مشاعرۀ سنّتی

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
طالب آملی

دلا ...
چه دیده فرو بسته‌ای،
سپیده دمید
سری برآر که
خوش عالمی‌ست،
عالمِ صبح . . .
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
حسن تو ختم گشت نخواهد، که هر زمان
در شأن من به حسن صد آیت همی‌رسد


کم کن جفا، که از تو به درگاه تاج دین
گه‌گه به لطف حال شکایت همی‌رسد

وطواط
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
وداع یار بیاد آر و اشک حسرت عاشق
چو میرسی به لب چشمه ای و آب روانی


دهان غنچه مگر بازگو کند به اشارت
حکایت دل تنگی به چون تو تنگ دهانی
شهریار
 

حميدرن

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
آی آدمها که در ساحل نشسته شاد و خوشحالید

یک نفر در آب دارد می سپارد جان

یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند

روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید

آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن

آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید

که گرفتستید دست ناتوانی را



نیما یوشیج
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است
در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است

قصه ی فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه
دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است

فاضل نظری
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ای بغض فرو خفته مرا مرد نگه دار

تا دست خداحافظی‌اش را بفشارم.

فاضل نظری

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مرا گفتی: کز آنجا آگهی چیست؟
چه می‌پرسی، که من حیرانم اینجا
نه او پنهان شد از چشمم، که من نیز
ز چشم مدعی پنهانم اینجا

اوحدی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت
جانم بسوختی و به دل دوست دارمت

حافظ
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو را با غیر می‌بینم، صدایم در نمی‌آید
دلم می‌سوزد و کاری ز دستم بر نمی‌آید

نشستم، باده خوردم، خون گریستم، کنجی افتادم
تحمل می‌رود اما شب غم سر نمی‌آید

توانم وصف جور مرگ و صد دشوارتر زان لیک
چه گویم جور هجرت چون به گفتن در نمی‌آید
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دانی از دولت وصلت چه طلب دارم؟ هیچ!
یاد تو مصلحت خویش ببرد از یادم

به وفای تو کزآن روز که دلبند منی
دل نبستم به وفای کس و در نگشادم

سعدی
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من اگر ساز کنم, حاضری آواز کنی ؟
غزلی خوانی و چون نغمهٔ دل بازکنی

بلدم ناز خریدن, بلدی ناز کنی ؟
یا نشینی به ببرم, شعرنو آغازکنی؟

بلدم راز نگهدار شوم, راز بگو
بلدی راز نگهداری و دمساز کنی ؟
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا