[سبک معماری غرب]: معماری فولدینگ Folding Architecture

کوروش 23

عضو جدید
معماری فولدینگ
معماری فولدینگ یکی از سبک های مطرح در دهه پایانی قرن گذشته بود . فلسفه فولدینگ برای نخستین بار توسط فیلسوف فقید فرانسوی ، ژیل دلوز مطرح شد . وی همچون ژاک دریدا از جمله فلاسفه مکتب پسا ساختارگرایی محسوب می شود . دلوز نیز مانند دریدا اساس اندیشه خود را بر زیر سوال بردن بینش مدرن و مکتب ساختارگرایی قرار داد .
فلسفه دلوز ، یک فلسفه افلاطون ستیز و دکارت ستیز است . به عبارت دیگر می توان بیان نمود که فولدینگ یک طرح ضد دکارتی است . از نظر دلوز ، هستی از زیر بناهای عقل ریاضی استخراج نشده است . وی در کتاب معروف خود ، ضد ادیپ سرمایه داری و اسکیزوفرنی ( 1972) خرد مدرن را مورد پرسش قرار داد . از نظر دلوز ، خرد هر جایی است .
فلسفه فولدینگ منطق ارسطویی را نیز زیر سوال می برد . از نظر این فلسفه ، هیچ ارجحیتی در جهان وجود ندارد . زیر بنا و روبنا وجود ندارد . فولدینگ به دنبال تعدد است و می خواهد سلسله مراتب را از بین ببرد . این فلسفه در پی از بین بردن دو گانگی هاست .
فولد یعنی چین و لایه های هزار تو ، یعنی هر لایه در کنار لایه دیگر ، همه چیز در کنار هم است ، هیچ اندیشه ای بر دیگری ارجحیت ندارد ، تفسیری بالاتر و فراتر از دیگری نیست ، همه چیز افقی است . به عبارت دیگر فولدینگ می خواهد منطق دو ارزشی را دیکانستراکت کند و کثرت و تباین را جایگزین آن کند . فولدینگ هم مانند دیکانستراکشن در پی از بین بردن مبناهای فکری تمدن غرب و بالاخص منطق مطلق و ریاضی گونه مدرن است .

فولدینگ ، عمودگرایی ، طبقه بندی و سلسله مراتب مردود می داند و به جای آن افقی گرایی را مطرح می کند . از نظر فولدینگ همه چیز همسطح یکدیگر است . دلوز در کتاب خود به نام ، فولد ، لایبنیتز و باروک ( 1982 ) جهان را چنین تبیین می کند : " جهان به عنوان کالبدی از فولدها و سطوح بی نهایت که از طریق فضا ، زمان فشرده شده ، در هم پیچ و تاب خورده و پیچیده شده است . " دلوز هستی و اجزاء آن را همواره در حال شدن می بیند .

یکی از موارد کلیدی در مباحث مطرح شده توسط دلوز ، افقی گرایی است . دلوز به همراه یار همفکر خود ، فیلیکس گاتاری ، مقاله ای به نام " ریزوم " در سال 1976 در پاریس منتشر کرد . این موضوع در کتاب هزار سطح صاف ( 1980) به صورت کامل تر توسط این دو مطرح گردید . رزیوم گیاهی است بر خلاف سایر گیاهان ، ساقه آن به صورت افقی و در زیر خاک رشد می کند . برگ های آن خارج از خاک است . با قطع بخشی از ساقه آن ، این گیاه از بین نمی رود ، بلکه از همانجا در زیر خاک گسترش می یابد و جوانه های تازه ایجاد می کند .

این دو متفکر با مطرح نمودن بحث ریزوم ، سعی در بنیان فکنی اندیشه غرب کردند و اصول اولیه آن را زیر سوال بردند . از نظر آنها ، عقلانیت غرب به صورت سلسله مراتب عمودوار ، درخت گونه و مرکز مدار است .

بحث فولدینگ در معماری از اوایل دهه 1990 مطرح شد و به تدریج اکثر معماران نامدار سبک دیکانستراکشن مانند پیتر آیزنمن ، فرانک گهری ، زاها حدید و حتی معماران مدرنیست فیلیپ جانسون به این سمت گرایش پیدا کردند . از دیگر معماران و نظریه پردازان سبک فولدینگ می توان از بهرام شیردل ، جفری کیپینز ، گرگ لین و چارلز جنکز نام برد . همانند دیکانستراکشن ، خواستگاه فلسفه فولدینگ در فرانسه و معماری فولدینگ در آمریکا بوده است.


این معماران در کارهای جدید خود پیچیدگی را با وحدت یا تقابل نشان نمی دهند بلکه به صورت نرم و انعطاف پذیر ، پیچیدگی ها و گوناگونی های مختلف را در هم می آمیزند . این کار باعث از بین بردن تفاوت ها نمی شود . باعث ایجاد یک پدیده همگون یکپارچه نیز نمی گردد ، بلکه این عوامل و نیروها به صورت نرم و انعطاف پذیر در هم می آمیزد . هویت و خصوصیت هر یک از این عوامل در نهایت حفظ می شود مانند لایه های درونی زمین که تحت فشارهای خارجی تغییر شکل می دهند ، در عین این که خصوصیات خود را حفظ می کنند .

نظریه دیکانستراکشن جهان را به عنوان زمینه هایی از تفاوت ها می دید و این تضاد ها را در معماری شکل می داد . این منطق تضاد گونه در حال نرم شدن است تا خصوصیات بافت شهری و فرهنگی را به گونه ای بهتر مورد استفاده قرار دهد .

دیکانستراکشنیست ها عدم هماهنگی های درون پروژه را در ساختمان و سایت نمایش می دادند و این نقطه آغاز پروژه آنها بود . ولی آنها هم اکنون این تفاوت ها را در تقابل نشان نمی دهند ، بلکه آنها را به صورت انعطاف پذیری در هم می آمیزند و یک منطق سیال و مرتبط را دنبال می کنند . اگر در گذشته پیچیدگی ها و تضاد از دل تقابل های درونی پروژه بیرون می آمد ، در حال حاضر خصوصیات مکانی ، مصالح و برنامه به صورت انعطاف پذیری روی همدیگر تا می شوند ، در حالی که هویت هر یک حفظ می شوند . معماری فولدینگ در مقیاس شهری در جایی بین زمینه گرایی و بیان گرایی قرار دارد . فرم های انعطاف پذیر نه به صورت کامل هندسی هستند و نه به شکل دلبخواهی . در مقیاس شهر ، این لایه های تا شده و انعطاف پذیر نه نسبت به بافت مجاور خود بی تفاوت اند و نه مطابق با آنند ، بلکه از شرایط محیطی بهره می جویند و آنها را در منطق پیچ خورده و منحنی خود جای می دهند .
گرگ لین در تعریف معماری فولدینگ می گوید : " فولدینگ یعنی تلفیق نمودن عوامل نامربوط در یک مخلوط به هم پیوسته . " در این رابطه می توان لایه های رسوبی در کوه ها را مثال زد که در اثر فشارهای درونی زمین روی یکدیگر خم شده و پیچ و تاب خورده اند . در عین این که هر لایه خصوصیات درونی خود را حفظ کرده است ، ولی با لایه مجاور خود درگیر شده و لایه ها به صورت انعطاف پذیری در کنار یکدیگر انحناء پیدا کرده اند .

