ضرب المثلهای کهن ایرانی(زنده شدن تایپ های قدیمی)

amirgb

اخراجی موقت
ش
شاگرد اتو گرم، سرد ميارم حرفه، گرم ميارم حرفه !

شاه خانم ميزاد، ماه خانم درد ميكشه !

شاه مي بخشه شيخ عليخان نمي بخشه !

شاهنامه آخرش خوشه !

شب دراز است و قلندر بيكار !

شب سمور گذشت و لب تنور گذشت !

شب عيد است و يار از من چغندر پخته ميخواهد --- گمانش ميرسد من گنج قارون زير سر دارم !

شبهاي چهارشنبه هم غش ميكنه !

شپش توي جيبش سه قاب بازي ميكنه !

شپش توي جيبش منيژه خانومه !

شتر اگر مرده هم باشد پوستش بار خره !

شتر بزرگه زحمتش هم بزرگه !

شتر پير شد و شاشيدن نياموخت !

شتر خوابيده شم بلندتر از خر ايستاده است !

شتر در خواب بيند پنبه دانه --- گهي لف لف خورد گه دانه دانه !

شتر ديدي نديدي ؟!

شتر را چه به علاقه بندي ؟

شتر را گفتند : چرا شاشت از پسه ؟ گفت : چه چيزم مثل همه كسه !

شتر را گفتند : چرا گردنت كجه ؟ گفت : كجام راسته !

شتر را گفتند : چكاره اي ؟ گفت : علاقه بندم . گفتند : از دست و پنجه نرم و نازكت پيداست !

آن يكي مي گفت استر را كه هي- از كجا مي آيي اي فرخنده پي- گفت: از حمام گرم كوي تو - گفت:خود پيداست از زانوي تو !

شتر را گم كرده پي افسارش ميگرده !

شتر سواري دولا دولا نميشه !

شتر كه نواله ميخواد گردن دراز ميكنه !

شتر كجاش خوبه كه لبش بده ؟!

شتر گاو پلنگ !

شتر مرد و حاجي خلاص !

شتر مرغ را گفتند : بار بردار . گفت : من مرغم . گفتند : پرواز كن . گفت : من شترم !

شترها را نعل ميكردند، كك هم پايش را بلند كرد !

شراب مفت را قاضي هم ميخوره !

شريك اگر خوب بود خدا هم شريك ميگرفت !

شريك دزد و رفيق قافله !

شست پات توي چشمت نره !

شش ماهه به دنيا اومده !

شعر چرا ميگي كه توي قافيه اش بموني ؟!

شغال، پوزش بانگور نميرسه ميگه ترشه !

شغال ترسو انگور خوب نميخوره !

شغال كه از باغ قهر كنه منفعت باغبونه !

شغالي كه مرغ ميگيره بيخ گوشش زرده !

شكمت گوشت نو بالا آورده !

شكم گشنه، گوز فندقي !

شلوار نداره، بند شلوارش را مي بنده !

شمر جلودارش نميشه !

شنا بلد نيست زير آبكي هم ميره !

شنا بلد نيست زير آبی هم ميره !

شنونده بايد عاقل باشه !

شنيدي كه زن آبستن گل ميخوره اما نميدوني چه گلي !

شوهر كردم وسمه كنم نه وصله كنم !

شوهر برود كاروانسرا، نونش بياد حرمسرا !

شوهرم شغال باشد، نونم در تغار باشد !

شير بي يال و اشكم كه ديد --- اينچنين شيري خدا هم نافريد . (( مولوي ))
 

amirgb

اخراجی موقت
ص
صابونش به تن ما خورده !

صبر كوتاه خدا سي ساله !

صداش صبح در مياد !

صد پتك زرگر، يك پتك آهنگر !

صد تا گنجشك با زاق و زوقش نيم منه !

صد تا چاقو بسازه، يكيش دسته نداره !

صد تومن ميدم كه بچه ام يكشب بيرون نخوابه وقتي خوابيد ، چه يكشب چه هزار شب !

صد رحمت به كفن دزد اولي !

صد سال گدائي ميكنه هنوز شب جمعه را نميدونه !

صد سر را كلاه است و صد كور را عصا !

صد من پرقو يكمشت نيست !

صد من گوشت شكار به يك چس تازي نميارزه !

صد موش را يك گربه كافيه !

صفراش به يك ليمو مي شكنه !

صنار جيگرك سفره قلمگار نمي خواد !

صنار ميگيرم سگ اخته ميكنم، يه عباسي ميدم غسل ميكنم !

ض
ضرب خورده جراحه !

ضرر را از هر جا جلوشو بگيري منفعته !

ضامن روزي بود روزي رسان !

ضرر بموقع بهتر از منفعت بيموقعه !

ضرر كار كن، كار نكردنه !
 

amirgb

اخراجی موقت
ط

طاس اگر نيك نشيند همه كس نراد است !

طالع اگر اري برو دمر بخواب !

طاووس را به نقش و نگاري كه هست خلق --- تحسين كنند و او خجل از پاي زشت خويش !(( سعدي ))

طبل تو خاليست !

طبيب بيمروت، خلق را رنجور ميخواهد !

طشت طلا رو سرت بگير و برو !

طعمه هر مرغكي انجير نيست !

طمع آرد بمردان رنگ زردي !

طمع پيشه را رنگ و رو زرده !

طمع را نبايد كه چندان كني --- كه صاحب كرم را پشيمان كني !

طمع زياد مايه جونم مرگي ( جوانمرگي ) است !

طمعش از كرم مرتضي علي بيشتره !

ظ
ظالم پاي ديوار خودشو ميكنه !

ظالم دست كوتاه !

ظالم هميشه خانه خرابه !

ظاهرش چون گور كافر پر حلل --- باطنش قهر خدا عزوجل !

ع

عاشقان را همه گر آب برد --- خوبرويان همه را خواب برد . (( ايرج ميرزا ))

عاشق بي پول بايد شبدر بچينه !

عاشقم پول ندارم كوزه بده آب بيارم !

عاشقي پيداست از زاري دل --- نيست بيماري چو بيماري دل . (( مولوي ))

عاشقي شيوه رندان بلا كش باشد ! (( حافظ ))

عاشقي كار سري نيست كه بر بالين است ! (( سعدي ))

عاقبت جوينده بابنده بود ! (( مولوي))

عاقبت گرگ زاده گرگ شود --- گر چه باآدمي بزرگ شود . (( سعدي ))

عاقل بكنار آب تا پل ميجست --- ديوانه پا برهنه از آب گذشت !

عاقل گوشت ميخوره، بي عقل بادمجان !

عالم بي عمل، زنبور بي عسله !

عالم شدن چه آسون آدم شدن چه مشكل !

عالم ناپرهيزكار، كوريست مشعله دار !

عبادت بجز خدمت خلق نيست --- به تسبيح و سجاده و دلق نيست ! (( سعدي ))

عجب كشگي سابيديم كه همش دوغ پتي بود !

عجله، كار شيطونه !

عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد !

عذر بدر از گناه !

عروس بي جهاز، روزه بي نماز، دعاي بي نياز، قرمه بي پياز !

عروس تعريفي عاقبت شلخته در آمد !

عروس كه بما رسيد شب كوتاه شد !

عروس مردني را گردن مادر شوهر نگذاريد !

عروس مياد وسمه بكشه نه وصله بكنه !

عروس نميتونست برقصه ميگفت : زمين كجه !

عروس را كه مادرش تعريف كنه براي آقا دائيش خوبه !

عروس كه مادر شوهر نداره اهل محل مادر شوهرشند !

عزيز كرده خدا را نميشه ذليل كرد !

عزيز پدر و مادر !

عسس بيا منو بگير !

عسل در باغ هست و غوره هم هست !

عسل نيستي كه انگشتت بزنند !

عشق پيري گر بجنبد سر به رسوائي زند !

عقد پسر عمو و دختر عمو را در آسمان بسته اند !

عقلش پاره سنگ بر ميداره !

عقل كه نيست جون در عذابه !

عقل مردم به چشمشونه !

عقل و گهش قاطي شده !

علاج واقعه پيش از وقوع بايد كرد . ((‌ ... دريغ سود ندارد چو رفت كار از دست )) (( سعدي ))

علاج بكن كز دلم خون نيايد . (( سرشك از رخم پاك كردن چه حاصل ... )) (( مير والهي))

علف بدهان بزي بايد شيرين بياد !

عيدت را اينجا كردي نوروزت را برو جاي ديگه !
 

amirgb

اخراجی موقت
غ
غاز ميچرونه !

غربال را جلوي كولي گرفت و گفت : منو چطور مي بيني ؟ گفت : هر طور كه تو منو ميبيني !

غلام به مال خواجه نازد و خواجه به هر دو !

غليان بكشيم يا خجالت ! (( مائيم ميان اين دو حالت ... ))

غم مرگ برادر را برادر مرده ميداند !

غوره نشده مويز شده است !

ف
فردا كه برمن و تو وزد باد مهرگان --- آنگه شود پديد كه نامرد و مرد كيست ؟ (( ناصر خسرو))

فرزند بي ادب مثل انگشت ششمه، اگر ببري درد داره ، اگر هم نبري زشته

فرزند عزيز نور ديده --- از دبه كسي ضرر نديده

فرزند كسي نميكند فرزندي --- گر طوق طلا به گردنش بر بندي !

فرزند عزيز دردونه، يا دنگه يا ديوونه !

فرشش زمينه، لحافش آسمون !

فرش، فرش قالي، ظرف، ظرف مس، دين، دين محمد !

فضول را بجهنم بردند گفت : هيزمش تره !

فقير، در جهنم نشسته است !

فكر نان كن كه خربزه آبه !

فلفل نبين چه ريزه بشكن ببين چه تيزه !

فلك فلك، بهمه دادي منقل، به ما ندادي يك كلك !

فواره چون بلند شود سرنگون شود !

فيل خوابي مي بيند و فيلبان خوابي !

فيلش ياد هندوستان كرده !

فيل و فنجان !

فيل زنده اش صد تومنه، مرده شم صد تومنه !

ق
قاپ قمار خونه است !

قاتل بپاي خود پاي دار ميره !

قاچ زين را بگير اسب دواني پيشكشت !

قاشق سازي كاري نداره، مشت ميزني توش گود ميشه، دمش را ميكشي دراز ميشه !

قاشق نداري آش بخوري نونتو كج كن بيل كن !

قاطر را گفتند : پدرت كيست ؟ گفت : اسب آقادائيمه !

قاطر پيش آهنگ آخرش توبره ميشه !

قبا سفيد قبا سفيده !

قباي بعد از عيد براي گل منار خوبه !

قدر زر، زرگر شناسد قدر گوهر، گوهري .

قران كنند حرز و امام مبين كشند ! (( ياسين كنند ورد وبه طاها كشند تيغ ... ))

قربون برم خدا رو، يك بام و دو هوا رو، اينور بام گرما را اون ور بام سرمارو !

قربون بند كيفتم، تا پول داري رفيقتم !

قربون سرت آقا ناشي، خرجم با خودم آقام تو باشي !

قربون چشمهاي بادوميت - ننه من بادوم !

قربون چماق دود كشت كاه، بده جوش پيشكشت !

قرض كه رسيد به صد تومن، هر شب بخور قيمه پلو !

قسمت را باور كنم يا دم خروس را ؟!

قسم نخور كه باور كردم !

قلم ، دست دشمنه !

قم بيد و قنبيد، اونهم امسال نبيد !

قوم و خويش، گوشت هم را ميخورند استخوان هم را دور نميندازند .

ک
كاچي بهتر از هيچي است !

كار از محكم كاري عيب نميكنه !

كار بوزينه نيست نجاري !

كار خر و خوردن يابو !

كارد، دسته خودشو نمي بره !

كار نباشه زرنگه !

كار، نشد نداره !

كار هر بز نيست خرمن كوفتن --- گاو نر ميخواهد و مرد كهن .

كاري بكن بهر ثواب - نه سيخ بسوزه نه كباب !

كاسه گرمتر از آش !

كاسه جائي رود كه شاه تغار باز آيد !

كاسه را كاشي ميشكنه، تاوانش را قمي ميده !

كاشكي را كاشتند سبز نشد !

كاشكي ننم زنده ميشد - اين دورانم ديده ميشد !

كافر همه را بكيش خود پندارد !

كاه از خودت نيست كاهدون كه از خودته !

كاه بده، كالا بده، دو غاز و نيم بالا بده !

كاه پيش سگ، استخوان پيش خر !

كاه را در چشم مردم مي بينه كوه را در چشم خودش نمي بينه !

كاهل به آب نميرفت، وقتي ميرفت خمره ميبرد !

كباب پخته نگردد مگر به گرديدن !

كبكش خروس ميخونه !

كپه هم با فعله است ؟!

كجا خوشه؟ اونجا كه دل خوشه !

كج ميگه اما رج ميگه !

كچلي را گفتند: چرا زلف نميگذاري ؟ گفت : من از اين قرتي گريها خوشم نمياد !

كچل نشو كه همه كچلي بخت نداره !

كچليش، كم آوازش !

كدخدا را ببين ، ده را بچاپ !

كرايه نشين، خوش نشينه !

كرم داران عالم را درم نيست --- درم داران عالم را كرم نيست !

كرم درخت از خود درخته !

كژدم را گفتند: چرا بزمستان در نميآئي ؟ گفت : بتابستانم چه حرمت است كه در زمستان نيز بيرون آيم ؟!

كس را وقوف نيست كه انجام كار چيست ! (( هر وقت خوش كه دست دهد مغتنم شمار )) [‌[ حافظ ]]

كس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من !

كسي دعا ميكنه زنش نميره كه خواهر زن نداشته باشه !

كسي را در قبر ديگري نمي گذارند !

كسي كه از آفتاب صبح گرم نشد از آفتاب غروب گرم نميشه !

كسي كه از گرگ ميترسه گوسفند نگه نميداره !

كسي كه را مادرش زنا كنه، با ديگران چها كنه !

كسي كه منار ميدزده ، اول چاهش را ميكنه !

كسي كه خربزه مي خوره، پاي لرزش هم ميشينه !

كشته از بسكه فزونست كفن نتوان كرد !

كفاف كي دهد اين باده بمستي ما --- خم سپهر تهي شد ز مي پرستي ما .

كف دستي كه مو نداره از كجاش ميكنند ؟!

كفتر صناري، ياكريم نميخونه !

كفتر چاهي جاش توي چاهه !

كفشات جفت ، حرفات مفت !

كفشاش يكي نوحه ميخونه، يكي سينه ميزنه !

كفگيرش به ته ديگ خورده !

كلاغ آمد چريدن ياد بگيره پريدن هم يادش رفت !

كلاغ از وقتي بچه دار شد ، شكم سير بخود نديد !

كلاغ از باغمون قهر كرد، يك گردو منفعت ما !

كلاغ خواست راه رفتن كبك را ياد بگيره راه رفتن خودش هم يادش رفت !

كلاغ، روده خودش در آمده بود اونوقت ميگفت : من جراحم !

كلاغ سر لونه خودش قارقار نميكنه !

كل اگر طبيب بودي سر خود دوا نمودي !

كلاه را كه به هوا بيندازي تا پائين بيايد هزار تا چرخ ميخوره !

كلاه كچل را آب برد گفت : براي سرم گشاد بود !

كلفتي نون را بگير و نازكي كار را !

كلوخ انداز را پاداش سنگ است --- جواب است اي برادر اين نه جنگ است .

كله اش بوي قرمه سبزي ميده !

كله پز برخاست سگ جايش شنست !

كله گنجشكي خورده !

كمال همنشين در من اثر كرد --- وگر نه من همان خاكم كه هستم . [‌[ سعدي]]

كم بخور هميشه بخور !

كمم گيري كمت گيرم - نمرده ماتمت گيرم !

كنار گود نشسته ميگه لنگش كن !

كند همجنس با همجنس پرواز ! (( كبوتر با كبوتر باز با باز ...))

كنگر خورده لنگر انداخته !

كور از خدا چي ميخواهد ؟ دو چشم بينا !

كور خود و بيناي مردم !

كورشه اون دكانداري كه مشتري خودشو نشناسه !

كور را چه به شب نشيني !

كور كور را ميجوره آب گودال را !

كور هر چي توي چنته خودشه خيال ميكنه توي چنته رفيقش هم هست !

كوري دخترش هيچ، داماد خوشگل هم ميخواهد !

كوزه خالي، زود از لب بام ميافته !

كوزه گر از كوزه شكسته آب ميخوره !

كوزه نو آب خنك داره !

كوزه نو دو روز آب را سرد نگه ميداره !

كوسه دنبال ريش رفت سيبيلشم از دست داد !

كوسه و ريش پهن !

كو فرصت ؟!

كوه بكوه نميرسه، آدم به آدم ميرسه !

كوه ، موش زائيده !
 

amirgb

اخراجی موقت
گ
گابمه و آبمه و نوبت آسيابمه !

گاو پيشاني سفيده !

گاوش زائيده !

گاو نه من شير !

گاه باشد كه كودك نادان --- بغلط بر هدف زند تيري !

گاهي از سوراخ سوزن تو ميره گاهي هم از دروازه تو نميره !

گدارو كه رو بدي صاحبخونه ميشه !

