Elaheh.1
عضو جدید
مردی در دادگاه خانواده گفت: طی 8 سال زندگی مشترک به دنبال ابراز علاقه از سوی همسرم بودم ولی او تنها پشتوانه من بود و علاقه خود را ابراز نمیکرد.
این مرد با مراجعه به دادگاه خانواده شهید محلاتی دادخواست جدایی خود را به قاضی یکی از شعب ارائه کرد و در برابر قاضی شعبه 240 این مجتمع قضایی خانواده با اشاره به اینکه حدود 8 سال از زندگی مشترکمان میگذرد، اظهار داشت:
همسرم طی این همه سال یک بار هم به من ابراز علاقه نکرده است. میخواهم از همسرم جدا شوم چون همیشه مانند کوه است و تنها از من حمایت میکند ولی مانند یک همسر در کنارم نیست و ابراز محبتی نمیکند. یک فرزند داریم که حاضرم به دلیل اینکه بتوانم زودتر جدا شوم، حضانت او را به زنم بدهم تا بهانهای نداشته باشد.
زن در دادگاه خانواده حضور داشت و با بیان اینکه طی این سالها شوهرم قدر مرا ندانست، اظهار داشت: همیشه پشتوانه شوهرم بودم و نگذاشتم احساس ناراحتی کند ولی هیچ گاه ابراز علاقه نکردم چون خجالت میکشیدم که علاقهام نسبت به او را به زبان بیاورم.
شوهرم باید از درخواست خود منصرف شده و بداند که هر کاری برای حفظ زندگیمان انجام میدهم ولی به او ابراز علاقه نمیکنم. طی این 8 سال زندگی مشترک شوهرم نیز به من ابراز احساسات نکرده است بنابراین من هم میتوانستم مانند او درخواست جدایی دهم. شوهرم لجباز بوده و بچگانه فکر میکند، در واقع او به دنبال بهانه است چون من در زندگی مشترک هیچ چیزی برایش کم نگذاشتهام.
مرد در ادامه بیان کرد: ابراز علاقه همسرم را میخواهم نه اینکه او خشک باشد و مانند یک مرد در کنارم باشد؛ در واقع او باید تغییر کند و گرنه من از درخواستم منصرف نمیشوم.
زن در انتها گفت: من تغییر نمیکنم و شوهرم باید بداند که مرا به همین شکلی که هستم باید بخواهد و در کنارم زندگی کند. قاضی این شعبه بعد از شنیدن اظهارات طرفین، زن و مرد را به مصالحه دعوت کرد و جلسه را خاتمه داد.
این مرد با مراجعه به دادگاه خانواده شهید محلاتی دادخواست جدایی خود را به قاضی یکی از شعب ارائه کرد و در برابر قاضی شعبه 240 این مجتمع قضایی خانواده با اشاره به اینکه حدود 8 سال از زندگی مشترکمان میگذرد، اظهار داشت:
همسرم طی این همه سال یک بار هم به من ابراز علاقه نکرده است. میخواهم از همسرم جدا شوم چون همیشه مانند کوه است و تنها از من حمایت میکند ولی مانند یک همسر در کنارم نیست و ابراز محبتی نمیکند. یک فرزند داریم که حاضرم به دلیل اینکه بتوانم زودتر جدا شوم، حضانت او را به زنم بدهم تا بهانهای نداشته باشد.
زن در دادگاه خانواده حضور داشت و با بیان اینکه طی این سالها شوهرم قدر مرا ندانست، اظهار داشت: همیشه پشتوانه شوهرم بودم و نگذاشتم احساس ناراحتی کند ولی هیچ گاه ابراز علاقه نکردم چون خجالت میکشیدم که علاقهام نسبت به او را به زبان بیاورم.
شوهرم باید از درخواست خود منصرف شده و بداند که هر کاری برای حفظ زندگیمان انجام میدهم ولی به او ابراز علاقه نمیکنم. طی این 8 سال زندگی مشترک شوهرم نیز به من ابراز احساسات نکرده است بنابراین من هم میتوانستم مانند او درخواست جدایی دهم. شوهرم لجباز بوده و بچگانه فکر میکند، در واقع او به دنبال بهانه است چون من در زندگی مشترک هیچ چیزی برایش کم نگذاشتهام.
مرد در ادامه بیان کرد: ابراز علاقه همسرم را میخواهم نه اینکه او خشک باشد و مانند یک مرد در کنارم باشد؛ در واقع او باید تغییر کند و گرنه من از درخواستم منصرف نمیشوم.
زن در انتها گفت: من تغییر نمیکنم و شوهرم باید بداند که مرا به همین شکلی که هستم باید بخواهد و در کنارم زندگی کند. قاضی این شعبه بعد از شنیدن اظهارات طرفین، زن و مرد را به مصالحه دعوت کرد و جلسه را خاتمه داد.