نگاهی به تاریخ کرمان

zarcoke

عضو جدید
شهر تعریف نمی شوند . این شهرها علاوه بر این ، صاحب اعتبار دیگری هستند که تنها معدودی از شهرهای جهان از آن برخوردارند .
شهرهای آشنایی چون شوش ، سمرقند ، بخا را ، بیت المقدس و امثال آن از این نوع شهرها هستند . این مجموعه ها تنها شهر نیستند بلکه خود یک تاریخ اند و یا دست کم بخشی مهم از تاریخ تمدن بشری محسوب می شوند . برخی از این شهرها امروز حتی از روی نقشه ی جغرافیا هم محو شده اند اما حضور تاریخی آنها چنان پررنگ و با اهمیت است که خلا جغرافیایی را جبران کرده است .
در بین این شهرها می توان از کرمان یاد کرد که هم بر نقشه جغرافیا باقی مانده است هم هویت سیاسی و طبیعی خود را حفظ کرده است و هم در تاریخ حضور موثری دارد . کرمان تنها یک شهر نیست حتی به عنوان بخشی از مجموعه بزرگتری به نام استان کرمان هم نمی تواند محدود شود . کرمان به وا قع خود یک تاریخ است . تاریخی که در لحظه لحظه حیات آن رویدادها ی مهمی ثبت شده و در جای جای جغرافیای آن نیز داستان ، افسانه و یا اسطوره ای نوشته شده است .
وجود قدیمی ترین قلعه خشتی ساخت دست بشر در استان کرمان که بعد از زلزله مهیب هم هنوز رمق حیات و ماندگاری خود را حفظ نموده خود یک تاریخ است . تاریخ این ارگ با تاریخ اساطیر ایران و جهان پیوند خورده است . این ارگ که قدمت آن به دست کم دو هزار سال پیش می رسد ، در تمام دوران استقرار قوم مهاجر ایرانی در سرزمین فعلی ایران شاهد تکوین تمدن ایرانی و سپس اسلامی این سرزمین بوده است .
در کرمان فقط یک ارگ باقی نمانده است . در این شهر همه برگ های تاریخ صمیمانه حفظ شده اند . علت این امر خوی اصیل و خصلت صدیق مردمی است که در این سرزمین زیسته اند . نگاهی به تاریخ نشان می دهد که هرچه به دلیل جور حکومت های غاصب در هر جای ایران امکان ادامه حیات نداشته است در کرمان با برخورداری از یکی از اصیل ترین ویژگی های انسان متمدن که هم زیستی و احترام به میراث فرهنگی بشری باشد امکان دوام یافته است .
کرمان و کرمانیان در راه حفظ این خصلت پاک و اصیل که ناشی از عشق به همه فرهنگ های اصیل و همه انسان های خوب تاریخ بوده است بهای سنگینی هم پرداخته اند و همیشه به این ایثارگری نیز مباهات کرده اند .
کرمان شهری در حاشیه کویر مرکزی ایران مشهور به داشتن آسمانی مخملین و لاجوردی ، یکی از قدیمی ترین شهرهای واقع در جنوب شرقی ایران است . آغاز حیات تاریخی و جغرافیایی کرمان به اردشیر بابکان پادشاه ساسانی نسبت داده می شود . شهر کرمان مرکز استان کرمان است که یکی از پهناورترین استان های امروزی ایران به حساب می آید . در متون کهن و باستانی قبل از اسلام از جمله در متون یونانی از کرمان با نام های متفاوتی همچون کارمانیا ، گواشیر و کرمان یاد شده است .
کرمان منطقه ای است در حاشیه جنوب غربی کویر لوت که زمین های پست خشک و بی آب و علف و کوه هایی برهنه وبلند دارد . با وجود این و درکمال شگفتی در چنین سرزمینی مناطق خوش آب و هوا ، باغ های سرسبز ، ییلاق های مصفا ی پر از چشمه سارهای جوشان در کنار نخلستان های گرمسیری کم نیست .
آب و هوای کرمان روی هم رفته ملایم و کم باران تعریف می شود اما گاهی فاصله یک روستای گرمسیری و یک آبادی ییلاقی تنها چند کیلومتر است . در چنین آب و هوای متنوعی است که خرما ، موز و انبه در کنار خیار و هندوانه به محصول می رسند .
در شوره زارهای این منطقه گیاهانی کشت می شود که کمتر به آب نیاز داشته باشند . آبیاری سنتی مزارع و باغستان های این استان به مدد قنات های پر آب میسر می شده است اما امروز وسعت مناطق زیر کشت به حدی است که آب استحصال شده از سدهای بنا گشته در مسیر رودخانه های اندک این منطقه نیز ناکافی به نظر می رسد . بااین وجود تنوع آب و هوایی این منطقه باعث قرار گرفتن حیات وحش مناطق گرم در کنارحیات وحش مناطق معتدل شده است . در حال حاضر چند منطقه در بافت و جیرفت به عنوان مناطق حفاظت شده اعلام شده اند . گورخر سیرجان ، گوزن بافت ، انواع آهو ، خرس سیاه و پرندگانی همچون شاهین جغد و عقاب ازمهمترین وحوش این منطقه اند . برخی پرندگان مهاجر از نقاط مختلف جهان سالانه به کرمان سفر می کنند .
کرمان در عهد ساسانی سرزمینی آباد با مردمی متنعم بوده است . آثار بازمانده از بناهای این دوران به خصوص قلعه ها و آتشکده های زرتشتیان عهد کهن در این منطقه مؤید آبادانی و مرکزیت این استان در آن زمان است . آبادانی و شکوفایی کرمان در عهد اسلامی نیز دوام داشته است . اما بارزترین دوران این شکوفایی سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی در دوران سلجوقی ، صفوی و زند به ثبت رسیده است .
در شرق شهر کرمان تپه های بلندی دیده می شود که برفراز آن بقایای بناهای دوران ساسانی همچون قلعه دختر و قلعه اردشیر بر جای مانده است . در پشت این تپه ها رشته کوه های نسبتا بلندی قرار دارد که مطلع خورشید بامدادان این شهر است .
بر سند هویت کرمان آشتی پذیری ، مهمان نوازی ، سخت کوشی و هم زیستی نقش جاوید یافته است : ویژگی هایی که هنوز کرمانیان را به آن می شناسند . تعدادی از شاهزادگان از تخت رانده ، متفکران ، شاعران و فیلسوفان دگراندیش در جست وجوی سایه بانی امن در کرمان آرامش یافته اند و قبور فراوان این پناهندگان در گوشه و کنار این سرزمین گواهی براین مدعاست .
اما تاریخ کرمان مشحون از روایت بی مهری های فراوان پادشاهان و حکام ظالم نیز هست . نقطه عطف این شقاوت ها قتل عام مشهوری است که به دستور آغا محمدخان قاجار درکرمان رخ داد و تل های چشمی که از حدقه چشم نیک بین این مردم برپا شد برگ سیاهی از صفحات تاریخ بشر را گلگون کرد .
مردم کرمان این بهای سنگین را به جرم وفاداری به لطفعلیخان ، دلاوری از خاندان زند پرداختند . البته این قتل عام به این جهت همیشه در مقدمه تاریخ کرمان نگاشته می شود که بزرگتر و دهشتناک تر از قتل عام های دیگری بوده است که مردم کرمان قبل ازقتل عام اغامحمد خان با گوشت و پوست خود لمس کرده اند .
شاید به دلیل همین بی مهری های پی در پی علیه مردم کرمان بوده است که تا دو سه دهه پیش آفتاب درخشان آسمان پیشرفت و توسعه کرمان و شادمانی مردم این سرزمین رو به افول گذاشته بود و رخوتی تاریخی که نتیجه رنجش این قوم شریف بوده است ، زوایای زندگی مردم این سرزمین را فراگرفته بود .
تجدید حیات توسعه و آبادانی کرمان اینک آغاز شده است و روحی تازه از امید در کالبد رخوت گرفته تاریخ این سرزمین دمیده شده است . کرمان منطقه ای زرخیز و ثروتمند است . قریب به ۳۰ درصد از تولید ناخالص ملی غیرنفتی ایران در کرمان حاصل می شود . تحصیل این تولید به مدد منابع سرشار زیر"زمینی مانند آهن و مس ، محصولات کشاورزی استراتژیکی همچون پسته ، مرکبات و خرما و البته قالی کرمان ممکن شده است که همگی منابعی در خور توجه در فهرست صادرات غیر نفتی و مولد ارز ایران محسوب می شود .
اقتصاد کرمان پس از یک دوره ی رکو د تاریخی پس از انقلاب اسلامی رو به رونق گذاشته است در نتیجه این رونق ، توسعه چشم گیری در بخش های مختلف زندگی در این منطقه رخ داده است . کرمان منطقه ای است که بالقوه دارای زمینه های بسیار مهم کشاورزی ، صنعتی و معدنی برای رشد و شکوفایی است .
امروز که به کرمان پا می گذاری در حقیقت کتاب سنگین تاریخ ایران و جهان را در برابر خود گشوده می بینی . ساکنان هزاره های پیش از ظهور اسلام را می بینی که در ارگ بم مشغول زندگی هستند و تعدادی از آنها را مشاهده می کنی که به سوی گنبد جبلیه در حرکت اند که آداب وسنن قومی خود را به جای آورند . کمی آن طرف تر در قلعه سنگ در نزدیکی سیرجان پلکان سنگی بزرگ آتشدان عصر ساسانی را می بینی که بازمانده سده های قبل از اسلام است اما در دوران اسلامی با سعه صدر ساکنان این منطقه به منبری برای وعظ مسلمانان بدل شده است .
