يک طوفان عظيم خورشيدی در راه است

sali amiri

عضو جدید
منبع: مرکز ملی تحقيقات اتمسفری‏ (ايالات متحده آمريکا) .
بررسيها نشان مي دهد که اکنون يعنی در سال 2006 ميلادی ما به نقطه حداقل فعاليتهای ‏خورشيدی رسيده ايم و بايد منتظر آغاز دور جديدی از فعاليتهای خورشيدی در چند ماه آينده ‏باشيم. دوره ای که طبق محاسبات منجر به يکی از عظيمترين فعاليتهای ثبت شده خورشيد خواهد ‏شد. ‏

ديويد هاتاوی، فيزيکدان خورشيدشناسی که در مرکز پروازهای فضايی مارشال کار و تحقيق می ‏کند در اين زمينه می گويد:‏

"چنين به نظر می آيد که طوفان بعدی بزرگترين فعاليت خورشيدی از ‏‏400 سال پيش به اين طرف که فعاليتهای اين ستاره ثبت و ضبط شده است، خواهد بود."
اوج ‏فعاليتهای بعدی خورشيد که دوره ای 11 ساله دارد، حدود سالهای 2010 و يا 2011 ميلادی ‏خواهد بود. ديويد هاتاوی و همکارش رابرت ويلسون اين پيش گويی را بر مبنای اطلاعات تاريخی ‏جمع آوری شده ای که تا اين لحظه در دسترس است، انجام داده اند. نتايج اين تحقيقات در ‏نشست اتحاديه ژئوفيزيکدانهای آمريکايی که هفته گذشته در سانفرانسيسکو برگزار گرديد، ارائه شد.‏

حدود زمانی که طوفانی از جانب خورشيد به ميدان مغناطيسی زمين برخورد می کند، سپر مغناطيسی ‏زمين دچار آشفتگی می شود. با توجه به قدرت فورانهای خورشيدی، آشفتگی ميدان مغناطيسی ‏زمين می تواند به قدری شديد شود که اثرات طوفان خورشيدی در زمين احساس شود. چنين ‏وضعيتی را اصطلاحاً طوفانهای ژئومغناطيسی می نامند. اين طوفان مغناطيسی با توجه به قدرت و ‏شدت آن، قادر است باعث قطع جريان برق، مختل شدن سيستمهای الکترونيکی و انحراف عقربه ‏های قطب نما شود. شفقهای قطبی فراوان از زيباترين اثرات جانبی چنين طوفانهايی است.

هاتاوی و ويلسون با مطالعه آنچه از فعاليتهای ميدان مغناطيسی زمين در 150 سال گذشته ثبت ‏شده بود به نتايج مفيدی رسيدند. اکنون آنها معتقدند که با اندازه گيری نوسانات ميدان مغناطيسی ‏زمين می توان قدرت طوفان خورشيدی بعدی را 6 تا 8 سال پيش از رسيدن به اوج فورانها، پيش ‏گويی کرد.‏

در نمودار فوق خطوطسفید نشان دهنده تعداد لکه های خورشيدی است که نسبت مستقيمی با ‏شدت فعاليتهای خورشيدی دارد و خطوط آبی نمايانگر نوسانات ميدان مغناطيسی زمين است. ‏
نوسانات ميدان مغناطيسی زمين توسط اندازه گيری شاخص ‏IHV‏ محاسبه می شود. مبنای ‏محاسبات هاتاوی و ويلسون اندازه گيری های روزانه ای بوده است که از سال 1868 تا به امروز در ‏دو نقطه مقابل هم در زمين، (يکی در انگلستان و ديگری در استراليا) انجام پذيرفته است.‏
همانطور که خطوط نارنجی نشان می دهند، اوج نمودار شاخص ‏IHV‏ که نشان دهنده نوسانات ميدان ‏مغناطيسی زمين است با دقت 94 درصد، حدوداً 6 سال قبل از اوج فعاليتهای خورشيدی که در ‏اينجا با شاخص تعداد لکه های خورشيدی اندازه گيری شده، رخ می دهد.‏
هاتاوی و همکارش دلايل حاکم بر اين تغييرات منظم در ميدان مغناطيسی زمين که وابسته به ‏طوفانهای خورشيدی بعدی است را نمی دانند اما شکی نيست که اين نظم برقرار است.‏
طبق محاسبات آنها طوفان بعدی خورشيد در سال 2010 روی خواهد داد که پيش بينی می شود ‏بين 135 تا 185 لکه خورشيدی داشته باشد. اگر اين پيش بينی درست از آب درآيد، طوفان بعدی ‏خورشيد يکی از قويترين طوفان هايی خواهد بود که در 50 سال گذشته و يا شايد در کل زمانی که ‏اندازه گيريها صورت پذيرفته است، روی خواهد داد.‏
ستاره شناسان از زمان گاليله تا امروز همواره تعداد لکه های خورشيدی را می شمارند. اين اندازه ‏گيريها آنها را به اين سمت رهنمون ساخت که فعاليتهای خورشيدی هر 11 سال يک بار اوج می ‏گيرد. به گونه غريبی چهار اوج ثبت شده در 50 سال اخير در دسته 5 تايی فعاليتهای عظيم بوده ‏است. اوج 24ام که تخمين زده می شود در 2010 روی دهد نيز طبق پيش بينی ها به قدر کافی ‏قدرتمند خواهد بود تا در ليست بزرگها ثبت شود.‏