نرمي ز حد مبر كه چو دندان مار ريخت ---- هر طفل ني سوار كند تازيانه اش ! [‌[ صائب]]

گذر پوست به دباغخانه ميافته !

گر بدولت برسي مست نگردي مردي !

گر بري گوش و گر زني دمبم --- بنده از جاي خود نمي جنبم !

گربه براي رضاي خدا موش نميگيره !

گربه تنبل را موش طبابت ميكنه !

گربه دستش به گوشت نميرسه ميگه بو ميده !

گربه را دم حجله بايد كشت !

گربه را اگر در اطاق حبس كني پنجه بروت ميزنه !

گربه را گفتند : گهت درمونه خاك پاشيد روش !

گربه روغن ميخوره خانم دهنش بو ميكنه !

گربه شب سموره !

گربه شير است در گرفتن موش --- ليك موش است در مصاف پلنگ !

گربه مسكين اگر پر داشتي --- تخم گنجشك از زمين بر داشتي !

گر تو بهتر ميزني بستان بزن !

گر تو قرآن بدين نمط خواني --- ببري رونق مسلماني را ! ‌[[ سعدي]]

گر تو نمي پسندي تغيير ده قضا را ! (( در كوي نيكنامي ما را گذر ندادند ... )) ‌[[ حافظ]]

گر جمله كائنات كافر گردند --- بر دامن كرياش ننشيند گرد !

گر حكم شود كه مست گيرند --- درشهرهر آنچه هست گيرند !

گر در همه دهر يك سر نيشتر است --- بر پاي كسي رود كه از همه درويشتر است !

گر در يمني چو با مني پيش مني --- ور پيش مني چو بي مني در يمني !

گرد نام پدر چه ميگردي ؟ --- پدر خويش باش اگر مردي ! ‌[[ سعدي]]

گرز به خورند پهلوون !

گر زمين و زمان بهم دوزي --- ندهندت زياده از روزي !

گر صبر كني ز غوره حلوا سازيم !

گر گدا كاهل بود تقصير صاحب خانه چيست ؟!

گرگ دهن آلوده و يوسف ندريده !

گرهي كه با دست باز ميشه نبايد با دندان باز كرد !

گفت پيغمبر كه چون كوبي دري --- عاقبت زآن در برون آيد سري !

گفت : چشم تنگ دنيا دار را --- يا قناعت پر كند يا خاك گور !‌[[ سعدي]]

گفت : خونه قاضي عروسيست . گفت : بتو چه؟ گفت : مرا هم دعوت كرده اند . گفت : بمن چه ؟!

گفت : استاد! شاگردان از تو نميترسند. گفت : منهم از شاگردها نميترسم !

گفتند : خرس تخم ميذاره يا بچه ؟ گفت : از اين دم بريده هر چي بگي بر مياد!

گفتند : خربزه و عسل با هم نميسازند . گفت : حالا كه همچين ساخته اند كه دارند منو از وسط بر ميدارند !

گفتند : خربزه و عسل با هم نميسازند . گفت : حالا كه همچين ساخته اند كه دارند منو از وسط بر ميدارند !

گفتند : خربزه ميخوري با هندوانه ؟ گفت : هر دودانه !

گفت : نوري خونه است ؟ گفتند : علاوه بر نوري دخترش هم خونه است . گفت : نور علي نور !

گل زن و شوهر را از يك تغار برداشته اند !

گله گيهات بسرم ايشالاه عروسي پسرم !

گنج بي مار و گل بي خار نيست --- شادي بي غم در اين بازار نيست ! ‌[[ مولوي]]

گنجشك امسال رو باش كه گنجشك پارسالي را قبول نداره !

گنجشك با باز پريد افتاد و ماتحتش دريد !

گنجشك با زاغ زوغش بيست تاش يه قرونه، گاو ميش يكيش صد تومنه !

گندم از گندم برويد جو ز جو ! ((‌ از مكافات عمل غافل نشو ... )) ‌[[ مولوي]]

گندم خورديم از بهشت بيرونمان كردند !

گوساله بسته را ميزنه !

گوسفند امام رضا را تا چاشت نميچرونه !

گوسفند بفكر جونه، قصاب به فكر دنبه !

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من --- آنچه البته بجائي نرسد فريادست ! ‌[[ يغماي جندقي]]

گوشت جوان لب طاقچه است !

گوشت را از ناخن نميشه جدا كرد !

گوشت را از بغل گاو بايد بريد !

گوشت رانم را ميخورم منت قصاب رو نميكشم !

گوهر پاك ببايد كه شود قابل فيض --- ورنه هر سنگ و گلي لؤلؤ مرجان نشود ! ‌[[ حافظ]]

گه جن خورده !

گيرم پدر تو بود فاضل --- از فضل پدر تو را چه حاصل ! ‌[[ نظامي]]

گيرم كه مار چوبه كند تن بشكل مار --- كو زهر بهر دشمن و كو مهره بهر دوست ! [[ خاقاني]]

گيسش را توي آسيا سفيد نكرده !
 

amirgb

اخراجی موقت
ل
لاف در غريبي، گور در بازار مسگرها !

لالائي ميدوني چرا خوابت نميبره !

لب بود كه دندون اومد !

لر اگر ببازار نره بازار ميگنده !

لقمان حكيم را گفتند : ادب از كه آموختي ؟ گفت : از بي ادبان ! [[گلستان سعدي]]

لگد به گور حاتم زده !

لولهنگش آب ميگيره !

ليلي را از چشم مجنون بايد ديد !
م
ما از خيك دست برداشتيم خيك از ما دست بر نميداره !

ما اينور جوب تو اونور جوب !

ما اينور جوب تو اونور جوب، فحش بده فحش بستون، پيراهن يكي شانزده تومنه !

مادر را دل سوزد، دايه را دامن !

مادر زن خرم كرده، توبره بر سرم كرده !

مادر كه نيست با زن بابا بايد ساخت !