در محله های قدیمی کرمان هنوز آثار "سابات ها" بر جای مانده اند. "سابات ها" کوچه های مسقفی بوده اند که با ارتفاع کم امکان حرکت سوار بر مرکب را سلب می کرده اند . برای عبور از این "سابات ها" سوار مجبور به پیاده شدن از مرکب و خم شدن و عبور آرام بوده است و این امر به مردم شهر فرصت گریز،آماده شدن برای دفاع و یا دور کردن زنان و دختران را از برابر سواران مهاجم غریب می داده است.
مردم کرمان همیشه در حال دفاع و جبران خسارت بوده اند.روزی که خبر رسید نادر شاه از فتح هندوستان باز می گردد مردم کرمان اندوهگین شدند که مبادا سردار فاتح در سر راه خود آزاری به ایشان برساند که رسید اما از آن شنیدنی تر حکایت پناه بردن نوادگان نادر به همین شهر پس از پایان کار افشاریه است.
مردم کرمان به کرات از خود پرسیده اند که چرا نوادگان نادر پس از انقراض افشاریه به قوچان و خراسان پناه نبردند و به کرمان آمدند ؟ چرا خان زند کرمان را برای پناه جویی برگزید و حمایتی را که باید در شیراز به او هدیه می شد در کرمان یافت؟ این چراها را باید پس از جست و جو در روحیه مردم کرمان پاسخ گفت.
مردم کرمان حتی سنگر آقا محمد خان را هم پس از آن فاجعه خونین برای تشفی دل سوخته خود هم که شده از بین نبردند تا چند سال پیش سنگر آغا محمد خان هنوز در همان وضع اولیه حفظ شده بود.ساختن بیمارستان مسلولان در خیابان تهران ،یعنی همان خیابانی که مردم از طریق آن راهی رفسنجان و سپس تهران می شدند تخریب سنگر آغا محمد خان را اجتناب ناپذیر کرده و الا شاید این بنا نیز امروز در کرمان باقی مانده بود.
مردم کرمان در عین حال مردمی حق جو ، خداشناس ، مبارز و با پشتکار بوده اند . در ثبت تاریخ مبارزات مردم کرمان در راه حق و عدالت هم ناگفته ها بسیار است . در تاریخ کمتر یاد می شود که اقدام میرزارضای کرمانی علیه استبداد منتج به رای عمومی مردم کرمان به مبارزه با ستم بوده است .
در همین تاریخ به صراحت گفته نمی شود که جرقه انقلاب مشروطه با ستم حکام قاجار و عمّال محلی آنها علیه حاج میرزا محمد رضا پیشنمازمسجد جامع کرمان آغازشده است ونامه ی شکواییه ی حاج میرزا محمدرضا به آیت الله بهبهانی طبا طبایی بوده است که بر منبر مسجد بازار تهران خوانده شد و اولین اعلامیه ی روحانیون برای مبارزه با استبداد قلمداد شد .
کرمان از آهنگ رشد و پیشرفت کمی برخوردار بوده است . یعنی همه آبادانی ها و سازندگی هایی که در بقیه مناطق ایران صورت می گرفته است از مردم کرمان دریغ می شده است . علت این بخل تاریخی را نمی دانیم اما در توجیه این عقب ماندگی ، دور بودن این شهر و شهر های اطراف آن را از مسیر راه های ارتباطی و در بن بست قرار داشتن آن ذکر کرده اند که دلیل قانع کننده ای به نظر نمی رسد .
در روحیه مردم امروز کرمان قناعت ، مناعت طبع ، صبر و رضایت از قضا و قدر را می توان دید و چیزی که در ذات این مردم کمتر می توان یافت خشونت ، جاه طلبی ، خود بزرگ بینی و آزار دیگران است .
مردم کرمان می توانند مفتخر باشند که میراث نسل های قبل از خود را به خوبی حفظ کرده اند . کاروانسراها ، آب انبارها ، حمام ها و قیصریه ها و بازارهای ساخته شده در کرمان یا هنوز مورد استفاده اند و یا قابلیت استفاده دارند . اگر بعضی از این اماکن مثل آب انبارها استفاده نمی شود وجود مجاری آب تمیز تر و قابل استفاده تر است والا هنوز از کاروانسراها و حتی حمام های قدیمی استفاده می شود .
مردم کرمان این دو بیت از سروده های شاه نعمت الله ولی را همیشه زیر لب زمزمه می کنند :
در روی زمین نیست چو کرمان جایی
کرمان دل عالم است و ما اهل دلیم
 

Similar threads

بالا