معماری فولدینگ معماری نئو باروک نیز نامیده می شود . در معماری باروک ، سبک های یونانی ، رومی ، شرقی ، رومانسک ، گوتیک و کلاسیک روی یکدیگر تا می شوند و کالبد بنا و سطوح مواج دیوارها نسبت به شرایط انعطاف پذیرند . همانگونه که در معماری فولدینگ انعطاف پذیری احجام و سطوح مختلف توسط تکنولوژی جدید ، که همان رایانه است ، انجام می شود . تکنولوژی رایانه قادر است بین دو شکل ، شکل های میانی را برای انتقال نرم یکی به دیگری انجام دهد . این انتقال نرم مدت ها است که در فیلم های تبلیغاتی ، فیلم های ویدیویی و فیلم های سینمایی انجام می شود . در فیلم ویدیویی مایکل جکسون به نام سیاه و سفید ، تصویر صورت چند فرد مختلف که از نژادها ، رنگ ها ، جنسیت و سنین مختلف بودند گرفته شده بود و در مقابل چشمان حیرت زده تماشاگران تلویزیون ، تصویر یکی به دیگری تبدیل می شد ، بدون اینکه بیننده احساس کند که این لایه های بین دو صورت کاملا متفاوت به صورت تصنعی و یا ناهمگون به یکدیگر تبدیل می شوند .
در فیلم پایان گر 2 ( Terminator 2 ) نیز هنر پیشه ای که نقش منفی داشت می توانست کالبد خود را به صورت جیوه در بیاورد و همانند جیوه در هر شرایطی تغییر حالت دهد . در روی کف زمین به صورت یک کف پوش پهن شود و سپس از روی کف بلند شده و به صورت انسان و یا حالت های دیگر در آید . امروزه با استفاده از رایانه ، این انتقال و تغییر شکل به راحتی قابل اجرا است و معماران فولدینگ سعی می کنند که معماری را با علم روز همگون و همسو سازند .
در این رابطه بهرام شیردل در مصاحبه خود در مجله آبادی می گوید : " فکر من و همکارانم در معماری و شهر سازی ، قابل انعطاف کردن فضاها است به گونه ای که جوابگوی تفاوت های بی شماری باشد ،... همیشه معتقد بوده ام باید معماری جدیدی به وجود آید که با افکار و زندگی زمان خود انطباق داشته باشد و فرهنگ و تمدن موجود را غنی تر کند ... انسان با گذشت زمان افکار و خصوصیاتش تغییر می کند - بر عکس سایر جانداران - معماری هم باید تبع آن تغییر کند . "
پیتر آیزنمن به عنوان بانی طرح فلسفه فولدینگ در حوزه معماری واژه " Weak Form " یا " فرم ضعیف " را مطرح کرده است . فرمی که قابل انعطاف است و خود را با شرایط محیطی وفق دهد .همانطور که ژله با شکل ظرف خود تطبیق می یابد . لذا فرم ها یا لایه های معماری فولدینگ ، در مجاور و همتراز یکدیگر به صورت انعطاف پذیر و در انطباق با شرایط کالبدی ، اجتماعی و تاریخی محیط در سایت قرار می گیرند .
آیزنمن در طرح خود برای مرکز گردهمایی کلمبوس ( 92-1990) موضوع اشاره شده ، در فوق را به صورت کالبد معماری نشان داده است . به طور کلی در اکثر شهرهای بزرگ آمریکا ساختمانی به نام مرکز گردهمایی وجود دارد . در این نوع ساختمان ها به صورت مستمر جلسات ، سخنرانی ها و نمایشگاهای مختلف از طرف اصناف ، سازمان ها و نهادها گوناگون که موقعیت محلی ، ملی و یابین المللی دارند برگزار می شود .

مرکز گردهمایی کلمبوس در شمال مرکز شهر کلمبوس و در واقع در مرز بین مرکز شهر و قسمت شمالی شهر قرار دارد . در سمت غرب ساختمان ،های استریت که یکی از دو خیابان اصلی شهر است عبور می کند و از جنوب تا شمال و مرکز شهر را به یکدیگر متصل می کند . از سه طرف دیگر سایت ، بزرگراههای سرتاسری و خطوط راه آهن عبور می کنند و پل های چند طبقه متعدد در اطراف سایت این خطوط را به یکدیگر متصل کرده است . به عبارتی در غرب سایت مهم ترین مسیر ارتباطی محلی و داخل شهری ، و در سه طرف دیگر سایت خطوط ارتباطی داخل و بین شهری قرار دارد .
تصمیمات اتخاذ شده و یا اطلاعات کسب شده در گردهمایی های داخل این ساختمان از طریق خطوط تلفن ، فاکس و اینترنت و همچنین مطبوعات و رسانه های مختلف به سراسر کشور منتقل می شود . لذا از یک طرف این ساختمان مرکز تبادل اطلاعات است و لایه های مختلف از این مرکز این اطلاعات را به مناطق مختلف منتقل می کنند . از طرف دیگر این مکان مرکز خطوط ارتباطی محلی و بین شهری است و لایه های مختلف راه های ارتباطی از چهار طرف این ساختمان عبور می کنند .
آیزنمن این جند لایگی خطوط اطلاعاتی و راه های ارتباطی در عصر ابر رسانه ها را در ساختمان خود به صورت کالبدی به نمایش گذارده است . لایه های مختلف ساختمان خود به صورت کالبدی به نمایش گذارده است . لایه های مختلف ساختمان در حالت افقی ، به صورت همتراز و با موقعیت همسان در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و مجموع این لایه ها کلیت واحدی را به نام مرکز گردهمایی کلمبوس تشکیل داده اند
.
نکته حائز اهمیت دیگر در طرح آیزنمن این است که ساختمان دارای یک دوگانگی در مقیاس است که به هر دو آنها بدون ارجحیت یکی بر دیگری توجه شده است . یکی مقیاس بزرگ شهر است و از دید داخل برج های مرتفع مرکز شهر ، این ساختمان مقیاسی در حد بزرگراههای اطراف خود دارد . همچنین از دید عابر پیاده در مجاور خیابان اصلی شهر ، مقیاس ساختمان خرد شده و مقیاس آن در حد مقیاس نسبتا کوچک ساختمان های محلی اطراف خیابان است

یکی دیگر از پروژه های جالب توجه در این سبک ، سرنگون ساختن برج سیرز در شهر شیکاگو توسط گرگ لین است . برج سیرز ، به ارتفاع 110 طبقه مرتفع ترین ساختمان ساخته شده به سبک مدرن است . این ساختمان توسط شرکت معتبر S.O.M بین سالهای 74-1970 ساخته شد . مهندس معمار آن بروس گراهام و مهندس سازه آن فضلور خان - پاکستانی تبار - بود

این ساختمان نماد و نمودی کامل از سبک مدرن و اندیشه مدرن است . نمای خارجی برج تماما با شیشه هایی به رنگ برنز و آلومینیوم سیاه رنگ پوشش شده است و می توان آنرا دنباله شیوه میس وندروهه و شعار کمتر بیشتر است دانست . این برج از نه مکعب مستطیل چسبیده به هم تشکیل شده که به صورت سلسله وار هر کدام تا ارتفاع معینی بالا می روند . دو مکعب مستطیل آخر به ارتفاع 443 متر می رسند . فضلور خان برای هر مکعب مستطیل 25 ستون فلزی در نظر گرفت . لزا برج سیزر از نه لایه - مکعب مستطیل - و هر لایه از 25 لایه - سیستم سازه - تشکیل شده است .

گرگ لین در پروژه خود - به صورت نمادین - با تبر ، تیشه به ریشه این نماد مدرنیته و معماری مدرن زد و عمود گرایی را به افقی گرایی تبدیل کرد . پس از انداختن برج به روی زمین ، لین لایه های هندسی طویل و قائم الزاویه آن را برطبق شرایط سایت در بین رودخانه ، خیابان و ساختمان های مجاور ، همانند نوارهای خمیری شکل ، در کنار هم قرار داد . این لایه ها در عین این که هر یک خصوصیات خود را حفظ کردند ، ولی با توجه به شرایط موجود در سایت به حالت نرم و انعطاف پذیر ، به صورت افقی و بدون هیچ گونه ارجحیتی در بین عوامل موجود در سایت قرار گرفتند .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
جدول آشنایی با سبک فولدینگ

جدول آشنایی با سبک فولدینگ

منبع الهام
لغات كليدي
ايده
بيان كننده ايده
معمار معروف
ساختمان شاخص
معمار ساختمان
سال ساخت ساختمان
- افكار فلسفي مدرن و بي‌تفاوتي به
كلاسيك
- انعطاف‌پذيري و حركات نرم - تنظيم فضاها به صورت لايه‌بندي‌هاي هم ارزش - افقي‌گرايي - جهان‌بيني چند بعدي، پيچيده و متغير - فرم ضعيف - كثرت‌گرايي - ريزوم - ضدمركز گرايي و ضد دو گانگي - ضد خردگرايي - اشياء در بعد زمان در حال تحول‌اند - لايبنتيس - ژيل دلوز - فيليكس گاتاري - چارلز جنكز - گرگ‌لين - مركز گرهمايي كلمبوس - پيتر آيزمن - 1996


منبع:كتاب از رومانتيك تا كيهاني
 
آخرین ویرایش:

helensj

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
Chapel in Villeaceron by S-M.A.O.