مادر مرده را شيون مياموز !

مارا باش كه از بز دنبه ميخواهيم !

مار بد بهتر بود از يار بد !

مار پوست خودشو ول ميكنه اما خوي خودشو ول نميكنه !

مار تا راست نشه بسوراخ نميره !

مار خورده افعي شده !

مار خيلي از پونه خوشش مياد دم لونه اش سبز ميشه !

مار گزيده از ريسمان سياه و سفيد ميترسه !

مار گير را آخرش مار ميكشه !

مار مهره، هر ماري نداره !

مار هر كجا كج بره توي لونه خودش راست ميره !

ماست را كه خوردي كاسه شو زير سرت بزار !

ماستها را كيسه كردند !

ماست مالي كردن !

ماستي كه ترشه از تغارش پيداست !

ماست نيستي كه انگشتت بزنند !

ما صد نفر بوديم تنها، اونها سه نفر بودند همراه !

ما كه خورديم اما نگي يارو خر بود سيرابيت نپخته بود !

ما كه در جهنم هستيم يك پله پائين تر !

ما كه رسواي جهانيم غم عالم پشمه !

مال است نه جان است كه آسان بتوان داد !

مال بد بيخ ريش صاحبش !

مال به يكجا ميره ايمون به هزار جا !

مالت را خار كن خودت را عزيز كن !

مال خودت را محكم نگهدار همسايه را دزد نكن !

مال خودم مال خودم مال مردمم مال خودم !

مال دنيا وبال آخرته !

مال ما گل مناره، مال مردم زير تغاره !

مال مفت صرافي نداره !

پول باد آورده چند و چون نداره !

مال ممسك ميراث ظالمه !

مال همه ماله، مال من بيت الماله !

ماما آورده را مرده شور ميبره !

ماما كه دو تا شد سر بچه كج در مياد !

ما و مجنون همسفر بوديم در دشت جنون --- او بمطلب ها رسيد و ما هنوز آواره ايم .

ماه درخشنده چو پنهان شود --- شب پره بازيگر ميدان شود !

ما هم تون را ميتابيم هم بوق را ميزنيم !

ماه هميشه زير ابر پنهان نميمونه !

ماهي رو هر وقت از آب بگيري تازه است !

ماهي ماهي رو ميخوره، ماهي خوار هر دو را !

ماهي و ماست ؟ عزرائيل ميگه بازم تقصير ماست ؟

مبارك خوشگل بود ابله هم درآورد !

مثقال نمكه خروار هم نمكه !

مثل سيبي كه از وسط نصف كرده باشند !

مثل كنيز ملا باقر !

مرد چهل ساله تازه اول چلچليشه !

مرد خردمند هنر پيشه را --- عمر دو بايست در اين روزگار *** تا به يكي تجربه آموختن --- با دگري تجربه بردن بكار . [[ سعدي ]]

مرد كه تنبوتش دو تا شد بفكر زن نو ميافته !

مرده را رو كه رو بدي بكفن خودش ميرينه !

مردي را پاي دار ميبردند زنش ميگفت : يه شليته گلي براي من بيار !

مردي كه نون نداره اينهمه زبون نداره !

مرغ بيوقت خوان را بايد سر بريد !

مرغ زيرك كه ميرميد از دام - با همه زيركي بدام افتاد !

مرغ گرسنه ارزن در خواب مي بينه !

مرغ، هم تخم ميكمه هم چلغوز!

مرغ همسايه غازه !

مرغي را كه در هواست نبايد به سيخ كشيد !

مرغ يه پا داره !

مرغي كه انجير ميخوره نوكش كجه !

مرگ براي من، گلابي براي بيمار !

مرگ به فقير و غني نگاه نميكنه !

مرگ خر عروسي سگه !

مرگ خوبه اما براي همسايه !

مرگ ميخواهي برو گيلان !

مرگ يه بار شيون يه بار !

مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد ! (( نابرده رنج گنج ميسر نمي شود ... )) [[ سعدي ]]

مزد خر سور چروني خر سواريست !

مزد دست مهتر چس يابوست !

مسجد نساخته گدا درش ايستاده !

مشتري آخر شب خونش پاي خودشه !

مشك خالي و پرهيز آب !

معامله با خودي غصه داره !

معامله نقد بوي مشك ميده !

معما چو حل گشت آسان شود !

مغز خر خورده !

مفرداتش خوبه اما مرده شور تركيبشو ببره !

مگس به فضله ش بشينه تا مورچه خور دنبالش ميدوه !

مگه سيب سرخ براي دست چلاق خوبه ؟!

مگه كاشونه كه كپه با فعله است ؟

ملا شدن چه آسون، آدم شدن چه مشكل !

ملا نصرالدين صنار ميگرفت سگ اخته ميكرد يكعباسي ميداد ميرفت حموم !

من آنچه شرط بلاغ است با تو ميگويم --- تو خواه از سخنم پند گير و خواه ملال . [[ سعدي ]]

من از بيگانگان هرگز ننالم --- كه با من هر چه كرد آن آشنا كرد . [[ حافظ]]

من كجا و خليفه در بغداد !

من ميگم خواجه ام تو ميگي چند تا چه داري ؟!

من ميگم نره تو ميگي بدوش !

من ميگم انف، تو نگو انف، تو بگو انف !

من نميگويم سمندر باش يا پروانه باش --- چون بفكر سوختن افتاده اي مردانه باش . [[ مرتضي قليخان شاملو]]

من نوكر حاكمم نه نوكر بادنجان !

موريانه همه چيز خونه را ميخوره جز غم صاحب خونه را !

موش به سوراخ نميرفت جارو به دم بست !

موش چيه كه كله پاچش باشه !

موش زنده بهتر از گربه مرده است !

موش به همبونه ( انبار) كار نداره همبونه به موش كار داره !

موش و گربه كه با هم بسازند دكان بقالي خراب ميشه !

