابد. اين گاز باعث توليد باران اسيدى مى شود و مورد نگرانى است. بايد توجه داشت كه هر فرايندى كه انتشار چنين گازهايى را افزايش دهد، در تقابل با پروتكل كيوتو قرار مى گيرد. اين قرارداد ناشى از كوشش بين المللى است كه توسط سازمان ملل به منظور تصحيح كيفيت هوا و محدود كردن گرم شدن جهانى از طريق كاهش دى اكسيدكربن و ديگر گازهاى مسئول در اتمسفر برقرار شده است.
چنين نتيجه گيرى از تحليل هاى ارائه شده، اجتناب ناپذير است. مزيت زيست محيطى رشد پلاستيك ها در گياهان در سايه مضراتى چون افزايش مصرف انرژى و افزايش انتشار گازها قرار گرفته است. به نظر مى آيد PLA تنها پلاستيك گياهى باشد كه بتواند در اين زمينه رقابت كند. گرچه اين راه حل به اندازه ساخت PHA در گياه مناسب نيست، اما داراى مزايايى است كه يك فرايند را با بازده جلوه گر مى كند. يعنى نياز به انرژى كم و درصد بالاى تبديل (بيش از ۸۰ درصد از هر كيلوگرم از شكر گياهى در محصول نهايى ظاهر مى شود). اما به رغم PLA بر پلاستيك گياهى، حين توليد اين پلاستيك به ناچار مقادير بيشترى گاز گلخانه اى نسبت به فرايندهاى پتروشيميايى مشابه منتشر مى شود.

استفن اسلاتر، تلمن گرنگراس
ترجمه: عبدالله مصطفايى- محمد طغرايى


 

Similar threads

بالا