‘Poetic’ is the one word to describe this chapel. Designed by Spanish architecture office, S-M.A.O., the concrete structure is an exercise in spatial manipulation using the folding concept. The chapel, which only houses a cross and an image, relies on natural lighting to illuminate the space, emphasizing the symbolism of the projectf


منبع:
pleatfarm.com
 

helensj

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


Plassen, by Danish Architects 3XN is a project aimed at utilizing folded and cut paper formal techniques in order to create a literal city square- a Gørvellplassen- in Molde, Norway. ‘Plassen,’ meaning ‘square’ or ‘place’ in Norwegian, uses this folding and cutting approach towards surface to create a continuous relationship between the floor and roof, inside and outside. This results in an efficient and compact structure that not only encapsulates necessary program, but increases the overall usable space of this public city square, challenging the traditionally horizontal nature of such a space.
The building is organized by a series of ‘stages,’ galleries, and a cafe, all of which blend into one another, giving the impression of a continuous, unified space, like that of a traditionally laid out Gørvellplassen. The building also incorporates a small, enclosed theatre and a larger concert hall, as well as a library. The building’s floors and walls are both clad in local stone which serves to complement the traditional, restrained buildings surrounding the square. Similarly, a large ramp wraps the outside of the building, creating an amphitheatre condition that further serves to increase and articulate usuable public space. The cumulative effect of these approaches to materiality, form, and space is a
contemporary interpretation of a traditional social and organizing feature of Norwegian society.

To commemorate the 9th Annual Skyscraper Competition, eVolo is publishing the Limited Edition Book "eVolo Skyscrapers 2" which is the follow-up to its highly acclaimed book “eVolo Skyscrapers”. The 628-page book examines 150 projects received during the last years of the competition. Only 1000 copies are available worldwide.

منبع:
evolo.us
 
  • Like
واکنش ها: mpb

helensj

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


Everyone knows about a great chocolate company Nestle. But do you know about its chocolate museum in Mexico City near Toluca? Michel Rojkind, the 38-year-old principal of Rojkind Arquitectos, put together a team that created a 300-meter long museum along the motorway as the new image of the factory. The project took a mere 2.5 months to finish, including design and construction. This complex consists of museum, a shop, a theatre, and direct access to the factory as well. It is probably the first chocolate museum ever to be called both a piece of origami and a shipping container.​


The architects’ concept is a playful folding shape that is evocative of an origami shaped bird, or maybe a spaceship. They even say it may be the famous Mexican folk art animal sculptures, ‘Alebrije’. However, this spectacular scarlet building can’t be unnoticed by anyone driving to Toluca.​





منبع:

home-reviews.com
 

helensj

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ویژگیهای معماری فولدینگ:
- لایه لایه بودن( چند لایگی) با حفظ ماهیت هر لایه و قرار گیری لایه ها کنار هم.
- افق گرایی و همترازی لایه ها.
- فرم های قابل انعطاف و قابل تطبیق با شرایط محیطی سایت.
اصول معماری فولدینگ :
- فرم از درجه اعتبار ساقط است، معماری از تنش دائم بین قطبها حاصل می گردد.
- فرم تابع عملکرد یا عملکرد تابع فرم نیست.
معماري نمي تواند به عناصر سازنده آن تجزيه شود. نما، کف، سقف،دیوار، ستون و پنجره به معماری خرد گرا تعلق دارد.
مقایسه معماری فولدینگ ودیکانستراکشن :
شباهت ها:
- دربسیاری ازجهات درفلسفه مشابه هستند ودرواقع فولدینگ نشئت یافته دیکانستراکشن است.
- درهردو هدف اصلی پاسخگویی به قرائت ها وتفسیرهای مختلف ازطرح است.
- درهر دو احجام، اشکال، سطوح درهم فرونمی روندو ماهیت خود راحفظ می کنند.
- هر دو سبک، با الگوبرداری ازعلم روز،فرم هایی را بوجودمی آورند.
تفاوت ها:
- در معماری فولدینگ نسبت به دیکانستراکشن توجه بیشتری به افق گرایی وهم ترازی است.
- در فولدینگ به محیط اطراف سایت همزمان هم توجه می شود وهم در بعضی قسمت های همان سایت توجه نمی شود.
- در فولدینگ توجه بیشتری به طراحی ارگانیک می شود.
- در دیکانستراکشن تضادها وتباین هادرمعماری بصورت مجزا شکل می یابند،اما در فولدینگ ضمن وجود تضاد ها، این تضادها بصورت انعطاف پذیری درهم می آمیزند،در واقع ازیک عنصر واسطه در اینجا استفاده می شود.
معماران و نظریه پردازان سبک فولدینگ:
پیتر آیزنمن- فرانک گهری- زاها حدید- معمار مدرنیست فیلیپ جانسون- گرگ لین- چارلز جکنز- بهرام شیردل
نتیجه گیری :
هم معماری دیكانستراكشن و هم معماری فولدینگ و حتی معماری پرش كیهانی نیز شباهت‌های زیادی به هم دارند و در امتداد تجربه‌های هم هستند كه این خود ناشی از محوریت مشترك آن‌هاست كه این محوریت مشترك همان «علم روز» است.
آن‌ها در پی الگوبرداری از علم روز و انتقال آن مفاهیم به فرم‌های معماری هستند و با اندكی تغییر در ویژگی‌های هر یك از این سبك‌ها، نام آن‌ها تغییر كرده است. این مسأله (توجه به علم روز) نه تنها در این سبك‌ها، و نه فقط در معماری، بلكه در همه‌ی جوانب زندگی بشر امروز تأثیرگذارده و با جهت‌گیری‌اش، سمت و سوی بسیاری از مسائل را عوض می‌كند.
هر نظریه ی جدید (در فلسفه و روان شناسی و جامعه شناسی و علوم تجربی و...) چون طوفانی می‌ماند كه سایر اركان زندگی بشر را با اصول خود همسو می‌سازد و در واقع، معماری نیز به عنوان یكی از این اركان می‌تواند تجسم این تفكرات باشد.
از همین جاست كه می‌توان به رابطه‌ی تعدد تفكرات و بینش‌ها و تعدد سبك‌ها (به خصوص در سال‌های اخیر) در معماری پی برد.اگر صنعت را به مفهوم عام آن در نظر بگیریم (صنعت: هنر، علم و...)
می‌توان همه‌ی این موارد را در جمله‌ی زیر خلاصه كرد:
صنعت (به مفهوم عام آن) چیزی نیست جز بر آمدن اجسام مادی از این كیفیات روحی نظریه‌ها، بینش‌ها، تفكرات و..



منبع:
karshio.com
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
عناوین:
جدول خلاصه سبک های معماری
معماری فولدینگ
فولدینگ- فاجعه و تداوم
پیتر آیزنمن
مرکز گردهمایی کلمبوس
برج سیرز
مرکز هنرها در دانشگاه اموری
مرکز ملی هنرهای معاصر
مقایسه معماری دیکانستراکشن و فولدینگ
جمع بندی و نتیجه گیری

منبع:pupuol.com
 

پیوست ها

  • Folding.architecture.rar
    1.1 مگایابت · بازدیدها: 0

milad 1987

عضو جدید
سبک فولدينگ folding



مقایسه فولدینگ و دیکانستراکشن
بخش اول – مقدمات فلسفي:

قبل از بررسي ويژگي هاي معماري ديكانستراكشن (Deconstruction) و فولدينگ (folding) ابتدا بايد به فلسفه اي كه اين دو نوع معماري از آن ملهم گرديده اشاره كنيم.فلسفه ی هر دو نوع سبك شباهت هاي بسيار زيادي دارد و اندك تفاوت بين فلسفه ی آن ها در بخش چهارم (به عنوان تفاوت دو سبك) آورده شده است.
مكتب ساختارگرايي ( ساخت گرايي – structuralism) كه در نقطه ي مقابل با ديكانستراكشن قرار دارد، به عنوان يك روش تجزيه و تحليل، در ابتدا توسطفرديناند سوسور (F. Desaussure – 1857 – 1913) در زبان شناسي وارد و گسترش پيدا كرد.