مهتاب نرخ ماست را ميشكنه !

مهره مار داره !

مه فشاند نور و سگ عوعو كند --- هر كسي بر طينت خود مي تند ! [[ مولوي ]]

مهمون بايد خنده رو باشه اگر چه صاحب خونه، خون گريه كنه !

مهمون تا سه روز عزيزه !

مهمون خر صاحبخونه است !

مهمون كه يكي شد صاحبخونه گاو ميكشه !

مهمون مهمون و نميتونه ببينه صاحبخونه هر دو را !

مهمون ناخونده خرجش پاي خودشه !

مهمون هر كي ، و در خونه هر چي !

ميون حق و باطل چهار انگشته !

ميون دعوا حلوا خير نمي كنند !

ميون دعوا نرخ معين ميكنه !

مي بخور، منبر بسوزان، مردم آزاري مكن !

ميخواي عزيز بشي يا دور شو يا كور شو !

ميراث خرس به كفتار ميرسه !

ميراث خوار بهتر از چشته خوره !

ميوه خوب نصيب شغال ميشه !

ميهمان راحت جان است و ليكن چو نفس --- خفه سازد كه فرود آيد و بيرون نرود !
 

amirgb

اخراجی موقت
ن
نابرده رنج گنج ميسر نمي شود --- مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد !

ناخوانده بخانه خدا نتوان رفت !

ناز عروس به جهازه !

نازكش داري ناز كن، نداري پاهاتو دراز كن !

نبرد رگي تا نخواهد خداي ! (( اگر تيغ عالم جنبد ز جاي ... ))

نخود توي شله زرد !

نخودچي توي جيبم ميكني اونوقت سرم را ميشكني ؟

نخودچي شو دزديده !

نخود همه آش !

نديد بديد وقتي بديد به خود بريد !

نذر ميكنم واسه سرم خودم ميخورم و پسرم !

نردبون، پله به پله !

نردبون دزدها !

نزديك شتر نخواب تا خواب آشفته نبيني !

نزن در كسي را تا نزنند درت را !

نسيه نسيه آخر بدعوا نسيه !

نشاشيدي شب درازه !

نشسته پاكه !

نفسش از جاي گرم در مياد !

نكرده كار نبرند بكار !

نگاه بدست ننه كن مثل ننه غربيله كن !

نوشدارو بعد از مرگ سهراب !

نوكر باب، شيش ماه چاقه شيش ماه لاغر !

نوكر بي جيره و مواجب تاج سر آقاست !

نوكه اومد به ببازار كهنه مي شه دلازار !

نون اينجا آب اينجا - كجا بروم به از اينجا ؟

نون بدو، آب بدو، تو بدنبالش بدو !

نون بده، فرمون بده !

نون بهمه كس بده، اما نان همه كس مخور !

نونت را با آب بخور منت آبدوغ نكش !

نون خونه رئيسه، سگش هم همراهشه !

نون خودتو ميخوري حرف مردم و چرا ميزني ؟!

نون خود تو ميخوري حليم حاج عباسو هم ميزني ؟!

نون را به اشتهاي مردم نميشه خورد !

نون را بايد جويد توي دهنش گذاشت !

نونش توي روغنه !

نونش را پشت شيشه ميماله !

نون گدائي رو گاو خورد ديگه بكار نرفت !

نون نامردي توي شكم مرد نميمونه !

نون نداره بخوره پياز ميخوره اشتهاش واشه !

نون نكش آب لوله كش !

نه آب و نه آباداني نه گلبانگ مسلماني !

نه آفتاب از اين گرم تر ميشود و نه غلام از اين سياه تر !

نه از من جو، نه از تو دو، بخور كاهي برو راهي !

نه باون خميري نه باين فطيري !

نه به اون شوري شوري نه باين بي نمكي !

نه بباره نه به داره، اسمش خاله موندگاره !

نه بر مرده بر زنده بايد گريست ! (( گر اين تير از تركش رستمي است ... )) [[ فردوسي ]]

نه پسر دنيائيم نه دختر آخرت !

نه پشت دارم نه مشت !

نه پير را براي خر خريدن بفرست نه جوان را براي زن گرفتن !

نه خاني اومده نه خاني رفته !

نه چك زدم نه چونه، عروس اومد به خونه !

نه خود خوري نه كس دهي گنده كني به سگ دهي !

نه در غربت دلم شاد و نه روئي در وطن دارم ! --- الهي بخت برگردد از طالع كه من دارم .

نه دزد باش نه دزد زده !

نه راه پس دارم نه راه پيش !

نه سر پيازم نه ته پياز !

نه سر كرباسم نه ته كرباس !

نه سرم را بشكن نه گردو توي دومنم كن !

نه سيخ بسوره نه كباب ! (( كاري بكن بهر ثواب ... ))

نه عروس دنيا نه داماد آخرت !

نه شير شتر نه ديدار عرب !

نه قم خوبه نه كاشون لعنت به هر دوتاشون !

نه مال دارم ديوان ببره نه ايمان دارم شيطان ببره !

نه نماز شبگير كن نه آب توي شير كن !

نه هر كه سر نتراشد قلندري داند !

ني به نوك دماغش نميرسه !

نيش عقرب نه از ره كين است --- اقتضاي طبيتش اين است !

نيكي و پرسش ؟!
و
واي بباغي كه كليدش از چوب مو باشه !

واي به خوني كه يكشب از ميونش بگذره !

واي به كاري كه نسازد خدا !

واي به مرگي كه مرده شو هم عزا بگيره !

واي به وقتي كه بگندد نمك !

واي به وقتي كه چاروادار راهدار بشه !

واي بوقتي كه قاچاقچي گمركچي بشه !

وعده سر خرمن دادن !

وقت خوردن، خاله، خواهر زاده را نميشناسه !

وقت مواجب سرهنگه، وقت كار كردن سربازه !