پيش از اين نيز تيم تحت سرپرستی مااوسومی ديکپاتی با روش محاسباتی متفاوتی به نتيجه ‏مشابهی دست يافته بود. البته زمان اوج پيش بينی شده توسط آنها قدری ديرتر از آنچيزی است که ‏هاتاوی تخمين زده است.‏

مااوسومی ديکپاتی از مرکز ملی تحقيقات اتمسفری معتقد است: "اوج بعدی فعاليتهای خورشيدی ‏بين 30 تا 50 درصد قويتر از اوج قبلی خواهد بود." او معتقد است که چنانچه محاسبات درست از ‏آب درآيند، طوفان بعدی خورشيد را می توان با طوفان عظيم سال 1958 مقايسه کرد. آن زمان ‏بشر به تازگی مرز فضا را پشت سر گذاشته بود و تلفنهای همراه هنوز وجود نداشتند. کشتی ها و ‏هواپيماها با ابزارهای ساده ای ناوبری می کردند و مخابرات بر اساس کابلهای مسی صورت می ‏پذيرفت. امروزه ما به شدت به ماهواره های مخابراتی، ناوبری و هواشناسی خود وابسته هستيم و در ‏دست بيشتر افراد بشر يک تلفن موبايل است که در هنگام يک طوفان خورشيدی عظيم مختل ‏خواهد شد. بشر امروزه حساس تر و تأثير پذيرتر از 50 سال پيش می باشد. در سال 1958 ‏انسانهای عادی زمانی متوجه طوفان عظيم خورشيدی شدند که در برخی نواحی استوايی، شفقهای ‏قطبی رويت شد.‏
ديکپاتی سالها قبل دليل چنين نوسان عظيمی در فعاليتهای خورشيدی را با مفهومی به نام "تسمه ‏نقاله خورشيدی" توضيح داده بود. جريان بسته و عظيمی از گازهای هادی الکتريسيته است که از ‏استوای خورشيد به دو قطب آن جريان دارد. اين کمربند الکتريکی آب و هوای خورشيد و يا به ‏عبارتی شمار لکه های خورشيدی را کنترل می کند.‏
برای تشريح اين پديده ابتدا به خاطر آوريد که لکه های خورشيدی در واقع غده های مغناطيسی ‏پيچيده ای هستند که حرکت بخش داخلی خورشيد باعث پديد آمدن آنها می شود. آنها عمر ‏کوتاهی دارند و هنگامی که از بين می روند اثر مغناطيسی ضعيفی از خود بر جای می گذارند.‏
بخش بيرونی و سطحی تسمه نقاله خورشيدی پوسته اين ستاره را جارو زده و ميدان های ‏مغناطيسی ضعيف را با خود به قطبين حمل می کند. در آنجا اين ميدانها تحت تأثير ميدان ‏مغناطيسی ستاره قرار گرفته و به عمق 200.000 کيلومتری خورشيد، جايی که ديناموی عظيم ‏خورشيد آنها را تقويت خواهد کرد، فرو می روند.
هنگاميکه ميدانهای مغناطيسی ضعيف تقويت ‏شدند، مجدداً شناور شده و به سطح خورشيد باز می گردند. به اين ترتيب لکه های جديدی شکل ‏می گيرند. تمام اين فرآيند آنقدر آهسته صورت می گيرد که يک دور کامل آن حدود 40 سال طول ‏می کشد. البته سرعت حلقه بين 30 تا 50 سال متغير می باشد.‏

هنگاميکه حلقه سريعتر می چرخد به اين معنی است که ميدانهای بيشتری را از سطح خورشيد ‏جمع آوری می کند و در نتيجه اوج فعاليتهای بعدی ميزبان تعداد بيشتری لکه است و بنابراين ‏طوفان بزرگتری در انتظار ما خواهد بود. اندازه گيريها نشان می دهد که تسمه نقاله خورشيدی در ‏سالهای 1986 تا 1996 سريعتر چرخيده است و بنابراين ما بايد منتظر دوره اوج پر اتفاقی در ‏سالهای 2010 تا 2011 باشيم.‏
مانند پيشگويان ديگر، هاتاوی نيز با ديکپاتی در بعضی موارد موافق و در بعضی ديگر مخالف است. ‏هاتاوی مانند ديکپاتی معتقد است که فعاليتهای خورشيدی دوره بعدی بسيار زياد خواهد بود اما ‏برخلاف نظر ديکپاتی که اوج فعاليتها را در سال 2012 پيش بينی می کند، هاتاوی عقيده دارد که ‏اوج فعاليتهای تنها ستاره منظومه ما در سالهای 2010 تا 2011 خواهد بود.‏
هاتاوی می گويد که: "من انتظار دارم در اواخر سال 2006 و يا اوايل سال 2007 اولين لکه های ‏دوره جديد فعاليتهای خورشيدی را مشاهده کنم و معتقدم که اوج اين آغاز در زمانی بين سالهای ‏‏2010 تا 2011 خواهد بود."‏
آينده به ما خواهد گفت که چه کسی صحيحتر پيش بينی کرده بود اما موضوعی که قطعاً روی ‏خواهد داد اين است که طوفان خورشيدی عظيمی در راه است.‏
 
بالا