بخش دوم- معماري ديكانستراكشن:

(ديكانستراكشن يعني ساختن ايده هاي ساخت ناپذير – پيتر آيزنمن)

برپايه مكتب فكري ديكانستراكشن از سال 1998 و به
طور دقيق تر از اوائل 1980 سبك معماري اي به نام ديكانستراكشن ابداع شد.
نخستين بار توسط پيتر آيزنمن (peter Eisenman – 1932 ( معمار آمريكايي، معماري
ديكانستراكشن شكل يافت.

اصول فكري اين مكتب مانند :


  • تعدد و كثرت در معناها
  • عدم ارجحيت در تقابل ها و دوگانگي ها
  • در قالب ساختمان هايي كه به اين سبك ساخته شده اند، كالبد يافت.




سبک دیکانستراکشن (1980 _ 1990)

نام نظریه پردازان و معماران سبک دیکانستراکشن:


معماران معروف
سال تولد _ فوت
زادگاه _ تابعیت ثانویه
نام لاتین معماران
سبک

ژاک دراید*
1930 _
الجزایر _ فرانسه
Jacques Derrida
پیتر آیزنمن**
1932 _
آمریکا
Peter Eisenman
فرانک گهری
1929 _
کانادا _ آمریکا
Frank Gehry
برنارد چومی
1944 _
سوییس
Bernard Tschumi
رم کولهاس
1944 _
هلند
Rem Koolhaas
زاها حدید
1950 _
عراق _ انگلستان
Zaha
Hadid

نام سبک
معماری
دیکانستراکشن

منبع الهام
چند معنایی
لغات کلیدی
کثرت گرایی
اکنونیت
ابهام
ایهام
ضد دوگانگی
نسبیت گرایی
عدم قطعیت
عدم وضوح
تزلزل
تناقض
ساختمان شاخص
مرکز هنری و بصری
وکسنر




منبع الهام، اهداف و لغات کلیدی در سبک دیکانستراکشن




مرکز هنری وکسنر ـ ساختمان شاخص سبک فولدینگ ـ پیتر آیزنمن​
بخش سوم - معماري فولدينگ:​
فولد یعنی چین و لایه های هزار تو ، یعنی هر لایه در کنار لایه دیگر ، همه چیز در کنار هم است ، هیچ اندیشه ای بر دیگری ارجحیت ندارد ، تفسیری بالاتر و فراتر از دیگری نیست ، همه چیز افقی است . به عبارت دیگر فولدینگ می خواهد منطق دو ارزشی را دیکانستراکت کند و کثرت و تباین را جایگزین آن کند . فلسفه فولدینگ منطق ارسطویی را نیز زیر سوال می برد . از نظر این فلسفه ، هیچ ارجحیتی در جهان وجود ندارد . زیر بنا و روبنا وجود ندارد . فولدینگ به دنبال تعدد است و می خواهد سلسله مراتب را از بین ببرد . این فلسفه در پی از بین بردن دو گانگی هاست .( کتاب معماری معاصر غرب، وحید قبادیا ن)فولدینگ هم مانند دیکانستراکشن در پی از بین بردن مبناهای فکری تمدن غرب و بالاخص منطق مطلق و ریاضی گونه مدرن است . فولدينگ يك روند شكلي است كه براي ربط عناصر ناهمخوان و مختلف در يك ناحيه يا ساختمان در يك تركيب چند لايه اي و پيوسته صورت مي گيرد.اين شيوه يك طرح نظري نيست.در سطح عملي ،فولدينگ ميتواند در مورد مسائل گوناگون طراحي به كار رود.از جمله مواردي كه در آن عناصر مختلف براي متصل شدن به هم به روشي نيازمند هستند كه در آن درز يا شكاف وجود نداشته باشد.فولدينگ به دو دليل عمده مي تواند سبك قابل قبول باشد:نخست آنكه مبتني بر علم گرافيك جديد است و زيبا شناسي دكانستراكتيويست نتايج شكلي جديدي به دست مي دهد و همچنين عمليات گرافيكي را با هم تركيب كرده و به صورت تركيب هاي غير قائم در مي آورد.فولدينگ به عنوان يك چهار چوب فلسفي ماهيت معماري را روشن و آشكار مي كند.اين نه به عنوان پديدهاي كاملا تصميم گرفته شده و اتفاقي، بلكه خود امري بديهي است همانگونه كه امور بي نظم و بي هدف با پديدهاي اتفاقي تفاوت دارد.معماري فولدينگ با شكلهاي كاملا اتفاقي متفاوت است.شرايط معماري به صورتي است که نه شكل به صورت كامل تصادفي است و نه به طور ذاتي داراي معناست بلكه اين نوع معماري را مي توان اساسا به عنوان (شبه تصادف)تلقي كرد.فولدینگ یعنی تلفیق نمودن عوامل نامربوط در یک مخلوط به هم پیوسته. فولدینگ ، عمودگرایی ، طبقه بندی و سلسله مراتب مردود می داند و به جای آن افقی گرایی رامطرح می کند.معماری فولدینگ در مقیاس شهری در جایی بین زمینه گرایی و بیان گرایی قرار دارد . فرم های انعطاف پذیر نه به صورت کامل هندسی هستند و نه به شکل دلبخواهی. در مقیاس شهر ، این لایه های تا شده و انعطاف پذیر نه نسبت به بافت مجاور خود بی تفاوت اند و نه مطابق با آنند ، بلکه از شرایط محیطی بهره می جویند و آنها را در منطق پیچ خورده و منحنی خود جای می دهند .معماري فولدينگ يكي از سبك هاي مطرح در دهه پاياني قرن گذشته بود . فولدینگ ، عمودگرایی ، طبقه بندی و سلسله مراتب را مردود می داند و به جای آن افقی گرایی را مطرح می کند . از نظر فولدینگ همه چیز همسطح یکدیگر است .معماری فولدینگ در مقیاس شهری در جایی بین زمینه گرایی و بیان گرایی قرار دارد . فرم های انعطاف پذیر نه به صورت کامل هندسی هستند و نه به شکل دلبخواهی . در مقیاس شهر ، این لایه های تا شده و انعطاف پذیر نه نسبت به بافت مجاور خود بی تفاوت اند و نه مطابق با آنند ، بلکه از شرایط محیطی بهره می جویند و آنها را در منطق پیچ خورده و منحنی خود جای میدهند .فلسفه فولدينگ براي نخستين بار توسط فيلسوف فرانسوي به نام ژيل دلوز مطرح شد.




ژیل دلوز فیلسوف فرانسوی
یکی از موارد کلیدی در مباحث مطرح شده توسط دلوز ، افقی گرایی است . دلوز به همراه یار همفکر خود ، فیلیکس گاتاری ، مقاله ای به نام ” ریزوم ” در سال ۱۹۷۶ در پاریس منتشر کرد . این موضوع در کتاب هزار سطح صاف ( ۱۹۸۰) به صورت کامل تر توسط این دو مطرح گردید . رزیوم گیاهی است بر خلاف سایر گیاهان ، ساقه آن به صورت افقی و در زیر خاک رشد می کند . برگ های آن خارج از خاک است. با قطع بخشی از ساقه آن، این گیاه از بین نمی رود ، بلکه از همانجا در زیر خاک گسترش می یابد و جوانه های تازه ایجاد می کند.