وقتي كه جيك جيك مستونت بود ياد زمستونت نبود ؟!

وقتي مادر نباشه با زن بابا بايد ساخت !
 

amirgb

اخراجی موقت
ه
هادي ! هادي ! اسم خودتو بما نهادي!

هر جا كه آشه، كل، فراشه !

هر جا خرسه، جاي ترسه !

هر جا سنگه بپاي احمد لنگه !

هر جا كه پري رخيست ديوي با اوست !

هر جا كه گندوم نده مال من دردمنده !

هر جا كه نمك خوري نمكدون نشكن !

هر جا مرغ لاغره، جايش خونه ملا باقره !

هر جا هيچ جا ، يك جا همه جا !

هر چه از دزد موند، رمال برد !

هر چه بخود نپسندي بديگران نپسند !

هر چه بگندد نمكش ميزنند --- واي به وقتي كه گندد نمك !

هر چه به همش بزني گندش زيادتر ميشه !

هر چه پول بدي آش ميخوري !

هر چه پيش آيد خوش آيد !

هر چه خدا خواست همان شود --- هر چه دلم خواست نه آن شد !

هر چه خورده نريده !

هر چه دختر همسايه چل تر، براي ما بهتر !

هر چه در ديگ است به چمچه مياد !

هر چه دير نپايد دلبستگي را نشايد !

هر چه رشتم پنبه شد !

هر چه سر، بزرگتر درد بزرگتر !

هر چه عوض داره گله نداره !

هر چه كني بخود كني گر همه نيك و بد كني !

هر چه كه پيدا ميكنه خرج اتينا ميكنه !

هر چه مار از پونه بدش مياد بيشتر در لونه اش سبز ميشه !

هر چه ميگم نره، بازم ميگه بدوش !

هر چه نصيب است نه كم ميدهند --- ور نستاني به ستم ميدهند !

هر چه هست از قامت ناساز بي اندام ماست ! --- ورنه تشريف توبر بالاي كس كوتاه نيست .[[ حافظ ]]

هر چيز كه خوار آيد يكروز به كار آيد !

هر خري را به يك چوب نميرونند !

هر دودي از كباب نيست !

هر رفتي، آمدي داره !

هر سخن جائي و هر نكته مقامي دارد !

هر سرازيري يك سر بالائي داره !

هر سركه اي از آب، ترش تره !

هر سگ در خونه صاحابش شيره !

هر شب شب قدر است اگر قدر بداني !

هر كس از هر جا رونده است با ما برادر خونده است !

هر كسي پنجروزه نوبت اوست ! (( دور مجنون گذشت و نوبت ماست ... )) [[ حافظ ]]

هر كه با مادر خود زنا كنه با دگران چها كنه !

هر كه بامش بيش برفش بيش !

هر كه بيك كار، بهمه كار - هر كه بهمه كار بهيچ كار !

هر كه به اميد همسايه نشست گرسنه ميخوابه !

هر كه تنها قاضي رفت خوشحال بر ميگرده !

هر كه خربزه ميخوره پاي لرزش هم ميشينه !

هر كه خري نداره غمي نداره !

هر كه خيانت ورزد دستش در حساب بلرزد !

هر كه دست از جان بشويد هر چه در دل دارد گويد !

هر كه را زر در ترازوست زور در بازوست !

هر كه را طاووس بايد جور هندوستان كشد !

هر كه را طاووس بايد جور هندوستان كشد !

هر كه را ميخواهي بشناسي يا باهاش معامله كن يا سفر كن !

هر كه شيريني فروشد مشتري بروي بجوشد !

هر كه نان از عمل خويش خورد --- منت از حاتم طائي نبرد !

هر كي بفكر خويشه كوسه بفكر ريشه !

هر كي خر شد، ما پالونيم !

هر كي كه زن نداره،آروم تن نداره !

هر گردي گردو نيست !

هر گلي زدي سر خودت زدي !

هزار تا چاقو بسازه يكيش دسته نداره !

هزار تا دختر كور و يكروزه شوهر ميده !

هزار دوست كمه، يك دشمن بسيار !

هزار قورباغه جاي يه ماهي رو نميگيره !

هزار وعده خوبان يكي وفا نكند !

هشتش گرو نه است !

هلو برو تو گلو !

هم از توبره ميخوره هم از آخور !

هم از شورباي قم افتاديم هم از حليم كاشون !

همان آش است و همان كاسه !

همان خر است و يك كيله جو !

هم چوب را خورديم هم پياز را و هم پول را داديم !

هم حلواي مرده هاست هم خورش زنده ها !

هم خدا را ميخواهد هم خرما !

همدون دوره و كردوش نزديك !

همسايه نزديك، بهتر از برادر دور !

همسايه ها ياري كنيد تا من شوهر داري كنم !

هم فاله و هم تماشا !

همكار همكار و نميتونه ببيند !

هم لحافه و هم تشك !

هم ميترسم هم ميترسونم !

همنشين به بود تا من از او بهتر شوم !

همه ابري هم بارون نداره !

همه خرها رو به يك چوب نميرونند !

همه رو مار ميگزه مارو خر چسونه !

همه سروته يه كرباسند !

همه قافله پس و پيشيم !

همه كاره و هيچ كاره !

همه ماري مهره نداره !

همه ماهي خطر داره بدناميشو صفر داره !

هر مرغي انجير نميخوره !

هميشه آب در جوي آقا رفيع نميره به دفه هم در جوي آقا شفيع ميره !

هميشه خره خرما نميرينه !

هميشه روزگار بانسان رو نميكنه !

هميشه شعبان ، يكبا ر هم رمضان !

هميشه ما ميديديم يه دفعه هم تو ببين !

همينو كه زائيدي بزرگش كن !

هنوز باد به زخمش نخورده !

هنور دهنش بوي شير ميده !

هنوز سر از تخم در نياورده !

هنوز غوره نشده مويز شده !