این دو متفکر با مطرح نمودن بحث ریزوم ، سعی در بنیان فکنی اندیشه غرب کردند و اصول اولیه آن را زیر سوال بردند . از نظر آنها ، عقلانیت غرب به صورت سلسله مراتب عمودوار ، درخت گونه و مرکز مدار است .​
بحث فولدینگ در معماری از اوایل دهه ۱۹۹۰ مطرح شد و به تدریج اکثر معماران نامدار سبک دیکانستراکشن مانند پیتر آیزنمن ، فرانک گهری ، زاها حدید و حتی معماران مدرنیست فیلیپ جانسون به این سمت گرایش پیدا کردند .
پیتر آیزنمن فرانک گهری
زاها حدید فیلیپ جانسون





بهرام شیردل
جفری کیپینز گرگ لین چارلز جنکز
همانند دیکانستراکشن ، خواستگاه فلسفه فولدینگ در فرانسه و معماری فولدینگ در آمریکا بوده است. این معماران در کارهای جدید خود پیچیدگی را با وحدت یا تقابل نشان نمی دهند بلکه به صورت نرم و انعطاف پذیر ، پیچیدگی ها و گوناگونی های مختلف را در هم می آمیزند .

نمایی از برج سیرز در شیکاگو.
برج سيزر در 110 طبقه به عنوان نمادي از معماري مدرن و مرتفع ترين ساختمان اين سبك در شهر شيكاگو قرار داشت.​
اين برج از تعدادي مكعب روي هم شكل يافته بود كه ارتفاع هر يك از اين مكعب هاي عمودي متفاوت بود و هر كدام تا ارتفاع معيني بالا رفته بودند (درست در نقطه ي مقابل تفكر فولدينگ كه سلسله مراتب را رد مي كرد) اين برج تخريب گرديد، گرگ لين (Gereg lynn – 1964) به صورت نمادين با تبر تيشه به ريشه ي اين نماد مدرنيته و معماري مدرن زد و عمود گرايي را به افق گرايي تبديل كرد.
گرگ لین در تعریف معماری فولدینگ می گوید : ” فولدینگ یعنی تلفیق نمودن عوامل نامربوط در یک مخلوط به هم پیوسته . ” در این رابطه می توان لایه های رسوبی در کوه ها را مثال زد که در اثر فشارهای درونی زمین روی یکدیگر خم شده و پیچ و تاب خورده اند . در عین این که هر لایه خصوصیات درونی خود را حفظ کرده است ، ولی با لایه مجاور خود درگیر شده و لایه ها به صورت انعطاف پذیری در کنار یکدیگر انحناء پیدا کرده اند .معماری فولدینگ معماری نئو باروک نیز نامیده می شود . در معماری باروک ، سبک های یونانی ، رومی ، شرقی ، رومانسک ، گوتیک و کلاسیک روی یکدیگر تا می شوند و کالبد بنا و سطوح مواج دیوارها نسبت به شرایط انعطاف پذیرند . همانگونه که در معماری فولدینگ انعطاف پذیری احجام و سطوح مختلف توسط تکنولوژی جدید ، که همان رایانه است ، انجام می شود . تکنولوژی رایانه قادر است بین دو شکل ، شکل های میانی را برای انتقال نرم یکی به دیگری انجام دهد . این انتقال نرم مدت ها است که در فیلم های تبلیغاتی ، فیلم های ویدیویی و فیلم های سینمایی انجام می شود . در فیلم ویدیویی مایکل جکسون به نام سیاه و سفید ، تصویر صورت چند فرد مختلف که از نژادها ، رنگ ها ، جنسیت و سنین مختلف بودند گرفته شده بود و در مقابل چشمان حیرت زده تماشاگران تلویزیون ، تصویر یکی به دیگری تبدیل می شد ، بدون اینکه بیننده احساس کند که این لایه های بین دو صورت كاملاً متفاوت به صورت تصنعی و یا ناهمگون به یکدیگر تبدیل می شوند .
 

milad 1987

عضو جدید
آشنایی با معماری فولدینگ


  • مکاتب معماری معاصر که شامل دوره زمانی حدوداً100 -150سال گذشته می شود:
معماری کلاسیک ، معماری گوتیک ، معماری باروک ، معماری روکوکو ، معماری ایرانی ، معماری جهان اسلام ، معماری چینی، معماری هندی، مکتب باوهاوس، مکتب شیکاگو، معماری مدرن، معماری نومدرن، معماری پست مدرن، تندیس گرایی، ساختارشکنی، معماری فولدینگ ، معماری پرش کیهانی

زمینه های پیداش فلسفه فولدینگ ومعماری آن:
همانند دیکانستراکشن،خواستگاه فلسفه فولدینگ در فرانسه و معماری فولدینگ در امریکا بوده است.
معماری فولدینگ یکی از سبکهای مطرح در دهه پایانی قرن گذشته بود.فلسفه فولدینگ برای نخستین بار توسط فیلسوف فقید فرانسوی ژیل دلوز مطرح شد. وی همچون ژاک دریدا از جمله فلاسفه مکتب پسا ساختارگرایی محسوب میشود.دلوز مانند دریدا اساس اندیشه خود را بر زیر سوال بردن بینش مدرن و مکتب ساختارگرایی قرار داد. فلسفه دلوز یک فلسفه افلاطون ستیز و دکارت ستیز است. به عبارت دیگر فولدینگ یک طرح ضد دکارتی است.از نظر دلوز، هستی از زیر بناهای عقل ریاضی استخراج نشده است.وی خرد مدرن را مورد پرسش قرار داد.از نظر دلوز،خرد هر جایی است.
فلسفه فولدینگ منطق ارسطویی را نیز زیر سوال می برد: هیچ ارجحیتی در جهان وجود ندارد.زیر بنا وروبنا معنایی ندارد.فولدینگ به دنبال تعدد است و می خواهد سلسله مراتب را از بین ببرد.


  • فولد:
فولد یعنی چین و لایه های هزار تو،یعنی هر لایه در کنار لایه دیگر،همه چیز در کنار هم است،هیچ اندیشه ایی بر دیگری ارجحیت ندارد،تفسیری بالاتر و فراتر از دیگری نیست و همه چیز افقی است.این سبک می خواهد منطق دو ارزشی را دیکانستراکت کند و کثرت را جایگزین آن نماید.
فولدینگ هم مانند دیکا نستراکشن در پی از بین بردن مبناهای فکری تمدن غرب و بالاخص منطق مطلق و ریاضی گونه مدرن است. فولدینگ،عمودگرایی،طبقه بندی و سلسله مراتب را مردود می داند.
دلوز در کتاب معروف خود به نام ”فولد،لایبنیتز و باروک“جهان را چنین تبیین می کند: جهان به عنوان کالبدی از فولدها و سطوح بی نهایت که از طریق فضا و زمان فشرده شده،در هم پیچ و تاب خورده است.



  • فولدینگ در معماری:
بحث فولدینگ در معماری از اوایل دهه 1990 مطرح شد و به تدریج اکثر معماران سبک دیکانستراکشن مانند پیتر آیزنمن، فرانک گهری، زاها حدید و حتی معماران مدرنیست از جمله فیلیپ جانسون به این سمت گرایش پیدا کردند.
دیکانستراکشنیست ها عدم هماهنگی های درون پروژه را در ساختمان و سایت نمایش می دادند و این نقطه آغاز پروژه آنها بود.
اگر در گذشته پیچیدگی ها و تضاد از دل تقابل های درونی پروژه بیرون می آمد، در حال حاضر خصوصیات مکانی، مصالح و برنامه، به صورت انعطاف پذیری روی همدیگر تا می شوند، در حالی که هویت هر یک حفظ می شود.
ويژگي‌هاي معماري فولدينگ:
- : لايه‌ لايه بودن (چند لايگي) با حفظ ماهيت هر لايه و قرارگيري لايه‌ها در كنار هم
- : افق گرايي و همترازي لايه‌ها
- : فرم‌هاي قابل انعطاف و قابل تطبيق با شرايط محيطي سايت (week form و معماري ارگانيك)
- : در اين نوع معماري تباين‌هايي مانند تقارن، عدم تقارن و... به چشم مي‌خورند اما اين تضادها به نسبت ديكانستراكشن منعطف ‌ترند و در هم مي‌آميزند، به عبارت ديگر مثل ديكانستراكشن تضادها كاملاً مجزا نيستند و با عناصر واسطه به هم مربوط‌اند.
گرگ لین در تعریف معماری فولدینگ می گوید: ”فولدینگ یعنی تلفیق نمودن عوامل نامربوط در یک مخلوط به هم پیوسته.“
http://www.www.www.iran-eng.ir/upload/s/sam.mehraz/image/4.jpg


  • فولدينگ در ايران
تا كنون در ايران هيچ ساختماني به سبك فولدينگ ساخته نشده است ولي مثال نزديك به آن را مي توان به راسته هاي بازار قديم بيان كرد.
http://www.www.www.iran-eng.ir/upload/s/sam.mehraz/image/8.jpg

منبع:


sam.mehraz.loxblog.com

نگاهی مقایسه ای بر اندیشه های دیکانستراکشن و فولدینگ نویسنده: ولدی - چهارشنبه ۱۳۸٩/٢/۱


مقدمه:

ژاک دریدا روز مرگ دلوز سخنان خود را با این جمله آغاز کرد «او فیلسوفی بود که فلسفه را با زندگی درآمیخت و آن را شادمانه ساخت.» این گفته دریدا از دو منظر قابل تامل است. نخست "در آمیختن با زندگی" و دیگری "شادمانه ساختن".

بخش اول

مقدمات فلسفی قبل از بررسی ویژگی‌های معماری دیکانستراکشن (Deconstruction) و فولدینگ (folding) ابتدا باید به فلسفه‌ای که این دو نوع معماری از آن ملهم گردیده اشاره کنیم. فلسفه ی هر دو نوع سبک شباهت‌های بسیار زیادی دارد و اندک تفاوت بین فلسفه ی آن‌ها در بخش چهارم (به عنوان تفاوت دو سبک) آورده شده است. مکتب ساختارگرایی (ساخت‌گرایی – structuralism) که در نقطه‌ی مقابل با دیکانستراکشن قرار دارد. به عنوان یک روش تجزیه و تحلیل، در ابتدا توسط فردیناند سوسور (F. Desaussure – 1857 – 1913) در زبان شناسی وارد و گسترش پیدا کرد. ساخت گرایی ریشه‌های خودش را به طور مستقیم در هرمنوتیک دارد. هرمنوتیک که در آن به بررسی شناخت و فهم و تفسیر متن می‌پردازد، ابتدا در زبان شناسی مطرح بود، اما در فلسفه، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی نیز گسترش یافت. در اینجا متن دیگر متن موردنظر زبان شناسان نیست بلکه متن به مثابه‌ی هستی و پدیده‌های عالم است. ساخت‌گرایان در هر پدیده، عناصری مرتبط با یکدیگر مشاهده می‌کنند و در پی بررسی‌ قوانین حاکم بر این روابط هستند. پیدا کردن ساخت‌ها در مواردی مانند قواعد خویشاوندی، اساطیر، مناسک اجتماعی، هنرها، تغذیه و... هدف اصلی ساخت‌گرایان است. از دیدگاه ساخت‌گرایان پدیده‌های انسانی در حکم مجموعه عناصری هستند که تحت تأثیر قوانین حاکم بر آن پدیده‌ها، با یکدیگر در رابطه هستند. به عبارت دیگر وقوع پدیده‌ها (پدیده‌های انسانی) از ساحت ناخودآگاه انسان( رویدادهایی که به ظاهر فراموش شده‌اند اما ناخودآگاه در ذهن باقی می‌مانند و زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهند، علت‌هایی که وجود دارند، اما آشکار نیستند.) نشئت می‌گیرد و چون انسان در انجام این امور آگاهانه عمل نمی کند با بررسی این پدیده‌ها (و حالت تکراری حاکم بر آن‌ها) می‌توان قوانینی استخراج کرد که در موارد مشابه هم صادق باشند. (استدلال استقرایی) به طور خلاصه ساخت‌گرایی یک نظریه‌ی روش شناختی است که در آن می‌توان هر مسأله‌ای را مورد بررسی قرار داد و قوانین حاکم بر آن مسائل را استخراج و از آن قوانین در جهت پیش‌بینی مسائل بهره جست.ساختار گرایان معتقدند ، بخش بزرگی از آگاهی های ذهن بشر به صورت نا خوداگاه است ، به دیگر سخن مفاهیمی در زندگی اقوام گذشته وجود داشته ، که در زندگی انسان معاصرهم وجود دارد وما از این مفاهیم بعنوان ((کهن الگوها )) یاد می کنیم . ساخت‌گرایی، نقدی بر فلسفه و اندیشه مدرن بود که در آن تمامی پدیده‌های انسانی از دیدگاه عقل بشر مورد بررسی قرار می‌گرفت و نقش عوامل ناخودآگاه (مانند تأثیرات فرهنگ، قومیت و..) در بررسی آن پدیده‌ها نادیده گرفته می‌شد. از سوسور زبان شناس سویسی و استراوس (claude levistrauss – 1908- ) مردم شناس فرانسوی می‌توان به عنوان نظریه پردازان این مکتب نام برد. در نیمه‌ی اول قرن بیستم، از سوی ژان پل سارتر (1980 – 1905) فیلسوف فرانسوی فلسفه‌ی( اصالت وجود) (اگزیستانسیالیسم) مطرح گردید. سارتر معتقد بود هر فرد ماهیت خویش را شکل می‌دهد، هیچ دو فرد یا پدیده‌ی مشابهی وجود ندارد و بنابراین تجزیه و تحلیل ساختی که مبتنی به روش استدلال استقرایی (کشف قوانین و نظم موجود در پدیده از طریق مشاهده و بررسی تکرار آن‌ها) است مردود است. به این ترتیب فلسفه اصالت وجود (به مثابه‌ی پایه مکتب دیکانستراکشن) نیز ریشه در هرمنوتیک و نحوه‌ی تفسیر پدیده‌ها دارد با این تفاوت که پیروان ساختارگرایی معمولاً متن مداراند، یعنی به متن توجه می‌کنند تا مؤلف آن ولی پیروان مکتب دیکانستراکشن مفسرمداراند، به این مفهوم که بیان می‌دارند هر فردی (مفسری) می‌تواند تفسیری متفاوت از یک متن واحد داشته باشد. یعنی به تعداد افراد (مفسران) از یک متن، تفسیر وجود دارد (کثرت معانی). مکتب فکری دیکانستراکشن که اساس خود را از فلسفه‌ی اصالت وجود دارد توسط ژاک دریدا ( (Jaceques Derrida -1930 فیلسوف معاصر فرانسوی پایه‌گذاری شد . دریدا با ساختارگراها مخالف است و معتقد است چون فرهنگ و شیوه‌های قومی هر لحظه تغییر می‌کنند، پس روش ساختارگراها که مبتنی بر مطالعه ی تکرارها است صحیح نیست. به عقیده دریدا یک متن هرگز مفهوم واقعی خودش را آشکار نمی‌کند و هر خواننده و یا هرکس آن را قرائت می‌کند (در اینجا مفسر)، می‌تواند دریافت متفاوتی از قصد و هدف مؤلف آن داشته باشد. به عبارت دیگر یک متن معنی واحدی ندارد و کثرت معانی (به تعداد مفسران) در مورد آن درست است پس چون تکرار و مشابهت در کلیه متون وجود ندارد روش استقرایی ساختارگرایان مورد سوال است، به همین دلیل در بینش دیکانستراکشن ما در یک دنیای چند معنایی زندگی می‌کنیم. از نظر دریدا در تقابل‌های دوتایی چون روز و شب، زن و مرد، تقارن و عدم تقارن و... یکی بر دیگری ارجحیت ندارد. چون هر فرد می‌تواند برداشتی متفاوت از معنای این تقابل‌ها داشته باشد. به طور کلی در این مکتب بیان می‌شود که هیچ تفسیر نهایی از پدیده‌ها وجود ندارد. نکته‌ی حائز اهمیت آن است که تعریف مشخصی از دیکانستراکشن وجود ندارد، زیرا هر تعریفی از آن می‌تواند مغایر با خود دیکانستراکشن تفسیر شود، چون هر فردی به طور مجزا می‌تواند تفسیرهای خودش را از یک تعریف داشته باشد. چون عده‌ای از خود ساختارگرایان با عقاید ساختارگرایانه به مخالفت برخاستند، و به دیکانستراکشن متمایل گردیدند. از این رو به مکتب دیکانستراکشن «پساساختارگرایی» نیز گفته می‌شود. به طور خلاصه ساختارگرایان معتقدند : با استفاده از استدلال استقرایی و بررسی نظم پدیده‌های مشابه و تکراری می‌توان روابط پدیده‌ها را کشف کرد و چون همه‌ی اعمال انسان از ضمیر ناخودآگاه او شکل می‌گیرد این تکرار و نظم در پدیده‌های انسانی وجود دارد. دیکانستراکشن‌ها معتقدند: هر پدیده و هر متنی، ماهیت مستقل خود را دارد و هیچ دو فرد یا پدیده‌ی مشابه و تکراری وجود ندارد. پس به تعداد مفسران یک متن، تفسیر از آن متن وجود دارد و معانی یک متن متکثرند و در تقابل‌های دوتایی یک معنی بر معنی دیگر ارجحیت ندارد.