هوو هوو را خوشگل ميكنه جاري جاري را كدبانو !

هيچ ارزوني بي علت نيست !

هيچ انگوري دوبار غوره نميشه !

هيچ بده را به هيچ بستاني كاري نيست !

هيچ بدي نرفت كه خوب جاش بياد !

هيچ بقالي نميگه ماست من ترشه !

هيچ تقلبي بهتر از راستي نيست !

هيچ چراغي تا به صبح نميسوزه !

هيچ چيز شرط هيچ چيز نيست !

هيچ دوئي نيست كه سه نشه !

هيچ دودي بي آتش نيست !

هيچ عروس سياه بختي نيست كه تا چهل روز سفيد بخت نباشه !

هيچكاره ، رقاص پاي نقاره !

هيچكاره و همه كاره !

هيچكس در پيش خود چيزي نشد !

هيچكس را توي گور ديگري نميگذارن !

هيچكس روزي ديگري را نميخوره !

هيچكس نميگه ماست من ترشه !

هيچ گروني بي حكمت نيست !
 

amirgb

اخراجی موقت
ی
يابو برش داشته !

يابوي اخته و مرد كوسه سن و سالشون معلوم نيست !

يابوي پيش آهنگ آخرش توبره كش ميشه !

يا خدا يا خرما !

ياربد، بدتر بود از يار بد !

يارب مباد آنكه گدا معتبر شود !

يار در خانه و گرد جهان ميگرديم !

يارقديم ، اسب زين كرده است !

يار، مرا ياد كنه ولو با يك هل پوك !

يا زنگي زنگ باش يا رومي روم !

يا علي غرقش كن منهم روش !

يا كوچه گردي يا خانه داري !

يا مرد باش يا نيمه مرد يا هپل هپو !

يا مرگ يا اشتها !

يا مكن با پيلان دوستي --- يا بنا كن خانه در خورد پيل ![[ سعدي ]]

يعني كشك !

يكي رو تو ده راه نمي دادند سراغ كدخدارو ميگرفت !

يك ارزن از دستش نمي ريزه !

يك مرده بنام به كه صد زنده به ننگ !

يك انار و صد بيمار!

يك بز گر گله را گر ميكند !

يكخورده شاخ بهتر از هزار ذرع دمه !

يك داغ دل بس است براي قبيله اي !

يكدم نشد كه بي سر خر زندگي كنيم !

يك ده آباد بهتر از صد شهر خراب !

يك بار جستي ملخه، دو بار جستي ملخه، آخر به دستي ملخه !

يه بام و دو هوا !

يه پا چارق، يه پا گيوه !

يه پاش اين دنيا يه پاش اون دنياست !

يه پول جيگرك سفره قلمكار نميخواد !

يه تب يه پهلوان و ميخوابونه !

يه تخته اش كمه !

خل و كم عقل است !

يه جا ميل و مناره را نمي بينه يه جا ذره رو در هوا ميشماره !

يه مثقال گه توي شكمش نيست ميخواد به شمس العماره برينه !

يه چيز بگو بگنجه !

يه حموم خرابه چهل تا جومه دار نميخواد !

يه خونه داريم پنبه ريسه ، ميون هفتاد ورثه !

يه دست به پيش و يه دست به پس !

يه دست صدا نداره !

يه دستم سپر بود، يه دستم شمشير، با دندونام كه نميتونم بجنگم !

يه ديوانه سنگي به چاه ميندازه كه صدعاقل نميتونه بيرون بياره !

يه روده راست توي شيكمش نيست !

يه روزه مهمونيم و صد ساله دعاگو !

يه روز حلاجي ميكنه سه روز پنبه از ريش ور ميچينه !

يه سال بخور نون و تره صد سال بخور نون كره !

يه سال روزه بگير آخرش با فضله سگ افطار كن !

يه سوزن بخودت بزن و يه جوالدوز به مردم !

يه سيب و كه به هوا بندازي تا بياد پائين هزار تا چرخ ميخوره !

يه شكم سير بهتر از صد شكم نيم سير !

يه عمر گدائي كرده هنوز شب جمعه رو نميدونه !

يه كاسه چي صد تا سرناچي !

يه كفش آهني ميخواد و يه عصاي فولادي !

يه كلاغ و چهل كلاغ !

يه گوشش دره يه گوشش دروازه !

يه لاش كرديم نرسيد دو لاش كرديم كه برسد !

يه لقمه نون پرپري من بخورم يا اكبري !

يه مريد خر بهتر از يه ده شيش دانگ !

يه مو از خرس كندن غنيمته !

يه مويز و چل قلندر !

يه نه بگو، نه ماه رو دل نكش !

يه وقت از سوراخ سوزن تو ميره يه وقت از در دروازه تو نميره !

يك ده آباد به از صد شهر خراب !
يكي به نعل و يكي به ميخ !

يكي چهارشنبه پول پيدا ميكنه يكي گم ميكنه !

يكي كمه، دوتا غمه ، سه تا خاطر جمه !

يكي مرد و يكي مردار شد يكي به غضب خدا گرفتار شد !

يكي ميبره يكي ميدوزد !

يكي گفت : مادرم را ميفروشم . گفتند : كه چطور مادرت را ميفروشي ؟ گفت : قيمتي ميگم كه نخرند !

يكي ميمرد ز درد بينوايي - يكي ميگفت خانوم زردك ميخواهي ؟!

يكي نون نداشت بخوره پياز ميخورد كه اشتهاش واشه !

يكي يه دونه يا خل ميشه يا ديوونه !
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام بر همه دوستان گرامی تالار ادبیات
از این به بعد هر هفته یکی از تایپ های پر محتوا و قدیمی به مدت یک هفته مهم میشود
هم برا اینکه دوستان از مطالب این تایپ ها استفاده کنند وهم تجدید خاطره ای باشد برای اعضای قدیمی التماس دعا
 

Similar threads

بالا