بخش دوم

معماری دیکانستراکشن (دیکانستراکشن یعنی ساختن ایده‌های ساخت‌ناپذیر – پیتر آیزنمن) برپایه مکتب فکری دیکانستراکشن از سال 1998 و به طور دقیق‌تر از اوائل 1980 سبک معماری‌ای به نام دیکانستراکشن ابداع شد. نخستین بار توسط پیتر آیزنمن( -peter Eisen man – 1932 ( معمار آمریکایی، معماری دیکانستراکشن شکل یافت. اصول فکری این مکتب مانند : - : تعدد و کثرت در معناها - : عدم ارجحیت در تقابل‌ها و دوگانگی‌ها در قالب ساختمان‌هایی که به این سبک ساخته شده‌اند، کالبد یافت. در گذشته و همچنین در معماری مدرن و پست مدرن آن چه که حضور داشته تقارن، تناسب، وضوح، ثبات، مفید بودن و سودمندی بوده است، در این تقابل‌های دوتایی همواره یکی بر دیگری ارجحیت داشته است. اما آنچه مورد غفلت قرار گرفته عدم تقارن، عدم وضوح، ایهام، ابهام، بی‌ثباتی، فریب، زشتی و عدم سودمندی است. مطابق با اصول دیکانستراکشن، این تقابل‌ها و دوگانگی‌ها می‌بایست در ساحت معماری به نمایش گذاشته شود. همچنین برخلاف مدرنیست‌ها که آینده را موردنظر داشتند و بر خلاف پست مدرنیست‌ها که به گذشته توجه می‌کردند، در اندیشه معماران دیکانستراکشن شرایط امروز به اعتقاد آیزنمن «presentness» به معنای (اکنونیت) ، ملاک معماری است زیرا هر فردی اکنون (و بدون توجه به گذشته و آینده خود که نمی‌توان نقش آن‌ها را در بینش فرد نفی کرد و در عین حال به دلیل کثرت معانی در افراد نمی‌توان تشخیص داد چه بخشی از آن بینش به گذشته و یا آینده تعلق دارد «نه این است و نه آن – هم این است و هم آن» به معماری توجه می‌کند). به عبارت دیگر از نظر معماران دیکانستراکشن، طرح ساختمان باید منعکس کننده جهان متکثر کنونی باشد و به قرائت‌ها و تفسیرهای مختلف از طرح اجازه بروز دهد. اگر ساده بگوییم و درست متوجه شده باشیم، معماری دیکانستراکشن باید هم پاسخگوی بینش‌های آینده‌نگر و هم بینش‌های گذشته‌نگر باشد و همه‌ی سلایق را در زمان حال در نظر بگیرد؛ شاید به همین دلیل باشد که سبک دیکانستراکشن را از زیر مجموعه‌های پست مدرنیسم می‌دانند. (مکتبی که به آینده و گذشته توأماً نگاه دارد و در ضمن کثرت گرایی از اصول پست مدرنیسم نیز محسوب می‌شود.) در معماری دیکانستراکشن فرم‌ها تعمیم داده می‌شوند و تنها پس از آن است که برنامه‌ای کارکردی ارائه می شود، به جای این که فرم به دنبال کارکرد باشد، کارکرد تابع تغییرشکل می‌شود بر خلاف مدرنیست‌ها که می‌گویند فرم تابع عملکرد است. در آثار معماران این سبک، عدم تقارن، ابهام، ایهام، بی‌ثباتی، دوگانگی، چند معنایی و عدم سودمندی همتراز تقارن، وضوح، ثبات، پایداری، یک معنایی و سودمندی مطرح می شود. (اگر درست متوجه شده باشیم در این سبک، به عنوان مثال هم احجام متقارن وجود دارند و هم احجام نامتقارن ولی آنچه مهم است آن است که هر دوی این تقابل‌ها وجود دارند و هر کدام به صورت احجام مستقل با ماهیت جدا به کار رفته‌اند) کاربرد مصالح متفاوت، ایجاد عدم تعادل در ترکیب‌بندی نمای ساختمان از اصلی‌ترین ویژگی‌های معماری دیکانستراکشن تقلیدی در ایران است. از معماران مشهور این سبک می‌توان به پیتر آیزنمن، فرانک گهری، زاهاحدید، رم کولهاس، برنارد چومی را نام برد .

بخش
سوم


معماری فولدینگمعماری فولدینگ سبک دیگری از معماری، که زاییده‌ی مکتب دیکانستراکشن است، و از دهه‌ی پایانی قرن بیستم مطرح گردید فولدینگ نام دارد. از نظر مقایسه، فلسفه‌ی فولدینگ که نخستین بار توسط ژیل دلوز (gilles deleuze (1925 – 1996 فرانسوی مطرح شد، شباهت بسیار زیادی با فلسفه‌ی دیکانستراکشن دارد: - : هیچ ارجحیتی در جهان وجود ندارد. (در تقابل‌ها) - : معانی متون متکثراند (از دیدگاه مفسران مختلف) - : سلسله مراتب وجود ندارد، به نظر می‌رسد این ویژگی فلسفه‌ی فولدینگ که سلسله مراتب وجود ندارد خود زاییده‌ی این ویژگی دیکاستراکشن است که ارجحیتی در جهان وجود ندارد و از این دیدگاه فلسفه‌ی دیکانستراکشن و فولدینگ کاملاً یکسان هستند. اما باید توجه کرد در فولدینگ به عدم وجود سلسه مراتب و طبقه‌بندی و عمودگرایی توجه بیشتری شده است و به جای آن به افق‌گرایی و هم ترازی اهمیت بیشتری داده شده است. (درست مانند ریشه گیاه ریزم (Rhaizom) به جای آن که درخت وار (عمودی) رشد کند در سطح زمین گسترش می‌یابد) از دیگر نظریه‌پردازان فلسفه‌ی فولدینگ می‌توان به فیلیکس گاتاری فرانسوی (1992 – 1936 fielix gauttari) اشاره نمود. بحث فولدینگ در معماری از اوایل دهه 1990 ، با پیشگامی معمارانی چون آیزمن، گهری، زاهاحدید و حتی معمار مدرنیست فیلیپ جانسون (Philip johson – 1906- ) وارد شد. فولد یعنی چین، لایه، لایه‌های هزارتو، در این نوع معماری هر لایه در کنار لایه‌ی دیگر است، همه چیز در کنار هم است بدون این که لایه‌ها در هم فرو روند، ماهیت هر لایه به تنهایی حفظ می‌شود و همه چیز افقی است، از نظر فولدینگ همه چیز همسطح یکدیگرند. به عبارت دیگر در این نوع معماری با مرکز مداری مخالفت می‌شود و مرکز مداری جای خود را به گسترش در جهت طول (و نه ارتفاع) می‌دهد. به عنوان مثال، برج سیزر در 110 طبقه به عنوان نمادی از معماری مدرن و مرتفع‌ترین ساختمان این سبک در شهر شیکاگو قرار داشت این برج از تعدادی مکعب روی هم شکل یافته بود که ارتفاع هر یک از این مکعب‌های عمودی متفاوت بود و هر کدام تا ارتفاع معینی بالا رفته بودند (درست در نقطه‌ی مقابل تفکر فولدینگ که سلسله مراتب را رد می‌کرد) این برج تخریب گردید، گرگ لین ( - (gereg lynn - 1964 به صورت نمادین با تبر تیشه به ریشه‌ی این نماد مدرنیته و معماری مدرن زد و عمود گرایی را به افق‌گرایی تبدیل کرد. پس از انداختن برج به روی زمین، لین لایه‌های هندسی و طویل و قائم الزاویه آن را بر طبق شرایط سایت‌ همانند نوارهای خمیری شکل، در کنار هم قرار داد. این لایه‌ها در عین این که هر یک خصوصیات خود را حفظ کرده‌اند ولی با توجه به شرایط موجود در سایت، به حالت نرم و انعطاف‌پذیر به صورت افقی و بدون هیچ گونه ارجحیتی در بین عوامل موجود در سایت قرار گرفتند. پیتر آیزنمن به عنوان بانی طرح فلسفه‌ی فولدینگ در حوزه‌ی معماری واژه «week form» یا «فرم ضعیف» را مطرح کرده است فرمی که قابل انعطاف است و خود را با شرایطی محیطی وفق می‌دهد همان طور که ژله با شکل ظرف خود تطبیق می‌یابد، از این رو معماری فولدینگ نوعی معماری ارگانیک نیز محسوب می‌شود به این معنا که لایه‌ها در عین این که خصوصیات خود را حفظ می کنند ولی با توجه به شرایط موجود در سایت به حالت نرم و انعطاف‌پذیر به صورت افقی و بدون هیچ ارجحیتی در بین عوامل موجود در سایت قرار می‌گیرند. ویژگی‌های معماری فولدینگ: - : لایه‌ لایه بودن (چند لایگی) با حفظ ماهیت هر لایه و قرارگیری لایه‌ها در کنار هم - : افق گرایی و همترازی لایه‌ها - : فرم‌های قابل انعطاف و قابل تطبیق با شرایط محیطی سایت (week form و معماری ارگانیک) - : در این نوع معماری تباین‌هایی مانند تقارن، عدم تقارن و... به چشم می‌خورند اما این تضادها به نسبت دیکانستراکشن منعطف‌ترند و در هم می‌آمیزند، به عبارت دیگر مثل دیکانستراکشن تضادها کاملاً مجزا نیستند و با عناصر واسطه به هم مربوط‌اند.

بخش
چهارم

مقایسه ی معماری دیکانستراکشن و فولدینگ

1- شباهت‌ها 1-1- در بسیاری از جهات (تقریباً در همه‌ی موارد) دیکانستراکشن و فولدینگ در فلسفه مشابه هستند، و در واقع فلسفه‌ی فولدینگ کاملاً نشئت یافته از فلسفه‌ی دیکانستراکشن است. کثرت معانی و عدم ارجحیت در تقابل‌ها در هر دو فلسفه وجود دارد، اما در فلسفه‌ی فولدینگ تضادها با انعطاف بیشتری در کنار هم قرار می‌گیرند . 2-1- هم در معماری فولدینگ و هم معماری دیکانستراکشن، هدف اصلی پاسخ‌گویی به قرائت‌ها و تفسیرهای مختلف از طرح است . 3-1- در معماری فولدینگ لایه‌ها ضمن قرارگیری در کنار هم ماهیت خود را حفظ می‌کنند (درهم فرو نمی‌روند) همان طور که در معماری دیکانستراکشن احجام، اشکال، سطوح و... ماهیت خود را حفظ می کنند . 4-1- هر دو سبک معماری فولدینگ و دیکانستراکشن با الگوبرداری از علم روز، فرم‌هایی را به وجود می آورند . 2- تفاوت‌ها 1-2- در معماری دیکانستراکشن تضادها و تباین‌ها در معماری به صورت مجزا شکل می‌یابند، اما در معماری فولدینگ هر چند این تضادها شکل می‌یابند اما این تضادها به صورت انعطاف‌پذیری در هم می‌آمیزند. به عنوان مثال با استفاده از یک عنصر واسطه این تباین‌ها در هم می‌آمیزند. (دقت داریم، چه در معماری فولدینگ و چه در معماری دیکانستراکشن این که می‌گوییم تضاد به مفهوم ارجحیت یک عنصر در مقابل عنصر متضاداش نیست بلکه به معنای کاربرد همزمان هر دو عنصر متضاد در طرح است.) (اگر درست فهمیده باشیم.) 2-2- در معماری فولدینگ به نسبت معماری دیکانستراکشن توجه بیشتری به افق گرایی و هم ترازی است. 3-2- در معماری فولدینگ به محیط اطراف سایت همزمان هم توجه می‌شود و هم در بعضی قسمت‌های همان سایت توجه نمی‌شود، به عبارت دیگر بعضی قسمت‌های یک طرح، طراحی ارگانیک دارد و بعضی قسمت‌های همان طرح، طراحی ارگانیک ندارد. اما این توجه به طراحی ارگانیک در معماری فولدینگ از معماری دیکانستراکشن بیشتر است

بخش پنجم

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری همان‌طور که در قسمت قبل گفته شد، هم معماری دیکانستراکشن و هم معماری فولدینگ و حتی معماری پرش کیهانی نیز شباهت‌های زیادی به هم دارند و در امتداد تجربه‌های هم هستند که این خود ناشی از محوریت مشترک آن‌هاست که این محوریت مشترک همان «علم روز» است. آن‌ها در پی الگوبرداری از علم روز و انتقال آن مفاهیم به فرم‌های معماری هستند و با اندکی تغییر در ویژگی‌های هر یک از این سبک‌ها، نام آن‌ها تغییر کرده است. این مسأله (توجه به علم روز) نه تنها در این سبک‌ها، و نه فقط در معماری، بلکه در همه‌ی جوانب زندگی بشر امروز تأثیرگذارده و با جهت‌گیری‌اش، سمت و سوی بسیاری از مسائل را عوض می‌کند. هر نظریه ی جدید (در فلسفه و روان شناسی و جامعه شناسی و علوم تجربی و...) چون طوفانی می‌ماند که سایر ارکان زندگی بشر را با اصول خود همسو می‌سازد و در واقع، معماری نیز به عنوان یکی از این ارکان می‌تواند تجسم این تفکرات باشد. از همین جاست که می‌توان به رابطه‌ی تعدد تفکرات و بینش‌ها و تعدد سبک‌ها (به خصوص در سال‌های اخیر) در معماری پی برد. اگر صنعت را به مفهوم عام آن در نظر بگیریم (صنعت: هنر، علم و...) می‌توان همه‌ی این موارد را در جمله‌ی زیر خلاصه کرد: صنعت (به مفهوم عام آن) چیزی نیست جز بر آمدن اجسام مادی از این کیفیات روحی (نظریه‌ها، بینش‌ها، تفکرات و...)

اسامی خاص: استراوس – کلود لوی Claudelevi Strauss آیزنمن – پیتر Peter Eisenman پسا ساختارگرایی Post Structuralism چومی – برنارد Bernard Tsehumi حدید – زاها Zaha Hadid جانسون – فیلیپ Philip Johson دریدا – ژاک Jacequse Derrida دیکانستراکشن Deconstruction دلوز – ژیل Gilles Deleuze ریزم RhaiZom ساختارگرایی Structuralism سوسور – فردیناند F.De Saussre فرم ضعیف Weak Form فولدینگ Folding کولهاس – رم Rem Kool Hass گهری – فرانگ Frank Gehry گاتاری – فیلیکس Felix Gattari لین – گرگ Gereg Lynn

منابع:مقدمه و عکس :aftab.ir
متن: تحقیق درس «آشنایی با معماری معاصر» استاد نیری از وب سایت:mehraaz.blogfa.com

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
معماری فولدینگ

معماری فولدینگ

استاد راهنما :
مهندس حسن هدایتی

دانشجویان :
اشکان درویشی
امیر حسین توحیدي کریمی

فهرست

مقدمه .....................................................................................1
معماري فولدینگ....................................................................... 4
مرکز گردهمایی بزرگ کلمبوس................................................... 8
برج سیزر ............................................................................... 11
مرکز هنر دانشگاه اموري........................................................... 13
صندلی چوبی خم شده طراح فرانک گهري................................. 14
خانه لویس...............................................................................14
بهرام شیردل و معماري فولدینگ............................................... 15
منابع و ماخذ............................................................................ 18
 

پیوست ها

  • folding (matikan.org).pdf
    363.4 کیلوبایت · بازدیدها: 0

Similar threads

بالا